تحريم تجارى ايران توسط آمريکا، انگيزه هاى داخلى و بين المللى دولت آمريکا در اتخاذ اين سياست و تاثيرات آن بر جمهورى اسلامى در هفته هاى اخير از جانب مفسران مختلف مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. در اين ميان چند نکته بايد اينجا مشخصا مورد تاکيد قرار بگيرد.  اين سياست آمريکا مستقل از تاثيراتش بر ثبات و بى ثباتى رژيم اسلامى، بايد بعنوان يک اقدام زيانبار براى مردم ايران بدون هيچ ابهامى محکوم شود. وخامت بيشتر اوضاع اقتصادى مردم نتيجه محتوم اين سياست خواهد بود. برخلاف ادعاهاى رايج، تحريم تجارى از جانب آمريکا حتى اگر اروپا و ژاپن و ساير قطبهاى اقتصادى از آن تبعيت نکنند، تنگناهاى واقعى براى اقتصاد ايران ايجاد ميکند که قربانيان فورى آن نه رژيم اسلامى، بلکه توده وسيع مردم کارگر و کم درآمد در ايران خواهند بود.

مقدمه: پس از تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران، دولت ترامپ ناوگان های عظیم جنگی، سیستم های ضد موشکی "پایتریوت" و بعلاوه بمب افکن های "بی- ٥٢ " را در منطقه خلیج فارس مستقر کرده است. در همین مدت دولت ترامپ اعلام کرد برای کنترل ایران در عراق ماندگار و مستقر خواهند شد. این اقدامات همراه با شاخ و شانه کشیدن ترامپ و روسای مختلف این کشور، زورگویی نه تنها به ایران بلکه به همه دولتهای جهان و اعلام اینکه همه کشورها باید هر نوع معامله تجاری  با ایران را قطع کنند و همزمان پروپاگاند جنگی این مدت، فضای خاورمیانه را ملتهب و مردم ایران و منطقه را در هراس و نگرانی جدی فرو برده است. این اوضاع مستقل از عوارض مخرب آن بر مردم ایران، در میان اپوزیسیون راست و چپ جمهوری اسلامی هم صف بندی ایجاد کرده است. در این نوشته ضمن پرداختن به این ماجرا و اهداف دولت ترامپ، عوارض لشکر کشی و مخاطرات آن برای مردم در ایران و منطقه، صف بندی اپوزیسیون جمهوری  و اتخاذ یک سیاست اصولی خواهم پرداخت.

مذاکره : صدام حسین با امریکا تا اخرین نفس وبا میانجیگری دهها نفر از رهبران جهانی از جمله گورباچف برای توقف حمله امریکا به عراق مذاکره کرد ، بالشهای صدام نیز به دنبال اسلحه اتمی با چاقو لت وپار کردند زیرا بنا به گفته پال ولفو فیتزاز روسای جنگی امریکا دران زمان: » ما درعربستان وقتی شش حلقه چاه برای نفت میزنیم تنها یکی به نفت میرسد با عمق زیاد ونفت نامرغوب ولی درعراق وقتی پنج حلقه چاه میزنند چهارعدد ان به نفت میرسد با عمق کم ونفت مرغوب، مگر ما احمق هستیم که پول خودرا درعربستان هدر بدهیم ، عراق را اشغال میکنیم چند ماه مخارج جنگ تامین میکند وسپس همه نفت عراق متعلق به ما خواهد بود.
قذافی با تمام امکانات ودادن انواع رشوه ها وبسیاری میانجیهای بین المللی وتحویل دادن تمام امکانات نظامی وسلاحهای خود با امریکا مذاکره کرد، نتیجه اش شاهد بودیم وامروز نیز میبینیم که درلیبی چه میگذرد.

مایکل پومبئو: دولت ترامپ آماده مذاکره "بدون هیچ پیش‌شرط" با ایران است . مذاکره بدون پیش شرط به سود مردم ایران است. نباید فرصت مذاکره بدون پیش شرط را از دست داد! مایکل پومبئو وزیر خارجه آمریکا در دیدار با ایگناسیو کاسیک همتای سوئیسی خود در روز یکشنبه دوازدهم خرداد گفت که دولت ترامپ آماده است با ایران "بدون هیچ پیش‌شرط" وارد مذاکره شود. او اضافه کرد: "آماده‌ایم برای گفتگو با رهبران ایران سر میز بنشینیم". حسن روحانی نیز روز شنبه یازده خرداد در تازه‌ترین اظهارات خود در مورد مذاکره گفته است: "اگر با احترام کامل و در چارچوب مقررات بین‌المللی کنار میز مذاکره بنشیند، ما اهل منطق و مذاکره‌ایم. نه اینکه فرمان مذاکره صادر کند؛ در آن صورت ما تابع نخواهیم بود".

روز دوشنبه علیرضا شیر محمد علی جوان ٢١ ساله در زندان "فشافویه" در تهران بزرگ مورد حمله دو زندانی قرار گرفت و قبل از رسیدن به بیمارستان جان باخت. اخبار منتشر شده در رسانه ها و از  زبان محمد هادی عرفانیان کاسب، وکیل علیرضا اشاره شده که علیرضا با بیش از ٣٠ ضربه چاقو از پای درآمده است. وکیل علیرضا گفته است: "بر اساس اطلاعات موثقم، در بندی که مرحوم شیرمحمدعلی حضور داشت یک سلول بوده که دو قاتل داخل آن بودند و همیشه درِ آن بسته بوده است، اما آن شب آن دو نفر آقای شیرمحمدعلی را به داخل سلول کشیدند و ایشان را به قتل رساندند."

علیرضا شیرمحمد علی به اتهام "تبلیغ علیه نظام و اهانت به رهبری و مقدسات" و..، به ٨ سال حبس تعریزی محکوم شده بود. او مدتی پیش به همراه یکی از هم بندی های خود در اعتراض به عدم امنیت جانی خود و شرایط غیر انسانی زندان "فشافویه" دست به اعتصاب غذا زده بود.

روز ١٥ خرداد ماه جمعی از کارگران هفت تپه طی نامه ای به سازمان جهانی کار، از جمهوری اسلامی به عنوان عضو این سازمان، بدلیل سرکوب کارگران هفت تپه، نمایندگان و حامیان آنها، شکایت کرده اند. کارگران هفت تپه در این نامه به پاره ای از اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی علیه کارگران در ایران و مشخصا کارگران هفت تپه پرداخته و خوهان رسیدگی این سازمان به این شکایت شده اند. کارگران هفت تپه از جمله به زندانی بودن و شکنجه نماینده خود اسماعیل بخشی، سپیده قلیان به عنوان حامی کارگران هفت تپه، به فشارهای وارده به علی نجاتی عضو هیئت مدیره سندیکا و به دستگیری و زندانی کردن و شکنجه ساناز الهیاری، امیر حسین محمدی فر و امیر امیرقلی که هنوز در زندانند و بعلاوه بازداشت و فشارهای این مدت بر عسل محمدی که همگی از اعضای هیئت تحریریه نشریه گام هستند، پرداخته اند.

اتفاقاتی که امروز در ایران می  افتد، برای کمونیست ها و طبقه کارگر بسیار آموزنده و ارزشمند است.  در مورد موقعیت بورژوازی که بحث اصلی من اینجا نیست، مقدمتا بگویم، بورژوازی ایران در حاکمیت و اپوزیسیون در رقابت با همدیگر بر سر قدرت و ثروت تا کنون راه خود را پیموده است. جناح اصولگرا، جنبش اصلاحات، سبز و حواشی آنها از جمله، ملی مذهبی، لیبرال، دمکرات پروغرب، برانداز مشروط و غیره، اگر چه  هر کدام ظاهرا هویتها و تشکل های سیاسی معینی دارند، اما نه دارای افق سیاسی و نه راه حل اقتصادی برای جامعه ایران با یا بدون جمهوری اسلامی هستند. این را چهار دهه تاریخ کنونی ایران نشان داده و به اثبات رسانده است. نتیجه ی  این بی  افقی سیاسی و بی جوابی  اقتصادی جامعه ایران را به فلاکت کشانده است.

با اتفاقات پی در پی در روزهای گذشته از جمله شلیک موشک کاتیوشا به ساختمانی متروکه در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد، تهدیدهای فرماندهان سپاه، تشدید درگیری های حوثی ها و حکومت عربستان سعودی، حمله به ۴ نفتکش در نزدیکی بندر فجیره و ادعای مقامات امریکا مبنی بر در دست داشتن جمهوری اسلامی در این حملات، تصمیم به اعزام ۱۵۰۰ نیروی جدید به خلیج فارس، توئیت دونالد ترامپ با این عنوان که " اگر ایران جنگ می خواهد، این پایان رسمی ایران خواهد بود "، خطر درگیری نظامی بین دو کشور افزایش یافت و بر نگرانی ها افزوده شد. بگونه ای که دبیرکل سازمان ملل متحد هم از شدت گرفتن تهدیدها بین دو کشور اظهار نگرانی کرد و از هر دو کشور خواست اظهارات خود را تعدیل کنند و آستانه برخورد نظامی را کاهش دهند.

چند روز پیش وزیر خارجه حکومت اسلامی «رئیس جمهور آمریکا را در کنار چنگیز و اسکندر قرار داد و گفت آنها نتوانستند ایران را از بین ببرند، دونالد ترامپ هم نمی‌تواند». چنین تصوری از جنگ‌طلبی ایالات متحده محدود به رهبران حکومت اسلامی نیست، بلکه در میان گروه بزرگی از ایرانیان رواج دارد. آنان متوجه نیستند که هیستری ضدآمریکایی و بویژه ضدترامپی تنها سرمایۀ تبلیغی حکومت اسلامی است و هوادارانش در داخل و خارج از ایران با استفاده از همۀ امکانات رسانه‌ای بدان دامن می‌زنند. حتی برخی از ایران‌دوستان نیز به جای پشتیبانی از کوشش‌های جهانی برای مقابله با رژیم فاشیستی اسلامی، هشدار می‌دهند، که با سرنگونی حکومت اسلامی، ایران به میدان کشتار و ویرانی کشانده خواهد شد. پس در سایۀ همین حکومت اسلامی به زندگی نکبت بار ادامه دهیم و ادامتاً شاهد به باد دادن ایران به دست مشتی آخوند باشیم.

آقای روحانی خوب به خاطر دارید که در سال ۱۳۹۲ شمسی مردم ایران و مجموعه اصلاح‌طلبان ایران، ‏به این سبب شما را به ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزیدند که با شعار تدبیر و امید و اعتدال به آن میدان انتخاباتی قدم نهاده بودید، و به این امید ملّی دامن زده بودید که جدّاً مصمم اید تا با تنش زدائی در روابط ایران و آمریکا به خصومت و دشمنی میان دو کشور درگیر در خاورمیانه نقطه پایان بگذارید و به چند دهه انزوای سیاسی واقتصادی ایرا ن، که سرچشمه اصلی مشکلات و درد و رنج مردم مملکت ماست با ‏گفتگو و مذاکره پایان نیک دهید! در اینجا حق است که بگوئیم، در ابتداء به عهدی که بسته بودید، خوب وفا ‏کردید و از همان آغاز ریاست‌تان ، حلّ مسئله‌ی هسته‌ای ایران را به محور اصلی کار و کوشش دولت تدبیر و امید تبدیل نمودید که برنامه جامع اقدام مشترک، یعنی برجام مولود آن همه همّتی بود که در داخل ‏وخارج ایران به خرج دادید و نتیجتاً، حلّ مشکل هسته‌ای ایران را که اساساً نامیسّر می‌نمود، ممکن و میسّر کردید.‏

 تخاصمات ایران و آمریکا - گفتگوی رادیو نینا با خالد حاج محمدی                                                                                                                    . 

ئووئ

 

کمونیست:  مدتی از علنی شدن اختلافات درون حزب کمونیست ایران میگذرد. رهبری حزب حکمتیست تابحال در این رابطه عکس العمل یا اظهار نظری نکرده است. دلیل این مسئله چیست؟ آیا دلیل آن مهم نبودن مسئله است؟

آذر مدرسی: عدم اظهار نظر در مورد اختلافاتی که علنی شده اند، قطعا بدلیل کم اهمیت بودن مسئله از نظر ما نبوده است.

دلیل اینکه تا امروز ما در مورد این اختلافات رسما اظهار نظر نکردیم اساسا به این دلیل بود که اولا از نظر موقعیت سیاسی و طبقاتی، مادی و جنبشی کومله، اتفاق جدیدی نیفتاده است، مسئله یک شکاف و بحران داخلی است که سرباز کرده است و ثانیا در ابتدا عمق و دامنه اختلافات داخلی برای ما روشن نبود. امروز مستقل از اینکه طرفین چه تبیینی از اختلافات دارند، آنرا انکار میکنند یا همه اختلافات را طرح میکنند، مسئله به درجه زیادی روشن شده است.

اعتصابات دو مرکز صنعتی بزرگ "شرکت نیشکر هفت تپه" و "فولاد ملی اهواز" درس بزرگ تاریخی و نقطه عطفی در جنبش طبقه کارگر ایران است. این اعتصابات با خواست حقوق های معوقه شروع شد. اما بسیار فراتر از آن رفت. مبارزه برای حقوقهای معوقه در ایران بیشترین اعتصابات کارگری را رقم زده است. این مبارزه اقتصادی ولو مستمر و وسیع و گسترده بوده اما دستاوردهای کم تری داشته است. اعتصاب یک ماهه دو مرکز صنعتی مهم کارگری ایران، هفت تپه و فولاد، به دور باطل و کم دستاورد تلاش برای گرفتن معوقه ها خاتمه داد. زمانی طولانی  اینکه مبارزه اقتصادی کارگران چگونه از وضع دردناک موجود گذر کرده و دریچه ای به پیروزی می گشاید دغدغه شبانه روزی هر کمونیستی است که به طبقه کارگر تعلق دارد. رویایی بود که می بایست یک روز به واقعیت تبدیل شود. و این اتفاق افتاد.  امروز هر کارگری بپرسد، راه پیشروی طبقه کارگر در مبارزات اقتصادی و سیاسی جاری کدامست ؟ با انگشت هفت تپه و فولاد را به او نشان می دهیم.

مقدمه: مبحث ناسیونالیسم چپ و کمونیسم طبقه کارگر در سال ١٣٦٦ به زبان انگلیسی نوشته شده و بعدا به فارسی ترجمه شده است. منصور حکمت در این بحث به شاخه های مختلف چپ ایران، شکل گیری آنها و افق و ارمانهای ناسیونالیستی آنها زیر نام چپ و کمونیسم و سرانجام این جریانات میپردازد. همینجا به شکست و بن بستهای این چپ و انشقا های آنها و سرانجام کمونیسم طبقه کارگر و نقش انقلاب ٥٧ در عروج آن و نهایتا اتحاد مبارزان کمونیست و تشکیل حزب کمونیست ایران میپردازد. این نوشته برای آشنایی نسل جوان طبقه کارگر و کمونیستهای جوان در جامعه ایران با این تاریخ بسیار ارزشمند است. به همین دلیل به مناسبت هفته حکمت این نوشته از منصور حکمت را در این شماره کمونیست ماهانه منتشر و خواندن آنرا به همه کمونیستهای طبقه کارگر توصیه میکنیم.

باز هم در باره سرنوشت کومه له: تحکیم موقعیت در رهبری جنبش ناسیونالیستی، اولویت اول کومه له به رهبری ابراهیم علیزاده است. این یادداشت به موانع این هدف می پردازد. برای این کار، با یک حساب سرانگشتی، اول نگاهی میکنیم به چگونگی رشد موقعیت خود جنبش ناسیونالیستی در فضای سیاسی جامعه.  سپس نگاهی به پتانسیل و ظرفیت های  این کومه له برای رسیدن به این هدف در این جنبش می اندازیم.


تاریخا ناسیونالیسم کرد در دوره هایی رشد کرده که در سطح منطقه کشمکشی بین دول و قدرت های رقیب شکل گرفته است. شکاف دولت های منطقه تنها  زمین حاصلخیز برای شکوفایی اینها بوده است. اولین نیروی ناسیونالیست کرد که توسط یک حزب سیاسی شکل گرفت و یک شبه قدرتی شد،

هیمن خاکی: در هفته‌ گذشته ما شاهد بودیم که آمریکا صنایع آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران را تحریم کرد. و از سوی دیگر شاهد بودیم که ناوگروه "لینکُلن" را در خلیج فارس مستقر کرده است. به عنوان اولین سوال میخواهم  از شما بپرسم اوضاع و شرایط کنونی، یعنی کشمکشی که بین ایران و آمریکا در جریان است، را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟

  امان کفا: فکر میکنم شما به چند نکته اشاره کردید که بهتر است به این نکات به صورت تک تک بپردازیم. در رابطه با تحریم ها؛ مسئله‌ی تحریم ها و ادامه‌ی تحریم ها به طور کلی، نه تنها اقتصاد جامعه را فلج کرده‌ است بلکه شرایط مصیبت باری را برای تمام مردم در ایران به وجود آورده ‌است. گرانی، از بین رفتن ارزش ریال و فشاری که به صورت دائم بر مردم وارد می‌شد و سطح معیشت ‌شان را پایین آورده بود، به مراتب بدتر شده‌ است. و این ادامه‌ی تحریم ها مسلماً نه به نفع مردم، بلکه به ضرر آنها عمل کرده ‌است. ادامه دادن این تحریم ها و گسترش آن به صنایع دیگر، بخشی از همان پروژه است و به طور واقعی مردم را بمراتب تحت فشار بیشتری قرار داده ‌است،

شادی و رقص کودکان در مدارس و پخش تصاویری از آن در میدیای اجتماعی به معضلی جدی در بالاترین ارکان حکومت جمهوری اسلامی تبدیل شد. چهل سال تلاش حکومت اسلامی در تحمیل نوحه خوانی و آموزش قرآن و تدریس خرافه مذهبی در مدارس از طرف کودکان با رقصی زیبا جواب ”نه” گرفت و حملات هیستریکی مدافعین و سران نظام و شاخ و شانه کشیدن علیه کودکان "فاسد"، معلمین "خاطی" و دستگاه آموزش و پرورش "بی لیاقت" را به دنبال داشت.

 در هیاهوی موج شادی و رقص کودکان در مدرسه ها، خانم مژگان باقری معلم، مدیران مدارس و کسانی که فیلم های رقص کودکان را در دنیای مجازی پخش کردند را "بی مسئولیت" دانست و مورد انتقاد قرار داده و می گوید: "اگرچه شادی حق کودکان است ولی شادی باید متناسب با سن کودکان باشد". ایشان می گوید شعر ساسی مانکن "سکسی" است. خانم باقری و باقری ها با شمشیر کهنه و زنگ زده ای به جنگ جامعه ای میروند که حتی کودکان آن، شکست سیاسی - ایدئولوژیک نظام را اعلام کرده اند!

رهبر اصلی و سیاستگزار کومله، ابراهیم علیزاده حد اقل در دو دهه اخیر به تدریج همه پل های مانع راستروی خود را خراب کرده است.

علیزاده زمانی که به تحریف تاریخ حزب کمونیست ایران پرداخت،  آن را اتفاقی پیش پا افتاده تلقی کرد و آگاهانه از تاریخ این حزب برائت جست. او نشان داد که بسیار راضی تر بود اگر کومه له همانطور که بود و یا  به تنهایی حزب "کمونیستی" خلقی و ملی ای را تشکیل می داد و خود را در خانواده ی ملی گرایی کردستان نگه می داشت و دستش را به کلاه خود می گرفت و به زندگی سیاسی ادامه می داد و ان اتفاقات بعدی نمی افتاد.

کمونيست‌ها چه کسانى‌اند و چه ميگويند؟ خيلى در پاسخ به اين سؤال احزاب و گروه‌هاى سياسى را نشان ميدهند که رسما خودشان را کمونيست مينامند و به اين نام فعاليت ميکنند.

جالب اينجاست که اگر از خود اين احزاب هم بپرسيد خيلى از آنها هم همين پاسخ را به شما ميدهند. به تصور اينها کمونيسم يک فرقه ايدئولوژيک و سياسى است که گروه‌هاى مختلفى را در بر ميگيرد و کمونيست‌ها اعضاء اين فرقه و اين گروه هستند. سرمايه‌داران و دولتهايشان هم به اين تصور فرقه‌اى از کمونيسم دامن ميزنند. معنى عملى همه اينها اين است که کمونيسم يک پديده حاشيه‌اى در جامعه است. مردم عادى نميتوانند کمونيست باشند. کمونيسم گرايشى در درون خود جامعه نيست بلکه مکتب و جنبش حزبى کسانى است که ميخواهند عقايد و راه و رسم ويژه‌اى را تازه به درون جامعه ببرند.

در فضای میدیای مجازی پلمیک داغی در میان فعالین چپ و کمونیست، در مورد خط فکری حمید تقوایی، در مورد ممنوعیت "مبارزه با اپوزیسیون در اپوزیسیون"، در دل مبارزات جاری، و همه با هم تا سرنگونی رژیم، براه افتاده است. این پلمیک بدنبال و به بهانه تجمع اعتراضی اخیر دانشجویان دانشگاه تهران در ۲۳ اردیبهشت امسال براه افتاد. در این تجمع، دانشجویان دانشگاه تهران در کنار فریاد شعارهایی چون "بیکاری، بیگاری، حجاب زن اجباری"، "پوشش انتخابی حق مسلم ماست"، "آزادی انتخاب حق مسلم ماست" و "دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد" پلاکارد یا پلاکاردهایی هم با شعاری تحت عنوان "علینژاد و ارشاد، ارتجاع و انقیاد" را هم حمل میکردند. این شعار در نقد مسیح علی‌نژاد هم در طیف "راست در اپوزیسیون" و هم در " چپ در اپوزیسیون" به مباحثات بسیار فراگیر تر از خود این تجمع اعتراضی، سرکوب و حلقه های بعدی پیشروی آن، دامن زده است. مباحثاتی که هرچند در نقطه شروع ممکن است بنظر بر سر یک مسیله "حاشیه ای" صورت گرفته باشد، اما عملا میدانی باز کرده است که سخنگویان جنبش های مختلف به صراحت و روشنی دورنمای فعالیت هایشان، افق پیروزی از زاویه دیدگاه خود را به اطلاع افکار عمومی برسانند.

حکمتیست: اخیرا بیانیه ای از طرف سه حزب کمونیست کارگری در ایران و عراق تحت عنوان "تخاصمات آمریکا با ایران، مخاطرات محلی و منطقه ای" منتشر شده است. ضرورت انتشار این بیانیه مشترک چه بود؟ آیا این سه حزب اقدامات دیگری در دستور خود قرار داده یا میدهند؟

آذرمدرسی: فکر میکنم ضرورت بیانیه روشن است. هرچند کشمکش ظاهرا میان ایران و امریکا است اما ابعاد و تاثیرات این کشمکش بخصوص میلیتاریزم امریکا و حمله احتمالی به ایران محدود نمیشود. امروز همه، از روسای دول اروپایی تا منطقه و.... تاثیرات این کشمکش بر گسترش جنگ و ناامنی در منطقه را هشدار میدهند و اتفاقا این تاثیرات مخرب و مخاطرات است که کشمکش ایران و امریکا و حمله نظامی به ایران را حساس، پیچیده، خطرناک و به معضلی منطقه ای کرده است. آوردن ناوگان های جنگی به خلیج، استقرار هواپیماهای جنگی، بخشی از جنگ و فضای جنگی است که امریکا در منطقه راه انداخته است.

روز جمعه ۱۷ ماه مه ۲۰۱۹ در اعتراض به میلیتاریسم و ایجاد فضای جنگی مجدد توسط آمریکا در خاورمیانه و بهره برداری ایران از آن، تجمعی در مرکز شهر لندن، توسط تشکیلات لندن حزب حکمتیست - خط رسمی و تشکیلات های خارج کشور احزاب کمونیست کارگری کردستان و عراق، سازماندهی و برگزار گردید. شرکت کنندگان با در دست داشتن شعارهایی در اعتراض به میلیتاریسم آمریکا، توجه و حمایت رهگذران زیادی را به خود جلب کردند. در این حرکت، علاوه سخنرانی ها و شعارها به زبان فارسی، سخنرانی به زبان انگلیسی و پخش اطلاعیه حزب به زبان انگلیسی بین رهگذران و مردم، همبستگی زیادی ایجاد کرد. بسیاری از عابرین، شرکت کنندگان در اعتراض، اهداف و خواست های آنها را مورد توجه و حمایت قرار میداند.

جمهوری اسلامی به دنبال اعلام حالت جنگی به بهانه تشدید تحریم ها و فضای جنگی دولت ترامپ، عملا جنگ علیه کارگران و زحمتکشان جامعه را آغاز کرده است. فضای جنگی همیشه به نفع جمهوری اسلامی و عامل بقای آن بوده است. تحریم، فضای جنگی و عروتیز های ترامپ و متحدینش فقط دست جمهوری اسلامی برای تحمیل فقر و بیکاری، برای سرکوب و امنیتی کردن فضا باز میکند. جمهوری اسلامی میداند که خطر جدی نه جنگ و تهدیدات نظامی امریکا و دول مرتجع منطقه، بلکه مبارزه طبقه کارگر و اکثریت جامعه است.  در ادامه دستگیری و شکنجه رهبران کارگران هفت تپه  و فولاد و دانشجویان مبارزی که از اعتصاب کارگران حمایت کردند، دستگیری تعدادی از فعالین سندیکای شرکت واحد و فعالین جنبش دفاع از حق زن در تجمع کارگری به مناسبت اول مه، جمهوری اسلامی  ده ها فعال کارگری سندیکای کارگران هفت تپه را بازداشت کرده است. فشار بر دانشجویان دانشگاهها بخصوص دختران دانشجو را برای تحمیل حجاب اجباری تشدید کرده و به تجمعات اعتراضی شان در دانشگاه تهران حمله  می کند.

مقدمه: بیش از یک ماه از بحران سیل و فاجعه انسانی که گریبان گیر یک سوم مردم ایران شده می گذرد و این وضعیت دهشتناک کماکان ادامه دارد. هر روز شاهد جاری شدن سیل دیگری و خراب شدن و در هم شکستن سیل بندی در جای جای ایران و خرابی و ویرانی شهر ها و روستاهای زیادی هستیم. روزی نیست که با خشم و ترس و اشک، این فلاکت خانمان برانداز و جانسوز و نابودی زندگی و جان و مال و دسترنج مردمی که زیر خروارها  گل و لای مدفون گشته را دنبال نکنیم. آمار و ارقام خسارت سیل به جان و مال و مزارع و مراکز تولیدی مو بر تن هر انسانی راست میکند. هر روزه درد دل مردمی را می شنویم که هست و نیست شان را آب با خود برده. روزانه با هزاران سوال و اما و اگر و وحشت و اشک و نفرت راویان سیل زده و فعالین مردمی روبرو هستیم و هر روزه شاهد گستاخی و دروغ و نیرنگ مقامات حکومتی و دولتی هستیم که مورد انزجار خشم و تنفر بخش عظیمی از مردم ایران چه سیل زده و چه غیر سیل زده قرار میگیرد. حکومتی که با اتکای تمام قدرت به ابزار سرکوب و سانسور و فرمول بندی های شرم آور سعی در تبرئه خود از ماجرا و انداختن بار مصیبت به گردن مردم، هستیم.

سال ٢٠٠٣ هفته اى که تولد منصور حکمت (٤ ژوئن - ١٤ خرداد) در آن قرار ميگيرد هفته منصور حکمت اعلام شد. اين هفته قرار است هفته بزرگداشت دست آوردهاى زندگى کوتاه اما بسيار پربار منصور حکمت باشد. منصور حکمت را بايد معرفى کرد، منصور حکمت را بايد خواند، منصور حکمت را بايد فهميد و منصور حکمت را بايد شناخت و شناساند همانطور که با مارکس رفتار ميکنيم. روشن است که اين کارى نيست که در يک هفته قابل انجام باشد. براى ما، کسانى که خود را متعلق به سنت تئوريک، سياسى و اجتماعى او ميدانيم تعلق به اين سنت چيزى جز تلاش دائم براى تغيير دنيا براى آزادى و برابرى قطعى بشريت، يا آنطور که او گفت، براى بازگرداندن اختيار به انسان نيست. اين يک تلاش و يک جدال دائم است و شناساندن منصور حکمت بخش لايتجزاى اين تلاش است. اما هفته منصور حکمت اين امکان را بوجود مى آورد که يک فعاليت متمرکز براى معرفى منصور .حکمت را دامن بزنيم. 

تخاصمات آمریکا با ایران، مخاطرات محلی و منطقه ای - تخاصمات آمریکا با ایران وارد دور تازه ای شده است. اجرای تحریمهای اقتصادی بر ایران که پس از خروج  آمریکا از برجام صورت گرفت، امروز با قرار دادن کل سپاه پاسداران در فهرست "سازمانهای تروریستی خارجی" و پایان مدت معافیت شش ماهه هشت کشور برای خرید نفت از ایران و عدم تمدید آن، وارد دوره جدیدی شده است.  هیئت حاکمه امریکا اعلام کرده است که تحریمهای نفتی ایران را چنان همه جانبه دنبال میکند که صادرات نفت این کشور به صفر برسد. بعلاوه  به همه کشورها و موسسات و بانکها اعلام کرده اند که "اگر با سپاه پاسداران معامله کنید یعنی اینکه سرمایه تروریسم را فراهم کرده‌اید." بدینصورت از دوم ماه مه دامنه تحریمهای اقتصادی بر ایران ابعاد وسیع و همه جانبه ای خواهد گرفت. بهانه آمریکا برای این اقدامات وجود جمهوری اسلامی به عنوان عنصر بی ثباتی و خطری برای امنیت خاورمیانه است و باید رفتار خود را اصلاح کند.

به دنبال تحریمهای اقتصادی امریکا علیه ایران، اضافه کردن تحریم صنایع آهن، فولاد، آلومینیوم و مس و بالاخره کشیدن ناوگانهای لینکلن به خلیج فارس، اعلام ادامه استقرار پایگا نظامی خود در عراق با هدف کنترل ایران، فضای جنگی نه فقط ایران که کل خاورمیانه را فرا گرفته است. بعد از تجربه حمله نظامی امریکا به عراق، افغانستان، پس از به خون کشیدن مبارزه مردم در سوریه و لیبی، پوچ بودن تحمیل این جنگ ها به بهانه "خلع سلاح صدام از سلاح های کشتار جمعی"، مبارزه با "تروریسم اسلامی"، "گسترش دمکراسی"، "دخالت های بشردوستانه"  و" خطر ایران هسته ای"، دیگر بهانه "مقابله با تهدیدات منطقه ای ایران" برای لاپوشانی قلدری امریکا و تبدیل خاورمیانه به میدان کشمکش امریکا و رقبای جهانی و دست بالا پیدا کردن امریکا، کسی را فریب نمیدهد. کشمکشی که بهای آن را باید میلیونها انسان بیگناه در خاورمیانه با نابودی زندگی، گرسنگی کشیدن، جنگ و کشتار بدهند.

دوشنبه ۲۳ اردیبهشت دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به طرح "حجاب و عفاف"، حجاب اجباری و حضور گشت ارشاد، در دانشکده فنی و سپس دانشکده هنرهای زیبا، مقابل پردیس هنرها تجمع کردند و در صحن دانشگاه اجتماع اعتراضی براه انداختند. تشدید فشار به دانشجویان و طرح "حجاب و عفاف" بخشی از تعرضی وسیعتر تحت عنوان "طرح‌های امنیت اخلاقی و اجتماعی" است که قرار است با اتکا به بسیجی ها و چماقداران جمهوری اسلامی به اجرا در آید.  دانشجویان با شعار "نان کار آزادی، پوشش اختیاری"، "دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد"، "بیکاری، بیگاری، حجاب زن اجباری" و در دست داشتن پلاکاردهایی با خواست آزادی سه تن از دستگیر شدگان روز جهانی کارگر، مرضیه امیری، عاطفه رنگریز و ندا ناجی، به آمفی تئاتر دانشکده هنرهای زیبا رفتند. دانشجویان معترض مورد حمله لباس شخصی ها و اوباش بسیجی قرار گرفتند. حمله ای که با پاسخ دانشجویان روبرو شد و به درگیری میان دانشجویان و بسیجی ها منجر میشود.