اعتراض کارگران هپکو به وعده های دروغین مسئولین و عدم تحقق مطالباتشان با حمله وحشیانه یگانهای ویژه ضد شورش به خون کشیده شد.
روز دوشنبه بیش از ٩٠٠ کارگر هپکو برای دومین روز متوالی و در امتداد اعتراضات خود جهت تامین مطالبات شان، از حقوق های معوقه تا عدم تعیین تکلیف سهامداری و مالکیت هپکو و بی مسئولیتی دولت در قبال سرنوشت کارگران این مرکز، دست به اعتراض و تجمع زدند. کارگران علیرغم تلاشهای تا کنونی خود، علیرغم چندین دور مذاکره و گفتگو با مقامات محلی از جمله مدیر کل استان مرکزی و وعده های توخالی او، سرانجام در مقابل وعده های دروغین مسئولین روز دوشنبه ریل آهن شمال به جنوب را مسدود میکنند تا مسئولین جمهوری اسلامی را وادار به اقداماتی عملی به جای وعده و وعید کنند.

بدنبال دو انفجار بزرگ در پالایشگاه های عربستان، ترامپ و پمپئو مستقیما جمهوری اسلامی را مقصر معرفی کردند. گرچه جمهوری اسلامی هرگونه دخالت در این رابطه را تکذیب کرده است و حوثی ها مسئولیت پرتاب و انفجار را بعهده گرفته اند، ولیکن امروز بوریس حانسون نیز ابراز داشت که شواهد حاکی از این است که به احتمال زیاد، ایران مسئول اصلی در رابطه با این انفجارات است.
البته ترامپ هم همچنان که در دوره انتخاباتی اش گفته بود، عملیات نظامی را منوط به پرداخت هزینه آن توسط عربستان کرده است، و اعلام داشت که این عربستان است که بایستی تقاضای کمک نظامی کند! به همین دلیل، در عرض این چند روز، بار دیگر بن سلمان از سران خاندان ها خواسته تا صدها میلیارد دلار اولیه برای عکس العمل نظامی به این انفجارها را فورا به خزانه مرکزی بپردازند.

اپیزود یک
روز سه‌شنبه بیست و ششم شهریور جمعی از کارگران آذرآب به نمایندگی از دیگر کارگران این شرکت برای ابراز همبستگی و همراهی با کارگران هپکو به این شرکت رفته و با نصب بنر و سر دادن شعار، همراهی خود را با کارگران هپکو اعلام کردند. اعلام هبستگی و اتحاد سایر بخش های کارگری و حتی سایر اقشار دیگر امروز جزئی جدایی ناپذیر از اعتراضات کارگریست. بعد از اعتراضات دیماه و اعلام هبستگی کارگران هفت تپه و فولاد و متعاقبا اعلام هبستگی وسیع معلمان و دانشجویان، این همبستگی مهر خودش را به اعتراضات کارگری در دوره اخیر زده است.


"جامعه ما رسیده به نقطه تغییر و تنها نظاره گر اوضاع نیست؛ امروز دیگر کارگر نمیگوید که من کارگرم و وضعیت زنان مسله من نیست؛ یا زنان به گونه ای مبارزه کنند که بگویند کاری به مبارزه کارگران ندارم؛ امروز همه درد مشترک و حمایت از همدیگر را بعنوان یک وظیفه در مقابله با جمهوری اسلامی قبول کرده اند و دارند هزینه اش را میدهند؛ برای همین است که جامعه دارد اعلام همبستگی میکند با بیانیه ۱۴ نفره و میگوید نفر ۱۵ منم؛ جامعه ایران به نقطه ای رسیده که یک جرقه لازمه؛ اعتراض کارگران امروز ذکر مصیبت نیست، کارگران از جمهوری اسلامی عبور کرده اند؛ و میخواهند گذار کنند به یک شرایط دیگری؛ اما سوال اساسی این است که بعد از جمهوری اسلامی چی؟

"وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بازداشت کارگرانی که صرفاً برای مطالبات قانونی و حقوق معوقه به صورت مسالمت‌آمیز اعتراض می‌کنند، موکداً مخالف است. (سایت خبری ایلنا، 31 شهریور 1398)
این اظهارات بی کم و کاست از طرف "کریم یاوری" مدیر کل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت کار و تعاون جمهوری اسلامی در گرماگرم حمله خونین گارد ویژه به اجتماع اعتراضی کارگران هپکو است. این بیانات متشکل از بیست کلمه در تاریخ ماندگار خواهند ماند. این کلمات مضمون کتیبه ای را خواهند ساخت که در بقایای عمارت نیمه سوخته وزارت کار سمبل نفرت عمیق و سرکش کارگران و انقلاب آنها را به پیشانی جامعه میکوبد.


هنوز جوهر احکام سراسیمه و شتابان صدسال زندان به کارگران و فعالین حقوق کارگر از طرف قاضی مقیسه، خشک نشد، که موج خشم و اعتراض و نفرت از نظم سرمایه و دولت آن، ایران و جهان را فرا گرفت. کارگران، تشکل های کارگری، معلمان، بازنشستگان، وکلا و زنان و مردان آزادیخواه با صدای رسا به دستگاه سرکوب فرمان "ایست!" دادند. حتی از درون حاکمیت، در مجلس و خانه کارگر و ..، هم عواقب خطرناک این بیشرمی از سر استیصال برای جمهوری اسلامی را خاطرنشان کردند.
بیست و چهار ساعت بعد، اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه، این حکم را "غیر قطعی" خواند. اسماعیلی گفت: "به محض صدور رای، ریاست محترم قوه قضاییه دستور داده اند در مرحله تجدید نظر در اسرع وقت رسیدگی عادلانه و منصفانه صورت پذیرد!"، او اظهار داشت که مجازات های ۱۸ سال صحت نداشته و حداکثر مجازات متهمان ۷ سال است. و سرانجام از قرار منع تعقیب برای ۴۱ کارگر فولاد اهواز خبر داد.

پس از احکام سنگین و قرون وسطایی شلاق علیه دستگیر شدگان اول ماه مه، فعالین جنبش برابری زن، امروز نوبت نمایندگان کارگران هفت تپه و حامیان آنان بود که در نمایش مضحک و تهوع آوری به نام "دادگاه" به جرم دفاع از رفاه و آزادی، دفاع از حرمت کارگر، مقابله با فقر و فلاکت به احکامی چون ۶ تا ۱۸ سال زندان و شلاق محکوم شوند.
ظاهرا قرار است این احکام درس عبرتی برای جامعه و در راس آن نمایندگان کارگران، معلمان، فعالین زن، دانشجویان معترض، سازماندهندگان اعتراضات اجتماعی باشد. قرار است با این احکام به جامعه اعلام کنند هنوز میتوانند سرکوب کنند، قرار است با صدور احکام زندان و شلاق، آنهم پشت درهای بسته، ناتوانی حاکمین از مقابله و خاموش کردن شعله آتشی که برپا شده است، را مخفی کنند.


احکام سنگین و قرون وسطایی علیه نمایندگان و حامیان طبقه کارگر قرار است استیصال و عجز و جبونی حاکمیت از رودررویی با مردمی که برای سرنگونی شان به میدان آمده اند، مقابله با طبقه کارگری که عزم جزم کرده در راس این جنبش آنرا به پیروزی برساند، پنهان شود.
برای آزادی بی قید و شرط و فوری زندانیان سیاسی، کارگران، معلمان، زنان و همه مبارزین سیاسی، علیه آخرین دست و پا زدنهای دستگاه سرکوب رژیم!
ما همه آزادیخواهان، همه سازمانهای کارگری و مترقی را به اعتراض وسیع علیه تعرض به زندگی و آسایش کارگران و مدافعین آن فرا میخوانیم.
در کنار کارگران هفت تپه، فولاد، هپکو و .... خواب را بر ارتجاع اسلامی حرام کنیم!
تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری حکمتیست (خط رسمی)

سپتامبر ۲۰۱۹


انتخابات مجلس در راه است و برخلاف معمول شاهد تقابل برنامه ها و وعده ها و .... جناح ها با هم نیستیم. برعکس انتخابات امسال صحنه به نمایش گذاشتن سردرگمی و تشتت جناح ها، نمایش بن بست و تلاش برای یافتن راهی برای جان سالم به در دادن "نظام" از طریق برگزاری "آبرومندانه" انتخابات است. کار به جایی رسیده که دیگر نه فقط هر جناحی که هر شعبه و شاخه و فردی از هر جناح راه حل خود، برای برون رفت جمهوری اسلامی از بن بست سیاسی-اقتصادی و برای از سر گذراندن دوره متلاطم و"خطرناک" امروز، مطرح میکند. چند ماه به انتخابات مانده و"اصلاح طلبان" این ستارگان کشیدن مردم پای میز انتخابات، این"امید نظام" به متوهم کردن جامعه به خود، این آخرین شانس نظام برای بقا، متشتت تر، بی آبروتر، سردرگم تر از همیشه در فکر پیدا کردن راههایی برای کشیدن مردم به پای صندوق انتخابات، "احیا مشروعیت خود"، "جلب مجدد اعتماد مردم"، "رفع نا امیدی از اصلاحات" و بالاخره شرکت در پروژه مشترک همه جناح ها یعنی"فرار از خطر سرنگونی" اند.

اعتصاب ها، اجتماعات، تظاهرات و راه پیمایی های چند روزه کارگران هپکو، یکی از بزرگترین صنایع سنگین در خاورمیانه، که هنوز ادامه دارد، حلقه دیگری از سیر در جریان تحرکات طبقه کارگر صنعتی ایران، که از هفت تپه و فولاد آغاز شد، را شکل میدهد.
این سلسله از اعتصاب ها و اعتراض ها و تجمعات برای حقوق های معوقه در هپکو، در اعتراض به بیکار سازی ها، رکود، خصوصی سازی و فساد و اختلاس در خرید و فروش این واحد بزرگ صنعتی، که از چند سال پیش در جریان بود، امروز می رود که به هفت تپه و فولاد بپیوندد.


در گزارش خبرگزاری فرات به تاریخ چهارم اوت ۲۰۱۹ (۲۰ مرداد ۹۸) آمده است:
"نیروهای سیاسی روژهلات کردستان، (بخوان کردستان ایران) در تلاشند با فعالیت و گامهای مشترک به روند اتحاد ملی در این بخش میهن سرعت بخشند. همچنین در این خبر آمده است که: "حزب حیات آزاد کردستان- پژاک و کومله- سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران سلسله دیدارهایی را با هدف فعالیت مشترک انجام داده‌اند. اعلام شد که این دو حزب در سطوح عالی بتازگی گردهم آمده‌اند، در این دیدار سیامند معینی رئیس مشترک پژاک و ابراهیم علیزاده دبیر کل کومله با هم ملاقات کرده‌اند..."


هفته پیش وزارت کار جمهوری اسلامی از طرح جدید بیمه بیکاری بنام "طرح پرداخت بیمه بیکاری با اولویت حفظ اشتغال موجود" پرده برداشت. این طرح از دو سال قبل تر در دوران وزیر کار پیشین، علی ربیعی، در حال بررسی بود. بنا به توضیحات عیسی منصوری معاون توسعه و اشتغال و کار آفرینی این وزارتخانه: " در طرح جدیدی برای پرداخت بیمه بیکاری طراحی شده است که براساس آن ۶۷ درصد حداقل حقوق را به فرد بیکار شده توسط دولت از محل صندوق بیمه بیکاری پرداخت شود و بقیه آن برای حفظ اشتغال موجود به کارفرما پرداخت شود تا شغل کارگر هم حفظ شود."

عبدالله اوجلان بعد از هشت سال ممنوع الملاقات بودن، سرانجام در ماه مه وکلای خود را دیدار کرد. او در ١٧ مرداد ماه،  از کانال وکلایش پیام آمادگی خود و سازمان تحت رهبری اش "پ کک" برای آشتی با دولت اردوغان را اعلام کرد. همزمان با این اقدام تعدادی از شخصیت های ناسیونالیست کرد در ایران نیز طی نامه ای سرگشاده به اردوغان از او درخواست کردند که به جنگ با "کردها" پایان و عبدالله اوجلان را آزاد کند. تاکنون مراد قریلان از رهبران پ ک ک اعلام کرده است: "پ ک ک از دستورات اوجلان پیروی میکند، اوجلان نماینده ما است". در بیانیه ای که از زبان اوجلان نقل شده، آمده است: "تلاش من این است که فضایی برای کردها بازکنم. بیایید مشکل کردستان را حل کنیم. ظرف یک هفته می‌توانم وضعیت و احتمال درگیری رااز میان بردارم. من میتوانم مسئله را حل کنم، به خود کاملا اطمینان دارم و برای رسیدن به یک راه حل آماده ام. ولی حکومت باید کارهایی را که ضروری است انجام دهد.  ... کردهای ترکیه بهیک دولت مستقل در چارچوب فعلی کشور ترکیه و مناسبات تاریخی ترک‌ها و کردها نیازی ندارند".

گفتاری در باب جنبش اجتماعی، اصلاح و انقلاب.
نسخه مختصر این گفتار با عنوان «جنبش اجتماعی، اصلاح و انقلاب؛ کدام راهبرد» در ماهنامه ایران فردا (شماره ۵۰ ، تیرماه ۱۳۹۸، صص ۳۰-۲۷) منتشر شده است.
برای پاسخ به پرسش نقش انقلاب‌ها می‌توان از رهیافت تاریخی - مطالعه تجربه جوامع بشری در طول تاریخ - و رهیافت نظری و منطقی بهره گرفت. انقلاب به معنای عام کلمه یک دگرگونی بنیادی و ساختاری است که از طریق یک کنش جمعی نسبتاً هماهنگ برای آرمان‌ها و اهداف مشخص و تبدیل وضع موجود نامطلوب به یک وضع مطلوب رخ می‌دهد. انقلاب به معنای خاص و مدرن کلمه در واقع از قرون هفده و هجده میلادی یعنی از زمانی که فرآیندهایی مثل شهرنشینی، صنعتی شدن، توسعه ارتباطات و تکنولوژی‌ها امکان کنش جمعی فراگیر در سطح ملی و در چارچوب دولت ملت‌های مدرن را ممکن ساخت، شروع می‌شود.

مقدمه:  لشکرکشی نظامی اخیر امریکا و انگلیس در دریای عمان و خلیج فارس، انفجار کشتی های نفتکش و سقوط پهباد امریکایی، توقیف نفتکش ایران توسط بریتانیا و ادامه تبلیغات جنگی، همگی حاکی از ادامه و تشدید تنش میان نیروهای بورژوازی جهانی و منطقه ای است و امکان بروز درگیری نظامی و بروز فاجعه ای در ایران و کل خاورمیانه را بیشتر و بیشتر کرده است.
تشدید تحریکات و تبلیغات جنگی هرگونه راه مصالحه و مذاکره را بر طرفین را، اگر نه غیرممکن که بسیار دشوار کرده است. بن بستی که نه فقط گریبان جمهوری اسلامی و ترامپ بلکه گریبان تمامی قدرتهای منطقه و جهانی را گرفته است.
هر درگیری احتمالی، به هربهانه و ترفند جهانی یا منطقه ای که صورت بگیرد، بی تردید جنگی کلاسیک مانند جنگ ایران و عراق نخواهد بود. بمباران مناطق نظامی و اقتصادی با هدف تخریب زیر بنای اقتصادی، بمباران شهرها، راه اندختن جنگ

روزی نیست خبر دستگیری کارگران، معلمین، دانشجویان، زنان و مردان معترض و آزادیخواه و همزمان خبر تجمعات و تظاهراتها در اعتراض به فقر، به بیکاری، به فساد مالی در حاکمیت، به دستگیری و محاکمه زندانیان سیاسی و نمایندگان کارگری و .... در میدیای رسمی و غیر رسمی در ایران و خارج کشور منتشر نشود.  خبرهایی که گوشه هایی از جدال بر سر رفاه، سعادت، آزادی، برابری و عدالت اجتماعی! جدال بر سر آینده و قدرت سیاسی و حاکمیت را به نمایش میگذارد.
خبرهایی که نه قدرت جمهوری اسلامی در سرکوب و حاکم کردن فضای ارعاب که تنگنا و ناتوانی رژیم در حاکمیت کردن را نشان میدهد. خبرهایی که بیش از هر چیزی ناکارآیی ماشین سرکوب در عقب راندن مردمی که برای آزادی، برابری و رفاه تمام و کمال به میدان آمده اند و نه "اهدا" آزادی نیمبند و یواشکی و نه دستگیری و زندانی کردن و پرونده سازی، نه عرو تیزوهای اوباش رژیم، از چماقداران در خیابان تا "قاضیان" نشسته بر کرسی قضاوت، آنها را عقب نمیراند، دیگر دستگاه سرکوبش هراسی در دل کسی می اندازد،

امروز ١٢مرداد ماه ، ۷ زندانی سیاسی "اسماعلی بخشی، علی نجاتی، سپیده قلیان، عسل محمدی، ساناز اله یاری، امیرحسین محمدی فرد، امیرامیر قلی" از رهبران کارگری و حامیان حقوق کارگران در دادگاه انقلاب تهران حضور یافتند تا بار دیگر و رو در روی قضات مدافع سرمایه و سرکوب از معیشت و امنیت و آزادی کارگران و زحمتکشان و محرومان دفاع کنند. همزمان نیروهای نظامی و امنیتی رژیم خیابان معلم محل دادگاه را اشغال و از حضور خانواده های زندانیان و حامیانشان جلوگیری به عمل آورند. در همان لحظات اول سه نفر از مدافعان حقوق کارگران و زندانیان به اسامی رهام یگانه، هیراد پیر بداقی و فرید لطف آبادی توسط ماموران لباس شخصی دستگیر و به پلیس امنیت انتقال دادند.
گفته می شود که دادگاه فرمایشی دستگاه قضایی در پشت درهای بسته پس از شنیدن دفاعیات اسماعلی بخشی، ادامه محاکمات را به روزهای بعد موکول کرده است. قضات جمهوری اسلامی تلاش می کنند تا به زعم خود، فشار اعتراضات

شنبه ١٢ مرداد ١٣٩٨ ) سوم اوت ٢٠١٩) اولین روز دادگاهی ٧ نفر از کارگران هفت تپه و حامیان اعتصابات کارگری در هفت تپه و فولاد بود. حول این "محاکمه" چه از جانب طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و چه از جانب جمهوری اسلامی حساسیت زیادی به خرج داده شد. این اولین بار نبود که عده ای به جرم عدالتخواهی و به جرم دفاع از انسانیت در بیدادگاههای ایران در پشت درهای بسته و یک جانبه و دور از چشم جامعه محاکمه میشدند و احکام دلبخواهی و سنگین علیه آنها از جانب مزدبگیران و جیره خواران حکومت صادر میشد. این مورد هم برای حاکمین و هم برای طبقه کارگر و صف آزادیخواهی بسیار ویژه بود. این یکی امتداد دیماه و تحولات یک دوره تاریخی از حیات سیاسی جامعه ایران و امتداد یک کشمکش عدالتخواهانه محرومین جامعه با جمهوری اسلامی بود. کارگران هفت تپه و حامیان آنها، در یک دوره تاریخی بعد از دیماه و به جرم اعتراضات و اعتصابات کارگری در دو مرکز هفت تپه و فولاد و نتایج آن و تاثیران این دو تحرک کارگری بر جامعه و مخاطرات آن برای سرمایه داران و حکومتشان، محاکمه میشدند.

After months of being kept in prison without trial, the Islamic Republic has finally declared 3 August as the date of the court hearing for those held in connection with the protests of the workers of Haft Tapeh sugar plants.
The 40 years of the rule of the Islamic Republic has shown that the puppet show of what the authorities call judiciary process bears no resemblance to a fair trial. In Iran, the authorities comprehend, arrest and interrogate first, and then decide on the charge; there is no recognition of the rights of those arrested; defence lawyers are themselves prosecuted for defending anyone who has protested against the Islamic Republic; in Iran court rulings and sentences are passed often without a hearing, etc.

مقدمه: بوریس جانسون، یکی از شخصیت های دست راستی “پارازیت” در حزب محافظه کار بریتانیا، با رای کمتر از یکصدهزار عضو این حزب، یعنی جمعیتی زیر ۲۵ درصد نخست وزیر بریتانیا شد و در آمریکا زبان رسمی نژادپرستانه دونالد ترامپ علیه شخصیت های پارلمانی با پیشینه "خارجی" گستاخانه تر و دراز تر شد!*

سیر رو به رشد تعرض به حداقل ارزش های “جامعه مدنی”، که وجه ثابت و “افتخارآمیز” ساختارهای سیاسی - اجتماعی و فرهنگی جوامع غربی، در مقابل شرایط تباه کننده حاکم بر کار و زندگی میلیاردها نفر از بخش اعظم مردم جهان است، حیرت آور است. سرعت تعرض به همان حداقل هایی از حقوق و ارزش های محدود در جوامع آمریکایی و اروپایی، که تمام چهارچوب ایدئولوژیک بورژوازی غرب در حفظ برتری بر جهان را تشکیل میداد، و میزان عقب گرد از آن، حتی برای خود بورژوازی غرب هراسناک شده است. رسانه های

دلیل افزایش شمار افرادی که بیمه بیکاری می‌گیرند، چیست؟ دلایل مختلفی برای این اتفاق ذکر می‌شود، از جمله اینکه افراد زیادی تازه متوجه قانون شده و فهمیده‌اند می‌توانند بیمه بیکاری دریافت کنند. در واقع، این دسته از افراد اینطور تحلیل می‌کنند که قبلا هم به همین میزان بیکاری بوده، اما شهروندان نمی‌دانسته‌اند می‌شود بیمه بیکاری دریافت کرد. برخی دیگر هم از تخلفات و سوءاستفاده‌هایی در این زمینه خبر می‌دهند. عنوان می‌شود که بیکاری برخی از افراد صوری است، یعنی اینکه آنها کار دارند، اما خود را بیکار جا می‌زنند تا بیمه بیکاری دریافت کنند. .. (" ایلنا شمار دریافت کنندگان مقری بیمه بیکاری را بررسی میکند"،۲۹ تیر ماه ۱۳۹۸)

سپیده قلیان جزو چندین زندانی سیاسی و مدنی است که در دوره اخیر بدلایل مختلف دست به اعتصاب غذا زده است. سپیده که با پخش اخبار اعتصابات هفت تپه و فولاد از حقوق کارگران دفاع کرده، تا کنون بارها محل بازداشت و زندان او را تغییر داده و اخیرا به زندان قرچک ورامین که از بدترین زندانهای رژیم با شرایط ترسناک زندان ، خطر تهدید زندانبانان، عدم امنیت جانی و محرومیت از حداقل نیازهای بهداشتی...، منتقل شده است.

سپیده قلیان از اول مرداد ماه در اعتراض به بی حقوقی و بی قانونی و قلدری دستگاه قضایی و امنیتی دست به اعتصاب غذا خشک زده است و اکنون بر اثر عوارض آن به بیماستان منتقل و سلامت و جان او در خطر است.

دستگاه های عریض و طویل قضایی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی با وجود همه تمهیدات و تهدیدات و شکنجه های جسمی و روحی سپیده وخانواده او، نتوانسته اند سپیده جوان را به زانو در آورد، اما خود به زانو در آمده اند.

گفتگوی رادیو نینا با آذر مدرسی                                                                                                                                 .

به اتحادیه ها و سازمانهای کارگری, به مردم متمدن و آزادیخواه جهان

علیه لشکرکشی نظامی آمریکا و گسترش فضای جنگی در خاورمیانه.  تنش در منطقه خلیج به طور مداوم در حال افزایش است. علاوه بر نیروهای نظامی مستقر و در حال افزایش آمریکا در منطقه، دولت انگلیس نیز نیروهای نظامی خود را راهی منطقه کرده است.اکنون، در کنار تحریم های اقتصادی تحمیل شده به مردم ایران، طرح هایی برای تحمیل فشار مشابه بر مردم عراق در دست اجرا است.

 امروز کسی در خطر وقوع جنگ در خاورمیانه، علیرغم اعلام عدم تمایل مقامات جمهوری اسلامی یا دولت ترامپ به جنگ، تردیدی ندارد. سرعت تشدید تنش ها و نظامی شدن کامل منطقه خطر جنگ را افزایش داده است. صرف نظر از ادعاهای طرفین در مورد عدم امکان بروز جنگ، اما چشم انداز جنگ باز شده است.

 به‌یاننامه‌ی هاوبه‌شی سێ حزبی کۆمۆنیستی کرێکاری، له‌ئێران و عێراق و کوردستان سه‌باره‌ت به‌:

کێشمەکێشی ئه‌مریکا لەگەڵ ‌ئێران و مه‌ترسیه‌ ناوخۆیی و ناوچه‌ییه‌کان.   دژایەتی و کێشمەکێشی ئه‌مریکا لەگەڵ ئێران پێی ناوه‌ته‌ قۆناغێکی تازه‌وه‌. پیاده‌کردنی سزا ئابوریه‌کان بۆسه‌رئێران، که‌به‌دوای ده‌رچوونی ئه‌مریکا لە رێکەوتنامەی ئەتۆمی لەگەڵ ئێراندا ده‌ستیپێکرد، به‌دوای بڕیاردان له‌سه‌ر دانانی ‌هه‌موو سوپای پاسداران له‌ لیستی" ڕێکخراوه‌ تیرۆریستیه‌ ده‌ره‌کیه‌کان"دا و هاوکات به‌کۆتایی هاتنی ماوه‌ی چاوپۆشیکردنی شه‌ش مانگه‌ له‌هه‌شت وڵات بۆکڕینی نه‌وت له‌ئێران ودرێژنه‌کردنه‌وه‌ی ئه‌م ماوه‌یه‌، ئه‌م  دژایەتیەی ئه‌مریکا پێی ناوه‌ته‌ قۆناغیکی تازه‌وه‌.  

 ده‌سته‌ی فه‌رمانڕه‌وای ئه‌مریکا ڕایگه‌یاندووه‌ که بەجۆرێك ‌سزا نه‌وتیه‌کانی سەر ئیران فراواندەکاتەوە که‌ ناردنه‌ده‌ره‌وه‌ی نه‌وتی ئه‌م وڵاته‌  به‌ئاستی سفر بگه‌یه‌نێ. له‌مه‌ش زیاتر به‌هه‌موو وڵاتان و دامه‌زراوه ‌و بانکه‌کانی ڕاگه‌یاندووه‌ که‌"ئه‌گه‌ر له‌گه‌ڵ سوپای پاسداراندا مامه‌ڵه‌بکه‌ن، ئه‌وا ‌سه‌رمایه‌تان بۆ تیرۆریزم فه‌راهه‌م‌ کردوه‌". به‌مجۆره‌ش له‌ڕۆژی دووه‌می مانگی ئایاره‌وه‌ سزا ئابوریه‌کانی سه‌رئێران فراوانتر و هه‌مه‌لایه‌نه‌تر دەبێت. پاساو‌ی ئه‌مریکا بۆ ئه‌م هه‌نگاوانه‌ی، بوونی جمهوری ئیسلامیه‌ وه‌ک فاکتۆرێک بۆ نائارامی و مه‌ترسیه‌ک بۆسه‌ر ئاسایش له‌ڕۆژهه‌ڵاتی ناوه‌ڕاستدا و ده‌بێ ڕه‌فتاره‌کانی خۆی بگۆڕێ.

بيان مشترك لثلاث احزاب شيوعية عمالية في ايران والعراق بصدد:

صراع امريكا مع ايران، الاخطار المحلية والاقليمية!  دخل صراع امريكا مع ايران مرحلة جديدة. فاليوم ومع وضع اسم قوات الباسدار في قائمة "المنظات الارهابية الاجنبية" وانتهاء مهلة الست اشهر لشراء ثمان دول للنفط من ايران وعدم تمديدها، دخل تنفيذ الحصار الاقتصادي على ايران مرحلة جديدة.

اذ اعلنت الهيئة الحاكمة الامريكية ان الحصار على نفط ايران سيكون شاملاً بحيث سيهبط تصدير النفط الايراني الى الصفر. وابلغت جميع الدول والمؤسسات والبنوك بانه  "اذا تعاملتم مع قوات الباسدار الايرانية، يعني تكونوا قد ساعدتم راسمال الارهاب". وعلى هذا الاساس، سيتخذ، و من الثاني من ايار، الحصار الاقتصادي على ايران ابعادا اوسع واشمل.

بیانه مشترک سه حزب کمونیست کارگری، در ایران  و عراق در مورد:
تخاصمات آمریکا با ایران، مخاطرات محلی و منطقه ای.
تخاصمات آمریکا با ایران وارد دور تازه ای شده است. اجرای تحریمهای اقتصادی بر ایران که پس از خروج  آمریکا از برجام صورت گرفت، امروز با قرار دادن کل سپاه پاسداران در فهرست "سازمانهای تروریستی خارجی" و پایان مدت معافیت شش ماهه هشت کشور برای خرید نفت از ایران و عدم تمدید آن، وارد دوره جدیدی شده است.

 هیئت حاکمه امریکا اعلام کرده است که تحریمهای نفتی ایران را چنان همه جانبه دنبال میکند که صادرات نفت این کشور به صفر برسد. بعلاوه  به همه کشورها و موسسات و بانکها اعلام کرده اند که "اگر با سپاه پاسداران معامله کنید یعنی اینکه سرمایه تروریسم را فراهم کرده‌اید." بدینصورت از دوم ماه مه دامنه تحریمهای اقتصادی بر ایران ابعاد وسیع و همه جانبه ای خواهد گرفت. بهانه آمریکا برای این اقدامات وجود جمهوری اسلامی به عنوان عنصر بی ثباتی و خطری برای امنیت خاورمیانه است و باید رفتار خود را اصلاح کند.

Following the extension of a range of sanctions on Iran, the US administration have now escalated the military presence of the US forces in the Persian Gulf and the Middle East.

The experience of the war in Iraq, Afghanistan, and the devastation that was enforced on the people in Syria and Libya following their mass struggles, have all shown the duplicitous behavior of the USA and its allies. We have all witnessed the horrors brought about by these wars, and the fallacy of such claims for war as a means to “eradicate WMDs in Iraq” or to “combat Islamic terrorism”, or to “escalate democracy”! The whole world has seen how in all these wars, the real victims have always been none other than the very people who have been struggling against their ruling states.

کارگران ایتالیا و فرانسه در دفاع از مردم یمن

با وجود اعتراض عمومی علیه جنگ در یمن، در ماه گذشته ترامپ قرار قطع همکاری امریکا با عربستان، را وتو کرد. در عین حال، عربستان و امارات، با افزایش تحریم های خود بر یمن، حتی ارسال امکانات بهداشتی و دارو را به بخش وسیعی از مردم محتاج این کشور را، محدود کرده اند. تهدیدی که بنا بر گزارشات تا به امروز، به قربانی شدن صدها هزار نفر در درمانگاه های یمن انجامیده است، و ده ها هزار بیمار دیگر را در خطر مرگ قرار داده است. امروز، جنگ کور در یمن، جنگی که میلیون ها نفر را قربانی رقابت های جهانی و منطقه ای، کرده است، همچنان در جریان است. اما، نه تنها این مردم و زندگی و آینده آنان برای دول رقیب و درگیر جایی ندارد، علیرغم اشک تمساحشان برای مردم بیگناه یمن و "محکوم کردن" های لفظی شان کماکان به فروش سلاح به عربستان ادامه می دهند. در زمانی که در تمامی جلسات سازمان های اتحادیه اروپا و سازمان ملل و... هیچ اقدام عملی و موثری برای قطع این جنگ و پایان دادن به این کشتار دستجمعی در یمن انجام نمیگیرد، این بار، کارگران بارانداز در فرانسه و ایتالیا هستند که با جلوگیری از بار اسلحه به مقصد عربستان صدای اعتراض بشریت آگاه و دفاع از زندگی مردم یمن شدند.