مصطفی اسدپور: میگویند تاریخ دو بار تکرار میشود، بار اول بصورت تراژدی و بار دوم بصورت کمدی. مقایسه دو سردار تاریخ اسلامی سرمایه معاصر، اول خمینی و اینبار قاسم سلیمانی مصداق این حکم میتواند باشد. وجوه تشابه زیادی میان این دو شخصیت و رویدادهای حاشیه مرگ آنها نظرها را جلب کرده است. این دو در وجوه بسیاری بر بستر تحولات و انکشاف طبقه بورژوای ایران در ردیف قهرمانان ظاهر شدند. هر دو برای طبقه خود حامل ایده های پیشروی و موتور محرک تحقق آنها بودند. هر دو با مشایعت شگرف میلیونها نفره بدرقه شدند.

نچیروان بارزانی رئیس دولت اقلیم کردستان عراق در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی قاسم سلیمانی را یکی از دوستان خود در جنگ علیه صدام و داعش معرفی و از زحماتش قدردانی کرده است. همچنین سران سرسپرده ی احزاب حاکم اقلیم کردستان در مراسم سوگواری کنسولگریهای جمهوری اسلامی در اربیل و سلیمانیه صف بستند. ناسیونالیست های کرد دولت اقلیم فراموش نکرده اند که حاکمیت میلیشیایی 27 ساله شان مدیون جنگ جنایتکارانه ی خلیج و حمله امریکا به عراق است. نزدیک سه دهه است که سران دولت اقلیم از برکت این جنگ، صاحب ثروتهای نجومی شده و میلیون ها کارگر و زحمتکش در فقر و نداری و از ابتدایی ترین نیاز خود حتی آب و برق و بهداشت و آموزش کافی بی بهره اند.

خالد حاج محمدی: طبق اطلاعیه سندیکای هفت تپه، قرار بود دیروز، چهارشنبه ١٨ دیماه ١٣٩٨ برابر با ٨ ژانویه ٢٠٢٠، دادگاه تجدید نظر ١٣ نفر از کارگران هفت تپه در شعبه شانزدهم استان خوزستان برگزار شود. این ماجرا بعد از اعتراضات کارگران هفت تپه به احکام شلاق و زندان دادگاه کیفری شوش در دستور قرار گرفت. تا این ساعت خبری از این دادگاه، نتایج آن و برگزاری يا عدم برگزاري آن اعلام نشده است. پیش از این نیز بدنبال اعتراضات فراوان کارگران هفت تپه و بسیاری از کارگران و آزادیخواهان در ایران و خارج کشور، و همزمان کارگران و فعالین در زندان به احکام قرون وسطایی برای فعالین هفت تپه و مدافعان آنها، نهایتا و بعد از تجدید نظر، حکم ٥ سال زندان برای اسماعیل بخشی، محمد خنیفر و علی نجاتی و بعلاوه مدافعان آنها، سپیده قلیان، امیرحسین محمدی فرد، ساناز الهیاری، امیر امیر قلی و عسل محمدی صادر شد.

آذر مدرسی: با کشته شدن قاسم سلیمانی توسط نیروهای امریکایی، جهان در انتطار فاجعه ای انسانی در خاورمیانه لحظه شماری میکرد. با شلیک موشکهای ایران به مهمترین پایگاه نظامی امریکا در عراق ظاهرا باید شمارش معکوس برای شروع این فاجعه آغاز میشد. ظاهرا باید عروتیزهای دو طرف در "کوتاه نیامدن"، "ابایی از جنگ نداریم" و تهدیدات و تبلیغات جنگی به تقابلی نظامی و رودر رو میان جمهوری اسلامی و امریکا می انجامید. اما عکس العمل خونسردانه ترامپ و پنتاگون، اعلام غیر رسمی آتش بس، آمادگی برای مذاکره بی قید و شرط، قطع رابطه و حمایت از نیروهای "رژیم چینجی" برای نشان دادن نیت خیر ترامپ به جمهوری اسلامی و...،

این فاز هم‌ می‌تواند بسرعت بگذرد!
جمهوری اسلامی پس از قبول شکست ایدیولوژیک٬ عقب نشینی از غلظت اسلامیت‌ش در مقابل تعرض ضداسلامی چهل ساله جامعه!عقب نشینی و رضایت به این شکست را مدت ها است پذیرفته است. رژیم به این نقطه سازش رضایت داده بود.اما جامعه ایران، مردم، بخصوص طبقه کارگر و محرومین، نقطه سازشی با کل نظام فقر و تباهی و خفقان٬ هرگز نداشته و ندارند.

سران حکومت اسلامي با برقراری حکومت نظامی اعلام نشده، تلاش کردند از برگزاری مراسم های بزرگداشت جانبانختگان ابان ماه در سراسرایران در پنجم دی ماه جلوگیری کنند. آنها از مردگانمان هم می ترسند! آماده باش و رژه تفنگچی های رژيم در خیابان ها و محاصره گورستان ها، نشان از وحشت مرگ این نظام جهنمی است. با اين وجود نيز، مردم در دهها شهر ایران از جمله تهران، اصفهان، سنندج و سقز و ... روزهای چهارم و پنجم دی ماه را با اعتراضات خود در اشکال مختلف به یاد جانباختگان خيزش آبان بر کابوس مرگ رژیم افزودند.

اعتراضات و اعتصابات وسيع در فرانسه، علیه سیاست های ضد کارگری دولت ماکرون، ابعاد وسیع تری به خود گرفته است. سياست ماکرون در رابطه با "یکسان کردن" حقوق بازنشستگی که مطرح کرده است، در ادامه تحميل بيشتر رياضت اقتصادي و بخشی از قوانین دست راستي است که دولت فرانسه پیش از این نيز در صدد تصويب آنها بود، که در صورت اجرای آن، سن بازنشستگی را عملا دو سال افزایش مي دهد.
بر خلاف رسانه هاي رايج که این اعتراضات را تنها در مخالفت با شخص ماکرون، و یک پدیده محدود به فرانسه به خورد افکار عمومي ميدهند، اما جدال و کشمکش در فرانسه نه تنها محدود به این کشور، بلکه در امتداد و انعکاس جدال و مبارزه طبقاتی بمراتب وسیعتر و سراسری تري در اروپا و جهان است.

روحاني: ”اگر گله و شکایتی داریم، آن را بیان کنیم. اما اجازه ندهیم که این موضوع مانع حضور مردم پای صندوق آراء شود..“
۱- اين يعني جامعه ۸۰ ميليوني ايران به دنبال عبورش از هر دو بال رژيم، براي تعيين تکليف قدرت سياسي در غليان است؛ و توافق و بند و بست هر دو جناح براي سرکوب جنبش سرنگوني نظام از اهم واجبات است. ”حضور مردم پاي صندوق آراء“، اسم رمز يکدست شدن حاکميت در سرکوب بي محاباي مردمي است که از ديماه ۹۶ و آبان ۹۸ به اين سو، حکم به رفتن جمهوري اسلامي داده اند؛

* بحران سياسى و اقتصادى عميقى که گريبان بورژوازى ايران را گرفته است نشانى از فروکش کردن ندارد.
* بساط سلطنت با انقلاب هر چند ناکام ٥٧ در هم پيچيده شد.
* امروز جمهورى اسلامى نيز به همان عاقبت نزديک ميشود.
نه آريايى‌گرى آمريکايى شاه و نه خرافات اسلامى و قيل و قال پان‌اسلاميستى خمينى و شرکاء و نه نسل‌کشى و جنايات غيرقابل توصيف هر دو رژيم عليه بشريت و آزادى، هيچيک پاسخ اين بحران نبود و نميتوانست باشد ـ زيرا "مسأله" و "بحران"، در نفس وجود اجتماعى بورژوازى و حاکميت اقتصادى و سياسى سرمايه نهفته است

امروز جمعه 29 آذر ماه مردم ازادیخواه شهر و روستاهای مریوان مراسم خاسپاری دوکودک کار و قربانی فقر و تبعیض و ستم را برگزار کردند. مردم بر شیشه ماشینهایشان ورقه های نان چسپاندند تا نشان دهند که فرزندانشان قربانی جنگ نان چه در خیابان ها و چه در کوهستان های سخت و مرگبار هستند! آزاد و فرهاد خسروی 17 و 14 ساله دو برادر یک خانواده ساکن "نی" حومه مریوان، بهنگام کولبری در کوهستانهای صعب العبور "تته" مرز کردستان عراق بر اثر سرما و بوران جان خود را از دست دادند. دو کودکی که می بایست در مدرسه باشند و تحصیل کنند به بردگی کار مجبور شدند.

مقدمه: با حادتر شدن اوضاع در ایران، خیزش بعدی میتواند جدال تعیین کننده با جمهوری اسلامی باشد. حزب ما باید تضمین کند که در این جدال ما پیروز میشویم. امروز وظیفه عاجل ما این است که با سرعت و تمرکز بالایی، حزبی قوی و آلترناتیو را در ابعاد اجتماعی عروج داده و طبقه کارگر را برای مقابله های آتی آماده کنیم. شرایط امروز بهترین فرصت را برای ما و طبقه کارگر فراهم کرده است.
.در حال حاضر، کمپ بورژوازی جهانی خود با بحران و تشتت عمومی مواجه است، بطوریکه دستیابی این کمپ برای ارائه سیاستی یکسان (همچون ۴۰ سال قبل) جهت نجات حکومت سرمایه در ایران در مقابله با تعرض از پایین در جامعه، میسر نیست.

١٦ آذر امسال اعلام تسلیم نشدن جامعه به حاکمیت بود. در این روز و بعد از جنایات و کشتار مردم توسط حاکمین و خون پاشیدن به اعتراضات مردم آزادیخواه، بعد از اشغال خیابانها توسط مزدبگیران مسلح و مزدوران و دستجات اوباش آنها، بعد از تبلیغات و تهدیدات همه روسای رژیم به اعدام و زندان و... معترضین ، نسل جوان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاههای ایران اعلام کردند که تسلیمی در کار نیست! اعلام کردند تعرض حاکمیت به معیشت طبقه کارگر و مردم محروم، تهدید و ارعاب و کف چرانی جلادان را تحمل نخواهند کرد و در مقابل آن خواهند ایستاد. بعلاوه در این مناسبت دانشجویان امیال و آرزوهای کارگران و اقشار محروم جامعه، در دفاع از آزادی و برابری، ددفاع از حق زن و علیه استثمار و بردگی و علیه کل سیستم حاکم را از صحن دانشگاه رو به جامعه اعلام کردند.

ثریا شهابی: محاسبه تاثیر مستقیم و بلاواسطه سه برابر شدن بهای بنزین، بر بالاتر رفتن نجومی و تصاعدی قیمت همه کالاهای اساسی مورد نیاز مردم ایران نه تنها نیازمند داشتن دکترا در اقتصاد و “تخصص” در فلسفه کشف کهکشان ها و “کارشناسی” در تدوین برنامه و بودجه، که حتی نیازمند تجربه ۱۰ روز زندگی در ایران هم نیست. افاضات تخصصی - کارشناسانه اقتصادی در مورد “ناگزیری” اقتصادی نظام، تنها و تنها برای پوشاندن پرچم های سیاسی پشت این افاضات در جانبداری کامل یا نسبی از یک تعرض عنان گسیخته به معیشت اکثریت جامعه هشتاد میلیونی در ایران است و نه تنها فاقد کمترین حقیقت علمی که موعظه سازش و تسلیم محکومین است!

گفتگو دیدگاه سوسیالیستی با عبدالله محمود
مقدمه کمونیست: نوشته ای که از نظر میگذرانید، مصاحبه نشریه "دیدگاه سوسیالیستی" با عبدالله محمود از حزب کمونیست کارگری کردستان، بعد از عقب نشینی امریکا از سوریه و اتفاقات متعاقب آن است. اصل مصاحبه به زبان کردی است و اینجا ترجمه آن به زبان فارسی در اختیار خوانندگان نشریه کمونیست قرار میگیرد.
عقب نشینی نیروهای آمریکا از سوریه، سیر وقایع و جنگ در کردستان سوریه را به درون تحولاتی سریع و دراماتیک کشانده است.

مصطفی اسد پور: اعتراضات کارگری یکی دو ساله اخیر در ایران به طرز آشکاری مهر مجمع عمومی را بر خود دارد. آنچه در سالهای طولانی بعنوان خصلت عصیانی اعتراضات کارگری در ایران شناخته شده است، در عرض مدت کوتاه متحول شده است. سوالات و ابهامات قدیمی تر و تمام حواشی شدنی بودن و یا مطلوبیت مجمع عمومی جای خود را به این سوال داده است که مجمع عمومی کارگری بعنوان ظرف تشکل یابی توده ای کارگری در ایران چگونه میتواند به ابزار قوی برای اتحاد توده هر چه وسیع تر کارگر تبدیل شود؟ این یک سوال واقعی و کاملا موجه است.

مصاحبه با سمیر عادل دبیر کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست کارگری عراق
کمونیست: دامنه و گستردگی اعتراضات وسیعی که از اکتبر تا کنون در عراق در جریان بوده‌اند به طور قطع قابل مقایسه با اعتراضات پیش از آن نیست. دلایل اعتراضات جاری چه ها هستند، مطالبات مردم چه چیز هایی هستند و چگونه این اعتراضات اینطور گسترش یافته‌اند؟
سمیر عادل: این اعتراضاتی که اکثر شهرهای عراق را در بر گرفته است باید از دیدگاه بحران بورژوازی جهانی و آلترناتیو های اقتصادی و سیاسی آن دیده شوند. آنچه که در عراق شاهد آن هستیم توسط جنبش "جلیقه زرد ها" در فرانسه تکرار شد.

ثریا شهابی: پاسخ به یک موضوع و چند سوال پیرامون آن، که این روزها برای بسیاری از فعالان سیاسی، بخصوص چپ، مطرح است، محور این نوشته است. موضوع و سوال هایی که اگر دیروز امری نظری بود و پلمیکی “غیرفعال”، بود، امروز در میان این طیف بحث روز و پلمیک ”اکتیو”ی است.
یکی از سوال ها این است که: آیا وقت دست بردن مردم به اسلحه و شروع مقاومت و جنگ مسلحانه مردم در مقابل حکومت، ایران، عراق، لبنان، نرسیده است. آیا فراخواندن مردم، مشخصا مردم ایران، برای دست بردن به اسلحه، امروز زودرس، خطرناک و غیرمسئولانه نیست؟ آیا شرایط انقلاب و قیام در دستور است که مردم نیاز باشد دست به اسلحه ببرند؟ مشخصا در مورد ایران، چه راه کاری درست است.

"ترکیب طبقاتی جنبش سرنگونی"
سرنگونی جمهوری اسلامی به خواست اصلی و بی برو برگرد جنبش ما تبدیل شده. اما هنوز چند وچون این سرنگونی برای توده های بپا خاسته روشن نیست. مردم حق دارند برای سرنگونی رژیم عصیان کنند، شورش کنند، در مقابل لشکر مسلح دشمن مقاومت کنند و نهایتا با قیام مسلحانه کارش را تمام کنند. امااین ها احکام عامی هستند. این احکام برحق هنوز جواب روشن به مساله سرنگونی و پروسه ی انقلابی که کار را تمام کند نیست. عصیان، شورش و مقاومت گرسنگان، باید به چنان خودآگاهی برسد که بتوان با کم ترین تلفات به هدف سرنگونی رسید.

محمد فتاحی: پروسه سرنگونی نظام آغاز شده است. نه جامعه قادر به تحمل طولانی تر جهنم موجود است، نه این نظام قادر به یک اصلاح عمیق به نفع زندگی در وجود نحس خویش است. جنگ سخت و پیچیده ای خود را وارد نقشه سیاسی ما کرده است. تذکر این نکته از همین اول لازم است که سرنگونی نظام حاکم، برای ما کمونیست ها، حلقه ای در شروع انقلاب کارگری است. بحث این یادداشت بر بخش اول یا سرنگونی نظام فعلا حاکم است.
در مقابل جنبشی که جنگ زندگی علیه این نظام را آغاز کرده است، دو آلترناتیو متفاوت شکل گرفته است.

بعد از آبان جامعه ایران وارد دوره ای جدید از حیات سیاسی خود شده است. دوره ای که یک واقعیت را در مقابل بورژوازی قرار داد. اینکه سرنگونی جمهوری اسلامی توسط انقلاب و جنبشی رادیکال و توده ای محتمل ترین سناریوی رفتن جمهوری اسلامی است. دلسوزان نظام هشدار میدهند و یاران خود در این و آن جناح و روسای قوای سه گانه را سرزنش و مخاطرات زیر و رو کننده را گوشزد میکنند. همزمان مردم آزادیخواه بی واهمه اعلام میکنند جمهوری اسلامی را سرنگون میکنیم و این جهنم را به عنوان زندگی بیش از این تحمل نمیکنند.

بدنبال ضربات کاری آبان ماه مردم بر پیکر رژیم، دستگاه سرکوب قضایی، احکام تجدید نظر پرونده هفت تپه متعلق به فعالین و رهبران کارگری و فعالین دانشجویی طرفدار کارگران و فعالین اول مه را اعلام کرد. این احکام بدون حضور وکیل و خود متهمین صادر و به هر کدام ۵ سال زندان اجرایی داده شده است. اگر بودجه دستگاه عریض و طویل سرکوب به جامعه بر می گشت آیا حقوق معوقه ای باقی می ماند؟ معوقه ای که فعال و رهبر تشکل سندیکایی و شورایی هفت تپه بخاطر آن باید ۵ سال زندان بکشند. ۵ سال زندان بخاطر اینکه کارگر فقط دستمزد کاری که کرده است و آزادی تشکل شورایی و سندیکایی‌اش را می خواهد.

دست تعرض جنایتکاران به فعالین دانشجویی را قطع و توطئه دستگیری و حبس و شکنجه و سربه نیست کردن آنها، را خنثی کنیم.
جمهوری اسلامی به بهانه و تحت عنوان ضربه به "لیدرهای" جنبش میلیونی مردم بپاخواسته در سراسر ایران، فعالین دانشجویی را هدف تعرض قرار داده و تهدید به اعدام کرده است!
این تعرض مستقیم به تریبون و صدای آزادیخواهی و برابری طلبی جامعه است! به قصد به شکست کشاندن جنبش میلیونی محرومان در ایران، دانشگاه‌ و دانشجو را هدف گرفته‌اند.
دانشگاه ها در ایران همیشه، حامی عدالت و آزادی، و حامی محرومین بوده است.

طبق اخبار رسیده، ناسیونالیست های کرد برای شرکت در انتخابات مجلس خیز برداشته اند. ده ها نفر در شهرهای کردستان از جمله حدود 60 نفر در مریوان کاندید شده اند. این ها پیه همه چیز را بر تن مالیده اند. شرم و بی آبرویی و خیانت به خون جانباختگان آبان ماه را به جان خریده اند تا در بلبشوی بهم ریختگی بالای جمهوری اسلامی کرسیهایی را در مجلس بگیرند. این که این ها وابستگان به جمهوری اسلامی یا آنطور که گفته می شود از بسیجیان و خانواده شهید و غیره هستند شکی نیست. اما فراموش نکنیم که این ها ناسیونالیست های کرد هستند که سنگ محرومیت مردم کردستان را به سینه می زنند و به پیروی از رهبرانشان در احزاب ناسیونالیست و قومی منافع خود و نه مردم کردستان را در حفظ و نجات جمهوری اسلامی می دانند.

۱۶ آذر امسال آینه تمام و کمال جدال های سیاسی و اجتماعی دوره اخیر جامعه ایران بود. خیزش های دو سال گذشته تا آبان ۹۸، بستری شد برای جدال های گرایشات راست و چپ در جامعه. شکست اصلاحات زمينه ای شد تا مردم این بار بر کلیت نظام پا بگذارند و بر همین مبنا کشمکش ها و تقابل هاي چپ و راست درون جامعه عریان تر گردیده و باز به همين اعتبار می بینیم که صفوف دانشجویان امروز خود را برای مصاف جدیدی بر بستر آینده تحولات در ایران آماده کرده است. جریان اصلاح طلب به عنوان راه حلی برای نجات جمهوری اسلامی به بن بست رسید و خیزش های توده ای ۹۶ و ۹۸ میخي بر تابوت اصلاح طلبی برای همیشه کوبيد و آن را دفن کرد.

جدالی به وسعت خاورمیانه
شعله اعتراضات حق طلبانه کارگران و مردم محروم از ایران تا عراق و لبنان را فرا گرفته است. این سه کشور محل جدالی وسیع علیه استبداد، علیه فقر و محرومیت و علیه حکومتها و نیروهای در قدرت اند. ماهیت این تحرکات اعتراضی، مستقل از سرنوشت آنها، یکی است: کارگران، زحمتکشان، زنان و نسل جوان در همه این جوامع از فقر و بی حقوقی، از نبودن امنیت، آسایش و رفاه به ستوه آمده و اعلام کرده اند که این وضع را تحمل نخواهند کرد!
مدتها است خاورمیانه به محل جدال قدرتهای اصلی جهان و دول مرتجع و همپیمانان آنها تبدیل شده است. سوریه و لیبی و یمن به ویرانه تبدیل شده است.

١٦ آذر امسال بیان دوره ای دیگر از حیات سیاسی جامعه ایران بود. ۱۶ آذر امسال حلقه دیگری از پیشروی جنبش رادیکال و آزادیخواهانه در مقابل سرکوب و به خون کشیدن اعتراض میلیونی آبانماه بود. ۱۶ آذر امسال یک پیام روشن داشت "هویت ما آزادیخواهی و برابرطلبی است!"
تجمعات مختلف در این مناسبت مطالبات و شعارهای دانشجویان، سخنرانی ها و.. همگی بیانگر آزادیخواهی و عدالتخواهی عمیق کارگری در همه دانشگاهها بود. در بسیاری از دانشگاههای کشور، از نهم آذر تا امروز ١٦ آذر مراسمهای مختلف برگذار شد.

شعله اعتراضات حق طلبانه کارگران و مردم محروم از ایران تا عراق و لبنان را فرا گرفته است. این سه کشور محل جدالی وسیع علیه استبداد، علیه فقر و محرومیت و علیه حکومتها و نیروهای در قدرت اند. ماهیت این تحرکات اعتراضی، مستقل از سرنوشت آنها، یکی است: کارگران، زحمتکشان، زنان و نسل جوان در همه این جوامع از فقر و بی حقوقی، از نبودن امنیت، آسایش و رفاه به ستوه آمده و اعلام کرده اند که این وضع را تحمل نخواهند کرد!
مدتها است خاورمیانه به محل جدال قدرتهای اصلی جهان و دول مرتجع و همپیمانان آنها تبدیل شده است. سوریه و لیبی و یمن به ویرانه تبدیل شده است.

انتقاد از سندیکا هفت تپه٬ که چرا پای بیانیه ۵ تشکل کارگری که در اعتراض به جنایات حکومت٬ همراه جامعه اعلام عزای عمومی کرده است و پوشیدن لباس سیاه٬ را هم به لیست ابراز وجود اعتراضی اضافه کرده است٬ توسط چپ ٔدانشآموزی٬ قابل پاسخ گویی نیست. این اظهارات نا موجه٬ بی پایه٬ غیراجتماعی و دلبخواهی است.
اگر جامعه٬ مستقل از تصمیم هیچ گروهی بعنوان عکس العمل خودبخودی٬ اعلام عزا عمومی کرده است٬ که کرده است٬ اگر پوشیدن لباس سیاه به نشانه عزاداری٬ یک وجه ابراز وجود است٬‌ که هست٬ پیوستن این و آن تشکل کارگری مترقی و پیشرو به این آتمسفر٬ نه خارج از موضع است٬ نه اسلامی است و نه ارتجاعی و نه قابل نقد.

زیر سایه هراس از خیزش دوباره و اینبار خشمگین تر، متحد تر و خانمان براندازتر مردم محروم نعره میکشند که "سرکوب کردیم"، "لیدر" ها و "شبکه" ها را کشف و دستگیر کردیم، "رحم نخواهیم کرد" و بساط اعدام راه خواهیم انداخت. کشتار نوجوانان و کودکان در خیابانها را به رخ میکشند، تا اعلام کنند خاکستر مرگ و سکوت را بر جامعه هشتاد میلیونی پاشیده اند. اما پشت این کفچرانی ها، هراسی واقعی خوابیده است. میدانند زیر غم و اندوه از دست دادن عزیزان، در پس خاکسپاری هر عزیزی، مردم به دنبال راهی برای پیروزی اند. میدانند این جنبش متوقف شدنی نیست، میدانند این مردم را نمیتوان با سرکوب به خانه فرستاد. میدانند آخرین جدال در راه است.

بازگشت به "شجره طیبه بسیج" فشرده جمعبندی خامنه ای از "توطئه وسیع عظیم بسیار خطرناک" اعتراضات آذر ماه بود که بقول خود او از "زنجان و تبریز آغاز و حتی به برخی روستاها هم رسید و تهران نقطه پایانی آن بود". متن سخنرانی خامنه ای بعنوان سند شوق و ذوق از خطری که از سر نظام گذشته است، ماندنی است؛ اما از فرط عبارات "تکریم" و "شاکرم" و "تعظیم" و "عظمت" و "شکوه" و ... نسبت به مزدوران باند سیاهی (آنهم در پشتیبانی نیروهای تا دندان مسلح سپاه) دیگر شور قضیه را در میاورد!