این فاز هم میتواند بسرعت بگذرد!
جمهوری اسلامی پس از قبول شکست ایدیولوژیک٬ عقب نشینی از غلظت اسلامیتش در مقابل تعرض ضداسلامی چهل ساله جامعه!عقب نشینی و رضایت به این شکست را مدت ها است پذیرفته است. رژیم به این نقطه سازش رضایت داده بود.اما جامعه ایران، مردم، بخصوص طبقه کارگر و محرومین، نقطه سازشی با کل نظام فقر و تباهی و خفقان٬ هرگز نداشته و ندارند.
از پس از خیرش گرسنگان در دیماه ۹۶، قدرت فقرا و محرومین از اعماق جامعه عواقب بن بست سیاسی و اقتصادی نظام را بر سر همگیشان خراب کرد! قدرتی که برای گرفتن حق خود به قدرت خود به میدان آمد! بدنبال آن٬ اعتصابات عظیم کارگری٬ که به ایران پساهفت تپه و فولاد شکل داد٬ جایگاه طبقه کارگر بعنوان محور و لولا و هدایت کننده اعتراضات در سراسر ایران را بر صحنه سیاست در ایران کوبید!
این تحول سوت آغاز انقلاب سوم٬ “ انقلاب کارگری ایران” را به صدا در آورد. در این گره گاه٬ همه٬ از راست افراطی تا چپ غیرکمونیست و غیرکارگری٬ “چپ بی افق” و “بی اعتماد به نفس” و گریزان از کسب قدرت سیاسی٬ صدای ان را شنیدند و به قدرت و جایگاه طبقه کارگر در ایران٬ به موقعیت رهبران عملی و سازماندهنگان اعتراضات کارگری٬ به کمونیسم طبقه کارگر٬ بعنوان یک گرایش موجود در طبقه کارگر٬ بعنوان یک گرایش فعال و در صحنه٬ باور کردند! جمهوری اسلامی با تمام قوا٬ از سناریو سوخته تا پروژه های حبس های طولانی و پی در پی فعالین این جنبش٬ به مقابله با آن پرداخت و قادر به خاموش کردن صدای آن نشد!
از امسال و بدنبال «فاجعه» قیمت بنزین و سلسله اعتراضات در ایران و عراق و لبنان علیه دشمن مشترک، جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی در منطقه، نظام از همه سو در محاصره محکومینی قرار گرفت که در خاورمیانه برای جنگ نهاییشان به میدان آمدند. نظام در محاصره جنبش و اعتراضی قرار گرفت که برای رفاه٬ آزادی و امنیت به میدان آمده بود و قصد داشت که به قدرت خود آن را تحمیل کند. جنبشی که رنگ پیشروی های طبقه کارگر ایران٬ و گرایش کمونیستی آن را بر خود داشت و برای جنگ آخر به میدان آمده بود. جنگی که «خاموشی تاریخی» و قتل عام مخفیانه و جنگ با پیکر بیجان قربانیان و خانواده هایشان هم، نه تنها به آن پایان نداد که آن را شعله ور تر کرد.
باز هم، همچون سنت چهل سال حاکمیت، رژیم برای شکستن حلقه محاصره مردم معترض در ایران و عراق، برای غلبه بر مردمی که با تعرضشان کل نظام را به لبه پرتگاه سقوط کشانده اند، بدنبال برکت «الهی» بود! “برکت الهی” از جنس برکت های جنگی و تروریستی و میلیتاریستی سنتی ش٬ که بتواند پشت به آن، بلکه در کالبد بی جان «اقتدار نظام» علیه مردم، دم حیات تازاه ای بدمد. بازی با کارت جنگ و تحرکات در عراق و منطقه علیه آمریکا، قماری بود که در آن با اشتیاق و علاقه شرکت کرد. نه برای شکست آمریکا، که برای احیا جنازه اقتدار نظام علیه مردم.
این قمار، باخت باخت ، که تخریب کامل جامعه و جوامع انسانی، ایران و عراق و … سرمایه برد و باخت طرفین دو قطب جنایتکار است، جنگ و تخاصمی نه برای و به هدف شکست قطب جنایتکار مقابل، که برای مذاکره و تغییر توازن قوا بین خودشان صورت می گیرد!
در این قمار، که جمهوری اسلامی با علاقه و اشتیاق در آن شرکت کرد، کشته شدن سردار سپاه قدس و سمبل “اقتدار نظام”٬ آنهم نه در یک عملیات و حمله نظامی، که در بی خبری چون “شکار بی دست و پا” برای نظام خسارتی غیرقابل پیش بینی و شوک فلج کنندهی است. فلج نه در مقابل قطب دیگر «خارجی» تروریست و ترامپ، که در مقابل محکومین در “خانه خود”!
کشته شدن سردار سلیمانی توسط پهیادهای آمریکایی، ضربه مهلکی به تمام دستگاه پروپاگاند و سیمای “قدرتمند” اصلی ترین نیروی نظامی حکومت است. در این عملیات تمام کاخ “اقتدار سپاه”، نه در منظر آمریکا که در منظر جامعه و محکومین چون کاهی فروریخت. تمام تحرکات منطقه و حکمت سپاه قدس و سردار آن، برای در اسارت نگاه داشتن محکومین و به تسلیم کشاندن آنها بود!
برای رژیم، فروریختن تصویر مرعوب کننده اقتدار نظامی - امنیتی سپاه در منظر جامعه و در نگاه مردم ایران و عراق، بیش از نقس مرگ و حذف سردار سلیمانی و پروپاگاند های جنگی و قدرت نمایی هییت حاکمه آمریکا، خطرناک است! تمام تلاش سران نظام احیا تصویر مخوف و مرعوب کننده «اقتدار سپاه» است. عربده های انتقام گیری و خط و نشان کشیدن ها در مقابل آمریکا و ... تنها و تنها برای یافتن راه بازگشت به دور دیگری از مذاکرات است! حتی اگر در راه رسیدن به این هدف چند عملیات ایذایی نظامی در یک جنگ نیابتی هم صورت بگیرد! خطاب اصلی این عریده ها، صد البته و بیش از همه مردم ایران و هدف مرعوب کردن آنها است!
این فاز هم می گذرد.
جامعه از شوک و ضربه این رویداد عبور خواهد کرد! مصایب اقتصادی، فقر و بیکاری و بی افقی و بن بست اقتصادی و سیاسی، همچنا
ن صف محکومین٬ صفی که پیشروی ها و دستآوردهای کسب شده اش را نه تنها تسلیم نکرده است که بر آموخته هایش افزوده است٬ خود را در مقابل حاکمیت برای تعرض بعدی تجهیز میکند! فاکتور جدید پوشالی شدن « اقتدار سپاه» در نگاه جامعه، تکان های شدید تر، انفجارات اعتراضی جدیدتر، با مشخصات دیگری، را در چشم انداز ترسیم میکند.
ثریا شهابی
۴ ژانویه ۲۰۲۰
۱۴ دیماه ۱۳۹۸