لوموند دیپلماتیك: نبرد ژئوپوليتيک برسر 5G.. فناوري اينترنت را چه کسي کنترل خواهد کرد؟

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

در آستانه عرضه نسل پنجم تلفن همراه - 5G -، پرسش هاي زيادي درباره اثرات زيست محيطي، بهداشتي و اساسي تر از همه توسعه فناوري خارج از کنترل مطرح شده است. اما، «بازي بزرگ» 5G در زمين ژئوپوليتيک و رودررويي بيش از پيش شديد و ناهنجار بين ايالات متحده و چين نيز هست.

نویسنده: Evgeny Morozov

در سال ١٩٩٤، زماني که شرکت هوآوي هنوز يک فروشنده برقرارکننده ارتباط هاي تلفني بود، بنيانگذار آن، آقاي رن ژنگفي با آقاي جيانگ زمين، رئيس جمهوري وقت چين ديدار و گفتگو کرد. اين مهندس پيشين ارتش، تبديل شده به متخصص بازار بزرگ الکترونيک، از رگ خواب ميهن پرستي مخاطب خود استفاده کرد: «ارتباطات موضوعي مربوط به امنيت ملي است. براي يک ملت، نداشتن تجهيزات در اين زمينه مانند نداشتن ارتش است (١)». اين برداشت خردگرايانه توسط کشورهاي ديگر و در رأس آنها ايالات متحده نيز درپيش گرفته شد. ريشخند تاريخ در اين است که امروز اين آمريکا است که چيرگي هوآوي بر فناوري 5G را تهديدي براي امنيت ملي خود مي بيند.

ويژگي اين موسسه، که زنداني حقوق بگيران خود است، وجود يک نظام غيرعادي مديريت دوره اي، خوارشماري بازار قراردادهاي دولتي – که توسط آقاي رن «آزمند » توصيف مي شوند – و دلبستگي او به ارزش هاي مائوئيستي و ايده نوآوري ملي براي درهم شکستن وابستگي چين به موسسات «امپرياليست» خارجي است. اين گروه اکنون متشکل از شبکه اي در ١٧٠ کشور است و بيش از ١٩٤ هزارتن را در استخدام دارد. از سال ٢٠٠٩، در زمره بازيگران اصلي توسعه نسل پنجم اينترنت – 5G -، هم از نظر صنعتي و هم درميان سازمان هاي گوناگون بين المللي تنظيم قواعد است. در تابستان ٢٠٢٠، هوآوي سامسونگ را پشت سر نهاد و عنوان نخستين فروشنده تلفن هوشمند در جهان را از آن خود کرد. اين موسسه که يکي از نوآورترين موسسات چيني است، در شعبه «هاي سيليکون» خود تراشه کيرين را ساخته که پيشرو کاربرد هوش مصنوعي در متحول ترين بازارها است.

بخشي از اين موفقيت چشمگير به خاطر پايبندي خدشه ناپذير آن درمورد پژوهش و توسعه (R&D) است که بيش از ١٠ درصد از سودهاي سالانه خود، يعني ١٥ ميليارد دلار در سال ٢٠١٩ – و ٢٠ ميليارد دلار پيش بيني شده براي سال ٢٠٢٠ – را به اين کار اختصاص مي دهد و دراين عرصه پيشتر از اپل و مايکروسافت است. در مقام مقايسه، کل بخش خودرو آلمان در سال ٢٠١٨، حدود ٣٠ ميليارد دلار در عرصه پژوهش و توسعه سرمايه گذاري کرده است.

در وراي اين ارقام، هوآوي پرچمدار جامعه چين نيز هست: نمونه اي کمياب از يک موسسه که، بخش پائيني زنجيره آن محصولاتي ابتدايي و با استانداردهاي فوق العاده توليد مي کند که درحال حاضر با اپل و سامسونگ رقابت مي نمايد. مسيري که اين موسسه طي کرده، نشان دهنده اهداف دولت در بخش فناوري است. فعاليت چين مدتي طولاني محدود به برپايي کارخانه هاي مونتاژ براي محصولات خارجي بود. اين امر به صورتي تحقيرآميز در پشت همه دستگاه هاي تلفن همراه اپل نشان داده شده است: «ساخته شده در کاليفرنيا، سرهم شده در چين». مسير طي شده توسط هوآوي نشان دهنده اين است که عصر جديدي با شعار: «ساخته شده در چين، سرهم شده در ويتنام» مي تواند آغاز شود.

اگر موسسات ديگر چين نيز از اين نمونه پيروي کنند، سلطه آمريکا بر اقتصاد جهاني مي تواند دستخوش آسيب جدي شود. البته، در گذشته کشورهايي که به طور جدي در سپهر نفوذ ايالات متحده قرارداشته اند، از رشد و توسعه اقتصادي درخشاني برخوردار بوده اند – آلمان، ژاپن، «ببرهاي» آسيايي – اما اين روند کم و بيش از دور به وسيله واشنگتن هدايت مي شده است. درآغاز قرن بيست و يکم، آمريکايي ها به سختي بالارفتن مرتبه چين با تکيه بر امکانات خود و دستيابي آن به توانايي پيگيري هدف هاي ژئوپوليتيک اش را تحمل مي کردند، درحالي که خودشان در پشت فرمان چرت مي زدند.

در اينجا، موضوع بحث کنوني از مسئله سلطه چين براين عرصه تلفني بسيار فراتر مي رود. 5G فناوري اي است که سرعت ارتباط بسيار زيادتري درشمار زيادي از دستگاه ها ايجاد مي کند که آنها نيز ارتباط بينابيني دارند و درعين حال عمليات پردازش داده هاي منابع استفاده کننده نهايي را نزديک تر مي نمايند. اما، رگبار تبليغاتي اي که انجام مي شود، مانع از اين مي گردد که به موانع اجراي صنعتي آن توجه شود. براي بيشتر کاربران، اثر 5G محدود به سرعت بارگذاري رشد يابنده، و شايد افزايش قدرت اينترنت اشياء است که از مدت ها پيش اعلام شده است.

ارتش نان برشته کن هاي بهم مرتبط

البته، ايجاد شبکه ها و دستگاه ها نيازمند سرمايه گذاري هاي عظيم است و نبرد سختي براي به دست آوردن اين بازار جريان دارد. اما هوآوي و 5G تنها بخش نمايان کوه يخ است. در اصل رودررويي اقتصادي و ژئوپوليتيک بسيار گسترده تر است و چين مي کوشد که در آن بر آمريکايي ها پيشي گيرد. دليل اين که آمريکا نسبت به 5G اين همه حساسيت نشان مي دهد، اين است که قهرماني براي فرستادن به جبهه ندارد. وضع اروپا دراين مورد بهتر است زيرا خاستگاه دو توليد کننده تجهيزات يعني نوکيا و اريکسون است.

تهاجم واشنگتن عليه فناوري برتر چين، موسسات بسياري از ZTE سازنده تجهيزات (متعلق به دولت چين و بسيار فعال در عرصه ٥G) گرفته تا وي چت، تيک تاک و بسياري از ديگر موسسات کمتر شناخته شده را آسيب پذير مي کند. اما، بي گمان هوآوي هدف اصلي است، زيرا ازديد کاخ سفيد تجسم نيروي نهفته چيني بدون قيد اخلاقي است که ايالات متحده همواره محکوم و در هنگ کنگ، ژين جيانگ، درياي چين جنوبي و غيره آن را تحريم و مجازات مي کند (٢). اين امر تا حدي است که آقاي دونالد ترامپ اين موسسه را به لقب «جاسوس» مفتخر مي کند.

ازديد اتاق بيضي کاخ سفيد، هوآوي نماد دوز و کلک هايي است که دنيا به خطا آن را موفقيت به حق بازرگاني مي بيند. اين موسسه به حقوق مالکيت معنوي تجاوز مي کند، به شرکايش ظلم روا مي دارد و از کمک هاي سخاوتمندانه دولت براي شکستن قيمت و ازبين بردن رقبا استفاده مي کند. اين موسسه با ساخت شبکه هاي مخابراتي در کشورهاي «جنوب» آنها را در وضعيت «ديپلوماسي بدهي» مي گذارد که اين کار عمدتا از طريق برنامه راه جديد ابريشم انجام مي شود. ازاين بدتر، هوآوي محصولات خود را «به صورت مخفيانه» به ابزارهايي مجهز مي کند که به حکومت چين امکان مي دهد فعاليت هاي تفتيش و تجسس خود را گسترش دهد. با باور به اين اتهام هاي تخيلي، اين گروه به زودي قادر خواهد بود که يخچال ها و نان برشته کن هاي ما را به 5G متصل کند.

به عنوان گواه اين انتقادها، غالبا از قانون اطلاعات ملي تصويب شده توسط پکن در سال ٢٠١٧ ياد مي شود که موسسات (و شهروندان) را ملزم مي کند که با مقامات چين همکاري نموده و درصورت درخواست ايشان اطلاعات در اختيارشان بگذارند. دليل ديگر نگراني: تسريع در «ادغام مدني- نظامي» است که کوششي براي سيال کردن روابط بين بخش فناوري ارتش است... که از نمونه اي آمريکايي الهام گرفته است (٣). هوآوي، به نوبه خود، اين اتهامات جاسوسي را قاطعانه رد نموده و تأکيد مي کند که دولت چين اعتبار بين المللي خود را دچار خطر نمي کند.

طبق معمول، اتهامات دولت ترامپ يا مبنا و مستنداتي ضعيف داشته و يا اصلا ندارد. اين امر مانع از آن نشده که دولت آمريکا بسياري از کشورهاي دوست خود، از جمله انگلستان، فرانسه، ايتاليا و بسياري از کشورهاي اروپاي شرقي را با خود همراه نموده و آنها را به ممنوع کردن هوآوي در شبکه هاي 5G خود «ترغيب» کند. اين «ترغيب» در اينجا جنبه مجامله دارد زيرا فشارهاي اقتصادي و ديپلوماتيک اِعمال شده توسط وزارت امور خارجه آمريکا از طريق سفارت خانه هاي آن بسيار شديد است و اين امر در همه قاره ها جريان دارد.

درپي يک لابي گري گسترده مايک پمپئو، وزير امور خارجه آمريکا، دولت شيلي ناگزير شد هوآوي را از برنامه کشيدن کابل زيردريايي اقيانوس آرام خود کنار بگذارد. در هند، نارندرا مودي، نخست وزير درپي رودررويي شديد مرزي ، از حق انتخاب تجهيزات چيني به عنوان يک ابزار تلافي عليه پکن استفاده مي کند. با آن که تاکنون هيچ ممنوعيت رسمي اي اعلام نشده، دهلي نو درنظر دارد کار را به يک موسسه ملي به نام صنايع رليانس بسپارد.

انگلستان، با آن که به خاطر برکسيت کم و بيش دچار کم تحرکي است، در ماه ژوئيه ضربه اي سخت فرود آورد و از اپراتورهاي تلفن همراه خود خواست که تا سال ٢٠٢٧ همه تجهيزات هوآوي را از شبکه هاي خود خارج کنند. اين تصميم تعجب برانگيز بود زيرا اين کشور مبناي راهبرد اروپايي گروه هوآوي است و مقر منطقه اي آن در لندن قرار دارد. همچنين، در انگلستان بود که در سال ٢٠١٠، با مشارکت دستگاه هاي اطلاعاتي اين کشور يک «مرکز ارزيابي امنيت سايبري» (HCSEC) ايجاد شد که مسئوليت تجزيه وتحليل و تصحيح نقايص امنيتي يافته شده در شبکه هاي آن را به عهده داشت. اما اين حسن روابط وزن چنداني دربرابر ارعاب هاي واشنگتن و انتقادهاي حزب محافظه کار نداشت، که در رده هاي آن يک گروه پارلماني مخالف با چين – که در حال حاضر مُد است- تشکيل شده است.

اتحاديه اروپا هم نتوانسته سياست مشترکي درمورد 5G درپيش بگيرد زيرا اصولا مسئله به صورت يک موضوع امنيت ملي مطرح شده، که عرصه اي است که کشورهاي عضو در آن از حق حاکميت برخوردارند. درست تر اين بود که به اين موضوع از زاويه سياست صنعتي و روابط بين المللي نگاه مي شد. يک غول منحصر به فرد اروپايي 5G – ناشي از ادغام نوکيا و اريکسون-، مي توانست به وجود آمده و از کمک سخاوتمندانه دولتي استفاده نموده و مأموريتش همتايي با تلاش هاي هوآوي در عرصه پژوهش و توسعه باشد. مي توان درباره اين که کارها در اين مسير به پيش رود ترديد کرد، اگرچه کميسيون اروپا، با فشار فرانسه و آلمان اخيرا نشانه هايي از اين بروز داده که مي خواهد از شعار رقابت خود براي توجه به زمينه جغرافيايي اقتصادي کوتاه بيايد.

آلمان تنها کشور بزرگ اروپايي است که هنوز برنامه خود براي 5G را اعلام نکرده و قول داده اين کار را در پائيز ٢٠٢٠ انجام دهد. قشر سياسي آلمان درمورد اين مسئله دچار تفرقه است و حتي حزب خانم آنگلا مرکل دستخوش انشعاب شده است. ديپلومات هاي آمريکايي شاغل در برلن، هيچ موقعيتي را براي يادآوري اين که اغماض دربرابر هوآوي مي تواند براي آلمان گران تمام شود از دست نمي دهند.

ديپلوماسي ايجاد بدهي

با آن که در افسانه ساخته و پرداخته شده توسط آقاي ترامپ، اين موسسه تجسم «کمونيسم اشتراکي» به شيوه چيني است، پديده هوآوي درخور خوانش هايي ديگر است. يکي از متقاعد کننده ترين اين خوانش ها، پيشنهاد يون ون اقتصاددان است (٤). در پس لاف زني هاي او علاقه به گفته هاي مائوئيستي و تمايلات ملي گرايانه ديده مي شود. آقاي رن، رئيس کنوني شرکت، به عنوان يک کارشناس ظرافت هاي ژئوپوليتيک شناخته مي شود. با هدايت او، هوآوي در منطقي دشوار – در روستاهاي چين از سال ١٩٩٠، و سپس برخي از کشورهاي «جنوب» که چشم انداز سوددهي آنها ضعيف بوده- مستقر شده و سرپلي براي يورش بردن به بازارهاي پررونق تر ايجاد کرده است. اين امر تا حدي انجام شده که چين رشد همه جانبه خود در آفريقا و آمريکاي لاتين را توسط هوآوي و همتايش ZTE انجام داده و جنبشي براي ساخت شبکه ها و کارگاه ها با استفاده غيرمستقيم از وام هاي اعطا شده توسط پکن به دولت هاي محلي براي کمک مالي به برنامه هاي بزرگ زيرساختي به وجود آورده است.

به نظر يون ون، درمورد هوآوي، اين ديپلوماسي بدهکارسازي جز نتايجي شوم چيزي دربر نداشته است. نه فقط درآمدهاي ايجادشده توسط هوآوي در کشورهاي «جنوب» نسبت به بازارهاي ديگر ناچيز بوده، بلکه کاربرد آنها در اين مناطق، که بخشي از آن با روحيه «انترناسيوناليسم جهان سومي» عزيز براي مائوتسه دونگ بوده، منجر به اين شده که در محل تعداد قابل توجهي از مهندسان و تکنيسين هاي ماهر به وجود آمده است.

ايالات متحده، حتي پيش از رياست جمهوري آقاي ترامپ و باراک اوباما، همواره براي هوآوي منطقه اي پرخطر بوده است. در سال ٢٠٠٣، اين شرکت چيني به خاطر تخطي از قانون اختراعات مورد حمله رقيب آمريکايي آن زمان خود يعني شرکت سيسکو قرار گرفت. اين شکست پيامدهاي ديگري درپي داشت. پس از آن که از مشارکت با شرکت هاي آمريکايي و داشتن کنترل آنها ممنوع شد، توانايي ارائه خدمات به مشتريان خود و عرضه محصولات جديد در ايالات متحده را از دست داد. از ابتدا اين اتهام مرتب تکرار مي شد که هوآوي دست در دست ارتش چين دارد. درسال ٢٠١١، روزنامه وال استريت ژورنال در يک افشاگري به تاريخ ١٧ اکتبر، اعلام کرد که اين موسسه با ايران معامله کرده و تحريم هاي آمريکا در مورد آن را زير پا گذاشته است. اين افشاگري پرونده هوآوي را سنگين تر کرد. از سال ٢٠١٣، هوآوي پاپس کشيدن خود از خاک آمريکا را اعلام کرد و درحال حاضر حضورش در واشنگتن محدود به لشکري از لابي گرها است.

مي توان به طور معقول از خود پرسيد، درحالي که نخستين تيرها ١٧ سال قبل شليک شده، چرا کارزار ضد هوآوي فقط در اين اواخر تشديد شده است؟ درپايان سال ٢٠١٨، دولت آمريکا دستور بازداشت دختر آقاي رن، خانم منگ وانژو، مدير مالي هوآوي را در هنگام سفرش به کانادا صادر کرد. از آن پس، واشنگتن همواره با اِعمال تحريم و مجازات هايي شديدتر از پيش قصد تخريب اين گروه را داشته است. آقاي ترامپ از صندوق بازنشستگي رسمي دولت خواسته که در موسسات چيني سرمايه گذاري نکنند. پيمانکاران جزء دولت فدرال بايد ثابت کنند که هيچ پيوند بازرگاني اي با هوآوي ندارند. موسسات چيني حاضر در بورس در ايالات متحده نيز ناگزير هستند حساب هاي خود را منتشر نموده و هرگونه تماس با دولت پکن را اعلام نمايند. عوامل اقتصادي و ژئوپوليتيک متعددي در رفتار تهاجمي واشنگتن نقش دارد.

درعرصه ژنوپوليتيک؛ افشاگري هاي آقاي ادوارد اسنودن در سال ٢٠١٣، درمورد فعاليت هاي «آژانس امنيت ملي آمريکا» (NSA)، چنان که آقاي يون ون يادآوري مي کند، مسيري قابل توجه ديده مي شود. در سال ٢٠١٠، تحت نام رمزي عمليات «شات جاينت»، آژانس امنيت ملي آمريکا براي دستيابي به دو هدف به ذخاير اطلاعاتي هوآوي دستبرد زد: يافتن رابطه هاي احتمالي اين موسسه با ارتش چين – که نتيجه مطلوبي نداشت زيرا هيچ سندي درمورد آن در رسانه ها منتشر نشد – و اين که نقايص امنيتي تجهيزات آن را شناسايي کند تا دستگاه هاي اطلاعاتي آمريکا بتوانند از برخي از کشورهاي مشتري آن مانند ايران يا پاکستان جاسوسي کنند. در اسناد افشا شده توسط آقاي اسنودن، آژانس امنيت ملي آمريکا نيات خود را پنهان نکرده بود: «ارتباط بسياري از هدف هاي ما از طريق هوآوي است. ما مي خواهيم اين محصولات را به خوبي بشناسيم تا بتوانيم از آنها بهره برداري نموده و به خطوط آن دسترسي داشته باشيم». درماه فوريه ٢٠١٩، آقاي گوئو پينگ، رئيس دوره اي هوآوي، اين اظهارنظر کم و بيش معقول را ارائه کرد: «[هوآوي] خاري در پاي آمريکا است، زيرا مانع از آن مي شود که بتواند از هرکه مي خواهد جاسوسي کند».

درواقع، اگر هوآوي در مسابقه 5G برنده شود، برتري آمريکا در عرصه اطلاعات به شدت آسيب مي بيند، زيرا اين موسسه چيني حاضر به همکاري غيررسمي با دستگاه هاي اطلاعاتي آمريکا، چنان که با رقباي اروپايي آن مي کند نيست.

از نظر اقتصادي، در وراي زيرساخت هاي مادي لازم براي ٥G، مي بايد به تشکيل شبکه حقوق مالکيت معنوي اي که ايجاب مي کند نيز توجه نمود. بيش از هرچيز، 5G يک قاعده و ضابطه است. هر شبکه يا دستگاهي که بخواهد از آن بهره برداري کند، بايد به خصوصيات فني آن احترام بگذارد و اين امر الزاما از طريق استفاده از فناوري هاي به ثبت رسيده انجام مي شود. يک تلفن هوشمند با واي فاي، صفحه لمسي، سيستم عامل و غيره، دستکم مشمول ٢٥٠ هزار ثبت اختراع (اين رقم مربوط به سال ٢٠١٥ است و احتمالا امروز بيشتر شده) است. بنابر يک برآورد در سال ٢٠١٣، حدود ١٣٠ هزار مورد از اين ثبت اختراع ها، از جمله «ثبت اختراع هاي اساسي قاعده مند» (Standard Essential Patents, SEP) است که براي تطبيق با قاعده مند کردن فني 5G به کار مي رود.

در عرصه فناوري هاي تلفن همراه، شمار توزيع جغرافيايي دارندگان «ثبت اختراع هاي اساسي قاعده مند» به زيان آمريکا و اروپاي غربي و به سود کشورهاي آسيايي تحول يافته است (٥). هدف از ثبت اختراع دريافت حق امتياز است. براين روال، کوالکوم آمريکا، که برنده بزرگ ٢G و بسياري از فناوري هاي مهم ديگر بود، دوسوم درآمد خود را از چين، اکثرا از هوآوي، به دست مي آورد. هوآوي به تنهايي از سال ٢٠٠١ بيش از ٦ ميليارد دلار به عنوان حق امتياز پرداخت کرده که ٨٠ درصد آن به موسسات آمريکايي بوده است. اين ارقام هنگفت سرانجام باعث شد که پکن واکنش نشان دهد. پس از واداشتن کوالکوم به پرداخت يک جريمه ٩٧٥ ميليون دلاري به خاطر داشتن موقعيت مسلط در سال ٢٠١٥، اين شرکت ٣ سال بعد توانست جلوي اقدام خريده شدن توسط موسسه NXP هلند را بگيرد و اعلام کند که انجام اين کار از حوزه عملکرد موسساتش خواهد کاست.

اکنون وضعيت تغيير يافته و هوآوي در شمار دارندگان بيشترين موارد ثبت اختراع مربوط به 5G است. اين امر مانع از آن نيست که نسبت به نظام جهاني مالکيت معنوي انتقاد داشته باشد. آقاي گوئو در جريان بازبيني مقررات اين «باشگاه بين المللي» براي رسيدن به راهکاري منصفانه تر و به سود همه، حق امتياز را با «حق عبور دريافتي توسط راهزنان در راه هاي بزرگ» مقايسه کرد. البته، درمورد کيفيت «اساسي» اختراع هاي ثبت شده توسط اين گروه بايد احتياط کرد. يک تحليل گر تأکيد مي کند که اگر تلفن هوشمند يک هواپيما مي بود، اختراع هاي ثبت شده توسط نوکيا و اريکسون درحکم موتور و دستگاه هدايت آن مي بود، درحالي که اختراع هاي ثبت شده توسط هوآوي فقط صندلي ها و چرخ حمل و نقل غذا را تشکيل مي داد... اما، ارزش اين ثبت اختراع ها هرچه که باشد، هوآوي موفق شده که خود را از وضعيت وابستگي بيرون بکشد.

براي چين، کوشش براي تبديل شدن به يک مالک اختراعات (به جاي استفاده از اختراعات ثبت شده ديگران)، از نظر اقتصادي معقول است. چين به اين ترتيب توانسته حفره عظيمي که آن را از ايالات متحده جدا مي کرد را ازنظر خالص ميزان حق امتيازهاي دريافت و پرداخت شده پر کند. درحالي که، در سال ١٩٩٨، موسسات آمريکايي ٢٦.٨ برابر بيش از همتايان چيني خود حق امتياز دريافت مي کردند، در سال ٢٠١٩ اين ميزان به ١.٧ برابر کاهش يافته است (٦). همچنين، چين به طور منطقي وزن سنگين تري در سازمان هاي جهاني تنظيم قواعد يافته است (٧). کميسيون الکترونيک بين المللي (IEC) و اتحاديه بين المللي ارتباطات (ITU) توسط چيني ها مديريت مي شود و مدت مأموريت ٣ ساله نخستين رئيس چيني سازمان بين المللي تنظيم قواعد (ISO) در سال ٢٠١٨ پايان يافت.

در سازمان ملل متحد، چين در تدوين فواعد فناوري هاي شناخت چهره بسيار فعال بوده است. در سازمان بين المللي تنظيم قواعد، بيشتر به موضوع شهرهاي بهم متصل، که عرصه دلخواه «علي بابا» است توجه خاص نموده و اين امر نگراني ژاپن را برانگيخته است (٨). سرانجام، از طريق برنامه بلندپروازانه «استانداردهاي چيني ٢٠٣٥»، که با سرو صدا در سال ٢٠٢٠ اعلام شد، قصد داردهمکاري بين شرکت هاي فناوري و دستگاه هاي دولتي را بهبود بخشد تا تنظيم قواعد بين المللي مساعد با منافع خود را تشويق کند.

و حالا، ايلات متحده چه مي کند ؟ برخي از ناظران نوعي توازي بين کارزار ضد چيني کنوني و سال هاي دهه ١٩٨٠ مي بينند که واشنگتن مي کوشيد غول هاي صنعتي ژاپن را سربراه کند. در سال ١٩٨٦، بسياري از اعضاي دولت ريگان و صاحبان صنايع، هنگامي که شرکت فوجيتسو قصد خود درمورد خريداري شرکت «نيمه هادي هاي فيرچايلد»، که توليد کننده افسانه اي آمريکايي نيمه هدي ها بود، را اعلام کرد، احساس خفقان کردند. نشريه لس آنجلس تايمز در ٣٠ نوامبر ١٩٨٧ نوشت: «ما عليه ژاپن در حال جنگيم، اين نه يک نبرد با سلاح و گلوله، بلکه جنگي اقتصادي است که مهمات آن فناوري، توليد و کيفيت است». چند سال پيش از آن، مجازات هاي اقتصادي اِعمال شده توسط کاخ سفيد توانست توشيبا، يکي ديگر از غول هاي ژاپن را از فروش رايانه هايش در خاک آمريکا بازدارد.

درواقع، شعار «ما در جنگ هستيم» تغيير چنداني نيافته است. درگيري بازرگاني آمريکا- ژاپن به انجامي صلح آميز رسيد و موجب رشد ژاپن شد. بسياري در چين خواستند باور کنند که در اين کشور نيز چنين خواهد شد و دربرابر دادن چند امتياز توافقي پايدار به دست خواهد آمد. اما چنين نتيجه اي بيش از پيش غيرمحتمل به نظر مي رسد. دراين مورد، دولت ترامپ به ٣ جناح تقسيم شده است. جناح نخست خود رئيس جمهوري است. همه چيز حاکي از آن است که حملات عليه هوآوي و همتايان آن بر مبناي راهبردي وسيع تر با هدف کسب امتيازهاي بازرگاني از پکن است. درواقع، اگر به راستي هدف جلوگيري از برتري چين درعرصه 5G مي بود، ZTE که يک موسسه دولتي است هدف بهتري از هوآوي بود، درحالي که اين موسسه اکنون با پرداخت يک غرامت و جريمه يک ميليارد دلاري قسر دررفته است. هوآوي براي آقاي ترامپ سکه رايجي در مذاکرات بازرگاني و نيز يک شعار در کارزار به راه افتاده است.

چناح دوم، «بازها» است که توسط آقايان پتر ناوارو، مشاور بازرگاني رئيس جمهوري و رابرت لايتايزر، نماينده بازرگاني آمريکا هدايت مي شود. از ديد آنها، محدود کردن قدرت يابي چين ضرورتي حياتي است و در زير ضربه گرفتن بيش از پيش هوآوي ترديد نمي کنند. آنها در پس همه پيشنهادهايي هستند که براي بيش از پيش تحت تحريم قراردادن موسسات چيني مي شود. سرانجام، جناح سوم يا مجتمع نظامي- صنعتي است که ترجيح مي دهد نقش «کبوترها» را بازي کند و دليل آن اين است که چين بازار پرسودي است. خود هوآوي، به تنهايي، در سال ٢٠١٩ حدود ١٩ ميليارد دلار قطعات و مواد الکترونيک از توليدکننده هاي آمريکايي خريده است. ممانعت از اين که صاحبان صنايع آمريکايي با چين روابط بازرگاني داشته باشند، به نفع رقباي خارجي آنها تمام مي شود.

تا زماني که اميد اجراي کامل توافق بازرگاني چين و آمريکا، که در ژانويه گذشته امضاء شد، وجود داشت، جناح «کبوترها»، که به ويژه شامل استيون منوچين، وزير امور مالي است، موفق شد جلوي اِعمال نظرهاي ضد چيني آقايان ناوارو و لايتايزر را بگيرد. با وخيم شدن وضعيت ژئوپوليتيک و بحران کوويد-١٩، که آقاي ترامپ مسئوليت آن را به چين نسبت داد، اين چشم انداز تضعيف شد. هوآوي همچنان در خطر اهرم فشار شدن براي مبادلاتي که هيچ گاه رخ نخواهد داد قراردارد.

در انتظار اين امر، اقدامات تلافي جويانه چندبرابر مي شود. در آغاز ماه اوت گذشته، آقاي پمپئو تقويت برنامه «شبکه پاک» که هدف آن تصفيه اينترنت از «نفوذ شوم» حزب کمونيست چين است را اعلام کرد. چند روز بعد، واشنگتن امکان هرگونه استفاده از فناوري هاي دراختيار موسسات آمريکايي را از هوآوي سلب کرد، که اين امر دردسر بزرگي براي ساخت محصولات آن ايجاد خواهد کرد زيرا به رغم مبالغ عظيم سرمايه گذاري شده در پژوهش و توسعه، تربيت شمار زيادي از مهندسان و حمايت از نوآوري هاي داخلي، اجزاء و قطعاتي وجود دارد که هوآوي نه مي تواند خود آنها را بسازد و نه در چين تهيه کند.

از جمله اين اجزاء تراشه هاي فوق مدرن کيرين است که در چين ساخته ولي حکاکي روي آنها در خارج انجام مي شود و براي عملکرد مبتني بر هوش مصنوعي ضروري است. چين که از حدود ١٥ سال پيش مسابقه اي تنگاتنگ با سيليکون ولي دارد، پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي دراين زمينه داشته تا جايي که در برخي از فناوري ها مانند شناخت چهره پيشرفت چشمگيري داشته است. اين درحالي است که، تا بحال برگ برنده اصلي آن ظرفيت عظيم جمع آوري داده ها براي آموزش و طراحي خودکار بوده که اين کار توسط غول هاي رقومي آن انجام شده و از راه بهره گيري از نيروي انساني دانشجويي ارزان قيمت به دست آمده است. با اين همه اين شيوه براي دنياي پيشيني درست شده بود که در آن چين مي توانست روي تحويل بي وقفه مواد با کيفيت بالاي ساخته شده در تايوان و ايالات متحده حساب کند. امروز، وقفه در زنجيره تدارکات مجموع هوش مصنوعي، چين را به خطر انداخته است (٥). با اعلام جنگ به هوآوي، آمريکايي ها شايد بتوانندمانع از دستيابي آن به قطعات نيمه هادي از طريق شعبه اش در هاي سيليکون و جلوگيري از پيشرفت آن در 5G شوند.

در زمينه سياست صنعتي نيز، زمان تهاجم آمريکا فرارسيده است. نمايندگان مجلس در آمريکا تصميم به اختصاص دادن مبالغي براي ساخت شبکه هايي با معماري باز گرفته اند که، در آينده جانشين شبکه هاي هوآوي و رقبايش شود. به موازات اين امر، بودجه هاي اختصاص داده شده براي توليدکنندگان آمريکايي نيمه هادي ها در چهارچوب «قانون تراشه هاي آمريکا»، که درحال حاضر در دست گفتگو در کنگره است، تا ١٠ ميليارد دلار بالا رفته است. به نظر مي آيد که واشنگتن فهميده که دوران تنش هاي ژئوپوليتيک، زمان مطلوبي براي تضعيف پيشروهاي رقومي نيست. سيليکون ولي از اين امر سود مي برد : آقاي ترامپ براساس توصيه رئيس و صاحب فيسبوک تصميم به مقابله با اپليکيشن تيک تاک گرفت.

در مجموع، واکنش پکن چندان تند و خشن نبوده است. بايد گفت که چين انتظار حمله آمريکا براي تحکيم حاکميت فناوري خود، به ضرب هزينه کردن ميلياردها دلار، آن هم در زماني که بحران ويروس بخشي از منابعش را تحليل برده بود، را نداشت (به ويژه اين که راه اندازي 5G دچار تأخير شد). در ماه مه، درست پس از اعلام دولت ترامپ درمورد محدوديت هاي ايجاد شده براي هوآوي و قطعه سازانش، آقاي شي جين پينگ برنامه اي با هدف تأمين رهبري چين در بسياري از فناوي هاي کليدي را با بودجه ١٤٠٠ ميليارد دلار اعلام کرد که در صدد «آمريکايي زدايي» زنجيره تدارکات و زير ساخت فناوري و «اقتصاد با چرخشي دوبرابر» است که يک جهت گيري جديد سياسي است که شامل ايجاد تحرک و تمرکز بيشتر بر بازار داخلي و توسعه فناوري هاي پيشرفته مستعد صادرات است.

درحالي که مذاکرات درمورد فروش اپليکيشن تيک تاک و فعاليت هاي آن در آمريکا جريان دارد، پکن فهرست فناوري هايي که قصد دارد کنترل صادرات آنها را در دست بگيرد را طولاني تر کرده است. از جمله اين فناوري ها، آلگوريتم توصيه هاي محتوا، شناخت صدا و بسياري از ديگر اپليکيشن هاي هوش مصنوعي است. همچنين، چين در واکنش به برنامه آمريکايي «شبکه پاک»، ساخت شبکه بين المللي خود موسوم به «اقدام جهاني امنيت داده ها» (Global Data Security Initiative) را اعلام کرده که هدف آن مقابله با تفتيش و جاسوسي آمريکا است.

درحال حاضر، هوآوي در وضعيت مناسبي قرار دارد. از زمان بازداشت خانم منگ، که پيشدرآمد سخت تر شدن تحريم و مجازات ها بود، اين موسسه شروع به انباشت ذخيره هايي کرده که مي تواند بين ١٠ ماه تا ٢ سال توليد را تکافو کند ولي تا آن زمان برخي از قطعات منسوخ خواهد شد. چين همچنين در انبان خود پشتوانه اي از قراردادهاي شبکه 5G را دارد. سرانجام، با آگاهي از اين که در آينده نزديک دستگاه هايش دسترسي روزآمد به سيستم عامل اندرويد را نخواهد داشت، درنظر دارد نظام بهره برداري خاص خود موسوم به «هارموني او اس» را راه اندازي کند.

سرنوشت هوآوي در آينده نزديک هرچه که باشد، اين پيام صددرصد توسط پکن، مسکو و پايتخت هاي ديگر دريافت شده که حاکميت فناوري يک الزام است. چين حتي پيش از اعلام جنگ آقاي ترامپ اين را فهميده بود و اين امر تنها حس فوريت را تقويت کرد. بنابراين، به شکلي متناقض، اين واشنگتن است که پکن را واداشته که يکي از شعارهاي متعدد آقاي رن را عملي کند: «بدون استقلال [فناوري]، استقلال ملي وجود نخواهد داشت». ريشخند قضيه اين است که نبرد آمريکا عليه هوآوي منجر به وجود آمدن چيني پيشرفته تر و مستقل درعرصه فناوري مي شود تا بتواند تأمين کنندگان اجزاء آمريکايي را بکلي از شبکه تدارکاتي اش حذف کند.

١- Cité dans Yun Wen, The Huawei Model. The Rise of China’s Technology Giant, University of Illinois Press, Champaign (Illinois), à paraître en novembre 2020. Les citations suivantes de dirigeants de Huawei proviennent de cet ouvrage.

٢- Lire « Chine - États-Unis, le choc du XXIe siècle », Manière de voir, n° 170, avril-mai 2020.

٣- Cf. Linda Weiss, America Inc. ? Innovation and Enterprise in the National Security State, Cornell University Press, Ithaca, 2014.

٤- Yun Wen, op. cit.

٥- Dieter Ernst, « China’s standard-essential patents challenge : From latecomer to (almost) equal player ? », Centre for International Governance Innovation, juillet 2017, Waterloo (Canada).

٦- C’est bien Qualcomm qui voulait racheter NXP, et non pas l’inverse, comme indiqué par erreur dans la version imprimée.

٧- Gregory Shaffer et Henry Gao, « A new Chinese economic order ? », Journal of International Economic Law, Oxford, à paraître.

٨- John Seaman, China and the New Geopolitics of Technical Standardization, Institut français des relations internationales, Paris, janvier 2020.

٩- « Japan grows wary of China’s smart-city global standards », Nikkei Asian Review, Tokyo, 11 août 2020.

١٠- Cf. Paul Triolo et Kevin Allison, « The geopolitics of semiconductors », Eurasia Group, New York, septembre 2020, et Dieter Ernst, « Competing in artificial intelligence chips : China’s challenge amid technology war ».