در این بازه زمانی حساس بازار انرژی جهان در نتیجه حمله به اوکراین، تاسیسات نفتی عربستان دیروز در معرض یکی دیگر از شدیدترین حملات موشکی انصار الله یمن قرار گرفت و موجب آتش سوزی و آسیبهای جدی به بخشی از تاسیسات نفتی آرامکو در جده شده است. حوثیها اعلام کردهاند که مراکز حساس دیگری را نیز در ریاض هدف قرار دادهاند.
نویسنده: صابر گل عنبری
این حملات در هفتمین سالگرد جنگ ائتلاف عربستان و امارات انجام شده است و تداوم آن به بزرگترین صادر کننده نفت جهان در سایه تحریمهای فزاینده علیه روسیه میتواند شوکهای جدید و سهمگینی به بازار بیثبات نفت وارد کند و شیب افزایش قیمت آن را تندتر کند؛ امری که در عین حال افزایش بیشتر نرخ بنزین در آمریکا را به دنبال خواهد داشت و دردسرهای داخلی بایدن را نیز بیشتر میکند. در کل چنین شوکهایی در این وضعیت به نفع روسیه نیز هست که میخواهد با رکورد شکنی مستمر قیمتها، تحریمهای اعمالی علیه خود را برای غرب پرهزینه کند.
اما در مقابل هر چند این حملات در سالگرد جنگ یمن دارای پیامهای خاصی است، اما این گونه به نظر میرسد که در این شرایط منطقهای و بینالمللی حساس و الزامات آن، خود دولت عربستان نیز که متضرر اصلی این گونه حملات است، چندان بیرغبت نیست که چنین شوکهایی در این شرایط به بازار نفت وارد شود و چه بسا با مواضعی نیز تلاش کند که آنها را بیشتر کند. البته این به معنای رضایت آن نسبت به چنین حملاتی نیست، بلکه حالا که این اتفاق افتاده و قدرت بازدارندگی ریاض در مقابل حملات مستمر در هفتمین سالگرد جنگ بیشتر زیر سوال رفته است، محمد بن سلمان در صرافت بهره برداری از نتایج حملات در جهت وادار کردن آمریکا به مداخله جدی در یمن است.
بر ناظران پوشیده نیست که در حال حاضر روابط ریاض و ابوظبی تنشی اعلام نشده را با آمریکا تجربه میکند و علت آن هم نگرانی عربستان، امارات و همچنین اسرائیل و بلوک منطقهای همسو از سیاستهای خاورمیانهای بایدن در قبال ایران است. این طرفها که اتفاقا روابط خوبی هم با مسکو دارند، معتقدند که دولت آمریکا با مذکره با ایران و همچنین عدم اتخاذ رویکردی سخت علیه سیاستهای منطقهای تهران و متحدان آن، به نوعی خاورمیانه را به حال خود رها کرده است. در آن سو نیز، آمریکا خوانش خود از وضعیت و در کل احوال جهان را دارد و تمرکز بر پرونده روسیه و چین را پراهمیتتر و اولاتر از پرونده ایران میداند و با هدف رسیدگی بهتر به اولویتهای جدید به نوعی دنبال کاهش تنش در خاورمیانه و خلیج فارس و مدیریت منازعه با ایران است؛ اما این اولویت آمریکا لزوما اولویت متحدان خاورمیانهای آن نیست که هر چند روابط ائتلافی با واشنگتن دارند اما با نظامهای اقتدارگرای روسیه و چین بیشتر همدلی و همذاتپنداری خاصی میکنند.
به هر حال، آمریکا به گفته منابعی از متحدان منطقهایش خواسته است که آنها خود از طریق ایجاد یک بلوک تحت حمایت واشنگتن و غرب به مواجهه با ایران بپردازند. از این رو، دیدارهای چند جانبه و متعدد و فشرده در هفتههای اخیر در سطح منطقه که بیسابقه هم به نظر میرسد، در این راستاست. همچون دیدار سه جانبه، سران مصر، امارات و اسرائیل در شرم الشیخ، دیدار سران اردن، عراق، مصر و امارات در خلیج عقبه، و دیدار آتی وزرای خارجه اسرائیل، مراکش، بحرین، آمریکا و امارات در اسرائیل.
اما همچنان که گفته شد، با وجود بالا گرفتن تحرکات برای بلوکسازی در منطقه با محوریت اسرائیل و تحت هدایت آمریکا در مواجهه با ایران، ریاض و ابوظبی به شدت از دولت بایدن ناراضی بوده و اخیرا هم به گفته برخی منابع رسانهای غربی حتی کار به آنجا رسیده که تماسهای بایدن و درخواستهای آمریکا برای پیوستن به ائتلاف جهانی ضد روسی را بیپاسخ گذاشتهاند و اتفاقا همین مساله یکی از دلایل اصلی سفر بوریس جانسون به عربستان بود.
حالا در این وضعیت، ولی عهد عربستان پس از حملات اخیر به آرامکو به دنبال تحریک آمریکا برای مداخله است و بر خلاف رویه قبلی در مواجهه با چنین حملاتی اما پوشش خبری آشکارتر و موضعگیری صریحتر در قبال حملات دیروز حکایت از آن دارد که ریاض در صرافت تقویت شوک ناشی از این حملات بر بازار نفت است و در این راستا هم بعید به نظر نمیرسد که ناگهان اعلام کند که در نتیجه حملات انصار الله توان صادرات نفتی آن آسیب دیده است و مثلا با اعلام رقمی شوک بسیار سنگینی بر بازار نفت وارد کند. اما دولت آمریکا فعلا جز محکومیت اعلامی حملات اخیر حوثیها موضع سفت و سختی نگرفته و همین نارضایتی ریاض را بیشتر کرده است.
به هر حال، در حالی که امروز توجهات جهانی معطوف به جنگ اوکراین است، اما خاورمیانه این روزها به شدت در غلیان بوده و شاهد تحولات و صفآراییهای مهمی در جهت ایجاد نظم نوینی در این منطقه است.