لوموند: پیش به سوی دنیای پیشین

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

دوران پس از شیوع جهانی ویروس به چه شباهت خواهد داشت؟ سیاست های درپیش گرفته شده برای رودررویی با بحران بهداشتی ، گرایش های عمیق جوامع را که موجبات نگرانی مردم شده، تسریع کرده است: از جمله عدم اعتماد، فقر، ماشین گرایی شدید، و پسرفت در روابط انسانی. اساسا، این گذار به سوی سرمایه داری رقومی، توسط حکومت هدایت شده است.

نویسنده Laurent CORDONNIER برگردان شهباز نخعي 

نخستین موج گسترش ویروس و ایجاد محدودیت برای نیمی از انسان ها، بین ماه های ژانویه و ژوئن ٢٠٢٠، بازتابی غیرعادی به آرزوهای نهفته بخشی از مردم داد – که غالبا به صورت پراکنده، به ندرت با قاطعیت و اغلب شکست خورده- که هدفشان ساختن «دنیای آینده»ای بود که حامل همه معایب دنیای پیشین نبوده و حتی بتواند حسن هایی نیز داشته باشد. دنیایی که در آن نوازندگان از پنجره ها موسیقی بنوازند، هواپیماهای کمتری در آسمان باشد، پرندگان با آسودگی در حومه شهرها بگردند و نزدیکی محل تولید به مصرف شکاف بین شهرها و روستاها را پرکند. دنیایی که در آن کارگران لت و پار شده توسط تفرقه افکنی های سرمایه داری در کار، هر شامگاه از بالکن های خود، با شادمانی از کاری که در طول روز – و شب- انجام داده اند با یکدیگر روبرو شوند و از این که حقوقشان ترمیم و بازنگری شده خشنود باشند. دنیایی که در آن هوا پاکیزه تر باشد، دارایی جای فرد را نگیرد و لبخند صندوق دار فروشگاه زورکی نباشد. دوران قرنطینه و درپی آن دومین موج ویروس ثابت کرده که این خواسته ها نابجا بوده است. امید به بازگشت به یک زندگی «عادی» جای این آرزوها را گرفته و برای مردمی که به شکلی مداوم بهای سنگین فروریزی اقتصادی را می پردازند، این «بازگشت به وضعیت عادی» خود خواست زیادی است.

آیا این به معنای آن است که چیزی باقی نمانده و با فرارسیدن زمستان، این آرزوهای زیبای – گاه به عمل تبدیل شده- دستکم امکان داده هرچند با زحمت، از رنج و مشقت نخستین قرنطینه بکاهد؟ آیا در آینده، چنان که جامعه «دیدبان» مصرف نشان می دهد واقعیت این است که هر بحران همواره «اثری نیرومند و شتاب دهنده بر گرایش هایی داشته باشد که ما پیش از بروز ناظر آن بودیم»؟ به نظر این مرکز دیدبانی، « به نظر می آید که این همه گیری ویروس موجب «تسریع» به مفهومی زمانی و نیز شیمیایی تنش شناخته شده ای است که [آنتونیو] گرامشی آن را بین دنیایی که از مردن سرباز می زند و دنیای دیگری که در زایش دچار زحمت است، توصیف می کرد».

دوران فترتی که می تواند همه خطرهایی را به وجود آورد که گرامشی از آنها با عنوان «پدیده های غیرعادی مختلف» یاد می کرد و در مورد آنها هشدار می داد (١). شوربختانه، دنیایی که در زایش دچار زحمت است، هنوز سر از شکم مادر بیرون نیاورده، هیچ تضمینی وجود ندارد که جدید یا حتی مطلوب باشد و همچنان ظهور دنیایی غیرممکن، ممکن است.

این درحالی است که اطمینانی نیست که ما درس هایی از این دوران فترت اجباری گرفته باشیم. آیا این ویروس، که بشریت در رودررویی با آن همداستان شده، به راستی مردم دنیا را به خاطر همگونی رنج ها درسراسر دنیا، به هم نزدیک کرده است؟ همه این مردان و زنانی که همزمان مبتلا به بیماری مشابهی هستند، از هند تا گوآدلوپ، از شهر تورکوئن فرانسه تا کپ، از ناحیه وزول فرانسه تا لس آنجلس، آیا این امکان را داشته اند که به شکلی معجزه آسا هزاران تخت بیمارستان و پزشک از «شمال» به «جنوب» و از «غرب» به سوی «شرق» منتقل شود؟ روند جاری همچنان در مسیر معکوس قرار دارد. انگلستان، آلمان، فرانسه، بلژیک یا ایتالیا پزشکان آموزش دیده در کشورهای بلوک شرق سابق و جنوب مدیترانه را به سوی خود می کشند. براین روال، «رومانی بین سال های ٢٠٠٩ و ٢٠١٥ بیش از ٥٠ درصد از پزشکان خود را از دست داده و هرسال نیز ١٠ درصد از پزشکان آن، کشور را ترک می کنند. اسلوواکی هم از سال ٢٠٠٤ بیش از ٢٥ درصد از کارکنان بخش پزشکی خود را از دست داده است. (...) این رکورد شکنی در کشوری که نخستین صادرکننده پزشک است، رومانی را از پاسخگویی به تقاضای فزاینده خدمات درمانی مردمی که دستخوش سالخوردگی هستند ناتوان نموده و شیوع جهانی کووید ١٩ وضعیت را به صورتی خاص هشدار دهنده کرده است (٢)». همین امر در تونس نیز وجود دارد که پزشکان آن در رویای ترک کشور خود به سرمی برند. طبق اعلام سندیکای عمومی پزشکان تونس، هر سال نزدیک به ٨٠٠ پزشک کشور را ترک می کنند (٣).

آیا شیوع جهانی ویروس ما را به هم نزدیک نکرده است. حتی هنگامی که هواپیما ها در پرواز بودند ما هرگز به هم نزدیک نشدیم ؟ اکنون که آنها به زمین میخکوب شده اند، چگونه به این نتیجه گیری رسیده ایم که آنها به خصوص به چند تن از ما امکان «فرار» خواهند داد ؟ در سطحی کوچک تر، آشکار است که این بحران «دنیای فرهنگ» و «دنیای دانشگاهی» و هنرمندان هنرهای نمایشی زنده، که به اندازه دانشگاهیان و به همان تند و تیزی دانشجویانشان، ناگزیر از ارائه و توزیع محصولشان از راه دور هستند که در چهارخانه های تارنمای «زوم» جدولی از چهارخانه ها به صورت خطوط و ستون ها، با حروف سفید بر متن سیاه و با نوشته هایی شبیه به «سنگ گور» و نامهائی نامانوس (لولو ٢٤، ایشام موش خرما، مانون چشمه) دیده می شود. به علاوه، چه کسی می توانسته این ایده را داشته باشد که همه این تالارهای خالی را به هم نزدیک کند؟

رونق ارزش های فناوری ها

همچنین، ویروس می باید به ما در درک حسن های سازماندهی کمک می کرد. چنان که رئیس جمهوری امانوئل ماکرون در بیانیه «خطاب به مردم فرانسه» در ١٣ آوریل ٢٠٢٠ گفت: «ما در زمان مساعد، هنگامی که تجدید سازمان ضروری باشد، همه عواقب را درنظر خواهیم گرفت». درواقع، این زمان مناسبی برای رها کردن ستایش بی چند و چون نسبت به فناوری و تجارتی است که جوامع ما را به هم چسبانده و موجب شده هربار که به مشکلی برمی خوریم، راه حلی که جستجو می کنیم تجاری یا فنی باشد. تا اینجا، ما موفق شده ایم علیه ویروس مبارزه و بی تردید از داشتن صدها هزار تلفات بیشتر، با پاسخگویی سازماندهی شده اجتناب کنیم. حرف ها در آن شامگاه ١٣ آوریل تقریبا در این زمینه بود: «ما می باید راهبردی بسازیم که در درازمدت امکان برنامه ریزی، رعایت اعتدال در تولید گاز کربنیک، پیشگیری و مقاومتی که به ما امکان دهد با بحران های آینده رودررو شویم را بیابیم». حرف هایی که پیشتر در ١٢ مارس هم ما را به لرزه درآورده بود: «آنچه که این شیوع ویروس به ما می گوید، این است که کالاها و خدماتی وجود دارد که باید از شمول قانون بازار خارج باشد. در حقیقت، سپردن امور تغذیه، حفاظت، توانایی درمانی و چهارچوب زندگی به دیگران یک دیوانگی است. ما می باید از نو کنترل آنها را در دست بگیریم...».

آیا واقعا «یک دیوانگی» است؟ و به این نتیجه رسیده ایم که می باید فهرستی از ٥٠ محصول صنعتی تهیه شود که نباید در سرزمین ما (ورای ماسک و پاراستامول) تولید شود. آیا این امر هم به خاطر مسئله اشتغال، چیرگی راهبردی تدارکات و وسواس های زیست محیطی است؟ فهرست ٥٠ محصولی که نمی باید بدون آن که ارزش افزوده آن محلی باشد تولید شود، مانند وعده پیشگامانه یک نظم جدید بازرگانی بین المللی، تجاری مبتنی بر دوجانبه بودن رابطه ملت ها است. نظمی که برپایه منافع متقابل استوار باشد و دیگر زمام کار به دست حرص و آز یک «کسب و کار بزرگ» که جیب خود را پرکند نباشد.

البته، هیچ کدام از اینها رخ نداد. تا بحال، هیچ عامل احیا کننده ای محرک پیش رفتن دنیا در مسیری بهتر از پیش نبوده است. «پدیده های غیرعادی» کنونی امکان به وجود آمدن دشت شقایق در زمین بحران زده را نمی دهد.

برای «کسب و کارهای بزرگ»، که توسط یارانه های دولتی سخاوتمندانه از آنها حمایت می شود و و کاهش یا تثبیت دستمزدها – که در آن، مانند ایالات متحده کارگران یا بیکار می شوند و یا مورد حمایت مزایای بیکاری ای قرار می گیرند که بخشی از آنها را، مانند فرانسه منابع عمومی می پردازند-، به نظر نمی آید که هنوز زنگ ساعت آخر به صدا درآمده باشد. شاخص داوجونز، که ترکیب ارزش بورسی ٣٠ بزرگ ترین شرکت های آمریکایی است، از ٢١ فوریه تا ٢٠ مارس ٢٠٢٠، حدود ٣٥ درصد سقوط کرد (وفضایی آخرالزمانی) به وجود آورد، از آن پس تا حدی قابل ملاحظه بالا رفته و حتی در ماه دسامبر رکوردی تاریخی شکسته و در مدت ٥ سال افزایشی ٧٠ درصدی داشته است.

البته، بازیگران مالی هیچگاه به پیشگویی معقول سودی که موسسات در ١٠ سال آینده به دست می آورند برای مشتریان خود نمی پردازند. ٣ روز پیش از آن که بانک سرمایه گذاری لهمن برادرز در ١٥ سپتامبر ٢٠٠٨ ترازنامه خود را عرضه کند، سهامش هنوز ٣.٦٥ دلار ارزش داشت! اما از اینجا رسیدن به این نتیجه گیری که ناخدایان این کشتی تایتانیک مالی، در فاصله ای کمتر از هزار گره دریایی متوجه وجود کوه یخ دربرابر تنگه جبل الطارق نشده اند، تنها چند پیچ و خم وجود دارد. پس از سقوط بازار سهام در ماه مارس ٢٠٢٠، آنها این فرصت را داشتند که دید دور و شعاع عدسی دوربین خود را تنظیم کنند.

در این قمارخانه ای که، به رغم قرنطینه، شبانه روز باز است، سهام موسسات فناوری از بیشترین رونق برخوردار است. شاخص نزدک در ١٢ ماه گذشته ٤٣ درصد رشد داشته است. هنوز هم نگریستن به این گوی بلورین برای دیدن «دنیای بد»ی که به ما وعده می دهد به زحمتش می ارزد. درطول سال ٢٠٢٠، سهام گوگل ٣٢ درصد، فیسبوک ٣٦ درصد، آمازون ٧٩ درصد، اپل ٨٢ درصد و زوم ٥١٥ درصد رشد داشته و این به رغم یک کاهش ٣٠ درصدی پس از اعلام موفقیت آزمایش های مربوط به ساخت واکسن ها بوده است. در ١٠ دسامبر ٢٠٢٠، سهام ایربی اند بی، که تازه به بهای ٦٨ دلار به بورس عرضه شده بود، به ١٤٥ دلار افزایش یافت (+١١٣ درصد). دلیلی برای اثبات این که نیاز ما به «نزدیک شدن به هم» توسط بوئینگ، با «گردش های شهری» (city trips) در خانه شهروندی که (سرگرم کارهای خویش است) با ویروس از پا درنمی آید. قبلا هم عرضه سهام «دورداش»( DoorDash) که یک شرکت متخصص تحویل غذا و خرید خانگی است، در بورس جهشی مشابه (٨٦ درصدی) داشت. «دلیورو» (Deliveroo) که تصور می شود قابلیت هایش مدیون مأموران تحویلش است که در نواحی حومه ای شهرها گوشت مرغابی پخته شده تازه (زنده باد نزدیکی محل تولید به مصرف) را در خروجی های حومه ای تحویل می دهند و سپس مواد غذایی خود را از «رستو دوکور» [موسسه نیکوکاری عرضه غذا] تکدی کنند. سهام «دلیورو» هم از نیمه ژانویه ٢٠٢٠ حدود ٧٦ درصد رشد داشته است.

به انسان احساسی نزدیک به همدردی با سهامداران «فایزر» دست می دهد که با اعلام کارآمدی واکسن بهره متوسطی از آن برده اند. فایزر موسسه ای صنعتی است که در قرن نوزدهم به وجود آمده و کارخانه ها و زیرساخت های آن متعلق به روزگاری سپری شده است. این موسسه که با ٤٩ کارخانه در سراسر دنیا، دارای کارگران، پژوهشگران و یخچال هایی با دمای منهای ٧٠ درجه است...، ناگزیر است درمورد قیمت واکسن خود با مقامات دولتی به مذاکره بپردازد. این یکی از موسسه های دنیای پیش است که موفقیت هایش موجب روشنی بخشی به زمین بازی دنیای بعد شده ، چنان که موسسه «کسب و کارهای داخلی فرانسه»(Business Insider France) این کار را برای ما کرده است. پس از اعلام فایزر «بهای سهام آمریکایی ترقی کرد و صنایعی که از ویروس بیشتر آسیب دیده بودند، به ویژه شرکت های هواپیمایی، هتل داری و کشتیرانی تفریحی شاهد سقوط بهای سهام خود در مبادلات وال استریت بودند. برعکس، موسسات دیگری به لطف قرنطینه و افزایش کار در خانه، از رونق برخوردار شدند. «دوکوساین»(DocuSign)، «پلوتون»(Peloton)، «وی فیر»(Wayfair) به زوم و شرکت های دیگری پیوستندکه در نوسانات سرمایه گذاری ها روی بازگشت به وضعیت قبلی دنیا قمار می کردند. (...) این سقوط بهای سهام «در خانه بمانید»(stay-at-home) همان الگوئی را باز تولید کرد که پس از انتشار اطلاعات مثبت درمورد واکسن ها رخ داد (٤)».

مطمئن باشیم که مسئله فقط یک تلاطم موقتی نیست. درطول بحران بهداشتی، جامعه «کاملا رقومی» به طور کلی از این ضربه شتاب بخش بهره برد و استفاده از این اهرم به یک تخته پرش جدید بدل می شود. برای موسسات بزرگی – که از مدتی پیش از کار در خانه- در زندگی های ما فاصله ایجاد می کنند و وقت، داده های شخصی، پول، فضای خانه، استقلال شخصی، دریچه های ارتباطی ، دیدارهای پزشکی، آموزش ها، رستوران ها و غیره مان را می گیرند و به طور کامل بر «زندگی بدون تماس»ی که هم اکنون بر ما تحمیل شده چنگ می اندازند، این دیگر یک گزینه نیست (٥).

در این دنیای بعد که هم اکنون حضور دارد، سهام «درخانه بمانید»ها که در انتظار تدوین یک شاخص بورسی مخصوص خود از ارزش های وحشیانه و صیادانه است ، تنها بخشی از این ارزش هایی است که زندگی های جدا از هم ما را سازماندهی می کند و مبنای آن انزوایی است که هم اکنون نیز به لطف جامعه مصرفی (که ما را دربرابر کالا تنها می گذارد)، تخریب تدریجی فعالیت های اقتصادی دنیای قدیم را موجب می شود و درهای ورودی خانه های ما را به «دروازه های» مصرفی جدیدی تبدیل می کند که راه را برای ، فروشگاه ها، مدارس، مطب های پزشکی، ادارات، کتابخانه ها، روزنامه ها، تالارهای کنسرت و غیره می گشاید و در چنگ تور گسترده شرکت های اینترنتی که هرچه بیشترتنگ و تنگ تر می شود می کشاند.

کمک، جزم گرایی بازمی گردد...

در زمین صاف رقابت جهانی «آزاد و بی خلل »، همه در جایگاه یکسانی سکنی نمی یابند. به رغم کوشش های دولت ها، در کشورهای ثروتمندتر، برای محدود کردن شکست کاملی که نصیب کسب و کارهای کوچک – رستوران ها، تالارهای نمایش، موسسات کوچک پشتیبان فعالیت های گردشگری، فرهنگی، بخش رویدادها، ارتباطات و غیره- شده کار مشخصی انجام نمی شود. ٣٥٠٠ تاکسی سیاه رنگ لندن که شهر را ترک کرده و از ماه ژوئن روانه «گورستان تاکسی ها» شده اند نیز به انبوه قراضه های موجود اضافه می شود و برای رانندگان آنها، که دیگر نمی توانند ٣٠٠ یورو اجاره هفتگی خودرو را به شرکت خصوصی مالک آن بپردازند، این مسیر رفت بدون بازگشت خواهد بود. ویروس کورونا ورشکستگی آنها، که پیشتر با استفاده از «اوبر» آغاز شده بود را تسریع کرده است (٦).

«بنیاد سازمان ملل متحد برای کودکان» (یونیسف) و سازمان «نجات کودکان» محاسبه کرده اند که در طول سال ٢٠٢٠، تعداد کودکانی که در خانواده های فقیر زندگی می کنند (بر مبنای خط فقری که هر کشور تعیین می کند)، ١٤٢ میلیون افزایش یافته و به ٧١٥ میلیون (یعنی ٣٨.٤ درصد کودکان کره زمین) رسیده است (٧). در کشورهای ثروتمند هم گسترش فقر، به ویژه در میان کسانی که پیشتر هم وضعیتی ناپایدار داشتند، به همان اندازه است. در فرانسه، آقای لویی کانتوئل، مسئول روابط بین المللی موسسه نیکوکاری «رستو دوکُر» برآورد کرده که درخواست برای کمک غذایی «در کلانشهرها بیش از ٣٠ درصد در دوران قرنطینه افزایش یافته و (...) وضعیت به صورتی است که پس از بحران بهداشتی هم ادامه خواهد یافت» و می تواند موجب «تداوم فقر» شود (٨).

تردید نیست که دنیای کهنه نمی خواهد بمیرد و بیش از پیش زخم های خود را به چشم دنیای جدیدی که چندان هم جدید نیست می کشد. بحران بهداشتی آینه ای بزرگ نما دربرابر آنها گرفته است. دربرابر این خطرهایی که بیشترشان همچنان رودرروی ما قراردارند، «هرچه باداباد» آقای ماکرون به نظر می آید که دربرابر جزم گرایی بودجه ای رنگ می بازد: در ١٧ نوامبر٢٠٢٠، مجلس ملی فرانسه قانونی مالی را تصویب کرد که پیش بینی می کند کسربودجه دولت درسال ٢٠٢٥ کمتر از ٣ درصد باشد و در عین حال مالیات ها نیز افزایش نیابد. این در نهایت «یک بازگشت به وضعیت عادی» است.

١- Antonio Gramsci, Cahiers de prison, Gallimard, coll. « Bibliothèque de philosophie », Paris, 1978-1996 (1re éd. : 1948-1951).

٢- Clotilde Armand, « Le passage à l’Ouest de médecins est-européens », Libération, Paris, 14 septembre 2020.

٣- Maryline Dumas, « En Tunisie, le ras-le-bol des blouses blanches », Le Figaro, Paris, 9 décembre 2020.

٤- « Les actions Zoom et Netflix s’effondrent à la Bourse après la bonne nouvelle autour du vaccin Pfizer », Business Insider France, 9 novembre 2020.

٥-مقاله «کار، خانه، وای-فای»، لوموند دیپلماتیک ژوئن ٢٠٢٠ https://ir.mondediplo.com/2020/06/article3469.html

٦- Mark Landler, « “Field of broken dreams” : London’s growing taxi graveyards », The New York Times, 3 décembre 2020.

٧- « Children in monetary poor households and Covid-19 », Unicef, New York, 11 décembre 2020.

٨- France Info, 6 novembre 2020.