فارن پالیسی: جهان «پساکرونا» چگونه جهانی خواهد بود؟

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

مانند سقوط دیوار برلین یا ورشکستگی بانک لیمن برادرز، همه گیری کروناویروس رویدادی در حال رشد در جهان است که پیامد‌های گسترده آن را می‌توان فراتر از امروز تصور کرد. درست همان طور که این بیماری زندگی افراد را متلاشی و بازار‌ها را مختل کرده و صلاحیت دولت را در معرض نمایش قرار داده است، به روش‌هایی که بعداً آشکار می‌شود منجر به تغییر دائمی قدرت سیاسی و اقتصادی در جهان خواهد شد.

بدون تردید جهان پسا کرونایی، جهانی متفاوت خواهد بود؛ جهانی که بر اثر این بیماری باید با پیامدها و تبعات متعددی روبه رو شود و به نظر می رسد، تاثیرات قابل توجهی بر اقتصاد و سیاست جهانی خواهد داشت.

در همین زمینه، نشریه آمریکایی فارن پالیسی در مقاله‌ای با استناد به نظریات دوازده اندیشمند جهانی پیش‌بینی کرد که بحران کرونا اثرات عمیقی بر آینده سیاسی و اقتصادی جهان بر جای خواهد گذاشت.

در این مطلب آمده است: مانند سقوط دیوار برلین یا ورشکستگی بانک لیمن برادرز، همه گیری کروناویروس رویدادی در حال رشد در جهان است که پیامد‌های گسترده آن را می‌توان فراتر از امروز تصور کرد. درست همانطور که این بیماری زندگی افراد را متلاشی و بازار‌ها را مختل کرده و صلاحیت دولت را در معرض نمایش قرار داده است، به روش‌هایی که بعداً آشکار می‌شود منجر به تغییر دائمی قدرت سیاسی و اقتصادی در جهان خواهد شد.

در زیر به نظریات دوازده اندیشمند جهانی اشاره خواهیم کرد.

------

استفن والت: دنیایی کمتر باز، کمتر شکوفا و کمتر آزاد

همه‌گیری کرونا «دولت» (state) را قدرتمند و «ناسیونالیسم» (ملی‌گرایی) را بار دیگر نیرومند خواهد کرد. تمام انواع حاکمیت‌ها (governments) اقدامات فوری برای مدیریت بحران برخواهند گزید و بسیاری از آن‌ها پس از پایان بحران، تمایلی برای کنار گذاشتن این قدرت‌های تازه نخواهند داشت.

ویروس کووید-۱۹ چرخش قدرت و نفوذ از غرب به شرق را افزایش خواهد داد. کره جنوبی و سنگاپور بهترین پاسخ را به شیوع ویروس داده‌اند و واکنش چین نیز پس از اشتباهات اولیه، خوب بوده است. پاسخ در آمریکا و اروپا کٌند و گزینشی بوده و درخشش «برند» غرب را تیره کرده است.

آنچه تغییر نخواهد کرد ماهیت اساساً متناقض سیاست جهانی است. بلایای پیشین مانند اپیدمی آنفلوانزا در سال‌های ۱۹۱۸-۱۹۱۹- نتوانست به رقابت قدرت‌های بزرگ پایان دهد یا شروعی برای دوران تازه‌ی همکاری‌های جهانی باشد. کووید-۱۹ هم نخواهد توانست.

ما شاهد عقب‌نشینی بیشتر از جهانی‌سازی بیش‌از حد خواهیم بود، چرا که شهروندان از دولت‌های ملی انتظار خواهند داشت که از آن‌ها حفاظت کنند و همچنین کشور‌ها و شرکت‌ها در پی کاهش آسیب‌پذیری‌های بیشتر خواهند بود.

کوتاه سخن این‌که، ویروس کووید-۱۹ دنیایی کمتر باز، کمتر شکوفا و کمتر آزاد خواهد آفرید. نباید این چنین می‌شد، اما ترکیب یک ویروس کشنده، برنامه‌ریزی‌های ناکافی و رهبری بی‌کفایت، بشریت را در مسیری تازه و آزاردهنده قرار داده است.

رابین نیبلت: پایان جهانی شدنی همانطور که ما آن را می‌شناسیم!

همه‌گیری کروناویروس می‌تواند باری باشد که پشت شتر جهانی‌سازی اقتصادی را می‌شکند.

رشد قدرت اقتصادی و نظامی چین، از پیش این اراده و قاطعیت دوحزبی را در ایالات متحده ایجاد کرده تا آن کشور را از فناوری برتر و مالکیت فکری حاصل‌شده توسط آمریکا جدا و متحدان را نیز به پیروی از این سیاست مجبور کنند.

افزایش فشار افکار عمومی و سیاسی برای تحقق اهداف کاهش انتشار گاز‌های آلاینده (کربن)، اعتماد بسیاری از شرکت‌ها به زنجیره‌های عرضه‌ی از راه دور را زیر سوال برده است.

اکنون کووید-۱۹، دولت‌ها، شرکت‌ها و جوامع را مجبور کرده که ظرفیتشان را برای تحمل دوره‌های بلندمدت خودانزوایی اقتصادی بالا ببرند.

بسیار محتمل است که در این شرایط، جهان به ایده‌ی جهانی‌سازی متقابلا سودمند بازگردد؛ ایده‌ای که تعریف‌کننده‌ی شرایط در اوایل قرن ۲۱ بود. همچنین با نبود انگیزه برای حفاظت از دستاورد‌های مشترک حاصل از یکپارچگی اقتصادی جهانی، معماری حاکمیت اقتصادی جهانی که در قرن ۲۰ ایجاد شد، به سرعت از بین خواهد رفت.

در این صورت رهبران سیاسی برای به تعویق انداختن همکاری‌های بین‌المللی و عدم بازگشت به رقابت ژئوپولیتیکی آشکار باید توانایی چشمگیری در خویشتنداری داشته باشند.

رهبران با اثبات قدرت مدیریتشان در بحران کووید-۱۹ به شهروندان، می‌توانند برخی سرمایه‌های سیاسی را برای خودشان دست و پا کنند. اما برای رهبرانی که شکست می‌خورند، بسیار دشوار خواهد بود که در برابر وسوسه سرزنش و مقصر دانستن دیگران ایستادگی کنند.

کیشور محبوبانی (دیپلمات برجسته سنگاپوری)؛ جهانی سازی بیشتر چین محور

همه گیر COVID-۱۹ اساساً جهت‌های اقتصادی جهانی را تغییر نمی‌دهد. این تنها تغییری را که مدت‌ها پیش آغاز شده است را سرعت می‌بخشد: حرکت به سمت جهانی سازی آمریکا محور به سمت جهانی سازی بیشتر چین محور.

چرا این روند ادامه خواهد یافت؟

جمعیت آمریکا ایمان به جهانی سازی و تجارت بین المللی را از دست داده است. موافقت نامه‌های تجارت آزاد با یا بدون دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، سمی است. در مقابل، چین ایمان را از دست نداده است. چرا از دست نداده؟ دلایل تاریخی عمیق تری وجود دارد. رهبران چینی اکنون به خوبی می‌دانند که قرن تحقیر چین از ۱۸۴۲ تا ۱۹۴۹ نتیجه از خود راضی بودن و تلاش بیهوده رهبران این کشور برای قطع ارتباط با جهان بود. در عوض، چند دهه گذشته تجدید حیات و بازخیزی اقتصادی چین نتیجه متعهد شدن چین به فرایند‌های جهانی بود. مردم چین بر این باورند که می‌توانند در هر مکانی رقابت کنند.

از این روی، همانطور که در کتاب جدیدم، «آیا چین برنده شده است» عنوان کردم، ایالات متحده دو گزینه دارد: اگر هدف اصلی آن حفظ برتری جهانی باشد، مجبور است در یک رقابت ژئوپلیتیکی با حاصل جمع جبری صفر از نظر سیاسی و اقتصادی با چین درگیر شود. با این حال، اگر هدف ایالات متحده بهبود رفاه مردم آمریکا باشد، باید با چین همکاری کند. مشاور خردمند پیشنهاد می‌کند که همکاری گزینه‌ای بهتر است. با این حال، با توجه به فضای سیاسی سمی ایالات متحده در مورد چین رویکرد مشاور خردمند ممکن نیست غالب شود.

جان ایکنبری: دموکراسی‌ها از پوسته شان بیرون خواهند آمد

در کوتاه مدت، این بحران به مناظرات در مورد استراتژی بزرگ غرب در همه اردوگاه‌های مختلف دامن می‌زند. ناسیونالیست‌ها و ضد جهانی گراها، مخالفان چین و حتی انترناسیونالیست‌های لیبرال همگی شواهد جدیدی را برای فوریت نظریات خود خواهند دید. با توجه به آسیب‌های اقتصادی و فروپاشی اجتماعی که در حال آشکار شدن است، دیدن چیزی جز تقویت حرکت به سمت ناسیونالیسم، رقابت در سطح قدرت‌های بزرگ، جدا شدن و عدم همکاری استراتژیک و موارد دیگر دشوار است.

ولی همانند دهه سی و چهل میلادی در قرن گذشته، ممکن است یک جریان متضاد به آهستگی شکل گیرد، جریان اینترناسیونالیسمی مشابه آنچه فرانکلین دی. روزولت و برخی دیگر از سیاستمداران در دوره قبل از جنگ و همزمان با آن بیان می‌کردند. سقوط اقتصاد جهانی در دهه سی نشان دهنده میزان ارتباط جوامع مدرن به همدیگر و نیز چگونگی آسیب پذیری آن‌ها در برابر آن چیزی بود که روزولت از آن با عنوان شیوع یاد می‌کرد. آمریکا بیشتر از آنکه به وسیله قدرت‌های بزرگ دیگر تهدید شود توسط نیرو‌های عمیق روند مدرنیته تهدید می‌شد. چیزی که روزولت و سایر اینترناسیونالیست‌ها به دنبال آن بودند یک نظم جهانی پساجنگی بود که یک نظام باز را مبتنی بر اشکال جدید حفاظت و ظرفیت‌های مدیریت وابستگی‌های متقابل ایجاد می‌کرد. آمریکا دیگر نمی‌توانست در داخل مرز‌های خود مخفی شود؛ با این حال فعالیت کردن در یک نظم جدید پساجنگی نیز نیازمند ایجاد یک زیرساخت جهانی برای همکاری‌های چندجانبه بود.

در نتیجه آمریکا و سایر دموکراسی‌های غربی این بار نیز احتمالا از مسیر مشابهی از مجموعه واکنش‌ها عبور کنند، واکنش‌هایی که تحت تاثیر حس آسیب پذیری است. این واکنش‌ها در ابتدا ممکن است ناسیونالیستی‌تر باشد، ولی در دراز مدت این دموکراسی‌ها با بیرون آمدن از پوسته خود شکل جدیدی را از اینترناسیونالیسم عملگرایانه و حفاظتی خواهند یافت.

شانون کی. اونیل: سود کمتر، ولی ثبات بیشتر

کووید ۱۹ در حال ضربه زدن به اصول اساسی تولید جهانی است. شرکت‌ها اکنون به بازنگری و کاستن از زنجیره‌های تامین چندملیتی و چند مرحله‌ای خواهند شد که امروزه بر روند تولید مسلط است.

زنجیره‌های جهانی تامین پیشتر از این نیز تحت فشار و انتقاد قرار گرفته بود که دلیل آن به لحاظ اقتصادی، افزایش هزینه‌های کارگری در چین، جنگ تجاری دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و نیز پیشرفت‌های صورت گرفته در بخش روبات ها، اتوماسیون و چاپ سه بعدی است.

از منظر سیاسی نیز از دست رفتن مشاغل به ویژه در اقتصاد‌های پیشرفته به این روند دامن زده بود. کووید-۱۹ اکنون بسیاری از این ارتباطات را از بین برده است: تعطیلی کارخانه‌ها در مناطق گرفتار ویروس باعث شده است تولید کنندگان دیگر و حتی بیمارستان ها، تولیدکننندگان دارو، سوپرمارکت‌ها و خرده فروشی‌ها از دسترسی به محصولات مورد نظر محروم شوند.

دولت‌ها وارد عرصه شده و صنایع راهبردی خود را مجبور خواهند کرد ذخایر و طرح‌های حمایتی داخلی را برای کاستن از وابستگی به این زنجیره‌های تامین برای خود تدوین کنند. سود و نفع کاهش خواهد یافت، ولی ثبات تامین بالا خواهد رفت.

شیوشانکار منون: این واگیر جهانی می‌تواند به یک هدف مفید خدمت کند

با اینکه روز‌های اول است، سه چیز آشکار به نظر می‌رسد؛ اولا اینکه شیوع ویروس کرونا باعث تغییر سیاست‌های ما چه در داخل کشور‌ها و چه در رابطه میان کشور‌ها خواهد شد. جوامع و حتی افراد لیبرال و آزادگرا به سمت قدرت دولت‌ها بازگشته اند. موفقیت نسبی دولت در غلبه بر این همه گیری و تاثیرات اقتصادی آن باعث تشدید یا تضعیف موضوعات امنیتی و قطبیت‌های اخیر در درون جوامع خواهد شد. در هر حال، دولت‌ها بار دیگر به موضوع اصلی تبدیل شده اند. تجربه تا کنون نشان می‌دهد که مستبد‌ها یا پوپولیست‌ها در مدیریت این بحران بهتر از بقیه نیستند. در واقع، کشور‌هایی نظیر کره جنوبی و تایوان که واکنش اولیه از خود نشان دادند و موفق هم بودند کشور‌هایی دموکراتیک هستند، نه کشور‌هایی که تحت اداره رهبران پوپولیست یا مستبد قرار دارند.

دوم آن که شرایط کنونی به معنی پایان جهان مرتبط به هم نیست. خود این واگیری جهانی دلیلی بر وابستگی ما به همدیگر است، ولی در همه جوامع نوعی چرخش به درون و تلاش برای پیدا کردن استقلال و کنترل سرنوشت وجود دارد. ما به سمت جهانی حرکت می‌کنیم که فقیرتر، خسیس‌تر و کوچک‌تر است.

سوم اینکه نشانه‌هایی از امید و منطق دیده می‌شود. هند در طرحی ابتکاری، ویدئو کنفرانسی را با شرکت رهبران جنوب آسیا برگزار کرد تا یک واکنش مشترک منطقه‌ای نسبت به این تهدید تدوین شود. اگر این واگیری باعث شود ما یکباره متوجه منافع حاصل از همکاری‌های چندجانبه در قبال مسائل بزرگ جهانی شویم، این ویروس توانسته است به یک هدف مفید خدمت کند.

جوزف نای: قدرت آمریکا به یک راهبرد جدید نیاز خواهد داشت

ترامپ در سال ۲۰۱۷ یک راهبرد جدید امنیت ملی را اعلام کرد که تمرکز آن روی رقابت قدرت‌های بزرگ است. کووید-۱۹ ناکافی بودن این راهبرد را نشان می‌دهد. حتی اگر آمریکا به برتری خود به عنوان یک قدرت بزرگ ادامه دهد، نمی‌تواند به تنهایی از امنیت خود حفاظت کند. همان گونه که ریچارد دانزیگ در سال ۲۰۱۸ این مساله را خلاصه بیان کرد «فناوری‌های قرن ۲۱ نه تنها از منظر توزیع بلکه از منظر تبعات و پیامدهایشان نیز جهانی هستند. عوامل بیماری زا، سیستم‌های هوش مصنوعی، ویروس‌های رایانه‌ای و تشعشعات رادیواکتیوی که دیگران ناخواسته ایجاد کنند، می‌توانند به همان اندازه که مشکل آنها هستند مشکل ما نیز باشند. برای نظارت بر ریسک‌های مشترک متعدد باید هنجارها، پیمان‌ها و نظام‌های مشترکی شکل گیرد.»

در بحث تهدیدات فراملی نظیر کووید-۱۹ و تغییرات آب و هوایی فکر کردن به برتری قدرت آمریکا بر سایر کشور‌ها کافی نیست. کلید موفقیت این است که اهمیت تشریک قدرت با دیگران را نیز بیاموزیم. همه کشور‌ها منافع ملی خود را در اولویت قرار می‌دهند در این میان سؤال مهم این است که این منفعت چه اندازه گسترده یا محدود تعریف شده است. کووید-۱۹ نشان داد ما نتوانسته ایم راهبرد خود را با این جهان جهان تطبیق دهیم.

جان آلن: تاریخ کووید-۱۹ توسط افراد پیروز نوشته خواهد شد

همانگونه که همواره روند این گونه بوده است، تاریخ کووید-۱۹ نیز توسط آن‌هایی نوشته خواهد شد که بر این بحران غلبه کرده اند. همه کشور‌ها و همه افراد فشار اجتماعی این بیماری را به شکل‌هایی جدید و قوی احساس می‌کنند. بی تردید آن کشور‌هایی که به برتری دست یابند، حال چه به سبب سیستم‌های اقتصادی و سیاسی بی نظیر خود یا از منظر بهداشت عمومی، در برابر کشور‌هایی که به نتیجه‌ای متفاوت و ویرانگر دست یافته اند، اعلام پیروزی خواهند کرد. برای برخی این امر به منزله یک پیروزی بزرگ و قاطع برای دموکراسی، چندجانبه گرایی و مراقبت‌های بهداشتی همه گیری خواهد بود و برای برخی نیز نشان دهنده منافع مشخص حاصل از حاکمیت‌های استبدادی و قاطع خواهد بود.

در هر حال این بیماری باعث تغییرات در ساختار بین المللی قدرت خواهد شد، تغییراتی که ما شاید در ابتدای درک و تصور کردن آن‌ها باشیم. کووید ۱۹ باعث کاهش فعالیت اقتصادی و افزایش تنش‌ها میان کشور‌ها خواهد شد. در دراز مدت، این واگیری جهانی باعث کاهش قابل توجه ظرفیت تولید اقتصادی جهانی خواهد شد. نظام بین المللی تحت فشار زیادی قرار خواهد گرفت که نتیجه آن بی ثباتی بیشتر و افزایش مناقشات در داخل کشور‌ها و نیز میان کشور‌های مختلف خواهد شد.

لاری گرت: مرحله‌ای جدید و ویژه در سرمایه داری جهانی

شوک اصلی وارد شده به نظام مالی و اقتصادی جهانی درک این موقعیت است که زنجیره‌های تامین و شبکه‌های توزیع جهانی شدیدا در برابر اختلال‌های ایجاد شده آسیب پذیر است. به این جهت واگیری ویروس کرونا نه تنها تاثیرات اقتصادی درازمدت خواهد داشت بلکه به یک تغییر رادیکال‌تر نیز منتهی خواهد شد. جهانی شدن به شرکت‌ها اجازه داد تولید را در اقصی نقاط جهان راه بیندازند و محصولات آن را لحظه‌ای در اختیار بازار‌ها قرار دهند و از این طریق هزینه‌های انبار کردن و ذخیره سازی را دور بزنند. محصولاتی که برای بیش از چند روز در قفسه‌ها می‌ماند از منظر بازار، به عنوان یک شکست در نظر گرفته می‌شدند. زنجیره تامین باید دقیق و منظم منبع یابی شده و سپس در سطحی جهانی هماهنگ می‌شد. کووید ۱۹ نشان داد که عوامل بیماری زا نه تنها قادر به مبتلا کردن افراد هستند بلکه می‌توانند نظام تامین لحظه‌ای کالا‌ها و محصولات را نیز مختل کنند.

با توجه به گستردگی زیان‌های مالی جهانی از ماه فوریه تا کنون، این احتمال وجود دارد که بعد از بحران کنونی، شرکت‌ها درباره الگوی تامین لحظه‌ای کالا‌ها و گستره توزیع جهانی مراحل تولید بازنگری کنند. نتیجه آن می‌تواند یک مرحله جدید در سرمایه داری جهانی باشد که در آن زنجیره‌های تولید به داخل کشور نزدیک‌تر می‌شود. این امر شاید در کوتاه مدت منافع شرکت‌ها را کاهش دهد، ولی باعث خواهد شد میزان تاب آوری کل سیستم بیشتر شود.

ریچارد هاس: موارد بیشتری از کشور‌های ناکام

واژه دائمی چیزی نیست که من به آن علاقه داشته باشم، زیرا هیچ چیز دائمی نیست یا حداکثر اینکه کمتر چیزی دائمی است. با این حال به نظر من بحران ویروس کرونا دست کم برای چندین سال بیشتر دولت‌های جهان را وادار خواهد کرد به درون گرایی روی آورند و به جای تمرکز بر اتفاقاتی که در اطراف روی می‌دهد، بر آن چیز‌هایی متمرکز شوند که در داخل مرز‌ها روی می‌دهد. با توجه به ضرورت اختصاص منابع برای بازسازی داخلی و مقابله با تبعات اقتصادی بحران، از نظر من، با توجه به ضعف و آسیب پذیری زنجیره تامین، ما شاهد حرکت بیشتر به سمت خودکفایی گزینشی، مخالفت بیشتر با مهاجرت گسترده و حتی تعهد و تمایل کم برای مقابله با مشکلات منطقه‌ای یا جهانی خواهیم بود.

من انتظار دارم کشور‌های زیادی در بهبود یافتن از این بحران دچار مشکل شوند و در نتیجه ضعف کشور‌ها یا پدیده کشور‌های شکست خورده و ناکام به یکی از ویژگی‌های بارز جهان تبدیل خواهد شد. این بحران احتمالا به وخامت کنونی روابط چین و آمریکا دامن زده و یکپارچه سازی اروپا را نیز تضعیف کند. در سمت مثبت نیز ما شاهد تقویت روند مدیریت جهانی بهداشت عمومی خواهیم بود، ولی در کل بحرانی که ریشه در جهانی شدن دارد، به جای اینکه تمایل جهانی برای مقابله با آن را تقویت کند باعث تضعیف آن خواهد شد.

کوری شیک: آمریکا در آزمون رهبری شکست خورد

آمریکا به سبب منفعت طلبی محدود دولت آن و نیز ناتوانی مخربش، دیگر به عنوان رهبر بین المللی در نظر گرفته نخواهد شد. اگر سازمان‌های بین المللی اطلاعات بیشتر و فوری تری فراهم می‌کردند تا دولت‌ها زمان بیشتری را برای کسب آمادگی و هدایت منابع به سمت نیاز‌ها داشته باشند، تاثیرات جهانی این شیوع جهانی می‌توانست به شکل قابل توجهی کاهش یابد. واشنگتن در آزمون رهبری شکست خورد.

نیکلاس برنز: ما در همه کشور‌ها شاهد قدرت روح بشری هستیم

کووید-۱۹ بزرگترین بحران جهانی قرن حاضر است که عمق و گستره عظیمی دارد. این بحران بهداشتی، همه هفت میلیارد و هشتصد میلیون انسان حاضر در زمین را تهدید می‌کند. بحران اقتصادی و مالی حاصل از آن می‌تواند از نظر تاثیر از رکود بزرگ سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ نیز بیشتر باشد. هر بحرانی می‌تواند شوکی بزرگ باشد که نظام بین المللی و توازن قدرت را به شیوه‌ای که ما می‌شناسیم، دچار تغییرات بنیادین کند.

تا کنون همکاری بین المللی به شکل تاسف آوری ناکافی بوده است. اگر آمریکا و چین به عنوان دو کشور قدرتمند دنیا نتوانند اختلافات خود را درباره مسئول اصلی بحران کنونی کنار بگذارند و به شیوه‌ای موثرتر هدایت تلاش‌ها برای مقابله با آن را بر عهده بگیرند، اعتبار هر دو کشور به شکل قابل توجهی آسیب خواهد دید. اگر اتحادیه اروپا نتواند کمک‌های هدفمند بیشتری در اختیار ۵۰۰ میلیون شهروند خود قرار دهد، ممکن است در آینده حکومت‌های ملی، سهم بیشتری از اختیارات خود را از بروکسل بازپس بگیرند. در آمریکا نیز مهمترین مساله توانایی دولت فدرال در ارائه اقداماتی موثر برای مقابله با بحران است.

ولی در همه کشور‌ها شاهد نمونه‌های فراوانی از قدرت روح بشری هستیم؛ پزشکان، پرستاران، رهبران سیاسی و مردم عادی که از خود قدرت هدایت و تاب آوری نشان می‌دهند. این امر این امیدواری را ایجاد می‌کند که مردان و زنان سراسر جهان بتوانند در واکنش نشان دادن به این چالش فوق العاده به پیروزی دست یابند.