بحران کرونا در کنار معضلات اجتماعی و معیشتی دیگر، در کنار فقر و تبعیض و نژادپرستی قانونی و ساختاری، مسائل بنیادی تری را در مقابل طبقه کارگر و مردم امریکا قرار داده است. آینده امریکا، مستقل از اینکه کدامیک از دو کاندید به کاخ سفید راه پیدا کنند، دوره ای متفاوت، دوره اعتراضات گسترده تر خواهد بود. امریکا پس از انتخابات شاهد عمیق تر شدن شکافها و جدالهای واقعی تری خواهد بود.
نویسنده: امان كفا
کمتر از سه هفته به برگزاری انتخابات در آمریکا مانده است. این انتخابات نیز همچون دفعات قبلی، رنگ و بوی دوره خودش را دارد. در انتخاباتهای امریکا سنتا مسائلی چون نقش آمریکا بمثابه یک قدرت امپریالیستی در جهان، موقعیت اقتصادی آن و دخالت های نظامی اش، چه در دوره جنگ خلیج، چه جنگ در افعانستان، سوریه، و ... نقش بازی کرده است. در انتخابات چهار سال پیش، بی اعتمادی به سیاستمداران و میدیای رسمی و نارضایتی عمومی از ساختار سیاسی و اجتماعی حاکم، نقش تعیین کننده ای پیدا کرد. در غیاب یک نیروی چپ و سوسیالیست، راست با پرچم ساختار شکنانه خود، برخلاف انتظار و پیشبینی ها و آمارها و ...، ترامپ را به کاخ سفید رساند.
اینبار اما، عاملی که این انتخابات را از دیگر دوره ها متفاوت کرده است، نه آن تصویر بین المللی از امریکا، نه دخالت های نظامی آمریکا، و نه آن تصویر ساختار شکنانه ای که نیروهای ناسیونالیست و راست جامعه را در یک صف به جلو رانده بود، بلکه واقعیتی پایه ای تر در سراسر جامعه آمریکا تعیین کننده شده است. اینبار با بحران کرونا، که تناقضات جامعه سرمایه داری با سلامت و زندگی مردم را روشن و بی پرده در مقابل کل جامعه بشری قرار داده است، بی اعتباری کل هیئت حاکمه در آمریکا، با دستگاه پلیسی و قضایی و اجرایی آن، در سطحی اجتماعی مطرح شده است.
مردم امریکا پس از چهارسال حکومت حزب جمهوریخواه، هم در کاخ سفید و هم در مجلس سنا، پس از عر و تیزهای ترامپ در مورد "آمریکا اول"، با یک اپیدمی، از پای در آمدند. اپیدمی که طی چند ماه بیش از ۲۰۰ هزار نفر را کشته و چندین برابر آن را با خطر مرگ روبرو کرده است. علاوه بر این طی این مدت مبارزه علیه تبعیض و بی حقوقی های اجتماعی، کل این جامعه را در بر گرفت و آخرین بقایای تصویر "مهد دمکراسی" و "سرزمین فرصت های طلایی" را در مقابل چشم مردم امریکا و جهانیان در هم شکست.
بر خلاف تصویرهای جنجالی میدیای رسمی از انتخابات امسال، کمتر کسی ادعا میکند که گویا مردم برای تصمیم گیری در مورد کاندیدهای ریاست جمهوری، هنوز منتظر مناظره های تلویزیونی و یا میتینگ های انتخاباتی هستند. امروز دیگر مسئله روز نه جلب حمایت رای دهندگان، که تصمیم خود را گرفته اند، بلکه مسئله نفس حضور مردم در انتخابات و ناروشنی میزان شرکت در انتخابات است. هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه، تمام تلاش خود را می کنند مشکلات و اعتراضات در سراسر آمریکا را به نحوی ناشی از سیاست های رقیب انتخاباتی نشان دهند و به این ترتیب هیئت حاکمه و بنیادهای حکومت را از هرگونه تعرضی مصون نگه دارند. تمام جار و جنجال میدیایی، تلاشی برای پرده ساتر انداختن بر همین واقعیت است.
از نظر بورژوازی آمریکا مسئله و سوال اصلی این است که کدامیک از دو کاندید کاخ سفید، این راه را میسرتر میکند. اینکه کدامیک از دو کاندید شانس مضون نگاه داشتن بنیادهای سیستم موجود از تعرض مردم ناراضی را خواهد داشت، مسئله محوری بورژوازی امریکا است.
آنچه در این انتخابات مطرح است، همان سوالی است که امروز در مقابل کل دولت های بورژوازی در سراسر دنیا قرار دارد و آن اینکه در "انتخاب" میان "اقتصاد" و "ایمنی" مردم، چه توازنی را می توان برقرار کرد. از نظر بورژوازی در آمریکا سوال مقابل این انتخابات این است که آیا میتوان سیاست سرپا نگه داشتن اقتصاد، و "عدم پذیرش" خطر این اپیدمی، سیاست تا امروز ترامپ، را به بهای قربانی شدن وسیع مردم، ادامه داد و یا مانند بورژوازی اروپا باید عقب نشینی کرد و همان سیاست را با درجه ای تخفیف، هر چند موقت، توسط بایدن، پیش برد.
از طرف دیگر، برای مردم آمریکا، برای طبقه کارگر و بخش وسیعی از جامعه که حاکمیت هر دو حزب را تجربه کرده اند، برای مردمی که خواهان پایان یافتن تبعیض و نابرابری های وسیع در کل جامعه هستند، این انتخابات نه برای پیروزی حزب دمکرات و بایدن، بلکه برای نه گفتن به ترامپ و سیاست های جاری در آمریکا اهمیت دارد. علت اصلی عدم شرکت بسیاری در این انتخابات، نه عدم درک و یا بی اهمیتی دخالت در سرنوشت قدرت سیاسی، بلکه شناخت عمومی جامعه از ناتوانی بایدن و حزب دمکرات در ارائه پاسخی در خور به ایجاد توازن میان "اقتصاد" و "ایمنی مردم" است. برای مردم امریکا امروز برخورد به بحران کرونا، از سلامت و ایمنی شان تا زندگی و معشیت شان، مهمترین مسئله این انتخابات است. به همین دلیل "پیروزی" های ترامپ در جنگ اقتصادی با چین یا "قدرتنمایی" امریکا در خاورمیانه کمترین تاثیری در ذهنیت و انتخاب مردم امریکا ندارد.
انتخابات امریکا، مستقل از نتیجه آن، مسئله اصلی مردم امریکا را حل نمیکند. بحران درونی امریکا نه تنها با این انتخابات به پایان نمی رسد، بلکه دور جدید و حادتری از همین تخاصم را بدنبال خواهد داشت. تا همین جا اعتراضات مردم در آمریکا این میدان ساختگی بورژوازی، میدان رقابت میان دو حزب، برای محدود کردن مبارزه در جریان مردم را به چالش کشیده است.
بحران کرونا در کنار معضلات اجتماعی و معیشتی دیگر، در کنار فقر و تبعیض و نژادپرستی قانونی و ساختاری، مسائل بنیادی تری را در مقابل طبقه کارگر و مردم امریکا قرار داده است. آینده امریکا، مستقل از اینکه کدامیک از دو کاندید به کاخ سفید راه پیدا کنند، دوره ای متفاوت، دوره اعتراضات گسترده تر خواهد بود. امریکا پس از انتخابات شاهد عمیق تر شدن شکافها و جدالهای واقعی تری خواهد بود.