نزدیک به نیم قرن جدال ارتجاع جمهوری اسلامی با زنان و آزادی زن، کابوسی است که در تارو پود نظام از بالا تا پایین طنیده است. جنبش آزادی زن یک رکن ایدئولوژی نظام را به لرزه در آورده است. فشار و خطر جنبش برابری زن و مرد به حدی است که خامنه ای خدای دهه ی شصت "خدای کشتار جمعی" را به کمک طلبیده است. با علم به این که خدایان دهه ی شصت از خمینی تا لاجوردی ها و خلخالی هایش مرده اند. بعلاوه این جلادان تاریخ، نمی فهمند که نه جمهوری اسلامی، نظام سالهای دهه شصت است و نه توده های طبقه کارگر و زحمتکشان و زنان امروز ، مردمان آن دوران هستند.
در دل تاریخ چهاردهه ستم و سرکوب، مبارزه طبقاتی کارگران، جنبش های اجتماعی و اعتراضات و خیزش های توده ای سر برآورده اند. جنبش زنان برای آزادی و برابری، به تنهایی خواب را از چشم اهالی بیت رهبری و عمله و اکره اش در دولت و مجلس و قوه قضاییه و در مساجد و زندان ها ... ربوده است.
اکنون دیگر پشم و پیله ی آغا و آیت الله ها و امام جمعه ها ریخته است. زمانی که مذهب و مسجد و خرافات دینی شهره ی خاص و عام شده، نظام اسلامی در اوج فلاکت و استیصال بار دیگر علاوه بر قمه کش های امر به معروف ونهی از منکر، تمام نیروهای امنیتی و نظامی و دولتی و تبلیغاتی صدا وسیما و مجلس و امام جمعه ها و گشت های ارشاد انگشت به ماشه را علیه آزادی زن بسیج کرده است. با این توهم که زنان ازادیخواه و برابری طلب را زیر چادر و حجاب اجباری بکشاند. کاری که در مدت چهار دهه نظام اسلامی را ذله و ناکام کرده است. اما تاریخ به عقب بر نمی گردد.
توازن قوای اجتماعی بین رژیم و مردم تغییر کرده است. فرمان بسیج و لشکر کشی سیاسی و تبلیغاتی و نظامی علیه ازادی زن و برای انتقام از نافرمانی زنان و زیر پا نهادن قوانین شرعی ضد زن، حتی دختران تنها در خیابان های تهران را نمی ترساند. دخترانی که حجاب را در مقابل چشم همگان بر دار آویختند.
جنبش زنان علیه تبعیض و ستم و حجاب آتش زیر خاکستری است که هر آن می تواند شعله بکشد و حجاب و عفاف اسلامی را به آتش بکشد. جنبش عظیم هزاران و ده ها هزار و میلیونی زنان برای آزادی و رهایی در راه است. سازماندهی جنبش توده ای زنان علیه تبعیض جنسی بر عهده زنان و مردان سوسیالیست و ازادیخواه و برابری طلب است.
خامنه ای می گوید زن در غرب کالا است. او خود را به نفهمی می زند و یا عوامفریبی می کند که یکی از دستاوردهای طبقه کارگر و مردم متمدن غرب، برابری زن و مرد در همه عرصه ها است.
خامنه ای یک حقیقت تلخ و شرایط ضد زن و ضد انسانی آشکار در نظامش را زیر عبا مخفی می کند. او شرم نمی کند و نمی گوید چرا خیلی وسیعی از زنان بی پناه و سرپرست خانواده وصاحب بچه های گرسنه، در تن فروش خانه های امام هشتم در مشهد و معصومه در قم و...، تحت عنوان صیغه به فروش می رساند و پولش را "مدافعان حرم مقدس" به جیب می زنند. همزمان با این تجارت سخیف و رذیل فروش زنان و دختران جوان، در خیابان ها و تفریح گاه ها هم دستجات لمپن و چاقوکش نهی از منکر و گشت ارشاد را سراغ زنان می فرستند.
با وجود همه ی پستی و رذالتی که جمهوری اسلامی نسبت به زنان انجام داده است، اما نتوانسته زن را خانه نشین کند. نتوانست درب دانشگاه هارا به روی دختران ببندد. نتوانست جلو اشتغال زنان در بخش های مهم آموزش و بهداشت و درمان بگیرد. نتوانست دختران وزنان را زیر چادر و مقنعه ی نوع داعش و طالبان بکشاند. نتوانست زنان را در انتخاب سبک زندگی مدرن و متمدن جهان امروز، مانع شود. نتوانست ایران را افغانستان داعش و طالبان کند...
امروز و بار دیگر جمهوری اسلامی با بسیج گسترده نیروهای سرکوبش می خواهد از زنان انتقام بگیرد. زن ستیزی و ضدیت با زنان یکی از ارکان ایدئولوژیک نظام است. رکنی که با اعتراض و نافرمانی و انتخاب زندگی آزاد زنان و دختران به لرزه در آمده است. بطوری که نظامیان رژیم مقابله با زنان را خاکریز اول خود تعریف کرده و مخاطره ی فروریختن این خاکریز را هشدار داده که دیگر سنگرها را به دنبال خود فرو خواهد ریخت.
جمهوری اسلامی چه تاریخا و چه امروز هنگامی که تحت فشار جنبش طبقه کارگر و جنبش ها و خیزش های اجتماعی دیگر قرار می گیرد، بلافاصله سراغ زنان رفته تا انتقام استیصالش را از زنان بگیرد. اما دیوار اعتراض و مبارزه و جنبش زنان دیوار کوتاهی برای جمهوری اسلامی نیست. مبارزه زنان برای برابری به وسعت جامعه و نصف جامعه است که تا به امروز نظام شریعت و ایت الله ها و امام جمعه هایش را به چالشی مرگبار کشانده و تعرض های ضد زن را پس زده است. خواست برابری زن و مرد در همه ی عرصه ها، خواست طبقه کارگر و دیگر جنبش های اجتماعی معلمان، بازنشستگان، پرستاران و جوانان مدارس و دانشگاه ها است. طبقه کارگر و مردم آزادیخواه، زنان را در مبارزه ی مداوم خود علیه تبعیض جنسی و حجاب اجباری تنها نمی گذارند. مساله زن مساله طبقه کارگر است. رهایی کامل زن در همه ی عرصه های کار و زندگی و آزادی برابری، در گرو پیروزی طبقه کارگر است. به عقب نشاندن و رسوا کردن فرمان بسیج علیه زنان، در خیابان و محل کار و مکان های تفریح...، پیروزی انسانیت، پیروزی برابری طلبی و آزادیخواهی و حفظ حرمت انسان بر توحش اسلامی نظام است. زنان و مردان کارگر و زحمتکش از پیر و جوان برای فرو ریختن خاکریزی که جمهوری اسلامی با همه ی توانش و بسیج همه نیروهایش علیه زنان برپا ساخته است، از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند کرد! جامعه ما خاکریز سست نظام علیه زن را بر سرشان خراب خواهد کرد. شک نکنید!