روابط روسیه و اسراٸیل و دلالت‌ها برای ایران

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

با شروع بحران سوریه و ورود روسیه به این کشور در همکاری با ایران و حملات مکرر اسراٸیل به مواضعی در سوریه، این سوال همواره وجود داشته که چرا روسیه که به دنبال تثبیت بشار اسد در سوریه است موضع قاطعی علیه این حملات نمی‌گیرد و علاوه بر این، یک خط ارتباطی اضطراری با اسرائیل برای جلوگیری از بروز ناهماهنگی هنگام عملیات این رژیم در سوریه ایجاد کرده و حادثه‌ای مانند سرنگونی هواپیمای روسی با ۱۵ سرنشین نیز تاثیری جدی بر روابط آن‌ها نداشته است؟

پرسش دیگر این بوده که چرا به‌‌رغم اینکه اسراٸیل متحد نزدیک ایالات‌ متحده است، روسیه به دنبال روابط نزدیک سیاسی با این رژیم بوده است؟ در دوران نخست‌وزیری نتانیاهو در اسراٸیل شاهد دیدارهای مکرر وی در روسیه با پوتین بودیم؛ نفتالی بنت نخست‌وزیر جدید اسراٸیل نیز نخستین دیدار خود با پوتین را ۳۰ مهرماه در سوچی انجام داد و در پی این دیدار اسراٸیل چند حمله غیرمعمول به سوریه داشت. این نکات بررسی ماهیت روابط اسراٸیل و روسیه و تاثیرات آن بر منافع ایران و همچنین الزامات سیاست ایران در منطقه با توجه به روابط این دو بازیگر را تبدیل به امری ضروری می‌کند.

پیشینه روابط روسیه و اسراٸیل

با تاسیس اسراٸیل، شوروی نخستین کشوری بود که اسراٸیل را به رسمیت شناخت. تصمیمی که متاثر از حضور چشمگیر یهودیان روس‌تبار بود. هسته‌های اولیه مهاجران یهودی به فلسطین از روسیه بودند. شوروی در جنگ نخست عربی از طریق چک اسلواکی کمک‌های تسلیحاتی زیادی به اسرائیل ارائه کرد.

با گذشت زمان و متأثر از جنگ سرد اسرائیل در اردوگاه غرب گرفت و روابط شوروی با اسراٸیل به تیرگی گرایید. در پی جنگ ۱۹۶۷ روابط شوروی با اسرائیل قطع شد و تا فروپاشی شوروی از سر گرفته نشد. با تجزیه شوروی و تشکیل روسیه و رویکرد این کشور مبنی بر توسعه روابط با غرب روابط روسیه با اسراٸیل از سر گرفته شد و توسعه یافت؛ به گونه‌ای که تنش‌های جدید روسیه با غرب کمتر این روابط را تحت ثاثیر قرار داده است.

جایگاه اسراٸیل در سیاست خارجی کنونی روسیه و بالعکس

سیاست خارجی روسیه پس از فروپاشی شوروی اگرچه ابتدا همسو با غرب بود اما با رویکرد آمریکا و به تبع آن اروپایی‌ها در قبال این کشور که می‌توان آن را محصول کارکرد نظام موازنه قوا دانست این جهت‌گیری در سیاست خارجی روسیه دوام نیافت. با روی کار آمدن پوتین تلاش روسیه برای بازیابی جایگاه ابرقدرتی و در نتیجه رقابت با غرب مجدداً احیا شد و دو هدف بازسازی و مدرن کردن اقتصاد روسیه مطابق استانداردهای روز دنیا و احیای قدرت این کشور در سطح جهانی و به عنوان یک ابرقدرت در اولویت قرار گرفت. پوتین در سیستم جدید خود بر تکیه بر توان ژئوپلیتیک روسیه تاکید دارد؛ چنانکه او در یک سخنرانی در سال ۲۰۰۵ فروپاشی شوروی را یک «فاجعه ژئوپلیتیک بزرگ» قلمداد کرد. از این‌رو اقداماتی مانند جنگ گرجستان، الحاق کریمه و افزایش نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و خاورمیانه در چارچوب سیاست رئالیسم ژئوپلیتیک و بهره‌گیری از توان ژئوپلیتیک قابل بررسی است. پس از بحران اکراین، رویایی روسیه با آمریکا و قدرت‌های اروپایی تا حدود زیادی تشدید شد. در این چارچوب روابط روسیه با ایران و اسراٸیل برای این کشور اهمیت می‌یابد.

روسیه ایران را اهرمی مناسب برای چانه‌زنی مقابل ایالات متحده تلقی می‌کند. برای مثال فروش اسلحه به ایران نه تنها برای اقتصاد روسیه اهمیت دارد بلکه یکی از محورهای چانه‌زنی مسکو و واشینگتن است. اسراٸیل نیز نه تنها در چارچوب اهداف ژئوپلیتیک بلکه در بعد اقتصادی برای روسیه اهمیت دارد. فناوری برتر اسرائیل در برخی حوزه‌ها فرصتی فراهم می‌کند تا روسیه عقب‌ماندگی خود را در این مسیر تا حدودی جبران کند.

روسیه انگیزه‌های زیادی برای حفظ روابط خوب با اسراٸیل دارد. کم‌اثر کردن تحریم‌های غرب علیه مسکو یکی از این انگیزه‌هاست. شایان ذکر است که در مهم‌ترین تنش سال‌های اخیر غرب با روسیه یعنی مسئله اوکراین، اسراٸیل از محکومیت اشغال کریمه توسط روسیه خودداری کرد. همچنین اسرائیل برای روسیه یک مسیر مناسب برای کسب تکنولوژی نظامی و اطلاعات امنیتی است. روسیه با درک آسیب‌پذیری‌های نظامی و امنیتی اسرائیل از طریق همنوایی با این دولت برای مقابله با تهدیداتش از جمله مماشات با حملات این دولت در سوریه یا تبادل اطلاعات امنیتی می‌تواند از طریق دولت اسراٸیل به تکنولوژی غربی دست پیدا کند.

البته باید در نظر داشت که با توجه به روابط گسترده اسرائیل با آمریکا و حساسیت این کشور در زمینه انتقال تکنولوژی تسلیحاتی، همکاری نظامی و تسلیحاتی روسیه و اسراٸیل محدود است. از این‌رو روسیه تلاش می‌کند با کارت بازی ایران، اسرائیل را وادار به دادن امتیاز کند. برای مثال در یک مورد روسیه برای خرید پهپادهای پیشرفته هرمس از اسرائیل فروش سامانه موشکی اس ۳۰۰ به ایران را به بهانه تحریم‌های آمریکا مدت‌ها به تاخیر انداخت.

اسرائیل همچنین یک کارت بازی و ابزاری برای روسیه برابر آمریکا در بازی رقابت جهانی قدرت و همچنین یک اهرم موازنه‌ساز برابر ایران و کشورهای عربی در بازی حضور در منطقه غرب آسیاست. وجود تهدیدات اسراٸیل، وابستگی امنیتی کشورهای منطقه به روسیه و نیاز به تسلیحات این کشور را برجسته می‌کند و روابط مناسب روسیه با اسراٸیل، مسکو را به عنوان یک بازیگر مطرح در تعاملات کشورهای منطقه با اسراٸیل مطرح می‌کند؛ چنان که حضور این کشور در «گروه چهار خاورمیانه» همراه با آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل این کشور را به یک بازیگر موثر در مسئله فلسطین تبدیل کرده است. جدا از همه اینها سیاست اصولی روسیه در خاورمیانه ارتباط با تمام بازیگران اصلی منطقه و مطرح کردن خود به عنوان «میانجی ضروری» است و لازمه چنین سیاستی حفظ روابط مناسب با اسراٸیل است.

در مقابل، اسرائیل نیز با وجود اتحاد راهبردی با ایالات متحده و غرب به دلایل مختلف به دنبال برقراری و حفظ روابط مناسب با روسیه است. تاثیرگذاری روسیه در خاورمیانه و حضور در سوریه در همسایگی مرزهای این رژیم و در نتیجه توانایی جلوگیری از تهدید مرزهای اسراٸیل مخصوصاً با وجود حضور ایران در سوریه، جامعه یهودیان روس‌تبار، عضویت روسیه در گروه چهار در خصوص مسئله فلسطین، بازیگری روسیه در پرونده هسته‌ای ایران، نزدیکی این کشور به منطقه و سیاست اسراٸیل مبنی بر حداکثر تنوع در روابط دیپلماتیک همه عواملی است که انگیزه های زیادی برای اسراٸیل جهت برقراری و حفظ روابط مناسب با روسیه ایجاد می‌کند. علاوه بر این سابقه تنش با آمریکا در دوران اوباما و همچنین نگرانی از خروج آمریکا از خاورمیانه باعث شده است اسراٸیل به دنبال این باشد که به آمریکا نشان دهد گزینه‌های دیگری نیز در اختیار دارد.

تاثیر روابط روسیه و اسراٸیل بر ایران در سوریه

با توجه به این نوع نگاه روسیه به اسراٸیل و بالعکس، روابط آن دو می‌تواند تاثیرات قابل‌توجهی بر منافع ایران در پرونده‌های مختلف داشته باشد. چنان‌که در سوریه مطابق یک رژیم امنیتی که بین روسیه و اسرائیل به شکل هماهنگی بین فرماندهی نیروی هوایی روسیه و مرکز عملیات نیروهای هوایی اسرائیل و به منظور جلوگیری از درگیری‌های ناخواسته شکل گرفته و بدین‌وسیله اسراٸیل توانسته است تقریباً با آزادی کامل اهدافی را در این کشور منتسب به ایران، حزب‌الله و مخصوصاً پایگاه‌ها و امکاناتی از ارتش سوریه که دولت اسراٸیل گمان می‌برد مورد استفاده ایران و حزب‌الله قرار می‌گیرند، هدف حمله قرار دهد. بر این اساس با توجه به نوع روابط روسیه با اسراٸیل، ایران نباید انتظار داشته باشد که این کشور مانع اقدامات ضدایرانی اسراٸیل در سوریه شود مگر این که در ازای آن از ایران امتیازی بخواهد. در مقابل با توجه به میل طبیعی کشورها برای از میدان به در کردن رقبای خود در یک منطقه نفوذ خاص، روسیه ممکن است در راستای کاهش نفوذ ایران در سوریه، از اهرم اسراٸیل به منظور اجتناب از چالش مستقیم با ایران استفاده کند.

همکاری نظامی و تسلیحاتی روسیه با ایران

چنان‌که در موارد تاخیر در فروش سامانه موشکی ‌S-300 به ایران و منصرف شدن از فروش موشک‌های ضدکشتی اسکندر به سوریه به دلیل مخالفت اسرائیل (و البته احتمالاً دریافت عوض آن) نمایان شد خریدهای تسلیحاتی ایران از روسیه می‌تواند از روابط روسیه و اسرائیل متاثر شود و به عبارت دیگر شاهد بازی درآوردن روسیه باشیم. همین طور امکان آگاه کردن اسرائیل به ویژگی‌های تاکتیکی و فنی سلاح‌های فروخته شده به ایران و متحدین منطقه‌ای آن وجود دارد و سابقه نیز دارد. بر همین اساس همکاری اطلاعاتی سطح بالا ایران با روسیه نیز پرخطر است و امکان درز اطلاعات به اسراٸیل وجود دارد. البته با توجه به راهبردی‌تر بودن روابط روسیه با ایران نسبت به روابط این کشور با اسراٸیل چنین اقداماتی نمی‌تواند روال معمول باشد و صرفاً در بزنگاه‌های خاص می‌تواند صورت بگیرد.

سایر موضوعات

با توجه با تلاش‌های اسراٸیل علیه برنامه هسته‌ای ایران ممکن است اقدامات این دولت رفتار روسیه را در رابطه با پرونده‌ ایران از جمله مذاکرات مربوط به احیای برجام تحت تاثیر دهد اما رفتار روسیه در این زمینه بیشتر در چارچوب رژیم منع اشاعه هسته‌ای قابل تحلیل است و بنابراین تاثیرگذاری عامل روابط با اسراٸیل را باید بسیار اندک ارزیابی کرد.

روسیه خود را با اسراٸیل در جلوگیری از گسترش آنچه «اسلام رادیکال» می‌خوانند دارای منافع مشترک می‌بیند. در مواردی مانند جلوگیری از روی کارآمدن اخوان‌المسلمین در سوریه و مصر همسو بوده و همکاری کرده‌اند. این امر هر دوی آن‌ها را برابر کشوری مانند ترکیه قرار می‌دهد که از اسلام سیاسی و نسخه اخوانی آن برای پیشبرد منافع خود در سراسر منطقه حمایت می‌کند. روسیه نگاه مشابه و البته ملایم‌تری نسبت به گروه‌های مورد حمایت ایران در سطح منطقه دارد. بنابراین نمی‌توان از روسیه انتظار داشت در این موضوع کنار ایران و در برابر اسراٸیل قرار گیرد.

در رابطه با تلاش اسراٸیل برای افزایش حضور خود در محیط پیرامونی ایران نسبت به حوزه‌های مختلف مانند خلیج فارس، اقلیم کردستان عراق و قفقاز موضع روسیه می‌تواند متفاوت باشد. هرجا حضور اسرائیل بتواند اهرمی در اختیار روسیه در روابطش با دیگر کشورها قرار دهد یا زمینه مداخله و در نتیجه گسترش نفوذ این کشور را فراهم کند، روسیه از آن استقبال می‌کند. چنین امری در رابطه با قفقاز که حوزه سنتی نفوذ روسیه بوده است نمی‌تواند صدق کند اما در حوزه‌های دیگر ممکن است حضور اسراٸیل به نفع روسیه تمام شود. البته روسیه همواره این ملاحظه را دارد که حضور اسراٸیل ممکن است زمینه‌ای برای تحکیم نفود آمریکا و غرب در چنین حوزه‌هایی باشد.

الزامات سیاست‌های منطقه‌ای ایران در پرتو روابط روسیه و اسراٸیل

ایران برای رفع نگرانی از چرخش‌های ناگهانی روسیه که نمونه‌های زیادی از جمله در موضوعات فروش سامانه S-300، تاخیر در تحویل نیروگاه بوشهر و رای به قطعنامه‌های شورهای امنیت علیه ایران در پرونده هسته‌ای داشته در درجه نخست نیازمند حفظ توزان در سیاست خارجی و تنوع‌بخشی به روابط دیپلماتیک خود است که لازمه آن توسعه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای منطقه و سایر کشورهای تاثیرگذار است. در درجه بعد ایران باید ارزیابی دقیقی از منافع مشترک و متعارض روسیه با اسراٸیل در حوزه‌های مختلف مرتبط با سیاست منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایران داشته و برای سناریوهای مختلف همکاری، رقابت و تعارض این دو بازیگر آمادگی لازم را برای حفاظت و ارتقاء منافع خود داشته باشد. گام نهایی روشن کردن منافع مشترک و متعارض ایران با روسیه و تعریف برنامه عملیاتی بلندمدت برای تحقق منافع مشترک و مدیریت منافع متعارض چه در موضوعات منطقه‌ای و چه در سایر عرصه‌های سیاست جهانی است.