طبقه کارگر ایران به همبستگی بین المللی نیاز دارد

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

کارگران در سرتاسر جهان درد مشترکی دارند. آنان نیروی کارشان به مثابه کالای با پتانسیل تولید ارزش اضافی برای سرمایه داران را، در مقابل مقداری که برای باز تولید کارشان ضروری است در اختیار سرمایه داران قرار می دهند.

نویسنده: ستار رحمانی

سرمایه داران برای استفاده کامل از این کالای ارزشمند و بهره وری از آن سازمان یافته و از پیش برنامه ریزی شده صاحب اختیار این کالا میشوند. دولت  بورژوازی ارگانهای خود سازمان یافته اش را برای کنترل این نیرو بکار می برد. اما در مقابل سازمان های عریض و طویل سرمایه داران، کارگران پراکنده و بدون پشتوانه سازمانی قادر به دفاع از حقوق اولیه انسانی خود نخواهند بود.

تشکلهای کارگری ارگان های متحد کننده کارگران هستند و به گفته مارکس”اتحادیه­های کارگری، از آغاز، در نتیجه­ی تلاش­های خودبه­خودی کارگران برای گریز از رقابت، و یا دست­کم برای محدود کردن آن، ظهور یافتند. هدف این بود که کارگران بتوانند حداقل  به چنان قراردادی در مورد  شرایط  کار دست یابند،  که آن­ها را از موقعیت برده­های صِرف فراتر قرار دهد[۱].”

طبقه کارگر در هر کجای دنیا که باشد تحت نظام سرمایه داری استثمار می شود. فقدان تشکل های کارگری باعث می گردد که کارگران در حال رقابت نیروی کار خود را به درجات مختلف ارزانتر به فروش برسانند. بنا بر این هدف اولیه تشکل های کارگری ایجاد ارگان هایی برای متحد کردن کارگران و در دفاع از حقوق پایه ای آنها از جمله کاهش ساعات کار، بالا بردن سطح دستمزد ها و فشار به صاحبان سرمایه و قدرت برای شرایط کار بهتر است.

تشکلات کارگری از نظر مارکس در ابتدای شکل یابی خود ” بی آنکه خود آگاه باشند، کانونی شدند  برای سازمان­یابی طبقه کارگر… ” و اکنون در بسیاری از کشور های جهان با تلاش و مبارزات  کارگران اتحادیه های کارگری توسط دولت های سرمایه داری به رسمیت شناخته شده اند. در تعدادی از کشور های جهان نیزهنوز کارگران از هیچگونه حقوقی برای ایجاد تشکلات کارگری مستقل برخوردار نیستند.

اتحادیه های کارگری درفراهم آوردن شرایط مناسب  برای از بین بردن مناسبات سرمایه داری می توانند نقش بسیار مهمی را داشته باشند. مارکس در همین رابطه می گوید می گوید که “آنها(منظور اتحادیه های کارگری)  به مثابه نهادهای سازمان­یافته در کمک ­رسانی به لغوِ خودِ نظام کارمزدی، حتی اهمیت بیشتری دارند[۲].”

همبستگی جهانی کارگران بخشی از مبارزات روز مره کارگران برای بهبود شرایط کار و ابزار فشاری به دولت های بورژازی جهانی برای قبول خواستها و مطالباتشان است. جرج اودگر کارگر کفاش انگلیسی و دبیر کل اتحادیه لندن در بین سال های ۱۸۲۰-۱۸۷۷ یعنی بیش از یک قرن پیش  می گوید: “برادری خلق ها برای هدف کارگری امری بسیار لازم است، زیرا در می یابیم که هر گاه کوشیده ایم تا شرایط اجتماعی خود را با کاهش ساعت کار یا با افزایش قیمت کار بهبود بخشیم کارفرمایان ما، ما رابا آوردن فرانسویان، آلمانی ها، بلژیکی ها و دیگران – برای اینکه کار ما را به نرخ های پایین تر دستمزد انحام دهند – تهدید می کنند…[۳]“.

تفاوت دستمزد ها و شرایط کار در کشورهای مختلف ضربات زیادی به جنبش کارگری زده است. در کشورهائی چون ایران، پاکستان، بنگلادش، هند و غیره دستمزد ها در سطوح مختلف نسبت به بعضی از کشور های اروپائی و امریکا، توسط دولت های سرمایه داری بسیار پایین نگاه داشته شده است. پایین بودن سطح دستمزد ها و استثمار شدید در این کشورها میدان را برای صاحبان سرمایه برای به رقابت کشاندن کارگران باز می کند. آنها از این شرایط به نفع خود استفاده می کنند.

صدور سرمایه، انتقال مراکز بانکی، تلفن و طراحی و بکاربری نرم افزار های کامپیوتری به کشور هائی که نیروی کار ارزانتر است از یک طرف درصد بیکاری را – در کشور هائی که سرمایه و مراکز صنعتی و بانکی از آنها به خارج منتقل می شوند – افزایش می دهد و از جانب دیگر با ایجاد رقابت بین کارگران ارزش نیروی کاررا در سطح جهانی پایین نگاه می دارد.

حاکمیت رژیم های دیکتاتور و ضد کارگر در کشورهائی نظیر ایران و مخالفت آنها با هر نوع تشکل مستقل کارگری شرایط را برای خرید نیروی کار ارزان از طرف صاحبان سرمایه را فراهم می آورد. بنا بر این مبارزه با اینگونه رژیم ها و فراهم نمودن بستر مناسبی برای ایجاد تشکلات مستقل کارگری یکی از وظایف کارگران در سطح جهانی می باشد.

 اتحادیه های کارگری در کشور هائی که توانسته اند رسمیت یابند و تشکلات خود را در سطحی گسترده سامان دهند، برای هموار کردن راه برای کارگرانی که با حاکمیت رژیم های دیکتاتوری با مشکلات بسیاری برای ایجاد تشکلات مستقل خود روبر هستند، باید به  این کارگران یاری رسانند تا بتوانند با پشتیبانی بیشتر به مطالبات خود دست یابند.

همبستگی جهانی کارگران از طرف دیگر نشانگر توان و قدرت کارگران در سطحی گسترده تر برای فراهم کردن شرایط مناسب در از بین بردن مناسبات سرمایه داری و کسب قدرت سیاسی توسط طبقه کارگر است.

اما وضعیت اتحادیه های کارگری در کشور هائی نظیر انگلستان و فرانسه که اتحادیه های کارگری در آنها از سابقه ای طولانی برخوردارند تغییری فاحش یافته است. بیشتر رهبران اتحادیه ها، به غیر از تعداد معدودی، به بورکرات هائی تبدیل شده اند که توجه خود را  تا حد زیادی منحصرا به مبارزه مستقیم و محلی و صنفی کارگران متمرکز کرده­اند و با جناهائی از دولت بورژوازی مماشات می کنند. آنها قدرت کارگران را برای حمله به خودِ نظام بردگی مزدی و روش کنونی تولید به کار نمی گیرند. آنها به تصور مارکس می بایست ” آگاهانه، همچون کانونی برای سازمان­دهی طبقه­ی کارگر، درجهت رهایی کامل­ این طبقه عمل کنند[۴]” ولی اکنون رهبران بسیاری از اتحادیه ها در اروپا دقیقا عکس آنچه را که مارکس گفت عمل می کنند.

فعالین کارگری در ایران اکنون دوران بسیار سختی را می گذراند و نیاز شدیدی به همبستگی بین المللی برای ایجادتشکلات مستقل کارگری دارند. اکثر فعالین کارگری یا تحت تعقیب هستند و یا در زندان های رژیم بسر می برند.

کمپین های همبستگی کارگری و اتحادیه های کارگری در خارج کشور

کمپین های کارگری در دفاع از جنبش کارگری در ایران در اساس به دلیل حمله رژیم اسلامی سرمایه به سازمان های کارگری در ایران و فرار برخی از فعالین کارگری از کشور برای نجات جان شان شکل گرفت. فعالین کارگری در تبعید در سا لهای دهه ۱۹۹۰ انجمن های کارگری ای را تشکیل دادند که هدفش دفاع از خواست های اولیه کارگران در ایران بود. این کانون ها و انجمن ها در ابتدا ارتباط چندانی با فعالین کارگری کشور میزبان نداشتند، اما بتدریج این ارتباطات گسترده تر شد.

اکنون بعد از چهار دهه فعالیت کمپینی تا حدودی کارگران کشور های مختلف با مسائل کارگری در ایرن آشنائی دارند.

 مبارزه کارگران در ایران بدون حمایت کانون ها، مجامع و اتحادیه های کارگری، نمی تواند به تنهائی رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینیهای بنیادی به نفع طبقه کارگر کند. کمپین های کارگری نقش پل رابط بین فعالین جنبش کارگری در ایران با اتحادیه ها و سازمان های طرفدار جنبش کارگری درخارج ایران هستند.

تعداد زیادی از اتحادیه های کارگری بطورفعال مسائل کارگری در ایران و جهان را دنبا ل می کنند و نسبت به هر آنچه که در جهان کارگری می گذرد عکس العمل نشان می دهند. درانگلستان اتحادیه کارگران کشتیرانی و ترانسپورت انگلیس (RMT) از جمله اتحادیه های فعالی است که مسئله دستگیری کارگران شرکت واحد، هفت تپه و دیگربخشهای کارگری در ایران حساسیت بخرج داده است و در این رابطه اعتراضاتی هم به رژیم جمهوری اسلامی کرده است.

گرچه بخش اعشم اتحادیه های کارگری منفعل شده اند و اعضای این اتحادیه ها در بخش اعتراضات سراسری منفعل هستند. علل انفعال، سازشکاری و افول نقش اتحادیه های کارگری در در اروپا دلایل زیادی دارد که باید جداگانه به آن پرداخت.  این اتحادیه ها سرگرم بورکراسی درون تکیلاتی هستند و تلاش های  آنها بسیارمماشات جونه  است و برای کسب قطره چکانی مطالبات کارگری است، اما ما نیز باید به سهم خود این اتحادیه های را برای ایجاد همبستگی با کارگران در ایران تحت فشار قرار دهیم و آنها را به انعکاس اخبار  اعتصابات و اعتراضات کارگران در ایران تشویق کنیم.

ایجاد صندوق های کارگری محلی و سراسری

وقتی که کارگری در ایران دستگیر و یا از کار اخراج می شود خانواده این کارگر با مشکلات مالی بسیاری مواجه خواهد شد. خانواده کارگری در ایران از هیچگونه امکا نات دولتی برای اجاره خانه و غذا برخوردار نیست. هیچ گونه سازمان خیره ای که این خانواده بتواند به آن مراجعه کند و تقاضای کمک کند در ایران وجود ندارد.

تنها امید خانواده کمک همکاران و سازمان های مستقل کارگری که در کشور فعال هستند است.

صندوق های کمک مالی به معلمان در ایران از طرف کانون های صنفی معلمان استان ها برای کمک به خانواده هایی که عزیزان شان در زندان هستند تشکیل شده است اما این صندو ق ها  در محدوده کمی فعالیت دارند و قادر به پاسخگویی به همه خانواده ها نیستند.

ایجاد صندوق حمایت از خانواده معلمان اخراجی و یا دربند نمونه خوبی است برای گسترش این نوع صندوق ها در همه بخش های کارگری. ایجاد صندوقی که قادر به پوشش همه بخش های کارگری است یکی از گام های مهمی است که باید توسط فعالین کارگری در سراسر ایران مورد بحث و مشورت قرار بگیرد. از مجموعه نمایندگان منتخب همه صندوق کارگری، شورای هماهنگی سراسری صندوق ها با تصمیم گیری در نحوه کمک رسانی و ارتباط با خانواده هایی که عزیزانشان در زندان هستند می تواند روحیه همبستگی کارگری را چندین برابر کند.

جمعبندی

دولت های سرمایه داری سا ل هاست که حمله همه جانبه ای را به پایه ای ترین حقوق کارگران در سطح جهانی کرده اند. در بخشی از جهان که اتحادیه های کارگری آزاد است و کارگران می توانند اعتراضات خود را از طریق این اتحادیه ها به گوش مردم و دولت ها برسانند. اما در بخشهای دیگر جهان حتی تلاش برای ایجاد اتحادیه مستقل کارگری جرم سنگینی دارد.

کشورهایی که در آن اتحادیه های کارگری برای سالیان طولانی به رسمیت شتاخته شده و بطور قانونی فعالیت می کنند، کارگران آن کشور دارای این مزیت هستند که بتوانند به شرایط کار خود اعتراض کنند، مسائل و مشکلات کاری خود را با همکارن خود در میان بگذارند.

اتحادیه های رادیکا ل در این کشورها تلاش میکنند که از حقوق کارگران عضو اتحادیه دفاع کنند و همچنین از اعتراضات کارگران در دیگر کشور ها حمایت می کنند. اما رهبران بعضی از این اتحادیه نیز با اهداف اصلی و بنیادی تشکلات کارگری فاصله گرفته و تبدیل به بورکرات های سرمایه داری شده اند. این دسته از رهبران اتحادیه ها ضربات جبران ناپذیری به جنبش کارگری وارد می آورند.

صندوق مستقل، و سراسری همه بخش های کارگری گامی است بسوی هماهنگی اعتراضات و اعتصابات سراسری کارگری و اجتماعی.

ما باید تمام تلاش خود را بکنیم که صدای کارگران ایران را به گوش جهانیان برسانیم و در همین راستا به همبستگی بین المللی کارگران کمک کنیم.

 

-----------------

[۱] نقش اتحادیه­های کارگری در مبارزه طبقاتی فراگیر پرولتاریا - نویسنده: اِ. لازوسکی

[۲]  Commons, J.R.,et al. (1918-35), History of lobour in the united states, 4 vils., Macmillan Co

[3] کتاب پژوهش های کارگری ص۹۳ جلیل محمودی

[۴]  نقش اتحادیه­های کارگری در مبارزه طبقاتی فراگیر پرولتاریا - نویسنده: اِ. لازوسکی ص ۲