روزنامه اعتماد: پمپئو به مقامهاي عراقي هشدار داده است اگر نتوانند حمله به تاسيسات امريكايي در اين كشور را متوقف كنند، امريكا ظرف چند هفته اقدام به تعطيلي سفارت خود در اين كشور خواهد كرد. اين تهديد در شرايطي مطرح شد كه عراق با مشكلات بسياري دست و پنجه نرم ميكند و تيره و تار شدن روابط با امريكا ميتواند تبعات اقتصادي بسيار بدي براي اين كشور داشته باشد. در گفتوگو با امير موسوي، كارشناس مسائل خاورميانه به بررسي اين موضوع و نقش ايران در روابط عراق و ايالات متحده پرداخته ایم كه در ادامه ميخوانيد.
دليل اصلي امريكا براي اعمال فشار بر عراق چيست و ايالات متحده چه خواستهاي از دولت عراق دارد كه اينگونه به بغداد فشار ميآورد؟
آنها يك اشتباه بزرگ مرتكب شدند كه همان ترور سردار سليماني و ابومهدي المهندس بود. اين دو شخصيت هواداران زيادي در ميان مردم ايران و عراق و گروههاي مقاومت داشتند و جوشش احساسات آنها باعث شده كه امريكاييها در منطقه احساس امنيت نداشته باشند. حالا امريكاييها در حال فشار آوردن به دولت عراق هستند تا بتوانند امنيت خود را تامين كنند يا اگر موفق به اين كار نشدند، آشوب سياسي به راه بيندازند تا در سايه اين آشوب بتوانند به فعاليتهاي خود در عراق ادامه دهند. به همين دليل آقاي عادل عبدالمهدي را سرنگون كردند و آقاي مصطفي الكاظمي را بر سر كار آوردند تا بتوانند به اهداف خود دست پيدا كنند. امريكاييها تصور ميكردند كه آقاي الكاظمي ميتواند منافع آنها را تامين كند و گامهايي در راستاي اهداف مشخص شده از سوي واشنگتن بردارد كه به عقيده من تا امروز آقاي الكاظمي نتوانسته در اين راستا موفق باشد.
منظورتان از اهداف تعيين شده براي نخستوزير عراق چيست و امريكاييها چه هدفي داشتند كه ميگوييد، كاظمي در رسيدن به آن موفق نبوده است؟
امريكا مشخصا 3 هدف براي مصطفي الكاظمي در نظر گرفته بود. اولين هدف حذف كردن حشدالشعبي و ممانعت از فعاليتهاي اين گروه مقاومت بود. هدف دوم به محدود كردن روابط با تهران حتي تا قطع كامل روابط ميان دو كشور مربوط ميشد و هدف سوم به كارگيري شخصيتهاي مورد علاقه امريكا در مناصب ارشد ارتباط بود. كاظمي نسبتا توانست در دستيابي به هدف سوم موفق باشد و خيلي از مسووليتهاي مهم را به اين شخصيتها واگذار كرد اما اينها به اين دليل كه پايگاه مردمي نداشتند و ندارند، نتوانستند در راستاي رسيدن به دو هدف اول به كاظمي كمك كنند.
نخستوزير عراق نتوانست در دستيابي به دو هدف اول موفق باشد و در مقابل گروههاي مقاومت تلاش كردند تا به صورت قانوني مصوبه پارلمان عراق مبني بر ضرورت خروج نيروهاي خارجي از خاك عراق را اجرايي كنند. در اين شرايط بود كه امريكا تصميم به طرح موضوع بستن سفارت گرفت و اين نگراني در عراق پديد آمد كه اين اقدام ايالات متحده چه تبعاتي براي دولت و ملت عراق خواهد داشت. امريكا پيش از موضوع سفارت تلاش كرد تا اين موضوع را عنوان كند كه اگر بغداد به خواستههاي واشنگتن تن ندهد، مشمول تحريمهاي سخت خواهد شد و حتي اين احتمال وجود دارد كه منابع مالي دولت عراق در امريكا كه حدود 70 ميليارد دلار ميشود، ضبط شود.
تهديد كردند كه شرايط سختي بر ملت عراق تحميل خواهد شد اما ديدند كه اين تهديدها نيز نتوانست تغييري در مواضع مردم عراق ايجاد كند؛ هم مقاومت به فعاليت خود ادامه داد و هم روابط تهران و عراق پابرجاي مانده است. همين شد كه مساله سفارت را مطرح كردند. آنها همزمان كوشيدند تا با نقل مكان به اربيل علاوه بر تامين امنيت خود راهي براي افزايش تاثيرگذاري بيابند اما واكنش گروههاي مقاومت اين هشدار را هم به امريكاييها و هم به مسوولان اقليم كردستان عراق داد كه آنها قرار نيست در هيچ جاي عراق امنيت داشته باشند.
از اين سخن شما اين طور برميآيد كه در حال حاضر سياست امريكا در عراق شكست خورده است.
شما ببينيد در روزهاي اخير امريكا و متحدان منطقهاي اين كشور تلاش زيادي كردند تا به بهانه سالگرد اعتراضات در عراق، تظاهرات راه بيندازند اما تعداد كمي از اين موضوع استقبال كردند و در مقابل، جمعيت بسيار زيادي در كربلا به دعوت حشدالشعبي به خيابان آمدند. در تظاهرات عظيم كربلا عليه امريكا و در حمايت از حشدالشعبي، ايران و مرجعيت شيعه شعار داده و عنوان شد كه انتقام از رفتارهاي امريكا هنوز در دستور كار است. وضعيت در عراق به نفع امريكا نيست و اتفاقاتي در جريان است كه نشان ميدهد، ايالات متحده مجبور خواهد شد از موضع خود عقبنشيني كند.
چه اتفاقاتي؟
براي نمونه در روزهاي گذشته ديدارهايي ميان نماينده سازمان ملل و آقاي نوري مالكي همچنين ابوفدك(عبدالعزيز المحمداوي رييس ستاد اركان حشد الشعبي) اتفاق افتاد كه فكر ميكنم بسيار حايز اهميت است. هم طرفداران امريكا و هم برخي كشورهاي منطقه از اين ديدارها عصباني شدند و اعتراض خود را اعلام كردند اما مقاومت به صورت فعال استراتژيهاي خود را پي ميگيرد. اين اولين ملاقاتي است كه در اين سطح ميان سازمان ملل و يك مقام ارشد حشدالشعبي اتفاق ميافتد. امريكا بايد خوب به رفتارهاي خود فكر كند؛ آنها اگر سفارت را جمع كنند با دهها شركت امريكايي كه سرمايههايشان را به عراق آوردهاند و سود سرشاري به دست ميآورند چه خواهند كرد؟ آيا اين شركتها هم از عراق ميروند؟ بعيد است اين اتفاق بيفتد.
رفتار گروههاي مقاومت را چطور ارزيابي ميكنيد؟ آيا اقداماتي نظير شليك راكت به سوي پايگاههاي امريكا باعث تشديد تنش نميشود؟
اقدامات گروههاي مقاومت كاملا هوشمندانه است، چراكه آنها مواظبند حتي يك نفر از افراد امريكايي نيز كشته يا زخمي نشود. مقاومت به امريكا ضربه ميزند و هدفش اين است كه به امريكاييها پيام دهد بايد از عراق خارج شوند. اين يعني هنوز عملا رويارويي شروع نشده و صرفا ضربههايي هدفمند به امريكا وارد ميشود تا بدون كشته و زخمي اين پيام منتقل شود كه ايالات متحده جايگاهي در عراق ندارد. هدف گروههاي مقاومت كشتن امريكاييها نيست كه اگر بود آنها ميتوانستند سربازان امريكايي را مستقيما هدف قرار دهند. با اين وجود اگر امريكا اقدامات خصمانهاش تشديد شود، رفتارهاي مقاومت نيز تغيير ميكند.
با اين توصيفات آيا نميتوان گفت دولت عراق در يك بنبست گير كرده و كاري نميتواند بكند؟
در حال حاضر آقاي مصطفي الكاظمي با يك دو راهي روبهروست. اگر دستورات امريكا را اجرا و تلاش كند كه اهداف واشنگتن را محقق كند، شرايطش در ميان مردم عراق و گروههاي مقاومت بحراني ميشود و اگر بخواهد در مقابل خواستههاي امريكا بايستد با كارشكني ايالات متحده و متحدان منطقهاي اين كشور نظير عربستان سعودي و امارات متحده عربي روبهرو ميشود. راهپيمايي روزهاي اخير كربلا نشان داد كه برخلاف طرفداران امريكا در عراق كه در اقليت هستند، شيعيان و كساني كه طرفدار مرجعيت و اصل مقاومت هستند، نيروهايي با پشتوانه مردمياند كه قابليت اثرگذاري زيادي دارند.
شما در صحبتهايتان اشاره كرديد كه يكي از خواستههاي امريكا از عراق، محدود كردن روابط با ايران است. يكي از نمودهاي اين مساله بحث تهديدهاي پيرامون لغو معافيتهاي تحريمي عراق در واردات از ايران بوده. فكر ميكنيد اين موضوع چه تغييراتي را ميتواند در روابط ايران و عراق ايجاد كند؟
من اين تهديد امريكا را غيرعملي ميبينم. عراق اگر بخواهد اين خواسته امريكا را انجام دهد و واردات گاز و برق را از ايران قطع كند با مشكلات بسيار زيادي روبهرو خواهد شد. اين نكته را هم بايد ديد كه عراق تاكنون پرداخت جدي به ايران نداشته و صادرات برق و برخي ديگر از موارد از ايران به عراق شبيه كمك يكجانبه شده است. بر اساس آمارهاي موجود در حال حاضر جمهوري اسلامي ايران روزانه 8 ساعت برق عراق را تامين ميكند. تصور كنيد اين برق قطع شود آن زمان مردم عراق تحت چه شرايطي خواهند زيست؟ كسي هم توانايي تامين اين برق را ندارد و جايگزين بالقوه براي ايران در اين زمينه وجود ندارد.
امريكا تلاش زيادي كرد كه خط كويت و عربستان را فعال كند اما اولا 2 سال و نيم براي اين منظور زمان نياز دارد ثانيا در پايان تنها 400 مگاوات برق از اين طريق وارد عراق خواهد شد. اين در حالي است كه جمهوري اسلامي ايران بيش از 1200 مگاوات برق به عراق صادر ميكند. اين نكته هم قابل طرح است كه تا چندي قبل دولت عراق درخواست داشته كه ايران براي 12 ساعت در روز برق اين كشور را تامين كند. حالا با اين وصف اگر عراق بخواهد واردات از ايران را قطع كند با نارضايتيهاي داخلي ناشي از اين امر چه خواهد كرد؟
علاوه بر اين، ايران اصليترين تامينكننده عراق در بسياري از حوزهها نظير مواد غذايي و حوزههاي فني و مهندسي است كه عملا قابل جايگزيني نيست. مساله ديگري هم وجود دارد. عراق پولي براي پرداخت به ديگر كشورها ندارد كه جايگزين ايران شوند. در ماههاي گذشته ايران حتي پذيرفته بود كه با دينار عراق به تجارت با اين كشور بپردازد اما شاهد هستيم كه عراق حتي پول كارمندان دولتش را نيز به سختي تامين ميكند و مشكلاتي اساسي در اين زمينه دارد. آقاي كاظمي در سفر اخير به امريكا درخواست وام 5 ميليارد دلاري را مطرح كرد و حتي گفت از پول عراق كه در امريكا نگهداري ميشود اين مبلغ را پرداخت كنند اما واشنگتن موافقت نكرد.
چرا عراق مطالبات ايران را نميدهد؟ نميخواهد، نميتواند يا نميگذارند؟
بايد توجه داشت كه وزارت خزانهداري امريكا نظارتي جدي بر مبادلات مالي دولت عراق دارد. سهم زيادي از منابع دولت عراق نيز در امريكا نگهداري ميشود و عملا ميتوان گفت، عراق از خود پولي براي پرداخت ندارد. همه پول فروش نفت عراق بر اساس توافق با امريكا به حسابهاي عراق در خاك ايالات متحده منتقل ميشود.
اصولا دليل سرنگوني عبدالمهدي نيز همين بود كه او تلاش داشت، راهي براي خارج كردن عراق از بنبست كنوني بيابد. آقاي عبدالمهدي وقتي فهميد نميشود با امريكا كار كرد به سوي چين رفت و چين با استقبال از اين موضوع به ميدان آمد تا براي توسعه عراق كمك كند. حتي 2 ميليارد دلار نيز از سوي چين به حساب مشترك دو كشور واريز شد تا تامين مالي پروژههاي مشترك در عراق آغاز شود اما وقتي آقاي كاظمي آمد قرارداد با چين را لغو كرد و ته مانده منابع مالي را هم صرف پرداخت حقوق كرد تا عملا پروژههاي توسعه روي زمين بماند. دولت فعلي را بايد ضعيفترين دولت تاريخ عراق دانست. اين دولت نه توانست با امريكا كار كند و نه توانست روابط با ايران را به خوبي حفظ كند. سفر اخير فواد حسين هم نشانگر همين امر است.
سوال بعدي درباره همين سفر فواد حسين، وزير خارجه عراق به ايران است. اين سفر با سفر وزراي خارجه قبلي متفاوت بود و بازخوردهاي مثبتي را شاهد نبوديم. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟
آقاي فواد حسين حامل پيام مصطفي الكاظمي به ايران بود كه اين پيام حاوي خواستههايي نامناسب بود و بعيد است كه از سوي جمهوري اسلامي ايران مورد پذيرش قرار گيرد.
منظورتان از خواسته نامناسب چيست؟
بالاخره مصطفي الكاظمي وقتي به تهران آمد در ديدار با آقاي رييسجمهور همچنين در ديدار با مقام معظم رهبري وعدههايي داد. اين وعدهها در ارتباط با پيگيري خروج امريكا از عراق، پيگيري پرونده شهيد سليماني و تقويت روابط دو جانبه بود اما او نه تنها به تعهداتش در اين رابطه عمل نكرد بلكه در سفر خود به امريكا زير قولش زد و از وعدههايش عقبنشيني كرد. حالا آقاي فواد حسين آمده علاوه بر اينكه نميتواند تضميني در رابطه با اجراي وعدههاي قبلي ارايه دهد از ايران خواستههايي نامعقول ميكند و براي مثال ميگويد، ايران گروههاي مقاومت را كنترل كند.
ايران هم پاسخ داده كه اين مسائل داخلي عراق است و دخالتي در اين زمينه نميكند. خواستههاي گروههاي مقاومت هم مشروع است، چراكه بر مبناي مصوبه مجلس عراق است. اساسا اين موضوع ربطي به ايران ندارد و خود عراقيها بايد اين مساله را حل كنند. عراق بايد گامهايي براي اصلاح روابط با ايران بردارد. اگر آنها نميتوانند پرداخت داشته باشند دستكم ميتوانند در باقي حوزهها به تعهدات خود عمل كنند. عراق حدود 8 ميليارد دلار بدهكار است اما آنها هم ميخواهند امكانات ايران را بگيرند و هم سياستهاي امريكا را اجرا كنند. حالا جمهوري اسلامي به دليل شرايط ملت عراق كمكهايي كرده اما اگر قرار باشد دولت عراق مجري سياستهاي امريكا باشد شرايط تغيير ميكند.
عراق تاكنون پرداخت جدي به ايران نداشته و صادرات برق و برخي ديگر از موارد از ايران به عراق شبيه كمك يكجانبه شده است. بر اساس آمارهاي موجود در حال حاضر جمهوري اسلامي ايران روزانه 8 ساعت برق عراق را تامين ميكند. تصور كنيد اين برق قطع شود آن زمان مردم عراق تحت چه شرايطي خواهند زيست؟
بايد توجه داشت كه وزارت خزانهداري امريكا نظارتي جدي بر مبادلات مالي دولت عراق دارد. سهم زيادي از منابع دولت عراق نيز در امريكا نگهداري ميشود و عملا ميتوان گفت عراق از خود پولي براي پرداخت به ايران ندارد.
بالاخره مصطفي الكاظمي وقتي به تهران آمد در ديدار با آقاي رييسجمهور همچنين در ديدار با مقام معظم رهبري وعدههايي داد. اين وعدهها در ارتباط با پيگيري خروج امريكا از عراق، پيگيري پرونده شهيد سليماني و تقويت روابط دو جانبه بود اما او نه تنها به تعهداتش در اين رابطه عمل نكرد بلكه در سفر خود به امريكا زير قولش زد.