BY ANIK JOSHI|تنش مرزی هند و چین در اطراف دریاچه پانگونگ در امتداد مرز مورد مناقشه با هند به خونینترین درگیری میان دو کشور پس از جنگ مرزی 1962 انجامید و حداقل 20 سرباز هندی کشته شدند. هند و چین پیش از این هم در این منطقه دچار تنش شدهاند اما این بار مشخص نیست این تنش خونین در منطقه همجوار هیمالیا تا کجا پیش خواهد رفت. هند با چین دهههاست که رابطهای سرد دارند. رابطه پکن و دهلی زمانی که هند اصول سوسیالیستی را قانون اساسی خود میدانست و به بیطرفی خود در دوران جنگ سرد میبالید، طبیعی بود.
عجیب نبود که هند در زمان نخستوزیری «جواهر لعل نهرو» علاقهمند به گسترش روابط با دیگر ملتهای سوسیالیستی تازه ایجادشده از جمله چین بود؛ اما عواملی قدرتمندتر از وابستگی ایدئولوژیک، این رابطه را از بین بردند و اکنون این مناسبات به اندازهای پرتنش شده که فاصله چندانی با جنگ ندارد. روابط هند و چین در بهترین روزهای خود بر پنج اصل استوار بود: احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت، عدم تعرض متقابل، عدم مداخله متقابل در امور داخلی، تساوی و منافع متقابل و همزیستی مسالمتآمیز. این اصول، در کنار عقیده مشترک در اقتصاد سوسیالیستی، منجر به رابطه قوی شد و حاصل آن شعار «هند و چین برادر هستند» بود.
در سال 1954، نهرو با «مائو زدونگ» در پکن ملاقات و در این دیدار دو رهبر در مورد بسیاری از مسائل توافق کردند که مهمترین آنها لزوم ایستادگی در برابر امپریالیسم غرب بود. نهرو با وجود اینکه در دوره حضورش در قدرت میزبان هری ترومن، دوایت آیزنهاور و جان اف کندی سه رئیسجمهور آمریکا بود اما تمایل چندانی به ایالات متحده آمریکا نداشت. او در روزهای آغازین جنگ سرد، تأکید میکرد که «به طور کلی در این تقابل دلایل بیشتری برای حضور در جبهه روسیه دارم». مائو هم نهرو را ادامهدهنده سنت ضد امپریالیستی انقلابیون چینی میدانست.
اما هند و چین آن زمان هم به لطف بخشی از میراث مرزهای نامشخص استعماری، اختلافهای مرزی داشتند. خط مرزی آرداگ-جانسن از سوی بریتانیا کشیده شد و منطقه «آکسای چین» هم در داخل جامو و کشمیر در خاک هند قرار گرفت. چین اما ادعا میکند که هرگز این خط مرزی را به رسمیت نشناخته است و به جای آن خط مرزی مک کارتنی-مک دونالد که بعدا کشیده شد و قلمروی بیشتری در اختیار چین قرار میدهد را به رسمیت میشناسد. خط مرزی «مک ماهون» هم به نام «هنری مک ماهون» وزیر خارجه امپراتوری بریتانیا در هند نامگذاری شده است؛ فردی که در سال 1914 توافقنامهای با تبت مستقل آن زمان امضا کرد و چین این توافقنامه را هم رد کرده است.
در آوریل 1960 مذاکراتی در هند بین نهرو و «چو انلای» نخستوزیر چین در خصوص مسائل مرزی برگزار شد اما بینتیجه ماند. در این میان، هند برای حفظ مانع استراتژیک بین دو کشور، بودجه جنبشهای مقاومت در تبت را تأمین میکرد و پس از فرار دالایی لاما از تبت هم میزبان او شد. تنشها کمکم میان دو کشور بالا گرفت و چین و هند نیروهای خود را به مناطق مرزی مورد مناقشه گسیل کردند. در سال 1962 ایده برادری هند و چین در ارتفاع 14 هزار پایی از سطح دریا، جایی که دو کشور وارد جنگ شدند، از بین رفت. هند گیج شده بود و چین از فرصت استفاده کرد و توانست وارد قلمروی چین شود و بعدها طبق شرایطی که خود تعیین کرد از منطقه عقبنشینی کرد. با این وجود چین هنوز هم معتقد بود که هند را نباید «دشمن همیشگی» دانست و مائو هم زمانی گفته بود که «اعمال فشار میتواند نهرو را پای میز مذاکره بیاورد». اما جنگ سال 1962 اثراتی دومینووار در داخل هند داشت. «آتال بیهاری واجپایی» نخستوزیر آینده هند که آن زمان عضو جوان پارلمان بود، دولت نهرو را به دلیل شکست در جنگ به باد انتقادات شدید گرفت و حتی امروز هم در تحولات داخلی هند، از وقایع سال 1962 به عنوان وقایعی تحقیرآمیز یاد میشود. اما امروز نقش اتحاد چین و پاکستان بسیار مهمتر از درک روابط هند و چین به شمار میآید. از آنجا که هم چین و هم پاکستان اختلافهای مرزی با هند داشتند دلیل اتحاد این دو کشور خیلی زود نمایان شد. در این میان یکی از مهمترین وقایع جنگ استقلال بنگلادش در سال 1971 بود.چین در این جنگ هم به پاکستان کمک نظامی کرد و میلیونها دلار به این کشور وام داد. اگر چه پاکستان در این جنگ علیه هند شکست خورد اما کمکهای نظامی و مالی چین به پاکستان همچنان ادامه یافت. چین تا سال 1974 تلاش بنگلادش برای ورود به سازمان ملل را وتو کرد. پاکستان هم در روزهای پس از کشتار میدان «تیان آنمن»، از چین حمایت کرد و در تعدادی از مسائل کلیدی از جمله تایوان و تبت به سود چین موضع گرفت.
در سالهای اخیر، عمران خان نخستوزیر پاکستان و پیشینیان او به دنبال تقویت روابط با چین از طریق ابتکاراتی مانند کریدور اقتصادی چین و پاکستان، جلب سرمایه چین برای بندر گوادر و سایر ابتکارات اقتصادی بودند. با بهبود روابط چین و پاکستان، اسلامآباد هم چشم خود را به روی سرکوب میلیونها مسلمان اویغور و سایر اقلیتها و اعزام آنها به اردوگاههای سینکیانگ بسته است.
تقریبا همزمان با این تحولات، همکاری پاکستان با ایالات متحده هم تحت فشارها فروپاشید. به این ترتیب در صورت بروز جنگ سرد جدید، پاکستان جبهه خود را از هماکنون انتخاب کرده است. این تحولات به نوبه خود به تقویت روابط ایالاتمتحده و هند کمک کرده است، اگرچه عوامل دیگری نیز در این میان وجود دارد و آن هم اینکه هند از آخرین دهه قرن بیستم به آرامی خود را به غرب نزدیکتر کرده است. از همان زمان، هند بلندپروازانهترین برنامههای اصلاحات اقتصادی را به اجرا گذاشت، حتی بیش از آنچه برای دریافت وام از صندوق بینالمللی پول مورد نیاز بود. دو برنامه اصلاحی مهم اقتصادی در زمینه تجارت در هند و تجارت بینالملل از جمله این اصلاحات بود. تجارت در هند بین سالهای 1947 و اوایل دهه 1990 تحت مجوز «راج» (مقرراتی دستوپاگیر حتی برای راهاندازی کسبوکارهای کوچک) بود و میخواست اقتصاد خود را آزادتر کند. در آن سو چین هم که اقتصاد خود را تا حدی در دهه 1980 آزاد کرده بود، به سرعت پیش میرفت.
هند در حال انتخاب بازار آزاد هم یک تغییر گسترده رقم میزد که نشان میداد این کشور آماده حرکت از سیاستهای اقتصادی شکستخورده به سمت سیاستهای اقتصادی غرب حرکت میکند. در حالی که هند نرخ بالایی از رشد اقتصادی را شاهد بود، کمکم به رقیبی برای چین تبدیل شد. در کنار آن هم دهلی روابط خود با دشمنان چین و متحدان آمریکا از جمله ویتنام و ژاپن را گستردهتر کرد.
امروز هم ایالات متحده نقش مهمی در روابط هند و چین ایفا میکند. در دوران اخیر، هند به دنبال تقویت روابط با واشنگتن بوده و بخشی از تمایل دهلی به نزدیکشدن به واشنگتن ناشی از نگرانی از نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در منطقه بهویژه در بنادر و در اقیانوسهای اطراف خود است.
مان موهان سینگ، نخستوزیر وقت هند در اوایل قرن بیست و یکم، توافق هستهای غیرنظامی را با رئیسجمهوری آمریکا، جورج بوش امضا کرد و پس از بوش هم باراک اوباما روابط نزدیکی با دهلی داشت. سرانجام امروز روابط بین شی جینپینگ، رئیسجمهور چین و نارندرا مودی، نخستوزیر کنونی هند از یک سو و رابطه میان مودی و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تضاد جالبی را رقم زده است. هنگامی که شی در سال 2014 به هند سفر کرد، مودی به تبعیدیان تبتی اجازه اعتراض داد؛ اقدامی که دولتهای قبلی هند اجازه آن را نمیدادند. چند ماه قبل هم که مودی در ایالت خود از ترامپ میزبانی کرد بیش از 100 هزار نفر به استقبال رئیسجمهور آمریکا رفتند و پخش تلویزیونی این برنامهها هم تقریبا 50 میلیون نفر بیننده داشت.
در همین حال روابط دفاعی ایالات متحده و هند هم رشد کرده است. سال 2019 نخستین مانور زمینی، دریایی و هوایی در تاریخ روابط هند و آمریکا اجرا شد. این مانور از بسیاری جهات ادامه سیاستی بود که از سوی دولتهای بوش و اوباما دنبال میشد که هر دو هندوستان را به عنوان شریک محوری واشنگتن در آسیا میدیدند و سعی میکردند از روشهای مختلف از جمله فروش تجهیزات نظامی به دهلی نزدیکتر شوند. تنشهای مرزی امروز ممکن است کانون مناقشه چین و هند باشد، از درگیری در منطقه دوکلام در سال 2017 گرفته تا بنبستی که امروز بین دو کشور ایجاد شده است. اما تنشها و جبههبندیهای ژئوپلیتیک بسیار گستردهتر و هشداردهندهتر از این مناقشه مرزی هستند. توسعه روابط هند با غرب، نشاندهنده انتخاب واضح این کشور در درگیریهای احتمالی جهانی است و راه درازی تا برادری دوباره هند و چین در پیش داریم.
-----
لینك اصلی مطلب در وبسایت فارن پالسی:
https://foreignpolicy.com/2020/06/09/china-india-border-united-states-pakistan/