هنوز دو ماه از شورش و طغیان میلیونی در آمریكا و اروپا به بهانه قتل جورج فلوید نگذشته بود كه انفجار مهیب روز سه شنبه گذشته در بیروت بار دیگر نفس را در سینه میلیونها انسان در جهان حبس كرد. موج عظیم انسان دوستی و همدردی با قربانیان این فاجعه همراه با خشم و نفرت از مسببین و بانیان آن، یكبار دیگر همسرنوشتی مردم جهان علیه نظم كاپیتالیستی موجود را بنمایش گذاشته است. تاكنون صدها نفر كشته شدهاند و بیش از پنج هزار نفر زخمیاند. فرماندار بیروت اعلام كرده كه تبعات این فاجعه، به سیصدهزار نفر بیخانمان ختم شده است. هنوز علت این انفجار بطور رسمی مشخص نشده است. مقامات رسمی علت احتمالی را مقادیر ۲۷۵۰ تن نیترات آمونیوم ذخیره شده در انبارهای نزدیك بندر میدانند.
این حجم از مواد منفجره از سال ۲۰۱۴ چیزی كه روزنامه گاردین همان زمان نوشته بود كه در حكم یك بمب شناور روی آبها است. حسن دیاب نخست وزیر لبنان اقرار كرده است كه در مدت این شش سال هیچگونه اقدام پیشگیرانهای از این محموله، جهت امنیت شهروندان صورت نگرفته است! میگویند كه قدرت این انفجار در حد یك پنجم قدرت بمب اتمی است كه روی سر هیروشیما ریخته شد. چندشآور است در حالیكه مردم جهان آغوش خود را برای بازماندگان قربانیان گشوده اند و اعلام همبستگی میكنند اما پهلوان پنبههای راست افراطی از ترامپ تا نتانیاهو و جنس بنجل ایرانی آن از قماش فرشگرد از این تراژدی بعنوان «والنتاین» یاد میكنند؛ درست همانگونه كه با قتل فلوید برخورد كردند!
این جنایت قابل پیشگیری بود همانگونه كه آتشسوزی ساختمان گرنفل در لندن قابل پیشگیری بود. این انفجار میتوانست هرگز به وقوع نپیوندد همانگونه كه اتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسكو در تهران، اوكلاهاما در آمریكا، داكار در بنگلادش، نشت نفت در خلیج مكزیك و ... میتوانست رخ ندهد.
این جنایت میتوانست لگام زده شود همانگونه كه پاندمی ویروس كرونا از یك دهه پیش قابل ردیابی و پیشگیری بود. آنچه در جهان ما افسار گسیخته است، نظام سرمایه داری و قانون سود است. دولتها و حكامی كه مسببین اصلی ناامن كردن جهان ما هستند و در پیشگاه سود سرمایه از بخون كشیدن جامعه آباٸی ندارند. انفجار بیروت در كنار پاندمی كرونا و قتل فلوید، همزمان بیگانگی سرمایه داری و دول آن، از الگوهای سفید حاكمیت بشكل دمكراسی پارلمانی در غرب تا اشكال سیاه قومی - مذهبی آن در خاورمیانه را با هر نوع تمدن، هر نوع انسان دوستی، هر نوع حرمت و کرامت انسانی، به نمایش گذاشت. اکنون جهانیان دوباره شاهدند که دولتهای بورژوایی به جای تخصیص هزینه برای امنیت، رفاه و خوشبختی بشر در قرن ۲۱، میلیاردها دلار از داراییهای عمومی را صرف زرادخانههای تسلیحاتی خود میکنند؛ امروز همه میدانند که رقابت قدرتهای بورژوایی، چه جهنمی را به زندگی مردم جهان تحمیل کرده است. همه میدانند که سرمایهداری چه ظرفیتی برای نابودی کره زمین در اختیار دارد. هر اندازه این نظام ثروتمندتر میشود به همان میزان طبقهکارگر و اکثریت جامعه، از امنیت و نعمات مادی محروم تر میشوند.
با انفجار در بیروت، بار دیگر چهره ضد انسانی نظام قومی - مذهبی حاكم بر لبنان، بیرحمی و شقاوت آن، ریاکاری و دروغگویی و لگام گسیختگی حاکمین و بیارزشی جان و سلامت اکثریت مردم نزد آنها عیانتر شد. مردم لبنان حق داشتند كه از اكتبر پارسال در ابعاد تودهای برای تغییر شرایط زندگی خود و خلاصی از دست حاكمیت قومی - مذهبی موجود، جرقه یك خیزش اجتماعی را بزنند. حق داشتند كه علیه تبعیض قومی و مذهبی، علیه فساد و نفاق نهادینه در قانون بشورند. حق داشتند چهره خاورمیانه را تغییر دهند و پیشقراول سرنگونی دولتهای سرهمبندیشده در منطقه باشند. این مردم قبل از شیوع پاندمی كرونا حكم به رفتن نظام طایفهای و فدرالی، دادهاند؛ حكم به رفتن نظام معروف به «نظم نوین جهانی» و قیام علیه مدل حکومتی قومی - مذهبی در خاورمیانه دادهاند. انقلاب علیه سیاستی كه مردم خاورمیانه و طبقه كارگر را در باتلاق ناامنی، تروریسم اسلامی و نفرت قومی - مذهبی فرو برده است؛ در دنیای پسا كرونا و در لبنانی كه هم اكنون آكنده از خشم و طغیان علیه بورژوازی خودی است انفجار بیروت مترادف با قتل جورج فلوید در آمریكا است؛ دیر یا زود به رود مذاب طغیانهای اجتماعی وصل خواهد شد. امروز مبارزه مردم لبنان بلاواسطه به جنبش ضد كاپیتالیستی و عدالتخواهانه بین المللی متصل است؛ به مبارزه طبقه كارگر و محرومانی گره خورده است كه ناقوس تعرض به ساحت نظام سرمایهداری را از آمریكا و اروپا تا خاورمیانه بصدا درآوردهاند. هم اكنون بیش از هر زمان دیگر تغییر رادیكال در جوامع بشری ممكن و شدنی است؛ افق ساختن یک جهان سوسیالیستی بر پایه حقوق جهانشمول و تخطیناپذیر انسان، افق یك خاورمیانه پیشرو، آزاد و برابر با تضمین یک امنیت پایدار گشوده شده است. فواد عبداللهی