خالد حاج محمدی
اعتراض کارگران آذر آب از طرف حاکمیت با یورش وحشیانه جواب گرفت. اینبار تهدید و ارعاب و خط و نشان کشیدن برای کارگران و فرستادن واعظین و سرانجام جلو انداختن شوراهای اسلامی برای فریب و نیرنگ هم کار ساز نبود. سرانجام دولت "اعتدال" همانند همه پیشکسوتان خود گارد ضد شورش را به میدان فرستاد تا صدای کارگران آذر آب را خفه کند. روز ٢٨ مهر ماه کارگران آذر آب در سیزدهمین روز اعتصاب خود در کارخانه مورد حمله قرار گرفتند و علاوه بر ضرب و شتم ٢١ نفر از آنان بازداشت و فردای همان روز دو نفر دیگر نیز دستگیر میشوند.
اما این توحش و بربریت سرمایه داران و گماشته هایشان در حکومت نتوانست اراده کارگران را در هم شکنند و تنها رسوایی بیشتر را نصیب حکومت کرد. طبق اخبار منتشره از کارگران هفت تپه، دیروز هفت نفر از بازداشتی های آذر آب آزاد شدند و بقیه تا ارسال خبر در زندانند.
اگر اعتراضات کارگری در گذشته و در تناسب قوای بشدت نابرابر سرکوب میشد، جدال امروز کارگران آذر آب در میان هم طبقه ای های خود نه تنها بازتاب که بعلاوه حمایتهایی را جلب کرده است. آذر آبی ها در این جدال تنها نیستند. حمایت بی دریغ این مدت کارگران هفت تپه از آنها، حمایت کارگران هپکو از آنها و همبستگی صمیمانه کارگران آذر آب با کارگران هپکو، حمایت مردم آزادیخواه اراک از اعتراضات آنها، قدرت و توان سرکوب حاکمیت را کاهش داده است. تجربه هفت تپه و فولاد، اهواز و شوش دوباره تکرار شد!
آنچه در این مدت از اعتصابات هفت تپه و فولاد تا هپکو و آذر آب در جریان بود، صحنه هایی شورانگیز از جدال همبسته و متحد کارگران این مراکز در دفاع از ابتدایی ترین حقوق خود، در دفاع از زندگی و حرمت و کرامت انسانی خود در مقابل سرمایه داران و دولتشان بود. در مقابل کارگران حاکمین تا دندان مسلح با همه جناح و دسته بندی های خود با همه ارگانهای فریب و سرکوب از دولت و مجلس و قوه قضائیه تا نیروهای مسلح و جاسوسان و خبرچینان، از وزارت اطلاعات تا شوراهای اسلامی کار، جیره خواران خانه کارگر و... قرار داشتند. اما همین نبردی نابرابر میان طبقه حاکم با چند مرکز کارگری، با بخشی از لشکر میلیونی طبقه کارگر ایران، حاکمان را در ترس و هراس از آینده خود فرو برده است. امروز دیگر کارگر هیچ مرکزی احساس تنهایی نمیکند، هیچ اعتراض و اعتصاب کارگری تنها نمی ماند، هیچ فعال کارگری و حامی طبقه کارگر در زندان و زیر فشار شکنجه گران و بازجویان مزدور حاکمیت، احساس تنهایی نمیکند. جامعه کارگری ایران تکانی خورده است، پا پیش گذاشته است و صحنه هایی درخشان از قدرت متحد خود را به نمایش گذاشته است.
صدای کارگر عدالتخواه و ضد استثمار و بردگی همه دیوارهای استبداد و سانسور و ترس را به زیر کشیده است. اعتراضات این دوره کارگران در این مراکز، شعارها و مطالبات آنها، پاسخهای کوتاه مدت و دراز مدت آنها به بی حقوقی و استثمار و استبداد، در جامعه ایران توجه جلب کرده است و اقشار زحمتکش در همه جا به این قدرت، به قدرت کارگر متحد و آگاه چشم دوخته است. امروز طبقه کارگر ایران و بخش بزرگی از محرومین در این جامعه امیال و آرزوهای خود را از زبان کارگران این مراکز، از زبان سخنگویان و نمایندگان راستین آنها، از دل تصمیمات جمعی آنها مییابند.
امروز اعتراضات آذر آب و هفت تپه، هپکو، فولاد و... در مراکز تحصیلی، نسل جوان این طبقه را در دفاع از او متحد میکند. دانشگاه و نسل جوان تحصیلکرده طبقه کارگر و مردم محروم نیز زیر پرچم عدالتخواهی کارگری متحد میشود و در حمایت از طبقه کارگر پا پیش میگذارد. آخرین نمونه آن تحرکات اخیر در دانشگاه تهران در اعتراض به خصوصی سازی و در دفاع از طبقه کارگر بود.
طبقه کارگر در دل این جدال آموخت و آبدیده شده است. کارگران این مراکز بیشترین تجربه واقعی و عینی را در این جدال کسب کرده اند. آنها در دل جنگی واقعی و رودررو در مقابل بورژوازی ایران و دولتشان آبدیده شده اند، متحد شده اند، انواع ترفندها را خنثی کرده اند، زندان رفته اند، شکنجه و تهدید و پرونده سازی را تجربه کرده اند، به حقه بازی ارگانهای مختلف جواب داده اندٍ، عقب نشسته اند، باز جلو آمده اند، زمین خورده اند و پشت راست کرده و باز استوار ایستاده اند. آنها در این مسیر آبدیده شده اند، دشمنان رنگارنگ خود را در همه لباسها شناخته اند، خود آگاه شده اند و امروز به قدرت و توان خود ایمان آورده اند. بیخود نیست کارگران این مراکز هزار بار اعلام کرده اند که باید به توان خود و به قدرت متحد خود متکی باشند. اعلام کرده اند که هیچ بخشی از حاکمیت و هیچ مقام و مرجعی قابل اعتماد نیست و همگی حامی و خدمه سرمایه داران هستند، که آزادی زندانیان مان، آزادی همه کارگران و حامیان آنها، معلمان دربند و زنان و دانشجویان آزادیخواه، وطیفه ما و جنبش ماست، که آزادی دستگیر شدگان در جدال طبقه کارگر برای رفاه و بهبود زندگی و برای پاره کردن زنجیرهای استثمار و استبداد جایگاه ویژه ای دارد.
این دوره طبقه کارگر در دل این جدال آموخت که قوه قضائیه و دولت و مجلس با همه حواشی آنها، همگی ارکان حاکمیت اقلیتی سرمایه دارند و ضد کارگر. همگی دشمنان قسم خورده این طبقه اند. این یکی بزرگترین دستاورد طبقه ما در این دوره است.
پیشروی های بیشتر طبقه کارگر در گرو بزرگ شدن حلقه اتحاد کارگری از چند مرکز فوق به مراکز اصلی صنعتی ایران است. این مهمترین هراس حاکمیت است. تا کنون بخش کوچکی از نیروی طبقه ما به میدان آمده است. همین بخش کوچک هزار بار جمهوری اسلامی ایران را چلنج کرده است، ترسانده و هراسان کرده و اقتدار او را شکسته و این تنها گوشه کوچکی از قدرت طبقه ما است.
امروز مبارزات کارگران این مراکز و سرانجام آنها، کسب پیروزی های اولیه در این مبارزات، اهمیت بسزایی در کل توازن قوا و در موقعیت کل طبقه کارگر ایران و کل اقشار زحمتکش در مقابل بورژوازی ایران دارد. تمام تلاش حاکمیت، نقشه ریختن، شایعه پراکنی، نفاق افکنی و دروغ و حقه بازی، این همه کارگر پناهی ریاکارانه، این همه تبلیغات زهر آگین همراه با زندان و گرو گرفتن نان شب خانواده کارگری، لشکر کشی و اخراج و آدم ربایی، از روی بی دقتی و نا روشنی نیست. آنها بیش از هر کس به خطر عروج کارگر متحد و خودآگاه برای سرمایه داران آگاهند. بی خود نیست اسماعیل بخشی ها و سپیده ها و امیر حسین ها و... احکام سنگین میگیرند، اما از روسای خود آنها بعد از قتل همسر ، همه دزدان و.... نه تنها آزادند که ارج و قربشان از طرف دولت و بالاترین مقامات جمهوری اسلامی و بیت رهبری جای خود باقی است. این بیان خود آگاهی آنها است.
روزی که اعتماد به خود در میان کارگران بالا برود، روزی که آرزو و امیال عدالتخواهانه و سوسیالیستی ما در میان این طبقه در شکل اتحاد و همبستگی طبقاتی و اعتقاد به منافع مشترک کارگری، در شکل جمع شدن ما زیر پرچم عدالتخواهی سوسیالیستی در ابعاد وسیع مادیت پیدا کند، آنزمان بورژوازی ایران و جمهوری اسلامیش یک روز هم دوام نمی آورد.
این دوره دوره ای جدید است. دوره ای که کوچکترین پیروزی در هر بخشی از جنبش ما، کل طبقه کارگر را یک قدم در جدال با دشمنان پیش میبرد. به همین دلیل پیروزی اعتراضات این دوره کارگران هفت تپه و فولاد، هپکو و آذر آب و ... نقطه تعیین کننده ای در آینده جنبش ضد سرمایه داری کل طبقه ما است. بی شک هر اعتراض و اعتصاب کارگری در توازن قوای کنونی شروع و خاتمه ای دارد. اما مهم این است که اعتراضات کارگران پیروزی هایی کسب کند که اعتماد و همدلی و اتحاد صفوف این طبقه و شرایط زیست آنرا بهبود یابد و سنگری جدی تصرف کند. در این راستا نه تنها رهبران این اعتراضات مسئولیت بسیار بزرگی در مقابل کل طبقه کارگر ایران دارند، بعلاوه کل طبقه کارگر و همه رهبران و فعالین کارگری، همه سوسیالیستهای و کمونیستهای جامعه ایران، در قبال تحرکات کارگری در این مراکز وظایف بسیار بالایی دارند. پیروزی هفت تپه ای ها، آزادی بخشی ها، آزادی آذر آبی ها، منع تعقیب کارگران و فعالین کارگری در این مراکز، باطل شدن پرونده سازی ها، پرداخت حقوق های معوقه و...، تحمیل مجامع عمومی کارگری، سندیکاها و هر تشکلی که کارگران دارند، منحل کردن دوفاکتو و عملی شوراهای اسلامی و... دستاوردهای بسیار بزرگی در این دوره اند. تحمیل هر بخش از مطالبات در این توازن قوا، نیروی طبقه ما را متحد تر، خوشبین تر و امیدوارتر میکند.
باید تصویر بزرگتری را در مقابل خود بگذاریم. هفت تپه، فولاد، هپکو و آذر آب، گل سر سبد جنبش کارگری ایران و جنبش کل محرومان جامعه ایران بودند. امروز نزد هر انسان شرافتمندی کارگر هفت تپه و نفس اینکه هفت تپه ای باشی، فولاد اهواز، کارگر هپکو و آذر آب باشید، مایه افتخار است. این تصویر بیان سمپاتی عظیم در جامعه ایران به عدالتخواهی کارگری است. رهبران هوشیار و دلسوز کارگران این مراکز از منظر کل طبقه کارگر ایران و اکثریت بزرگی از مردم آزادیخواه و شرافتمند جامعه ٨٠ میلیونی نه تنها با چشم احترام عمیق نگاه خواهند شد که به عنوان رهبران صالح سیاسی آن جامعه نگاه میشوند. این موقعیت در تاریخ چند دهه گذشته اولین بار است که اتفاق می افتد. این افتخار بزرگی است که کارگران این مراکز در جنگی همه جانبه برای رفاه، آزادی و برابری، برای امنیت و آسایش برای زندگی ای در شان انسان کسب کرده اند.
این موقعیت شعف انگیز است. این موقعیت سکوی پرش بزرگی برای قدمهای بعدی، به میدان آوردن نیروی بیشتر، تسری اتحاد و همبستگی کارگر به مراکز و بخشهای دیگر، به محلات و شهرهای مختلف است. بی شک کارگران هوشیار این مراکز، کسانی که با جدیت، با تلاش و فداکاری، با احساس مسئولیت بالا، کارگران این مراکز را از همه تندپیچهای یک مبارزه افتخار آمیز عبور دادند، خود تجربه کسب کردند و آبدیده شدند و در دل این جدال همدیگر را حمایت کردند و به عنوان تنی واحد همه مرزهای مابین را کنار گذاشتند و اتحادی بزرگ را فراهم کرند، بخوبی این موقعیت ویژه و مهم آگاهند.