تروریست خواندن سپاه پاسدارن جمهوری اسلامی توسط هییت حاکمه آمریکا و در راس ان ترامپ٬ نه ربطی به تروریست بودن سپاه دارد و نه حقوق بشر مردم در ایران و نه آنطور که قند در دل کلوپ “ایرانی تبارهای آمریکا” آب شده است برای به قدرت رساندن آنها براه افتاده است. این پروژه٬ کیس ایران٬ بعنوان یکی از گره گاههای بحرانی حل و فصل رقابت ها و تخاصمات در صف ارتجاع جهانی به رهبری آمریکا٬ هر روز جامعه ایران را از هر دو طرف٬ از طرف دولت آمریکا و جمهوری اسلامی٬ با مخاطرات جدی روبرو میکند. هییت حاکمه آمریکا برنامه رژیم چینج در ایران ندارد! با این وجود شکاف امروز هییت حاکمه آمریکا با ایران٬ علاوه بر تاثیرات تحریم ها که بیش از همه گریبان مردم در ایران را میگیرد٬ میتواند در عرصه سیاسی و نظامی مخاطرات جدی در سیر فروپاشی جمهوری اسلامی ایران ببار آورد.
این پروژه نه برای امن کردن خاورمیانه٬ آنهم توسط یکی از اصلی ترین عوامل تخریب و ناامنی در خاورمیانه است و نه برای رام کردن “اسب سرکش” جمهوری اسلامی ایران برای سوار کردن رسته “ایرانی تبارهای آمریکا” بر زین آن است!
تصور اینکه٬ همه این تحرکات برای به قدرت رساندن این موجودات در لابراتوار مهندسی شده دست راستی صورت میگیرد٬ تا با “نجات میهن آریایی “ از دست “مشتی آخوند” و نشاندن آنها بر کرسی قدرت برای مدیریت به سیاق محمد رضا شاه٬ به عالم سیاست در ایران قدم رنجه کنند٬ بیش از آن کودکانه است که کسی جز خود آنها٬ آن را جدی بگیرد.
استفاده ابزاری از کیس ایران برای هییت حاکمه آمریکا٬ تاکتیک روز است! تروریست اعلام کردن سپاه٬ و همه عواقب جانبی و حاشیه ای آن٬ که منجر به ایجاد امید در دل اپوزیسیون راست پروغرب به رهبری آقای پهلوی شده است٬ نه برای رژیم چینج که برای تغییر توازن قوا در خاورمیانه به نفع آمریکا است!
امید راست پروغرب به رهبری آقای پهلوی٬ برای ایجا شکاف بین سپاه و ارتش و حساب باز کردن بروی ارتش٬ بعنوان بازوی نظامی خود برای جبران بی بضاعتی ریشه ای در جامعه٬ توهم محض است. این توهم هرچند میتواند مدت کوتاهی جنبش راست پروغرب را سرپا نگاه دارد٬ اما سرمایه ای برای آنها ایجاد نخواهد کرد. ارتش جمهوری اسلامی٬ بازوی نظامی و ارتش جمهوری اسلامی است! از آن آبی برای راست پروغرب گرم نمی شود.
اگر جدال هییت حاکمه آمریکا با ایران٬ با همه عواقب و جوانب و حاشیه های آن٬ برای آمریکا یک “ محور شر تراشی” روز و مقطعی است٬ تا هییت حاکمه آمریکا به بهانه آن٬ تلاش کند که جدال با قدرت ها و رقبای اصلی دیگر٬ روسیه٬ چین و اروپا را قدمی به نفع خود به جلو براند٬ برای هییت حاکمه ایران٬ موضوع تماما متفاوت است.
جمهوری اسلامی ایران که حدود دو سال است زیر فشار اعتصابات و اعتراضات و رویارویی مستقیم مردم در سراسر ایران به بن بست و “آخر خط” رسیده بود٬ در دل این شکاف٬ بازهم “برکت” ی آسمانی برای آتش افروزی در جنگ داخلی اش با اکثریت محروم مردم در ایران و در راس آنها طبقه کارگر٬ محرومین شهری و روستایی و بیکاران و حقوق بگیران٬ در دامان اش گذاشته شده است.
تغییر زبان خامنه ای از زبان دیپلماسی “مودبانه” به “ زبان رایج و سنتی جمهوری اسلامی٬ “آمریکا احمق” است! کمپین “عزیزکردن” سپاه پاسداران در مجلس و دولت و حلقه زدن همه جناحها و دسته ها و باندهای قدرت در ایران حول آن! بستن “عقد مجدد ارتش و سپاه” و خفه کردن مخالفین داخل حکومتی سپاه پاسدارن! کنار زدن تعارفات مدروز “پسابرجام” ی در مراوده با جهان غرب٬ و بار دیگر رسما و علنا خط و نشان کشیدن های ایران در مورد گسترش تحرکات نظامی در خاورمیانه! نمایش عضله های نظامی - میلیتاریستی جمهوری اسلامی در عراق و سراسر خاورمیانه٬ تهدید ناامن کردن آب های خلیج فارس و … ! که این روز ها بطور دایم توسط بیانات این و آن فرمانده سپاه و وزیرخارجه و ریس جمهور ٬ به بازار بحرانی ایران فرستاده میشود! همه و همه گواه تلاش جمهوری اسلامی ایران برای بازی با کارت میلیتاریسم در منطقه و امید به بازسازی ماشین سرکوب در داخل است .
تا آنطور که خامنه ای استراتژی سال نو را بکار گیری هرچه بیشتر قدرت نظامی و میلیتاریستی اعلام کرد٬ نیروی نظامی را در منطقه و در داخل کشور٬ هرچه فعال تر بکار اندازند! تا بلکه به امید برکاتی چون “برکات جنگ ایران و عراق” ٬ بتوانند “دوباره نظام شان را از نو بسازند”!
به بهانه شکاف با آمریکا٬ بهانه و راهی برای “بازسازی نظام” یافته اند! تا حتی اگر به قیمت پاشاندن شیرازه جامعه و براه انداختن جنگ های قومی و مذهبی در ایران و چندین و چند کشور دیگر در منطقه هم شده است٬ جمهوری اسلامی را از بحران فروپاشی نجات دهند!
ورود نیروهای شبه نظامی مسلح شیعه وابسته به جمهوری اسلامی از لبنان و عراق و سوریه٬ چون حزب الله٬ حشداشعبی* و فاطمیون* و زینبیون* و “مدافعان حرم”* به بهانه کمک رسانی به سیل زدگان٬ که بیش از آنکه کمک رسانی انسانی باشد یک کمپین حکومتی٬ سیاسی و نظامی است٬ حلقه ای از تلاش برای “بازسازی نظام” است. تا در مقابل بحران عمیق و همه جانبه٬ سیاسی٬ اقتصادی و اجتماعی که در ایران در جریان است٬ بتوانند خود را حفظ کنند. به امید بازسازی روزهایی که٬ حزب الله در لبنان دست بالا داشت و “حرف آخر را میزد” و لشکر کشی گله پاسدار و حزب الله به کردستان و حکم جهاد و هراس از ماشین سرکوب در داخل٬ قدرت داشت!
بازسازی نظام٬ ممکن نیست. مهمترین عامل غیرممکن بودن آن٬ علاوه بر بن بست کامل اقتصادی جمعیت هشتاد میلیونی است که دیگر جمهوری اسلامی ایران را نمی خواهند! کارد به استخوان شان رسیده است! برایشان مقابله با دشمن خارجی٬ حربه برایی نیست! بیمی ندارند که “مملکت” را دو دستی تقدیم هر دشمن خارجی که از راه برسد بدهند و از شر نکبت جمهوری اسلامی ایران خلاص شوند! برایشان فرقی نمی کند که بر فراز سر “وطن” ای که برایشان جز زندان مخوفی مملو از فقر و نکبت و تباهی نیست٬ چه کسی نشسته باشد.
بازسازی نظام ممکن نیست. حفظ ان به قیمت فروپاشندن جامعه٬ و تبدیل ایران به باطلاق جنگ و جدال انواع دستجات قومی و مذهبی٬ شیعه و سنتی و بلوچ و کرد و ترک و عرب و … به همان شکلی که امروز در عراق هست٬ تنها و تنها نسخه نجات نظام است.
جمهوری اسلامی ایران تنها و تنها در دل یک سناریو سیاه دیگری چون عراق و لیبی و سوریه٬ میتواند در دل این بحران عمیق اقتصادی٬ سیاسی٬ اجتماعی و ایدیولوژیکی٬ بماند! کمونیست ها همیشه میگفتند که یک رکن سناریو سیاه در سیر فروپاشی یا سرنگونی جمهوری اسلامی٬ خود جمهوری اسلامی ایران٬ بعنوان یک حکومت شیعه٬ مذهبی است.
بازی با نفوذ میلیتاریستی در منطقه٬ برای فرار از پاسخ گویی به فشار پایین٬ قمار خطرناک جمهوری اسلامی برای بقا است ٬ که این روز ها به بهانه سیل و با استفاده از شکاف با آمریکا٬ به آن دامن زده شده است. سرمایه جمهوری اسلامی ایران در این قمار٬ شیرازه جامعه٬ هستی و زندگی بیش از هشتاد میلیون شهروند بی گناهی است که سر جنگ ی با کسی و کشوری و مردمی٬ با هر زبان و مذهب و پیشنه ملی و قومی ندارند. مردمی که جز با حاکمیتی که نان و حیات شان را گرو بقا خود گرفته است٬ جدالی با کس دیگری ندارند.
اصلی ترین هدف کمپین ورود انواع نیروهای شیعه شبه نظامی از گوشه و کنار خاورمیانه٬ ایجاد ارعاب به هدف خاموش و ساکت کردن مردم در ایران است. هدفی که حتی اگر بتواند موقتا عقب نشینی به این یا آن جنبش اعتراضی تحمیل کند٬ به عکس خود تبدیل شده و در حال تبدیل شدن است.
این کمپین٬ که یک روی آن به نمایش قدرت نفوذ در منطقه است٬ اساسا علیه شهروندان در ایران است. از یک طرف به احساسات و نفرت ناسیونالیستی عرب ستیزی و خارجی ستیزی و عظمت طلبی ایرانی گری٬ و تفرقه و شکاف بین مردم بر اساس مذهب و پیشینه قومی و ملی دامن میزند٬ و از طرف دیگر به خاطر مسلح بودن این نیروها٬ خطر تحرکات نظامی زود رس علیه مردم در ایران را افزایش میدهد. مردم در ایران سر جنگ با هیچ کشور و مردمی٬ در همسایگی و در منطقه و در جهان ندارند.
مقابله فعال٬ متحد و سازمان یافته از پایین٬ در مقابل استفاده از ابزار نظامی و میلیتاریستی جمهوری اسلامی٬ به بهانه سیل٬ یک راه مهم جلوگیری از خطرات فروپاشی جمهوری اسلامی به قیمت فروپاشی جامعه است.
این مقابله در عین حال٬ شرایط سرنگونی جمهوری اسلامی ایران با قدرت متحد و متشکل مردمی را تسهیل میکند. مردمی که شکاف های قومی و ملی و مذهبی٬ را با اتحاد و همبستگی سراسری شان در نهادها و شوراهای مردمی و کمیته ها و ... با محوریت خواست های رفاهی و آزادیخواهانه خود٬ پر میکنند! و در مقابل تاثیرات مخرب٬ نظامی و تفرقه افکنانه ورود و حضور نیروهای شبه نظامی شیعه از کشورهای دیگر٬ سد می بندند.
شوراهای مردمی٬ کمیته های مردمی برای کمک به سیل زدگان و فشار به دولت برای تامین منابع و الویت به سیل زدگان و اعمال قدرت از طریق آنها٬ تنها راه مقابله با بازی خطرناکی است که جمهوری اسلامی٬ امروز به بهانه سیل٬ برای بقا خود٬ به آن دست میزند.
ثریا شهابی
۲۱ آوریل ۲۰۱۹
———————————
پاورقی:
*حشداشعبی٬ نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه متشکل از شیعیان عراق است
* لشکر فاطمیونیک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه قدس متشکل از شیعیان افغانستان است
* لشکر زینبیون یک گروه شبه نظامی طرفدار دولت در جنگ داخلی سوریه است. این گروه از شیعیان پاکستانی تشکیل شده است.
*«مدافع حرم»، نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه در سوریه.