یادداشت های روزانه غزه (۷) «بزرگ ترین شادی یک کودک این است که خانواده اش غذا برای خوردن داشته باشد»

منتخب سردبیر
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

رامی ابو جموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را ترک نماید و اکنون به طور مشترک با یک خانواده دیگر، در آپارتمان ۲ اتاق خوابه ای سکونت دارد. او رویداد های روزانه خود و غزه ای های رفح، که در این منطقه بینوا و پرجمعیت گیرافتاده اند را برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد:

نویسنده:RAMI ABOU JAMOUS 
ترجمه از فرانسه شهباز نخعی

یکشنبه ۱۷ مارس ۲۰۲۴
این بزرگ ترین شادی زندگی من است. ۲ روز پیش تلفنی از یکی از همسایگان خود در شهر غزه داشتم. خانواده شاهین. آنها در همان برج مسکونی که من ساکن بودم زندگی می کردند. آپارتمان آنها، در طبقه آخر، کاملا ویران شده بود. این خانواده ۴ فرزند، ۲ پسر و ۲ دختر دارد. آنها از جمله ۴۰۰ هزار تنی هستند که به سوی جنوب نگریخته و ترجیح داده اند در شهر غزه بمانند. شهری که وضعیت آن از اینجا هم بدتر است. کوچک ترین فرزند آنها که قدا نام دارد ۷ یا ۸ ساله است. من او را دودو می نامیدم و دردانه ام بود. او مرا نوازش می کرد و می بوسید. بسیار دوستش داشتم و همچنان دارم. پدرش تلفن را به او داد. من اشک در چشم داشتم. او گفت که دلش خیلی برای من تنگ شده و پرسید: «آیا تو می توانی در ماه رمضان بیایی، با هم افطار می کنیم». من از او پرسیدم آیا مثل گذشته شکلات دوست دارد، او پاسخ داد: «نه عمو، بیشتر دوست دارم برایمان سبزی و گوشت بیاوری چون ۵ ماه است که در غزه یافت نمی شود». دربرابر اصرار من گفت: «می دانی، ما در اینجا دچار قحطی هستیم و من نمی خواهم که پدرم به این میدان های مرگ [که ارتش اسرائیل بارها به سوی غیرنظامی هایی که منتظر رسیدن کامیون های مواد غذایی بوده اند تیراندازی کرده] برود. بیشتر دوست دارم پهلوی من بماند».

من تمام روز را به این گفتگو با دودو فکر کردم که در رویای سبزی و مرغ است، چیزهایی در زمان عادی معمولی بود ولی حالا ما در جنوب هم به آنها دسترسی نداشتیم. من در یک کیسه کوچک چند گوجه فرنگی، خیار و کمی پیاز و سیب زمینی، در مجموع شاید ۲ کیلو گذاشتم و از آنجا که در رفح هم مرغ وجود ندارد، مقداری گوشت چرخ کرده بسته بندی شده در قوطی که «بولوتیف» (۲) نامیده می شود هم به آنها افزودم. به پایانه رفح در مرز مصر، که کامیون های کمک های انسان دوستانه از آنجا حرکت می کنند رفتم. در آنجا پرسیدم آیا کسی هست که به شهر غزه برود و آیا راننده می تواند کیسه کوچک مرا نیز با خود ببرد. کسی که پهلویم ایستاده بود گفت که برادرش راننده است و همان روز به شهر غزه می رود. از این که محله قدیمی ما را می شناخت شگفت زده شدم. او نیز مرا به عنوان روزنامه نگاری که در فرانسه ارتباط هایی دارد می شناخت و در تلویزیون در حال شرح دادن این که چگونه از شهر غزه خارج شده بودم دیده بود و گفت: «از برادرم می خواهم که بسته شما را با خود ببرد اما هیچ قولی نمی دهم چون حمل چیزی جز محموله کامیون ممنوع است». من شماره تلفن دوستم را به او دادم.

برادر آن مرد به شهر غزه رفت و بسته را به شاهین داد. فردای آن روز پیامی از او دریافت کردم: «دودو غرق شادی شد و گفت:

“این بهترین هدیه زندگی من است، حالا می توانیم گوشت، سالاد و سبزی بخوریم و همه اینها را مدیون عمو رامی هستیم که مرا دوست دارد و این هدیه را برایم فرستاده است”».

من این پیام را در حالی که اشک به چشم داشته ام، ۳۶ بار خوانده ام. فکر کردم با چند گوجه فرنگی و یک قوطی کنسرو، به بالاترین حد شادی یک کودک رسیده ایم. او اسباب بازی و شکلات نمی خواست، می خواست که خانواده اش غذا داشته باشد. سعی کردم با شاهین و خانواده اش تماس بگیرم تا باز صدای دودو را بشنوم، اما تماس برقرار نمی شد. از این که توانسته بودم کاری انجام داده و دودوی کوچولو را شاد کنم خوشحال بودم. اما، در غزه چه تعداد دودو هست؟ چند کودک وجود دارد که رویایشان چند گوجه فرنگی است؟

در شمال نوار غزه ۴۰۰ هزار تن زندگی می کنند. ما یک جامعه جوان هستیم و یک سوم یا شاید نیمی از این جمعیت کودک هستند. من می دانم که این هدیه کوچک دردی از آنها درمان نمی کند، اما توانسته به آنها اندکی شادی بدهد. من نسبت به میلیون ها پولی که برای ایجاد «راهروی دریایی انسان دوستانه» خرج می شود احساس خشم می کنم. کاری که انجام آن، یا ارسال کمک به وسیله چتر نجات زمان زیادی می برد، درحالی که راه حلی خیلی ساده وجود دارد. این راه حل، وارد کردن فشار به اسرائیلی ها برای افزایش تعداد کامیون ها است. گفتن این که امنیت وجود ندارد یا حماس کمک ها را ضبط می کند، بهانه هایی بیش نیست. اگر هم درست باشد، همین امر می تواند درمورد کمک هایی که از دریا می رسد هم رخ دهد. محل تخلیه بار حمل شده توسط موسسه غیردولتی (ONG) اسپانیایی چیزی بیش از یک پایانه دیگر نیست (۳) و وقتی کمک ها تخلیه شود، با آنها به همان صورتی رفتار می شود که در پایانه های زمینی می شود. از این رو، این فقط یک بهانه است. به این ریاکاری «کمک انسان دوستانه» پایان دهید! اگر اسرائیلی ها نمی خواهند کاری انجام دهند، برای این است که هرگونه ارتباط با غزه قطع شود.

این رساندن کمک ها از راه دریا، نه ایده آمریکایی ها بلکه ایده اسرائیلی ها بوده که آن را به رئیس جمهوری ریاکار آمریکا القاء کرده اند. بایدن می خواهد مردم باور کنند که او ناجی نوار غزه است و دارد «به اسرائیلی ها فشار می آورد» اما این دروغ است. او تنها از دستورات اسرائیلی ها پیروی می کند. آنها درحال جدا کردن نوار غزه، نه تنها فلسطین، بلکه از بقیه فلسطینی ها و مقامات حکومت خودگردان فلسطین هستند. آنها می خواهند زیر فشار چکمه های نظامیان خود، دولتی دست نشانده مشابه دولت ویشی [در دوران اشغال فرانسه توسط آلمان نازی] تشکیل دهند.

آنها می خواهند این را القاء کنند که مسئله اشغالگری و تسخیر سرزمین نیست و مردمی که در آنجا زندگی می کنند فقط بومیان فقیری هستند که باید غذایشان را تأمین کرد. آنها موفق شده اند یک مسئله صرفا سیاسی را بدل به یک مسئله انسان دوستانه کنند.

موضوع اساسی این که حماس در ۷ اکتبر چه کرده یا تعدادی گروگان گرفته نیست، بلکه این واقعیت است که اسرائیل می خواهد از موقعیت استفاده نموده و کاری که در سال ۱۹۴۸ موفق به آن نشد را انجام دهد. این کار وادار کردن فلسطینی ها به فرار است. هر روز عده ای با پرداخت ارقام هنگفت به یک آژانس مسافرتی مصری از غزه می روند تا از ماشین مرگ، سلاخی و کشتاری که در هر روز و هر ساعت در همه نوار غزه جریان دارد بگریزند.

اسرائیلی ها همیشه اهدافی هم تاکتیکی و هم راهبردی دارند. من معتقدم که راهروی دریایی هم یک وسیله برای رسیدن به هدفی راهبردی است. اسرائیلی ها می خواهند همه مردم را از نوار غزه برانند ولی بگویند که آنها داوطلبانه رفته اند. این می تواند به نظر یک نظریه توطئه بیاید، اما اگر بخواهید در این منطقه زندگی کنید، می باید به نظریه های توطئه باور داشته باشید.

۱-«عموی من»، یک اصطلاح محبت آمیز و محترمانه برای افراد مسن تر

۲- گوشت گاو bully beef ، معادل corned-beef.

۳- یادداشت ویراستار. اشاره به سازمان غیردولتی اسپانیائی Open Arms که یک لنج بارگیری شده با ۲۰۰ تن مواد غذایی را برای شهر غزه یدک کشید

 2 آوريل 2024
Gaza 2023—2024 غزه اسرائیل فلسطین