«نه»ی قدرتمند مردم تایلند به حکومت ارتشیان

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

حکومت نظامیان و احزاب وابسته به ارتش در تایلند شکست سنگینی را از جانب مردم این کشور متحمل شدند. خشم تلنبار شده مردم تایلند از حکومت فاسد نظامیان و ارتش سرکوبگر این کشور پس از دوازده کودتا و بیست انتخابات در طول یک قرن اخیر، سرانجام به برکناری خونتاهای نظامی از قدرت در «انتخابات» اخیر انجامید. شهروندان تایلند پیروزی خیره کننده‌ای علیه ارتش و احزاب نظامی حاکم بر این کشور به دست آوردند و چشم‌انداز پایان حکومت نظامیان و برچیدن بساط آخرین کودتای ارتش در یک دهه پیش را قوت بخشیدند.


نویسنده: فواد عبداللهی

شک این پیروزی گام اول علیه مناسباتی است که منشاء تبعیض و فساد مالی و فقر حاکم بر زندگی اکثریت مردم است. این پیروزی باید به زیر و رو کردن تمام قوانین و ظوابطی منجر شود که توسط طبقه حاکم و در راس آن احزاب نظامی و ارتش این کشور در طی دهه‌ها دیکته شده بود. قوانینی که در خدمت ده درصد از ثروتمندترین جمعیت تایلند است که هفتاد درصد ثروت جامعه را در اختیار دارند. بی‌گمان، شاخص انتخابات اخیر در تایلند نه تشریفات انتخاباتی بود، نه پیروزی حزب «حرکت رو به جلو» و نه تبلیغات گوش‌خراش رسانه‌های غربی حول «بازگشت دمکراسی به تایلند»! مردم علیه نابرابری و شکاف عظیم طبقاتی، در برابر ساختار پارلمان و نخبگان نظامی و دستگاه دربار و ارتش و سیستم قضایی در کشوری که دومین اقتصاد بزرگ آسیای جنوب شرقی به شمار می‌آید، از منفذ «انتخابات» به میدان آمدند. حاکمیتی که با توسل به اختیارات «قانونی» خود، و با تمرکز قدرت در دست محافظه‌کاران و ارتش این کشور، سال‌هاست که خون شهروندان را در شیشه کرده است.


اکنون مردم تایلند با کنار زدن ارتشیان از حکمرانی، احساس قدرت می‌کنند. قدرتی که نیروی خود را از اعتراض فروخفته مردم از جان‌گذشته، از پنج میلیون انسان زیر خط فقر و هشت میلیون نیازمند بی‌بهره از خدمات و بیمه‌های اجتماعی، از فریاد برکشیدن نسل جوان تحصیل‌کرده و بیکار و علی‌الخصوص از نابرابری گسترده اجتماعی و خیل طبقه کارگر و مهاجران با دستمزد ناچیز، می‌گیرد. مردمی که از تحمیل فقر و بیکاری و سرکوب نظامیان و ارتش به تنگ آمده‌اند و خواستار خشکاندن کامل این منجلاب‌اند. در نظر داشتن این مشخصه‌ها برای درک صحیح تحولات در تایلند و آینده آن، مهم است.


عجالتاً طلسم حکومت نظامیان در تایلند شکسته شده است، دربار و ارتش و نخبگان نظامی فلج شده‌اند و مردم تایلند نسیمی از رهایی را تجربه می‌کنند. این مبارزه اجتماعی در حالِ گسترش، مرکز بحران کنونی بورژوازی در تایلند است و بی‌گمان در ایستگاه «انتخابات» اخیر متوقف نخواهد شد. روشن و آشکار است که مبارزه اجتماعی برای رفاه و برابری در تایلند اجتناب ناپذیر است، و کشمکش محرومان با حاکمین بر سر شیوه اداره جامعه و نوع حاکمیت آتی را تشدید و تعیین می‌کند. مردم تایلند سوت آغاز دوران نوینی از جدال خود علیه طبقه حاکم را زدند.