نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» نوشت: تهاجم نظامی ایالات متحده به عراق با توجه به تاثیرات بلند مدت آن، یکی از بزرگترین اشتباهات محاسبات راهبردی در تاریخ آمریکا بود. این نشریه در مطلبی به قلم مایکل هرش با عنوان «درس عبرتی که از جنگ عراق گرفته نشد»، اضافه کرد: چرایی آنچه که ۲ دهه قبل در عراق اتفاق افتاد یک درس تاریخی نیست اما بخشی از رویدادهایی است که اکنون نیز جریان دارد.
نویسنده این گزارش میافزاید: توسیدید (Thucydides) تاریخ نویس یونانی تقریبا ۲۵۰۰ سال پیش نوشته بود که «جنگ، معلمی سختگیر است». از آن زمان به بعد کشورها اغلب به دنبال درس گرفتن از جنگ ها به ویژه جنگ های نامطلوب و احمقانه بوده اند. اما این موضوع درباره آمریکا که ۲۰ سال پیش به عراق حمله کرد، صدق نمی کند.
این تحلیلگر اضافه میکند: پیامدهای جنگ عراق به طور چشمگیری موقعیت آمریکا را در خاورمیانه تضعیف و به تازگی راه را برای میانجیگری چین برای از سرگیری روابط ایران و عربستان سعودی باز کرد.
هرش تاکید میکند: انحراف غیرضروری به سمت عراق - و تخلیه منابع و توجهات به آن - زمینه را برای شکست واشنگتن در افغانستان فراهم کرد و خروج ناگهانی و سریع آمریکا از افغانستان به تحقیر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا منجر شد و او در آگوست ۲۰۲۱ اعلام کرد که در حال پایان دادن به تلاش های آمریکا برای «بازسازی کشورهای دیگر» است.
این تحلیلگر آمریکایی میافزاید: فاجعه افغانستان به ارائه تصویر دردناکی از ضعف آمریکا تبدیل شد و به نظر می رسد که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را تشویق کرد که به اوکراین حمله کند. دردسری که ایالات متحده برای خود در تهاجم نظامی به عراق ایجاد کرد، ضعف نظامی واشنگتن را نشان داد و به بقیه کشورهای جهان این درس را داد که چگونه با کشوری که تا پیش از این ابرقدرت محسوب می شدt مقابله کنند.
در این گزارش با طرح این سوال که «آیا جنگ عراق پیامد مثبت یا درس ارزشمندی داشت؟» پاسخ میدهد: در حقیقت مطالعات ارتش آمریکا نشان داده که به نظر می رسد ایران تنها برنده این جنگ بوده است.
به اعتقاد نویسنده این مطلب، جنگ مورد اشاره همچنین راه را برای دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا و شعار «اول آمریکا» که نشانه انزواطلبی نوین این چهره است، باز کرد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: با توجه به تجربه قبلی آمریکا از شکست در جنگ ویتنام و تجربه جنگ های عراق و افغانستان بدون تردید ثابت کرد که پول و قدرت یک کشور، نتیجه را در کشوری بدون دولت قانونی که مورد حمله قرار گرفته است، تغییر نخواهد داد. واشنگتن نیز به این نتیجه رسیده که در ویتنام، افغانستان یا عراق موفق به تحقق این هدف نشده است.
در این گزارش یادآوری شده است که آندرو ویست مدیر مرکز مطالعات جنگ و جامعه در دانشگاه میسیسیپی جنوبی چنین استدلال کرده که آمریکا برای مدتی طولانی اشتباهاتش را در جنگ عراق با حمایت از دولت ناپایدار و متزلزل در افغانستان تکرار کرد؛ و این همان اشتباهی بود که در ویتنام هم مرتکب شده بود.
هرش در ادامه مطلب خود آورده است که ملوین لفلر مورخ دانشگاه ویرجینیا، در کتاب جدیدش تحت عنوان «مقابله با صدام حسین» نوشته است: به طرز شگفت انگیزی، حتی دولت جورج دبلیو بوش که جنگ عراق را آغاز کرد، پس از ۱۱ سپتامبر هرگز به چالش اساسی تروریسم فکر نکرد. همانطور که دونالد رامسفلد وزیر دفاع پیشین آمریکا، در یادداشتی که در اکتبر ۲۰۰۳ فاش شد، اعلام داشته بود که «ما فاقد معیارهایی هستیم که بدانیم آیا در جنگ جهانی علیه تروریسم برنده شدهایم یا شکست خوردیم».بر اساس این گزارش، لفر در کتاب خود خاطرنشان کرده که بوش و مشاورانش هرگز به درستی درک نکردند که آمریکاستیزی که در جهان اسلام جریان دارد، نتیجه تنفر اعراب از ارزشهای ایالات متحده نیست، بلکه حاصل نارضایتی آنها از اقدامات آمریکا از جمله حمایت از رژیمهای سرکوبگر و تل آویو، تحریم عراق، حضور نظامی در عربستان و تلاش برای دستیابی به منافع نفتی و نقش سلطه طلبانه آن در کشورهای منطقه است.
هرش در پایان گزارش خود به نقل از دیوید کیلکولن (David Kilcullen) نویسنده کتاب «اژدها و مارها: چگونه بقیه یاد گرفتند با غرب بجنگند»، آورده است: از آنجایی که بسیاری از مقامهای ارشد دولتی و نظامی، جنگ عراق را تایید کردند، مشکل این است که پس از آن پاسخگویی و مسئولیت پذیری اندکی وجود داشت.
او به مقایسه درس عبرتی که قدرت های بزرگ در رم باستان و نبرد کانای (the Battle of Cannae) از اشتباهات خود گرفتند، پرداخته و آورده است: این تنها زمانی رخ خواهد داد که آنها درک کنند که شکست خورده اند؛ یکی از چیزهایی انجام نمی دهیم تنبیه ژنرال ها به خاطر شکست در جنگ ها است.