تلاش اخیر جمهوری اسلامی برای خلع سلاح اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق و حملات نظامی به اردوگاه های احزاب اپوزیسیون کرد ایرانی در این منطقه، به بهانه های واهی "فعالیت نظامی" آنها، تعرضی "فرا کردستانی" است به پیشروی های تا کنونی جنبش سراسری مردمی در مقابل کل هیئت حاکمه ایران! این تعرض که بی تردید در همدستی و همراهی با دولتهای عراق و اقلیم کردستان عراق صورت میگیرد، نه در کردستان و نه در سراسر ایران، بی جواب نمی ماند.
با این تعرض جمهوری اسلامی تلاش میکند که موقعیت خود، که توسط یک جنبش سراسری برای معیشت، رفاه و زندگی انسانی به وسعت ایران هر روز ضعیف و ضعیف تر می شود، را با بهره برداری از تغییر معادلات در خاورمیانه و توازن قوا را به نفع خود، تغییر دهد.
شکست و عقب نشینی آمریکا در خاورمیانه، قرار گرفتن دوباره طالبان در راس تعرضی قرون وسطایی به افغانستان و کشتار مردم آزادیخواه آن، تلاش قدرت های مرتجع محلی و منطقه ای برای "شخم زدن" از نو خاورمیانه در خلاء حضور آمریکا، دوری و نزدیکی های جدید دول منطقه برای سهم خواهی و مولفه ها و فاکتورهای متعدد دیگر، امید و خوشبینی حاکمیت بورژوا- اسلامی ایران را برای دخالتگری و ترمیم موقعیت از دست رفته خود در خاورمیانه، بیشتر کرده است. "خوش بینی" که تعرض در جریان مردم در سراسر ایران، علیه فقر و فلاکت و بی حقوقی که توسط حاکمیت "خودی" بر سرشان تحمیل شده است، آن را به کام شان تلخ خواهد کرد. "خوشبینی" مقامات حکومتی در بهره برداری از تغییر معادلات قدرت میان نیروهای ارتجاع بین المللی و محلی در خاورمیانه، و "بلند پروازی" در به تسلیم کشاندن اپوزیسیون، با حمله به حلقه های ضعف تر آن، دوام زیادی نخواهد داشت!
جمهوری اسلامی، به بهانه مسلح بودن احزاب مستقر در کردستان عراق و "تروریستی" خواندن آنها، تلاش میکند جنبش توده ای مردم آزادیخواه و اپوزیسیون رادیکال و چپ، برای به زیر کشیدن رژیم را از حلقه ضعیف آن مورد تعرض قرار دهد و برای ادامه حیات سیاه خود زمان بخرد. تلاش میکند با این تعرض، هرچند کوتاه مدت، فشار این جنبش را بر خود کم کرده و برعکس این تعرض را دستمایه "قدرت نمایی" خود در مقابل طبقه کارگر و مردم، هم در کردستان و هم در سراسر ایران، قرار دهد. تلاش و امیدی پوچ و هدفی دست نیافتنی!
خروج امریکا از افغانستان، اوضاع منطقه و "خلاء قدرت" شاید دریچه ای برای عرض اندام دولتهای ارتجاعی منطقه را باز کرده باشد، که کرده است! اما اوضاع بحرانی و متلاطم در ایران، اعتراضات توده ای بر سر معیشت، سلامت، رفاه و آزادی در ایران با قدرت و شدت بیشتری در جریان است و نمیتوان آنرا زیر فشار "قدرت" جمهوری اسلامی در منطقه به حاشیه راند. بعلاوه طپش جنبش های اعتراضی در افغانستان، لبنان، عراق و دیگر کشورهای منطقه برای خلاصی از حاکمیت های ارتجاعی خود و باندهای دست ساز جمهوری اسلامی، دست دولتهای مرتجع منطقه را برای "قدرت نمایی" باز نگذاشته است. امید به "قدرت نمایی" در خلاء حضور مردم آزادیخواه و معترض به سرعت کور خواهد شد.
تا جایی که به تعرض اخیر جمهوری اسلامی به اردوگاه های احزاب اپوزیسیون کرد ایرانی مستقر در عراق باز میگردد این حمله که محل زندگی کودکان و زنان و مردم در این اردوگاه ها را هدف قرار داده است، عین تروریسم است و اقدامی در جهت ایجاد نا امنی و به مخاطره انداختن محل زندگی و جان انسانهای این مناطق است و باید توسط هر انسانی تحت عنوان عملیات تروریستی جمهوری اسلامی ایران در خاک عراق، محکوم شود.
تروریسم جمهوری اسلامی، ایجاد ناامنی و مخاطرات ناشی از آن برای مردم، تحت هر بهانه ای و از جمله بهانه فعالیت نظامی و"امنیت مرزها" و ... را باید قویا محکوم کرد! باید با قدرت اجتماعی و اعتراضی، تحرکات جدید حاکمیت هار و ارتجاعی جمهوری اسلامی را مهار کرد و به شکست کشاند.
نیاز جمهوری اسلامی برای بهبود موقعیت خود در منطقه و تغییر توازن قوا هم در داخل ایران و هم در منطقه به سود خود، تلاش برای حمله به این اردوگاهها را جدی تر کرده است. حاکمیت اسلامی هر اندازه بتواند در بطن این تعرض به موفقیت هایی دست یابد، هر اندازه بتواند این ذهنیت را به جامعه ایران تلقین کند که "قدرت نابودی" احزاب مستقر در کردستان را دارد، هر اندازه بتواند قدرت نظامی اش را به رخ کشورهای منطقه بکشد، به همان اندازه ممکن است هرچند در یک دوره محدود، توازن قوا را به نفع خود تغییر دهد و برای سرپانگاه داشتن و تداوم نظام فقر و محرومیت خود مدتی فرصت بخرد!
نیاز رژیم به این تغییر توازن قوا، به ویژه در تقابل با جنبش اعتراضی و سراسری موجود در ایران، انجام چنین پروژه و نقشه ای را به اقدامی عاجل تبدیل کرده است. باید این پروژه نظام را جدی گرفت و اقدامات لازم و فوری برای به شکست کشاندن آن را در دستور کمونیستها و مردم آزادیخواه و معترض قرار داد.
جدی بودن این مسئله و مخاطرات آن برای کمونیستها و به ویژه ما، کاملا روشن است و اقدامات لازم و نقشه برای سد بستن و به شکست کشاندن این پروژه در دستور قرار گرفته است.
هرگونه "خوش بینی" در رهبری و صفوف این احزاب، به دولت اقلیم کردستان عراق و قدرت های دیگر، از جمله دولت های اروپایی، و همچنین "امید" به امتیازگیری در مذاکره با جمهوری اسلامی، توهمی محض است و میتواند منجر به فجایع انسانی و ضایعات غیرقابل جبرانی برای این احزاب و نیروهایشان شود.
در چنین شرایطی وظایف و نقش ما کمونیستها و در راس آن حزب حکمتیست (خط رسمی) جدی تر و در همان حال مسئولیت ما را در قبال آن سنگین تر خواهد شد. این حزب ما و مردم آگاه و آزادیخواه هستند که در راس حرکت اعتراضی در تقابل با سیاست و پروژه حاکمیت اسلامی در ایجاد نا امنی و تروریسمش در منطقه قرار خواهند گرفت. ما مصمم ایم این مسئولیت را تا انتها به پیش ببریم و یکبار دیگر رژیم اسلامی را زمینگیر و به شکست بکشانیم.
حزب حکمتیست (خط رسمی) حمله موشکی و تعرضات نظامی جمهوری اسلامی را به محل سکونت زنان، کودکان و انسانهای مستقر در اردوگاه های مستقر در اقلیم کردستان را عین تروریسم می داند و آنرا به شدت محکوم می کند. حزب برای ایجاد سد محکم در برابر حملات و تعرضات جمهوری اسلامی، همه آزادیخواهان و مردم کردستان، همه احزاب و شخصیت ها، همه نیروهای رادیکال و انساندوست و ... فرا میخواند که تهدیدات و حمله رژیم و حوش اسلامی را جدی بگیرند و برای تقابل و به شکست کشاندن این پروژه به صف ما و به جنبش ما بپیوندند.
حزب حکمتیست (خط رسمی) تلاش خواهد کرد با همکاری احزاب خواهر در کردستان و عراق، به مصاف این تقابل در ایران و عراق برود و با ایجاد یک قطب و نیروی مردمی قدرتمند، دست تعرض جمهوری اسلامی را کوتاه کند! بی تردید این تعرض، از جانب ما و مردم آزادیخواه پاسخ شایسته خود را میگیرد و ورق برخواهد گشت!
حزب حکمتیست ( خط رسمی)
۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱