چرا در برابر تشکیل اتحادیه شوراهای صنفی دانشجویان ایستاده اند؟

ایران و جهان
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

سخنی با اعضا و فعالین صنفی دانشجویان: سال ها از پی هم می آیند و می روند اما به نظر می رسد یکی از اشتراک نظرهای جدی تصمیم گیرندگان نظام آموزشی کشور تلاش برای عقیم سازی و محدود سازی شوراهای صنفی دانشجویان بوده تا پازل خصوصی سازی و پولی سازی دانشگاه با خنثی کردن نیروی مقابلش تکمیل گردد. سنگ اندازی های آیین نامه ای در مسیر تشکیل شوراها، محدودیت های آیین نامه ای در انجام

فعالیت های شوراهای صنفی و کاهش توان و قدرت چانه زنی آن ها، عدم همکاری دانشگاه ها در تعامل و همکاری با شوراها، طرد و رد شوراها به بهانه سیاسی کاری آن ها، ایجاد محدودیت در دسترسی به قانون نوشته های یک طرفه دانشجویی و عمل بر اساس آنها، تلاش برای جلوگیری از هرگونه گردهمایی شوراهای صنفی دانشجویان کشور و جلوگیری از تشکیل اتحادیه مستقل شوراهای صنفی دانشجویان کشور تنها بخشی از این محدود سازی ها و سنگ اندازی هاست.
اگر سری به تاریخ شوراهای صنفی دانشجویان در نوشته های کانال شوراهای صنفی کشور بزنیم به وضوح به این نکته پی می بریم که مسئولین وزارت علوم از سال 93 تا به اکنون در برابر تشکیل اتحادیه شوراهای صنفی ایستاده اند. اما آنچه در ادامه اتفاق می افتد حیرت آور است. مسئولین ارشد وزارت علوم و سازمان دانشجویان به دنبال تشکیل چیزی به نام "شوراهای صنفی کلان مناطق" از این دانشگاه به آن دانشگاه سفر می کنند تا انتخابات برگزار کنند و دبیر مناطق بیرون بکشند!
اما این ایده چیست و از کجا آمده است؟ پس از پیگیری ها و مقاومت های شوراها برای تشکیل رسمی اتحادیه، مسئولین وزارت علوم ابتدا در سال 95 ، که بنا به تقسیم بندی های پیش از آن، کشور را به مناطق 10گانه تقسیم کردند و کمی بعدتر تغییرش دادند به مناطق 4گانه. شوراهای صنفی منطقه ای را که جدا کرده اند به میزبانی یک دانشگاه گرد هم می آوردند تا از بین دبیران آن ها یکی را انتخاب کنند. روندی که از همان سال 94_95 با مقاومت شوراهای صنفی دانشجویان و به رسمیت نشناختن آن همراه شد.
اما فارغ از روند دیکته شده و بالا به پایینی وزارت علوم که کلیدی ترین ایراد این رویه است و برای هر فعال صنفی دانشجویی اهمیت ماهوی دارد، به 2 مورد از آسیب های جدی این تز می پردازیم:
1_ انتخابات شوراهای صنفی دانشجویی هر یکسال یکبار اتفاق می افتد و قانونا هیچ محدودیت فکری و اندیشه گی برای کاندیداتوری و رای دهی هیچ دانشجویی نباید وجود داشته باشد اما با قوانینی که در مسیر رسمی شدن شوراهای صنفی ( مثل حدنصاب 25% در چند ساعت یک روز رای گیری) برپا کرده اند عملا بسیاری از فعالین صنفی دانشجویی مدام درگیر برگزاری انتخابات شده اند و انرژی شان اتلاف می گردد. حال به این صورت مسئله، انتخابات چند مرحله ای کلان مناطق را هم اضافه کنید. بار دیگر تاکید می کنم همه ی اینها تنها در صورتی است که عمر شوراهای صنفی اساسا یکساله است. مجموعه این عوامل به معنای ایجاد یک بروکراسی تو در تو و مشغول سازی شوراها و بدنه دانشجویی آن ها به کاغذبازی و نزاع های نمایندگی و دست آخر کاهش پیگیری های امور صنفی دانشجویان و جدا افتادن شوراهای صنفی از پشتوانه دانشجویی خود خواهد بود.
2_ نتیجه نهایی تشکیل شوراهای کلان مناطق انتخاب 4 نفر از بدنه شوراهای صنفی به عنوان نماینده کل شوراهای صنفی دانشجویان کشور خواهد بود که در میان جلسات با مسئولین وزارت علوم حضور خواهند داشت. این مسئله از دو نظر حائز اهمیت است؛ اول آنکه با تقلیل دادن شوراهای صنفی به 4 نماینده توان چانه زنی و همبستگی آن ها فروکاسته می شود و نوعی بحران مشروعیت برای شوراهای صنفی دیگر (به ویژه دانشگاه های کوچک تر) ایجاد خواهد شد و به دنبال آن بر سر مشکلات صنفی دانشگاه ها بلایی مشابه خواهد آمد و بسیاری از پیگیری ها از قلم می افتند و دوم آنکه نهایتا ترکیب برگزاری جلسات شورای مرکزی که ترتیب داده اند 7 به 4 است، 7 نماینده از وزارت علوم و سازمان دانشجویان و 4 نماینده از شوراهای صنفی. این مسئله بیشتر به یک طنز می ماند که حتی پس از این همه انتخابات برگزار کردن و این مسیر پر پیچ و خم عملا رای آن 4 نماینده اگر عینا شبیه هم باشد نیز فاقد اعتبار است!
نهایتا شاید بهترین راه حل برای پرداختن به این موضوع طرح این پرسش اساسی و اولیه باشد که: چگونه است که مسئولینی که در تمام این سال ها در برابر تشکیل اتحادیه شوراهای صنفی و حتی تشکیل شوراهای صنفی واحدهای دانشجویی ایستاده اند تا به این حد پیگیر تشکیل موجودیتی به نام شوراهای صنفی کلان مناطق هستند و در سطح مسئولین ارشد پروازی از این دانشگاه به آن دانشگاه و از این منطقه خودخوانده به آن منطقه سفر می کنند؟ و بعد در پی آن استدلالات و دلایلی که ذکر آن رفت را مرور کرد و در آخر نیم نگاهی به اخبار بیرون از دانشگاه انداخت و اشتراکات این رویه (موازی سازی و عقیم سازی تشکلات و سندیکاهای صنفی)را در میان فعالیت های صنفی معلمان و کارگران و بازنشستگان به وضوح دید تا از پس آن واقعیت رنگ بگیرد.
آنچه اهمیت بنیادین دارد همانا این حقیقت است که شوراهای صنفی دانشجویان کشور نباید تن به هیچ عنوان و تقسیم بندی و گروه بندی( از جمله این متطقه یا آن منطقه) بدهند تا شوراهای صنفی دانشجویان کشور باقی بمانند و همچون گذشته صدایی واحد و رسا از آن ها بیرون بیاید تا آنجا که همه ی آن ها نمایندگان یکدیگر باشند.
↩️منبع:
 شوراهای صنفی دانشجویان کشور