مقاله شجاعانه هاشم خواستار درباره شکنجه وسرکوب ۲۱دی. شکنجه همزاد استبداد است. یعنی از سال ۵۹ که استبداد دینی پایههایش را محکم کرد تا روزیکه استبداد در کشور وجود داشته باشد، شکنجه وجود خواهد داشت. روز جمعه ۲۱دی ۱۳۹۷ هاشم خواستار نماینده معلمان کشور پس از افشای شکنجه توسط اسماعیل بخشی و خانم سپیده قلیان که توسط ماموران وزارت اطلاعات روی آنها اعمال شده است، با نوشتن مقالهای در باره شکنجه در نظام ولایت فقیه، آن را بخشی جدایی ناپذیر از این نظام دانسته که تنها با شکنجه و کشتار توانسته است۴۰ سال به حکومت خود ادامه دهد.
آقای هاشم خواستار در بخشی از این مقاله مینویسد:
« اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا؛ فراموش کنید که قبلا افراد شکنجه شده سکوت میکردند و دم نمیزدند؛ ولی حالا ملت بیدار شده و هر روز صفوفش فشردهتر و متحدتر، در مقابل حاکمان زورگو ایستاده و هر گونه شکنجهای را با افتخار افشا میکند.»
هاشم خواستار در بخشی دیگر از این مقاله سرنگونی این حکومت را در چشمانداز قرار داده و نوشته است:
«آقایان اصولگرا و اصلاح طلب بساطتان را جمع کنید که باد کاشتید و اکنون موسم درو کردن طوفان فرا رسیده است. رئیسان دولتی که ما مدعی آن هستیم و قرار است بر پایهی آزادی و دموکراسی بوجود بیاید و حکومت کنند، حق ندارند به غیر از صداقت و راستی با ملت برخورد کنند.»
متن کامل مقاله آقای هاشم خواستار به قرار زیر است:
شکنجه جزء لاینفک و جدا نشدنی حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری ازجمله جمهوری اسلامی ایران است. (تقدیم به آقای اسماعیل بخشی و خانم سپیدهی قلیان و آقای احمد تقوی، معلم زندانی که فرزندان راستین خلق قهرمان ایران هستند)
هر چه بیشتر از عمر جنبش مردم ایران میگذرد با شکوفایی جنبش، گنجهایی که در دل خود پنهان داشته، بتدریج بیرون میریزد ( همچون آقای اسماعیل بخشی از کارگران مبارز هفتتپه و خانم سپیدهی قلیان خبرنگار و…) و زشتیها و پلیدیهای متراکم شده در این چهل سال همچون شکنجه را آشکار میکند.
شکنجه همزاد استبداد است؛ یعنی از سال ۵۹ که استبداد دینی پایه هایش را محکم کرد تا روزیکه استبداد در کشور وجود داشته باشد ، شکنجه وجود خواهد داشت.
تمام حکومتهای استبدادی با زندان و شکنجه و اعدام و تجاوز و سربه نیست کردن و تبعید مخالفانن و منتقدان، پایههای حکومتشان را برای مدتی کوتاه ، محکم میکنند.
حکومتی که در عمر ۴۰ سالهاش ۶۵ مرتبه توسط سازمان ملل بخاطر نقض حقوق بشر محکوم شده و از نظر آزادی و دموکراسی در رتبهی آخر، یعنی رتبهی ۱۵۰ است آیا میتواند بدون شکنجه و زندان و اعدام و… به حیاتش ادامه دهد؟؟
شما در ۲۸ کشور اتحادیهی اروپا که سابقهی دیرین در آزادی و دموکراسی دارند، حتی یک مورد شکنجه در سال را می بینید؟ ولی من حاضرم با یک هیئت بی طرف از طرف حقوق بشر سازمان ملل ، بیش از ۱۰۰۰مورد زندانی شکنجه شدهی فیزیکی و نه روانی را درهمین زندان وکیلآباد مشهد پیدا کنم.
حاکمان ایران همچون پدر و مادر ناتنی هستند که کودک معصومی را هر روز به زیر شکنجه و ضرب و شتم میبرند و تصور میکنند که این کودک همیشه کودک باقی خواهد ماند؛ اما این کودک علیرغم میل پدر و مادر ظالم زنده مانده و بزرگ شده و اکنون در مقابل آنها ایستاده و انتقام آن روزها را میگیرد.
حاکمان مستبد ایران نیز تصور میکردند که با شکنجه تا ابد میتوانند صدای هر مخالفی را خاموش کنند.
اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا. فراموش کنید که قبلا افراد شکنجه شده سکوت میکردند و دم نمیزدند؛ ولی حالا ملت بیدار شده و هر روز صفوفش فشردهتر و متحدتر، در مقابل حاکمان زورگو ایستاده و هرگونه شکنجهای را با افتخار افشا میکند.
آهای حاکمان: شما در قرون وسطی و ملت ایران در قرن بیست و یکم زندگی میکند. شما نه تنها در مقابل ملت ایران که در مقابل جهانیان ایستاده و دروغ میگویید.
چرا نان دروغ و شکنجه میخورید؟ به آخر و عاقبت کارتان اندیشیدهاید؟ فرض کنید که آقای اسماعیل بخشی عضو حزب کارگری کمونیست هست (خود حزب تکذیب کرده که نیست) مگر امام شما در پاریس نگفت که مارکسیستها نیز در حکومت جمهوری اسلامی آزاد هستند؟
هنر شما در این ۴۰ سال اینست که فرزندان راستین خلق همچون اسماعیل بخشی و سپیدهی قلیان را متهم به دروغگویی میکنید که شکنجه نشدهاند.
دنیا میداند همانطور که دو، دو تا چهار تا میشود شکنجه جزء جدانشدنی و ذاتی استبداد است.
اکنون با رشد و عمیقتر شدن جنبش دموکراسیخواهی ملت ایران، تمام آن شکنجهها و تجاوزاتی که در این ۴۰ سال انجام دادهاید، تک به تک افشا می شود.به خاطر نامههایی که از درون زندان مینوشتم، مرا تبعید به بندهای مختلف ازجمله بند ۴ و ۵ میکردند که از بندی به بند دیگر، بدترین نوع شکنجهی روانی برای یک زندانی است.
یکی از روشهای سرگرمکننده که روز را شب و شب را روز میکردم، شنیدن داستان زندگی زندانیان بود. (سالهای ۸۸ تا ۹۰ و بعدا ۹۲) زندان حدودا پانزدههزار زندانی داشت.
به جرئت میگویم حداقل یک چهارم زندانیان شکنجه شده بودند. حکومتهای استبدادی به فکر ملتشان نیستند و با سیاستهای غلط، ملتشان را به فقر و فلاکت میکشانند.
در نتیجهی سیاستهای غلط، آسیبهای اجتماعی همچون تجاوز، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، طلاق، دزدی، فحشا، قتل و همینطور فساد اداری و قضایی و گرانی و تورم روز به روز زیادتر شده و به همان نسبت تعداد زندانیان نیز بیشتر میشود.
به اقرار خود حاکمان ایران، تعداد زندانیان دوازده برابر دوران شاه شده در حالیکه جمعیت ما کمی بیش از دو برابر رژیم شاه شده است. البته قرار بود که با انقلاب وضعیتمان بهتر شود و اصلا زندانی نداشته باشیم؛ نه اینکه از چاله در بیاییم و به چاه بیفتیم.
ماموران دستگاههای امنیتی همچون اطلاعات و اطلاعات سپاه و اطلاعات نیروی انتظامی برای گرفتن اقرار از متهم، راهی به جز شکنجه ندارند.
(این دلیل بر تایید شکنجه نیست؛ بلکه دلیل بر محکومیت استبداد است.) چنانچه حکومت ایران خواسته باشد همچون حکومتهای دموکراتیک با متهم رفتار کند، احتیاج به چندین برابر شدن ماموران و ساختمانها و امکانات دیگر دارد و باز در آن فضای مهآلود و تاریک شکنجه وجود خواهد داشت؛ یعنی کاری نشدنی است.
در کشورهای دموکراتیک جون جرم و جنایت کم است، مامورفراغت دارد که از تمام راهها برای رسیدن به حقیقت استفاده کند؛ الا شکنجه.
از همبندی هایم، دو نفر پاکستانی به نام های امجد و عمران در اطلاعات سپاه شدیدا شکنجه شده بودند که عمران میگفت با چهار دست و پا خودش را به دستشویی میرسانده. امجد میگفت بازجویش حتی روزهای جمعه نیز میآمده و او را شکنجه میکرده که ما به شوخی به او میگفتیم میآمده که اضافه کاری بگیرد.
در اطلاعات نیروی انتظامی، زندانیان از دو روش شکنجه بنام جوجهکبابی و دستها را از پشت بستن و از سقف آویزان کردن و آنگاه صندلی را از زیر پا برداشتن زیاد میگفتند.
در اطلاعات، دو زندانی بنامهای مولوی کمالالدین عثمانی و مولوی پهلوان از تربت جام میگفتند بسیار به آنها مشت و لگد زده تا حدی که دستهایشان را که جلو دستگاه تناسلی خود میگرفتند، مامور میگفته دستهایت را بر دار و با لگد به دستگاه تناسلیش میزده است.
آقایان اصولگرا و اصلاح طلب، بساطتان را جمع کنید که باد کاشتید و اکنون موسم دروکردن طوفان فرا رسیده است.
رئیسان دولتی که ما مدعی آن هستیم و قرار است بر پایهی آزادی و دموکراسی بوجود بیاید و حکومت کنند، حق ندارند به غیر از صداقت و راستی با ملت برخورد کنند. در صورت هر گونه قصور و کوتاهی و اشتباه راحت عذرخواهی و یا استعفا و یا محاکمه شوند.
ایران ـ مشهد ـ سید هاشم خواستار نمایندهی معلمان آزادهی ایران ۲۱ دی ماه ۹۷