در حالیکه پیشروی سریع طالبان و ورودشان به کابل در هفتههای اخیر بسیاری از کشورهای غربی را در تنگنا قرار داده بود، اینک خود مردم افغانستان بیشترین فشار را از سوی حکومت این گروه شبهنظامی متحمل خواهند شد. فراتر از مرزهای افغانستان، همسایگان آن فوریترین تأثیر را احساس خواهند کرد. در اوایل سال جاری روسیه، چین و پاکستان تأیید کردند که برای آینده افغانستان باید از طریق گفتوگو و مذاکرات سیاسی تصمیمگیری شود.
آنها در حال حاضر چگونه با طالبان برخورد خواهند کرد؟ اینکه هزاران افغان در حال تلاش برای فرار هستند، آیا ایران و پاکستان – که قبلا بهطور رسمی میزبان تقریباً ۲.۵ میلیون افغان آواره بودند – میتوانند با خروج گسترده احتمالی پناهندگان مقابله کنند؟ آیا حکومت طالبان میتواند تلاشهای منطقهای برای تقویت ارتباط اقتصادی بین آسیای جنوبی و مرکزی را مختل کند؟ هند چگونه به از دست دادن متحد خود در کابل واکنش نشان میدهد؟
در این یادداشت، کارشناسان مؤسسه صلح ایالات متحده نحوه واکنش همسایگان افغانستان به سقوط کابل و معنای آن برای منافع آنها را بررسی کردهاند.
ایران؛ با تکیه بر دیپلماسی با دقت گام برمیدارد
نادا: ایران از مدتها پیش بهدنبال خروج نیروهای امریکایی از همسایه شرقی خود که با آن ۵۷۲ مایل مرز مشترک دارد، بود. اما هرجومرج تسلط طالبان تأثیر آنی/موجی داشت که منافع بلندمدت ایران را تضعیف کرد. نگرانیهای اصلی ایران شامل توقف جریان مهاجران و پناهندگان، قاچاق مواد مخدر، حفظ تجارت فرامرزی، کاهش تهدید شاخه خراسان گروه داعش، اشتراک منابع آب و تأمین امنیت اقلیت شیعه افغانستان است.
برای مقابله با هجوم افغانها، ایران اردوهای موقت را در سه ولایت مرزی خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان برپا کرد. از سال ۲۰۲۰، ایران در حال حاضر میزبان حدود ۹۵۰ هزار پناهندهی افغانستانی دارندهی مدرک و حداقل دو میلیون تن دیگر که بدون سند اند، بوده است.
ایران پیشتر از این اقدامات احتیاطی در محل را انجام داده بود. در اوایل ماه جاری تهران کارکنان سفارت خود در کابل را کاهش داد و کارکنان سه شاخه از چهار کنسولگری خود را به پایتخت منتقل کرد. تنها نگهبانان و کارگران محلی در جلالآباد، قندهار و مزارشریف باقی ماندند. به گفته وزارت خارجه ایران، دیپلماتها پس از تسلط طالبان بر شهر غربی در کنسولگری هرات باقی ماندند اما در سلامت و امنیت بودند. سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران گفت که نیروهای ایرانی امنیت مرز شرقی را تأمین کردهاند و وضعیت را از نزدیک زیر نظر دارند.
برای کاهش تنشها در افغانستان، ایران از دیپلماسی استفاده کرده است. پس از اعلام خروج امریکا از سوی بایدن در ماه اپریل، ایران روابط خود با طالبان و دولت افغانستان را افزایش داد. تهران در ماه جولای میزبان مذاکرات صلح با طالبان و نمایندگان دولت افغانستان بود. در ماه اگست، ابراهیم رییسی، رییسجمهور جدید ایران خروج نیروهای امریکایی را «فرصتی برای بازگرداندن زندگی، امنیت و صلح پایدار» دانست. وی همه طرفهای جنگ افغانستان را تشویق کرد «به توافق ملی برسند.» ژان آرنو، نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد در امور افغانستان با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه این کشور در تهران دیدار کرد تا راههای متوقفکردن خشونتها را مورد بحث قرار دهد. ظریف بعدا از تشکیل شورای هماهنگی توسط حامد کرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان برای دیدار با طالبان و مدیریت انتقال قدرت استقبال کرد.
روسیه؛ از تحیر تا خوشحالی ناشی از باخت امریکا
جنسن: واکنش روسیه به تسخیر کابل از سوی طالبان تعجببرانگیز و بیانگر این خوشحالی بود که مبارزات نظامی طولانیمدت رقیب اصلیاش شکست خورده است. سناتور آلکسی پوشکوف، منتقد مکرر ایالات متحده این رویدادها را «انتقام تاریخ» از «مدرنیته و جهانیشدن» نامید. بسیاری از ناظران این رویدادها را با خروج شوروی در سالهای ۱۹۸۸-۱۹۸۹مقایسه کردند و خاطرنشان کردند که در هر دو مورد، قدرتهای بزرگ نتوانستند اراده خود را به [این] کشور تحمیل کنند. برخی دیگر این پرسش را مطرح کردند که آیا این وقایع درسی برای کرملین که سرانجام روزی از سوریه خارج میشود، خواهد بود یا نه.
کارشناسان نمیتوانند در مورد میزان تغییر این سیاست خارجی در ایالات متحده توافق کنند. به پیشنهاد کنستانتین رمچوکوف، تحلیلگر، خروج میتواند نشاندهندهی یک تغییر اساسی باشد-اینکه ایالات متحده عملیات ضدتروریستی انجام خواهد داد اما دیگر در ایجاد ملت یا تغییر رژیم برای ترویج ارزشهای دموکراتیک مشارکت نخواهد داشت. وی استدلال میکند که افغانستان همچنان نقش کلیدی در محاسبات ایالات متحده ایفا خواهد کرد اما در درجه اول بهعنوان بستری برای مقابله با چین است. فدور لوکیانوف، کارشناس تأثیرگذار گمانهزنی میکند که خروج امریکا بیانگر چرخشی بهسوی انزواطلبی بیشتر و «عملگرایی برهنه» است.
کرملین مدتهاست نگران تهدید امنیتی ناشی از افراطگرایی اسلامی است. مقامات روسی که اخیرا با طالبان در تماس بودهاند، اعلام آمادگی کردهاند که در صورت محدودکردن رفتارهای تروریستی حاکمان جدید، با طالبان همکاری خواهند کرد. با این حال، سرگی لاروف، وزیر خارجه روسیه گفته است که کرملین برای بهرسمیتشناختن این گروه عجلهای ندارد. ژیروف، سفیر روسیه نیز از نیروهای طالبان قدردانی کرده و گفته است که آنها در ابتدا تأثیر خوبی بر جای گذاشتند و امنیت سفارت روسیه را تضمین کردند.
آسیای میانه؛ اولویتدادن به امنیت، تجارت و ترانزیت
هلف: کشورهای آسیای میانه در دهه ۱۹۹۰ با طالبان زندگی کردند و دوباره با آنها زندگی میکنند. رهبران آسیای میانه علاقهی خاصی به حفظ وضع موجود در افغانستان و انگیزهای برای حمایت از دولت ضعیف، تکهتکه و فاسد در کابل، نداشتند. افغانستان غرق در جنگ داخلی، آسیای میانه را با چالشهای جدی امنیتی و اقتصادی روبهرو خواهد کرد. سقوط افغانستان به هرجومرج، میتواند این کشور را به قطب سازمانهای جهادی و جنایتکار بازگرداند که کل منطقه را بیثبات میکند و مانع پیشرفت در ارتباطات اقتصادی، تجاری و ترانزیت آسیای جنوبی و آسیای میانه میشود.
از سوی دیگر، طالبان سعی کردهاند خود را دولتی متمرکز و قوی در افغانستان معرفی کنند – چیزیکه رهبران آسیای میانه با آن آشنایی زیادی دارند. تا زمانیکه طالبان مایل و قادر به مبارزه با گروه دولت اسلامی و ازبینبردن یا مهارکردن دیگر گروههای افراطی خشونتطلب فراملیتی مانند القاعده و بقایای جنبش اسلامی ازبیکستان و حفظ امنیت مرزهای افغانستان بهمنظور عبور ایمن کالا و تجارت بین آسیای میانه و جنوبی باشد، کشورهای آسیای میانه به احتمال زیاد با همکاری مجدد با آنها سازگار میشوند. طالبان حتا وعده دادهاند که تجارت مواد مخدر را از بین ببرند.
کشورهای خط مقدم آسیای میانه مانند ترکمنستان، ازبیکستان و تاجیکستان همه با انعطافپذیری نمایشی از بدنهی نظامی با تقویت امنیت مرزها واکنش نشان دادهاند. نیروهای امنیتی دولت افغانستان و برخی غیرنظامیان به تاجیکستان و ازبیکستان فرار کردهاند. تاجیکستان قبلا پناهجویان افغان را پذیرفته است و براساس گزارشها برای صدها افغان فراری، اردوگاه ایجاد کرده است. این کشور همچنین از سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه برای پیشبینی جریان بیشتر پناهجویان در مرز خود درخواست حمایت کردهاست. از سوی دیگر، ازبیکستان و ترکمنستان در بازکردن مرزهای خود برای پناهندگان بسیار محتاطانه عمل کردهاند، طوریکه مقامات ازبیک حتا پرسنل نظامی افغانستان را که پس از تسخیر پایگاههایشان توسط جنگجویان طالبان به ازبیکستان فرار کرده بودند را بر گرداندند.
چین بهدنبال ثبات در غربیترین مرز خود است
اسکوبل: پس از تسلط طالبان، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین به آنتونی بلینکن وزیر خارجه ایالات متحده گفت که چین «فرود نرم» برای این کشور میخواهد. منظور دیپلمات ارشد پکن چه بود؟ سخنان وانگ اولویت اصلی چین در افغانستان را نشان میدهد؛ ثبات بیش از هر چیز دیگر. چیزیکه پکن بیشتر از آن میترسد، دورهای از عدم قاطعیت است که طی آن کشور دچار هرجومرج طولانی میشود و شاخص آن خشونت گسترده، یک فاجعه انسانی در مقیاس حماسی و یک افغانستان که بار دیگر کانون و صادر کننده تروریسم و افراطگرایی فراملیتی باشد، است. پکن در حالیکه از حضور نظامی ایالات متحده در این کشور – که در غرب و حساسترین منطقه مرزی چین یعنی سینکیانگ واقع شده است – احساس آرامش نمیکرد، اما بهطور خصوصی امیدوار بود که تلاشهای واشنگتن در این کشور آشفته ثبات و پایداری ایجاد کند. امروزه رهبران چین خروج امریکا از افغانستان را با احساسات متفاوت میبینند.
فرمانروایان کمونیست پکن عملگرا هستند و مدتهاست در مورد اینکه چه کسی بر افغانستان حکومت کند تا منافع حیاتی چین حفظ شود، یقین نداشتهاند. در پایان آگست ۲۰۲۱، این منافع حیاتی به گذار ملایم دولت ملی جدید میانجامد که میتواند ثبات و نظم داخلی را حفظ کند. در طول این سالها، پکن زیرکانه به همکاری دیپلماتیک خود با طالبان ادامه داد و اخیرا در ماه جولای از یک هیأت عالیرتبه به چین استقبال کرد. پکن بهطور فعال در حال پیگیری توافق با مقامات جدید در کابل است زیرا بهدنبال این است تا مطمئن شود که دولت طالبان نه مشکلی در سینکیانگ ایجاد میکند و نه تلاشهای اقتصادی چین در افغانستان را مختل میکند.
هند؛ با جدیت در حال تماشای پیامدهای منطقهای
سالکالدین: تسلط طالبان بر کابل از نظر دهلی نو، از دریچه مناقشه هند و پاکستان و اصطکاک آن با چین دیده میشود و سقوط دولت غنی دوستدار هند، چالش بزرگی برای امنیت هند تبدیل شده است. بسیاری از ناظران در دهلی نو خروج نظامیان امریکایی و تسلط بعدی طالبان را پیروزی سیاست پاکستان در افغانستان توصیف میکنند. هند در اوایل هفته [گذشته] ریاست جلسه ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد را بر عهده گرفت و خواستار قطعنامهای شد که خواستار توقف فوری همه خصومتها در افغانستان و ایجاد دولت جدید متحد، فراگیر و همهشمول شود.
قبل از تسخیر کابل از سوی طالبان، در دهلی نو در مورد تعامل احتمالی با طالبان و در عین حال حمایت از دولت غنی بحث میشد. با این حال، با سقوط کابل، هند عمدتا نگران عواقب منطقهای است. نگرانیهای اصلی هند در رابطه با طالبان بر سر آینده روابط طالبان با پاکستان است؛ اینکه آیا این گروه خشونت را متوقف میکند یا نه و چگونه روابطشان با گروههای تروریستی که هند را تهدید میکنند، را مدیریت میکند.
هند تمام پرسنل دیپلماتیک خود و اتباع هندی را با پروازهای نظامی ویژه تخلیه کرد. ویزای اضطراری ویژهای را برای اتباع افغانستان ارائه کرد که اولویت آن برای افغانهای [مربوط به جمعیت] هندو و سیک است. هند همچنین به افغانها اجازه داده است تا برای اقامت در کشورهای ثالث، در هند بمانند.
پاکستان؛ پیروزی مضاعف
سالک الدین: کمیته امنیت ملی پاکستان به ریاست عمران خان، نخست وزیر پاکستان در ۱۶ آگست بر تعهد پاکستان برای حلوفصل سیاسی فراگیر که نماینده همه اقوام افغانستان را شامل شود، تأکید کرد. بیانیهی رسمی پاکستان همچنین از این واقعیت که طالبان از خشونتهای بزرگ در افغانستان جلوگیری کرده است، قدردانی کرد و از همه طرفهای [جنگ] افغانستان خواست که به قانون احترام بگذارند، از حقوق بنیادین بشر محافظت کنند و اطمینان حاصل کنند که خاک افغانستان توسط هیچ سازمان تروریستی [علیه هیچ] کشوری دیگر استفاده نمیشود. پاکستان دولت تحت رهبری طالبان در افغانستان را بهطور رسمی به رسمیت نشناخته و پرسنل دیپلماتیک خود را تا حد زیادی تخلیه کرده است. برخلاف اظهارات رسمی دقیق، احساس پیروزی در پاکستان وجود دارد که سیاست حفاظت و حمایت از طالبان نتیجه داده است.
برای پاکستان پیروزی طالبان از دیدگاه رقابت با هند، شکست دولت طرفدار هند در افغانستان تلقی میشود. همچنین بسیاری از سیاستمداران راستگرای پاکستانی، صعود طالبان را بهعنوان یک پیروزی پان اسلامیستی بر ابرقدرت ایالات متحده میدانند، موضوعیکه در راستای سیاست داخلی به خوبی بازی میکند. خان در اظهارات اخیر خود گفت که افغانها «قید و بندهای بردگی» را میشکنند و به تحمیل فرهنگ غربی به افغانستان اشاره کرد. اظهارات وی بحث برانگیز بوده و بهعنوان تأیید ضمنی بر قدرت طالبان تلقی میشود اما پاکستان تأکید میکند که اظهارات وی خارج از زمینه بوده است.
در تشکیلات پاکستانی، صداهای عملگرا، در مورد پیامدهای امنیتی آینده نگران هستند. نگرانی قابل توجهی در مورد سرازیرشدن شبهنظامیان به پاکستان وجود دارد، بهویژه در زمان ظهور مجدد تحریک طالبان پاکستان و جسارت دیگر گروههای شبهنظامی و فرقهای. با افزایش نفوذ پاکستان بر طالبان، پاکستان همچنان بهدنبال حلوفصل سیاسی است که اجازه مشروعیت طالبان را میدهد اما شامل سایر گروههای افغان نیز میشود. در هفتههای گذشته گروهی از سیاستمداران سابق اتحاد شمال غیرپشتون افغانستان با رهبران پاکستانی در اسلام آباد ملاقات کردند تا درباره احتمال مشارکت با طالبان برای تشکیل دولت جدید «فراگیر» بحث کنند. پاکستان که نگران سرریز جنگ بود، قبل از تسخیر طالبان، مرز خود را بسته بود. اما پس از بستهشدن کوتاهمدت، مجددا برای تجارت باز شد و حرکت عابران پیاده محدود شد.
---