طبقه حاکم نه تنها نمیتواند با توجیه کمبود آب و خشکسالی از وظایف خود سر باز زند، بلکه همین بحران موجود ناکارآمدی آنها را در مدیریت محیط زیست نشان میدهد و آن ها را متهم ردیف اول میکند.
دیکریشن: درست در زمانی که نوزادان در دستگاههای بیمارستانها بودند حاکمیت با قطع برق و به خطر انداختن جان تازه به دنیا رسیده آن ها، ورودشان را به کشور بحرانها خوش آمد گفت. هزاران نیروی کار که در دورکاری نیاز به برق و اینترنت دارند، کارگرانی که در زمان قطعی برق در کورهها مشغول به کار هستند، کشاورزانی که قطعی برق، آب زمین هایشان را قطع میکند و میلیونها انسان دیگر با معضل قطعی مکرر برق دست و پنجه نرم میکنند.
علاوه بر موضوع خسارات جانی و مالی قطعی مکرر برق در روز، زمانبندی خاموشی با جداول خاموشی اعلام شده تطبیق ندارد. همچنین در این جداول، خبر از بازه خاموشی ۲ ساعته داده شده، اما در بعضی مناطق خاموشی تا ۶ ساعت و بیشتر هم ادامه پیدا کرده است. شب گذشته مردم در شهرهای مختلف از جمله کازرون، آق قلا، کردکوی، گنبدکاووس و در مناطقی از تهران به خیابان ها و مقابل شرکت توزیع برق آمدند و اعتراض خود را به قطع مکرر برق اعلام کردند.
یکی از دلایلی که برای عدم تأمین برق از سوی حاکمیت بیان شده گرمای کم سابقه امسال و تشدید خشکسالی است. گفته میشود کاهش نزدیک به ۶۰ درصدی بارشها در پهنای کشور سبب شده تا ورودی سدها با کاهش قابل توجه مواجه شود و همین مسئله تولید نیروگاههای برقآبی را با مشکل گسترده مواجه کند. خشکسالی و گرمایش زمین دههها است که یک بحران جدی اقتصادی و اجتماعی کشور است. هشدار هزاران مقاله، هزاران گردهمایی و هزاران اعتراض نه تنها برای طبقه حاکم واجد اهمیت نبوده است، بلکه هرچه می گذرد اقتصاد غارتگرانه و ناپایدار بر هر مسئلهای اولویت پیدا می کند. تالابها و رودخانهها میخشکند و صدای صاحبان قدرت و سرمایه در نمیآید. سفرههای آب زیرزمینی از بین میروند، ایران رکورددار فرونشست زمین میشود و باز هم خود را به کوچه علی چپ میزنند. برنامههای توسعه بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی نوشته میشود، بحران تشدید میگردد و در نهایت زمانی که کمبود آب معضلی برای صنایع تخریبگر میشود، آب دریای جنوب و شمال را به فلات مرکزی منتقل کرده و ویرانی اکوسیستمها را رقم میزنند. طبق معمول پاسخ معترضان هم انواع و اقسام اتهامات امنیتی است.
طبقه حاکم نه تنها نمیتواند با توجیه کمبود آب و خشکسالی از وظایف خود سر باز زند، بلکه همین بحران موجود ناکارآمدی آنها را در مدیریت محیط زیست نشان میدهد و آن ها را متهم ردیف اول میکند.
دلیل دیگری که برای قطعی برق اعلام شده است عدم توانایی نیروگاهها در تأمین برق مصرفی است. این در حالی است که با توجه به شرایط مناسب کویرهای ایران برای استفاده از انرژی خورشیدی، هیچگاه این انرژیهای تجدیدپذیر اولویت بهره برداری و تولید نبوده است. ظرفیتی که شاید مثل سدسازیهای بیرویه برای عدهای غارتگر سود هنگفت نداشته باشد، اما توانایی تأمین بخش مهمی از برق کشور را دارد.
مصرف خانگی برق نیز بخاطر افزایش دمای هوا و تجربه گذراندن گرمترین سال ۴۰ سال اخیر افزایش پیدا کرده است. با این حال ساختاری که مصرف گرایی را جز سوخت و ساز اجتماعی کرده، به جز شعارهای توخالی هیچگاه امکان الگوی مصرف بهینه را عملی نکرده است. مزارع بیت کوین نیز قوز بالا قوزی است که از یک سو عامل آلودگی هوا و از سوی دیگر باعث بلعیدن برق مصرفی شهر شده و تاوان تحریمهای ارزی را بر دوش جامعه انداخته است.
تجربهی کمیتههای محلات علیه کرونا در مریوان، سنندج و دیگر شهرها و روستاهای کردستان نمونه خوبی برای سازماندهی اعتراض به حق مردم در محلات است. مردم در محل زیست خودشان با دسترسی که به هم دارند میتوانند کمیته محله خود را تشکیل دهند، رسانه خود را برای بازتاب وضعیت خود راه اندازی کنند و برای گرفتن حق خود و کمک به همدیگر در شرایط بحرانی یک بستر مناسب سازمان یافته داشته باشند. این کمیتهها میتوانند نمایندگان خود را تعیین کنند و با برگزاری جلسات مجمع عمومی روی عملکرد نمایندگان خود نظارت داشته باشند و در همان جا هم امکان تصمیم گیری و اجرا را مهیا کنند. طبقه حاکم به سازمان یافتهترین شکل ممکن در حال غارت و استثمار جامعه و طبقه کارگر است. بدون داشتن هر تخصصی میتوان دریافت که داشتن تکنولوژی ژنراتور و باطریهای اضطراری در در درمانگاهها و مراکز درمانی ضروری است و هیچ بیمارستان و درمانگاهی بدون داشتن ژنراتور نباید جان هیچ بیماری را به خطر بیاندازد. این در حالی است که فرض کنیم جلوگیری از قطعی برق برای حاکمیت و نهادهای مربوط غیرممکن است که این خود دروغی به پهنای کویر لوت است. با پنلهای خورشیدی و مدیریت درست و تجهیز مناطق مختلف متناسب با اقلیمشان میتوان از قطعی یا حداقل خاموشی بیمارستانها جلوگیری کرد. به همان دلیلی که در پاساژهای پر زرق و برق با ژنراتورهای آنچنانی خبری از قطعی برق نیست! این مسائل باید زیر ذرهبین گذاشته شود و یک به یک به مطالبات اساسیمان بدل شود. اگر در برابر چنین تهاجم سازمان یافته و برنامهریزی شدهای به صورت متشکل پیگیری و مبارزه صورت نگیرد، پیشروی برای دستیابی به مطالبات بسیار سخت و شاید ناممکن میشود. جامعه در قالب کمیتههای محلات خود میتواند سازماندهی و همیاری را تمرین کند چرا که دولت و ارگانهای حافظ منافع سرمایهداران به هیچ وجه به فکر سلامت و رفاه اکثریت جامعه نیستند. این کمیتهها اگر بتوانند به یکدیگر متصل شوند و برای تغییر وضعیت موجود با برنامه و هدف مشخص و به صورت هماهنگ عمل کنند، قطعاً پیروز خواهند شد.