یازده سال پیش، در ۴ فوریه ٢٠١٠ یداله خسرو شاهی از میان ما رفت.
او در جنوب داغ و از دل کار و مبارزه بالید و در سرمای تبعید در حالی که تا آخرین روزهای زندگی همچنان به راه رهایی کارگران می اندیشید و در این راه مبارزه می کرد، به ناگاه خاموش شد. نام او اما به عنوان فعال و رهبر اگاه و سخت کوش مبارزه کارگران در تاریخ صد ساله جنبش کارگری ایران و به ویژه در سیر مبارزات کارگران نفت که از فصول بلند این تاریخ است، برای همیشه باقی خواهد ماند. این تاریخ، با کار، استثمار، خون، اعتراض، زندان و مبارزه برای رهایی از سلطه سرمایه رقم خورده است و زندگی یداله خود بخشی از این تاریخ پر فراز و فرود و بیانگر تلاش خستگی ناپذیر برای گشودن مسیری دیگر در این تاریخ است. او هم زندان رژیم شاه و هم زندان رژیم جمهوری اسلامی را تجربه کرد و سر انجام نیز خود را در تبعید یافت ودر تبعید خاموش شد. او اما در همه حال و تا پایان به آرمان خود و طبقه ای که به آن تعلق داشت وفادر ماند. خود را رهروی می دید در راه طولانی آزادی طبقه کارگر.
یداله خسرو شاهی از تجارب و مبارزه کارگران و دیگر فعالین برجسته کارگری از جمله از یوسف افتخاری و علی امید و نقش آنان در سازماندهی مبارزات کارگران در صنعت نفت بسیار آموخته بود. زندگی و مبارزه یداله خسرو شاهی نیز خود درسی است در کمک به از میان برداشتن موانع بر سر راه پیش روی جنبش کارگری؛ جنبشی که افق و پایانش رهایی طبقه کارگر و جوامع بشری از قید نظام استثمارگر سرمایه داری است. این راه پراز رهرو است.