پایگاه خبری فولاد ایران - در حالی که پس از اعلام توافق امارات متحده عربی و اسرائیل برای عادی سازی روابط دوجانبه، نگاه بسیاری از تحلیلگران به مسائل سیاسی و امنیتی و همکاریهای فنی و مالی بود، اکنون یک خط لوله انتقال نفت که پیش از انقلاب اسلامی با سرمایه گذاری مشترک ایران و اسرائیل ساخته شده بود، توجهات را به خود جلب کرده است.
ایزیک لِوی، مدیر عامل «شرکت خط لوله اروپا آسیا» گفته است که این مسیر ۱۵۸ مایلی میان دریای سرخ و دریای مدیترانه جایگزین ارزانتری برای کانال سوئز است و گزینهای است برای اتصال به شبکه خطوط لوله عرب که نه تنها نفت و گاز را در منطقه منتقل میکند، بلکه آن را به بنادر دریایی برای انتقال به دیگر نقاط جهان هم میرساند.
او در گفتگو با «فارن پالیسی» گفت: «این درها و فرصتهای زیادی را میگشاید.»
اسرائیل انتظار دارد که با این خط لوله نقش بسیار بزرگ تری در تجارت انرژی، سیاستهای نفتی و سرمایه گذاریهای عمده نفتی پیدا کند.
خط لوله «الیات- اشکلون» که اکنون بار دیگر اهمیت پیدا کرده است، ۶۰ سال پیش و در بحبوحه بحران کانال سوئز به عنوان یک پروژه عمرانی گسترده با هدف تضمین تامین انرژی اسرائیل و اروپا ساخته شد. در سال ۱۹۵۶ جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر، عبور کشتیها از کانال سوئز را محدود کرد و همین امر موجب حمله اسرائیل، انگلیس و فرانسه به مصر شد که در نهایت با مداخله آمریکا، نیروهای متجاوز خاک مصر را ترک کردند. در جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل هم مصر تلاشهایی برای مسدود ساختن این کانال ۱۲۰ مایلی صورت داد.
در آن زمان، بیشترین نفتی که در خط لوله مذکور جریان داشت از سوی ایران تامین میشد که تحت زمامداری محمدرضا پهلوی روابط نزدیکی با اسرائیل داشت. در سال ۱۹۶۸ دو طرف خط لولهای را که در آن زمان به نام «ایلات – اشکلون» نام گذاری شده بود با سرمایه گذاری مشترک ۵۰-۵۰ کلید زدند تا از طریق آن نفت ایران از طریق سرزمینهای اشغالی و سپس نفتکشها به اروپا منتقل شود.
در اوایل استفاده از این خط لوله، مارک ریچ، تاجر میلیاردر، نقش کلیدی در خرید و فروش نفت جاری در این مسیر داشت. او پس از انقلاب اسلامی به دلیل ادامه روابط بازرگانی با ایران که در آن زمان به عنوان کشور دشمن شناخته میشد، محاکمه شد تا این که سرانجام در سال ۲۰۰۱ توسط بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا، مورد عفو قرار گرفت. مقامات سیاسی و اطلاعاتی اسرائیل در آزادی ریچ نقش مهمی داشتند. از جمله شیمون پرز، نخست وزیر سابق اسرائیل، گفته بود که ریچ بارها اسرائیل را از نابودی نجات داده بود. ریچ در سال ۲۰۱۳ درگذشت.
در سال ۲۰۱۵ دادگاهی در سوئیس حکم داد که اسرائیل مبلغی نزدیک به ۱.۱ میلیارد دلار به عنوان مشارکت در سود این سرمایه گذاری مشترک به ایران پرداخت کند، اما اسرائیل از این امر سر باز زد.
در حالی که قرار بود این خط لوله ۴۲ اینچی نفت ایران را از جنوب سرزمینهای اشغالی به شمال انتقال دهد، اکنون بیشتر به صورت معکوس کار میکند و نفتی را که از آذربایجان و قزاقستان به بندر اشکلون منتقل شده، به خلیج عقبه در دریای سرخ انتقال میدهد تا از آنجا به سمت چین، کره جنوبی و دیگر کشورهای آسیایی بارگیری شود. به موازات آن هم یک خط لوله ۱۶ اینچی قرار دارد که فرآوردههای نفتی همچون بنزین و گازوئیل را منتقل میکند.
برتری این خط لوله نسبت به کانال سوئز قابلیت پایانههای اشکلون و ایلات برای پهلو گرفتن ابرنفتکشهایی است که امروزه در انتقال نفت نقشی اساسی دارند، اما بزرگتر از آنند که از کانال مصری عبور کنند. این نفتکشهای میتوانند تا ۲ میلیون بشکه نفت را حمل کنند، در حالی که کانال سوئز تنها برای عبور کشتیهای موسوم به «سوئزمکس» مناسب است که ظرفیتشان نصف است.
علاوه بر آن به گفته لِوی با توجه به این که تعرفه عبور از کانال سوئز به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار دلار رسیده است، خط لوله اروپا آسیا به اسرائیل امکان میدهد تا تخفیف قابل توجهی برای انتقال انرژی اعمال کند.
نکته قابل توجه این است که روابط تجاری این شرکت از جمله اسراری است که اسرائیل به سختی از آن محافظت میکند. حتی امروز «شرکت خط لوله اروپا آسیا» هیچ صورت مالی منتشر نمیکند و لوی هم میگوید نمیتواند نامی از مشتریان این شرکت فاش کند.
اندک اطلاعاتی هم که از این شرکت وجود دارد مربوط به دعوایی حقوق است که در سال ۲۰۱۴ و پس از بدترین فاجعه محیط زیستی در سرزمینهای اشغالی صورت گرفت. در آن زمان ۱.۳ میلیون گالن نفت خام به صحرای «اورونا» که منطقهای حفاظت شده است، سرازیر شد.
در حال حاضر نفتکشهایی که وارد بنادر اسرائیلی میشوند از طرف کشورهای عربی تولیدکننده نفت در خلیج فارس بایکوت شده و عملا دچار مشکلات فراوانی میشوند. به همین دلیل هویت این کشتیها مخفی نگه داشته میشود. با این وجود لوی امیدوار است که توافق با امارات و دنباله روی دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس از آن موجب شود که نیازی به این مخفی کاریها نباشد و در نتیجه هزینه انتقال نفت به اسرائیل و استفاده از خط لوله اروپا آسیا هم کاهش پیدا کند. البته اسرائیلیها میدانند که افزایش سهم این خط لوله از انتقال نفت موجب کاهش درآمد مصر از مسیر کانال سوئز و «خط لوله سوئز- مدیترانه» و در نتیجه ناخشنودی مصر، نخستین کشور عربی که به عادی سازی روابط روی آورد، خواهد شد و باید این مسئله را مدیریت کنند.
خط لوله اروپا آسیا همچنین فرصتی برای اسرائیل خواهد بود تا سرمایه گذاران عرب را به منابع انرژی مدیترانه شرقی بکشاند که طی سالهای گذشته شاهد کشف و استخراج ذخایر نفت و گاز بوده است.aa