نویسنده: مصطفی اسدپور
در مقایسه های تاریخی، مقایسه اعتصاب نیشکری های هفت تپه با اعتصاب بزرگ معدنچیان انگلیس در فاصله 1985 – 1984 پر بیراه نیست. خصوصی سازی و اشتغال از یک طرف و دستمزدها از طرف دیگر بعنوان کشمکش اصلی، و بعلاوه رویارویی مستقیم دولت با کارگران و تشکل آنها نقطه اشتراک مهمی را نشان میدهد. در اعتصاب معدنچیان نیز دولت تاچر دستمزد کارگران را به گروگان گرفت، خدمات درمانی کارگران را منجمد ساخت، اتحادیه را به جرم جاسوسی به محاکمه کشید، و اعتصابیون را بعنوان اخلالگر مورد حمله قرار داد و به زندان انداخت. معدنچیان و اعتصاب آنها ارتجاع پرقدرت دست راستی اروپا را به ستوه آوردند.
اعتصاب معدنچیان جامعه انگلیس را دو شقه کرد. صف اعتصاب به پرچم بسیج گسترده اکثریت بزرگ جامعه علیه سیاست های دست راستی دولت تاچر در حمایت از سرمایه داران، تبدیل شد. اعتصاب معدنچیان، مبارزه علیه فقر و فرودستی؛ پیروزی معدنچیان، پیروزی فرودستان و مردم زحمتکش در نبرد علیه زورگویان صاحب امتیاز فربه بود. از یک ساله اعتصاب، از سالی در تاریخ معاصر انگلیس یاد میشود که جامعه در قرق مفاهیم حق و عدالت درآمد؛ مردم و سایر بخشهای کارگری بیشترین اوقات خود را در خیابانها و اماکن عمومی صرف خلق دریایی از حرکات و اقدامات برای حمایت فعال از اعتصاب معدنچیان ساختند. باریکادهای خیابانی، کمک های مالی، تهیه غذا برای اعتصاب، نگهداری کودکان خانواده های اعتصابیون و موجی از کمک های مردمی از آن جمله است. اسباب بازی های اهدایی «کریسمس اعتصاب» از خاطرات شیرین کودکان معدنچی بشمار می آید.
نیشکر هفت تپه با مطالبات خود حادترین مسایل توده کارگر و زحمتکش در ایران را به موضوع کشمکش تبدیل ساخته است. بیکاری و دستمزدهای فقر زندگی میلیونها مردم زحمتکش را به تباهی و فلاکت کشیده است، ترکمون طبقه حاکم و بامبول و توطئه بی پایان مثل خوره به جان حرمت و حیات شریف ترین بخش جامعه افتاده است، و گله قلتشن های سرکوبگر راه پس و پیش را بسته اند؛ هفت تپه بجای تردید و ترس و خودفریبی، کشمکشی را در دسترس قرار داده است که میتوان برای حق و شایستگی خود و همنوعان خود جنگید و در آن پیروز شد.
هفت تپه تجسم حق و عدالت و شایستگی های فردی و اجتماعی است؛ صدایشان را بشنویم! هفت تپه بسیار بیشتر از هر اعتصاب کارگری، جامعه و تاریخ معاصر خود را با روح سرکش و ادعا و ماگزیمالیسم در هم آمیخته است؛ تقویتشان کنیم!
در مورد معدنچیان انگلیس، آن اعتصاب معین به پیروزی نرسید، اما باروت کافی برای به زیر کشیدن دولت تاچر و قلاده زدن بر سیاست های ارتجاعی را به همراه داشت. در مورد نیشکری های شوش، هر دو هدف را با یک تیر میزنیم. سی و پنج سال پیش دهان به دهان زمزمه ترانه ای از هر کارگر و شهروند انگلیسی میخواست انتخاب کند. هفت تپه ایران را در مقابل همان سوال در تصرف خود میخواهد: در کدام طرف می ایستی؟
Which side are you on boys
Which side are you on
Which side are you on boys
Which side are you on
My dady was a miner
And I›m a miner›s son
He›ll be with you fellow workers
Until this battle›s won