جست و خیز هم پرونده #امید_اسدبیگی تحت لوای نماینده کارگران
فریدون_نیکوفرد با ارسال یادداشتی به خبرگزاری ضدکارگری #ایلنا نسبت به سندیکای هفت تپه موضع خصمانهای گرفت. او مدعی است در سندیکای #نیشکر_هفت_تپه تنها او و #رضا_رخشان شاغل هستند و به همین دلیل سندیکای هفت تپه تنها این دو نفر هستند و او نیز نماینده کنفدراسیون مواد غذایی-ای یو اف- در دادگاه #اسدبیگی است. کمی پایینتر هم مدعی میشود در یک پروسه قانونی با نود و هشت درصد آرا منتخب کارگران شده است، تا بعد از رفراندوم جمهوری اسلامی، نیکوفرد رأیی مشابه با نظام مطلوبش به دست آورد. هر چند در دوازده فروردینِ پنجاه و هشت انتخاباتی برگزار شد و نتایج آن مخدوش بوده و است؛ اما این بار معلوم نیست چرا نیکوفرد نود و هشت درصد رأی آورده؟ خودش مدعی است تنها او و رخشان در سندیکای هفت تپه شاغل هستند پس چگونه رای دو نفر به نود و هشت درصد میرسد؟ شاید دلدادگی به حاکمیت باعث اعلام عددی شده که با هیچ عددسازی جفت و جور نمیشود.
جست و خیز زدنهای نیکوفرد و رخشان مدتهاست در میان کارگران رسوا شده به ویژه اینکه در میانه اعتصابات هفت تپه این دو مسئول ایجاد کانالی موسوم به کانال «گفتگو با کارفرما» شدند و تمام تلاش خود را بر علیه مطالبات به حق کارگران انجام دادند. مطالب متعددی از رخشان علیه اعتصاب کارگران و مبارزات آنها منتشر شد که با وقاحت مطالبات کارگران را دلقک بازی مینامیدند. البته کار به جایی رسید که کارگران هفت تپه علیه رضا رخشان در اعتصابات خود شعار دادند و بیش از پیش او را افشا کردند. رخشان و نیکوفرد ادعا میکردند چون رزق خود را از این مجتمع به دست میاورند نمیخواهند کار به تعطیلی بکشد. البته که مشتی «تدارکاتچی» و «امید»وار هم همزمان با این دو پادوی نهادهای #امنیتی و ضدکارگری و #کیهان و #صداوسیما، جشن سرکوب فعالان مبارز را گرفتند و وعده رسوایی چپ رادیکال را میدادند. گرچه نهایتاً سیه روی شدند اما به روی خود نیاوردند و اکنون خود را به آن راه زدند. «تدارکاتچیهایی» که یک دهه است در تدارک حزب و انترناسیونال هستند اما در هر پیچ با جدایی رفقای سابق خود مواجه میشوند مدتها به شخصیتسازی برای رخشان دست زدند ولی گویا نهایتاً رخشان نمک خورد و نمکدان آنها را هم شکست.
گرچه بعداً و در حین برگزاری مجمع دروغین دارودسته #سعید_ترابیان تحت عنوان #سندیکای_شرکت_واحد و حضور رخشان و میدانداری «جمعی» معلومالحال که از قضا خود را «تشکل کارگری» میدانند! معلوم شد اینها بازیگران نهادهای امنیتی در میان فعالان مستقل کارگری هستند. در همین نشست رخشان با دادن لحنی معصومانه به صدایش میگفت: ما سندیکای مستقل خودمان را میخواهیم. حالا معلوم شد سندیکای مستقل خودمان چیزی نیست جز سندیکایی که قفل و زنجیرش به دست این دو باشد.
محمل #وزارت_اطلاعات و #وزارت_کار برای مقابله با سندیکای واحد و هفت تپه این بوده که با اخراج فعالان مستقل و با نفوذ در میان بریدهها تشکلهای مستقل را به اصطلاح «های جَک» کند. با این همه همانطوری که در مورد سندیکای واحد شکست خورد در مورد هفت تپه هم جز شکست نصیبش نخواهد شد.
به نیکوفرد خود فروخته و رخشان فاسد باید گفت شما نه تنها نماینده هیچ کارگری نیستید، بلکه در هیچ تشکل مستقل کارگری هم جایی ندارید و اگر بنا باشد در دادگاه اسدبیگی شرکت کنید باید به عنوان همدست محاکمه شوید. شما وکلای کارگر او بودید و تا ابد داغ ننگ خیانت را بر پیشانی خود خواهید داشت. رخشان روزی به کارگران واحد معترض بود که چرا به نشستهای سازمان جهانی کار میروید ولی خود با زیرپاکشی رفیق فاسدش را به یک تشکل بینالمللی غالب کرد. البته ما از حلقهی مفقودهی این ارتباط به اصطلاح بینالمللی و این خط انحلالطلبانه، همچون کارگران هفت تپه آگاهیم و لازم به افشاگری و شفافسازی باشد به این حلقه هم خواهیم پرداخت.
مدتها بود که رخشان و نیکوفرد به گرادادنهای امنیتی و خودفروشی دست میزنند اما این بار رسماً با آتش بازی میکنند. تمام تشکلهای مستقل کارگری خط قرمز نیروهای آزادیخواه محسوب میشوند و قطعا آزادیخواهان با تمام توان با سارقانی که قصد دستبرد زدن به سندیکاها را داشته باشند برخوردی محکم و قاطع خواهند کرد. از سوی دیگر هفت تپه رزمگاه یکی از تاریخیترین مبارزات طبقاتی ایران بوده و حمایت از فعالان کارگری و آزادیخواهان در آن جزو وظایف خدشهناپذیر هر فعال رادیکالی است.
رخشان و نیکوفرد مدتهاست با مستضعف پناهی و تکیه دادن به رفیق «شفیق» خود به لجن پراکنی دست میزدند اما این بار ماجرا فرق دارد؛ رؤسای آنها در #اداره_کل_چپ پس از ماهها بازداشت و فشار نتوانستند این بار سنگین را تحمل کنند و اکنون بسیاری از آنها مجبور به ترک اداره کل چپ شدند.
اکنون گفته میشود رییس اداره کل اطلاعات شوش و اهواز نیز به دلیل فساد مالی زیرفشار قرار دارند. رخشان و نیکو فرد آنقدر ابله هستند که به جای عقب نشینی باز هم به دنبال تعرض میگردند اما در این بازی رسوا خواهند شد. جست و خیزهای بوزینهوار این دو به دلیل وابستگی مالی به اسدبیگی است و اگر دچار حکم پیگرد نشدند به خاطر ارزان فروشی آنهاست. در پروندهای که از استاندار تا برخی مسئولان امنیتی درگیر هستند قطعا قیمت خودفروختگانی چون این دو آنقدر ناچیز است که میتواند حکم پاداش را داشته باشد. کمااینکه ارتقای شغلی رخشان در حین اعتصابات هم از خودفروختگی این عنصر وقیح ناشی میشود.
رخشان و نیکوفرد به دست کارگران هفت تپه باز هم رسوا و افشا خواهند شد و در این راه همچون افشای سعید ترابیان در شرکت واحد، ما خود را در کنار کارگران هفت تپه میبینیم. افشا و طرد عناصر فاسد و خودفروخته و وابستگان کارفرما و وزارت اطلاعات جزو جدایی ناپذیر یک #مبارزه_طبقاتی اصولی و ادامهدار است.