در ایران پس از سال ها رکود و افت در برگزاری این روز،توانستند تجمع هایی را در گوشه و کنار شهرهای بزرگ در قالب گفت و گو های از پیش اعلام نشده در مترو،خیابان و پارک ها و جمع های بزرگ تر در حاشیه شهرها و دور از دسترس مأموران رژیم و نیز انجام نشست های رسمی و مجاز و کنترل شده مانند مراسم هایی که به عنوان روز کارگر از سوی نهادهای وابسته به حکومت انجام می شود ،صورت دهند
هشت مارس و جبهه بزرگ گرایش کارگری و سوسیالیستی
هشت مارس، روز جهانی زن، در گوشه و کنار دنیا و در کشورهایی با تنوعی از موقعیت اجتماعی و تاریخی متفاوت، برگزار شد؛ و میتوان فوراً افزود که در بسیاری از کشورها هم چون ایران و امکان برگزاری این حضور متحدانه و یگانه نیز فراهم
نگردید و یا با کاستیها، فشارها و بگیروببندهای حیرتآور رژیمهای قدارهبند و ضد زن، تحرکاتی از سوی زنان آزادیخواه و تحول طلب، نیمه پنهان و نیمهآشکار مشاهده شد.
مجموعه مطالباتی که امسال در راستای انبوه خواستههای برهم انباشته جنبش جهانی زنان اعلام شد، بسیار گونهگون و رنگارنگ بود. این گستردگی و تنوع، ناشی از سطحهای متفاوت پیش افتادگی و نیز پسافتادگی جایگاه حقوق زن در هر یک از این جوامع و کشورها بوده است. مثلاً در آلمان از ژانویه 2019 مجلس به تعطیل رسمی این روز رأی مثبت داد و به این ترتیب زنان آلمان در این روز هم پای بیش از بیست کشور دیکر که قبلاً این روز را تعطیل رسمی اعلام کرده بودند به برگزاری ملیونی این رویداد پرداختند. به گفته میشل مولر شهردار برلین، درخواست حقوق برابر در ازای کار برابر هنوز مهمترین مطالبه زنان کارکن میباشد. به گفته وی تفاوت میان دستمزد زنان و مردان در برابر کار یکسان معادل 23% نی باشد. دسترسی به بازار کار و حق نگهداری فرزند و بهویژه برای زنان تنها، از دیگر مطالبات زنان آلمان میباشد. جمعیت انبوه زنان با حمل بنر با شعار: مبارزه برای آزادی، تأمین امنیت و حقوق برابر، بخشی از مطالبات زنان را به نمایش گذاشتند.
مادرید پایتخت اسپانیا شاهد پرشورترین و گستردهترین همایش زنان در تاریخ این کشور گردید؛ که در آن بیش از شش میلیون نفر شرکت داشتند.
«تحقیقات «بانک جهانی» درباره تساوی حقوق زن و مرد در ۱۸۷ کشور، نشان میدهد که تنها شش کشور دنیا (سوئد، بلژیک، دانمارک، فرانسه، لتونی و لوکزامبورگ) به صورت قانونی حقوق برابر را برای زنان و مردان تضمین کردهاند. در این آمار ایران در رتبههای آخر این جدول آماری قرار دارند»
«آمارهای بانک جهانی و سایر آمارهای رسمی و غیررسمی کشورهای مختلف، نشان از وضعیت فرودست زنان در جوامع مختلف دارد. در ایران بر طبق آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد که در پایان سال میلادی ۲۰۱۸ منتشر شد، رتبه شکاف جنسیتی زنان ایرانی در بین ۱۴۹ کشور جهان ۱۴۲ اعلام شده است. همچنان تعداد زنان بیسواد یا کمسواد و تعداد زنان زیر خط فقر در ایران و جهان بسیار بیشتر از مردان است.»
در اینسوی جهان در هندوستان میلیونها زن در اعتراض به خشونت علیه زنان در خیابانها به راهپیمایی پرداختند. در هند روزانه زن قربانی آزار جنسی میگردد.
در ترکیه پلیس مانع برگزاری مراسم گردید و در مقابل آنان با گاز اشک آور و گلولههای پلاستیکی به مقابله پرداخت.
در ایران پس از سال ها رکود و افت در برگزاری این روز،توانستند تجمع هایی را در گوشه و کنار شهرهای بزرگ در قالب گفت و گو های از پیش اعلام نشده در مترو،خیابان و پارک ها و جمع های بزرگ تر در حاشیه شهرها و دور از دسترس مأموران رژیم و نیز انجام نشست های رسمی و مجاز و کنترل شده مانند مراسم هایی که به عنوان روز کارگر از سوی نهادهای وابسته به حکومت انجام می شود ،صورت دهند.
آن چه که از ملاحظهٔ این ژرفش و گستردگی در مبارزات زنان کشورها و جامعههای متفاوت، و نیز در گستره خواستهها و آماجهای زنان ایران، استنتاج میشود، برای گرایش کارگری و سوسیالیستی، ادغام این خواستهها در برنامه سیاسی و اجتماعی سازمانها و احزاب کارگری میباشد. این گرایش، نزدیکترین و درونیترین پیوندها را به طور عینی با این هدفها دارد؛ بنابراین از جنبهٔ نظری، برنامهای و سازمانی بایستی از همهٔ امکانات، سازوکارها و شعارهای تاکتیکی و روزآمد برای این پشتیبانی، همراهی و هم سویی، به نهایت بهرهبرداری کند.
استنتاج کلی و نظری از گستردگی و پایداری خواستههای زنان چه در سطح جهانی و چه در سطح ایران بیانگر این مسأله است که گرایش کارگری و سوسیالیستی و خودرهایی بایستی در استراتژی خود این وضعیت را عمیقاً مورد توجه و بازبینی و دفت قرار دهد. به این ترتیب که با توجه به این ویژگیها، از برخورد خطی و یکسویه و تنگنظرانه و ایدئولوژیک به خواستههای زنان پرهیز کند و رهایی زن را نه امری آرمانی و فرجامین بلکه سوژهای عینی و روزآمد و واقعی که پای در زندگی و کار و معیشت زنان دارد، در نظر بگیرد
هماکنون زنان کارگر و کارکنان مزدی و غیرمزدی بهطورکلی، در گستره جامعه، از هرزمان دیگری در تاریخ کشورما فزونتر و پرشمارتر است. بخشها و لایههای مختلف جامعه زنان ایران، در پارهها و بخشهای کارکنان مزدی در صنعت، خدمات و کشاورزی در شهر و روستا، پراکندهاند. بهعلاوه در طبقات و لایههای غیرمزدی، نیز شمار روبه افزایشی از زنان شاغل و خانهدار زیست میکنند. همهٔ اینها، با مطالبات متفاوت، به طور آشکار و نهان، خود را به صورتهای گوناگون در سطح و عمق سازوکارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بروز میدهند. گرایش سوسیالیستی و کارگری بایستی در این دوران پرفرازونشیب و سرنوشتساز در حیات تاریخی کشور، با دیدهای بینا و آغوشی باز و ارادهای استوار، جبههٔ بزرگی از مبارزه و سازمانیابی را در پیش پای همهٔ این تلاش گران و همراهان و مبارزان بگشاید تا این چرخش تاریخی را بهسوی پیروزیهای آینده تضمین و تأمین نماید.
زندهباد هشت مارس روز اتحاد و همبستگی جهانی زنان
20/03/2019
کاوه دادگری