تلویزیون شبکه ۲ جمهوری اسلامی فیلمی را به نمایش گذاشت که بر اساس پرونده سازی و پاپوشدوزیهای دستگاههای امنیتی زیر شکنجه، تحت عنوان "طراحی سوخته" تهیه شده است.
برای هشتاد میلیون مردم ایران این سناریویی سوخته و آشنا است. این بظاهر تعرض، اما در اساس تلاش زبونانه ای است که حتی دستگاه های قضایی شان نمی توانند بر اساس آن پرونده سازی کنند. این آسمان و ریسمان بافتن و پرونده سازی از ده سال قبل تا کنون بار دیگر نشان می دهد که جمهوری اسلامی زیر ضربات جنبش طبقه کارگر و محرومان جامعه دست و پا میزند.
این سناریوی نفرت انگیز، ظاهرا رهبران و فعالین کارگری و سیاسی و اجتماعی را هدف گرفته تا بلکه مرعوبشان کرده و توده های طبقه کارگر و محرومان را از رهبران و پیشروانشان جدا کند. اما در واقع تعرض مذبوحانه ای است که جنبشهای اجتماعی و در راس آن جنبش کارگری را نشانه گرفته است.
وحشت نظام سرمایه و ارتجاع اسلامی از همبستگی و پیوستگی طبقاتی و اجتماعی و سراسری شدن اعتراضات کارگری و محرومان جامعه است. از نظر سناریوی سوخته رژیم، همبستگی و پیوند و ارتباط جنبش های طبقاتی و اجتماعی و رهبران و نمایندگانشان، جرم است. آه و ناله رژیم از این است که چرا هفت تپه و فولاد و شرکت واحد و رانندگان کامیون و معلمان و بازنشستگان و دیگر بخشهای کارگری از هم حمایت می کنند. این منشا وحشت و ترس نمایندگان سرمایه است و ترسی واقعی است.
اما برای رژیم مفلوک و تحت فشار جنبش ها و اعتراضات توده ای، جلوگیری از این اتفاق و گسترده تر شدن آن، دیگر دیر شده است. این دست و پازدن ها و پرونده سازیها و سناریوهای سوخته ساختن، جز بی آبرویی بیشتر برای این نظام چیزی به بار نمی آورد.
دستگاه های امنیتی رژیم با نمایش مسخره "طراحی سوخته" و بهم دوختن عبارات شناخته شده ای که زیر شکنجه دیکته شده اند، مذبوحانه تلاش می کنند از فشار طبقه کارگر و ستمدیدگان و گرسنگان بر رژیم شان بکاهند تا موج تعرض طبقاتی را از امروز تا فردا از سر بگذرانند. سر تا پای رژیم از کاخ رهبری تا هیات دولت روحانی و مجلس نشینان و دستگاه های قضایی و امنیتی به واقعیت ترسناک تعرض طبقه کارگر و ستمدیدگان جامعه آگاهند. جامعه بپاخاسته و طبقه کارگر آگاه برای این توطئه های مذبوحانه تره هم خرد نمی کند.
همبستگی طبقاتی بخشی از طبقه کارگر که از بافق و آق دره شلاق خورده تا هپکو و چادرملو و از هفت تپه و فولاد و شرکت واحد تا معلمان و پرستاران و رانندگان کامیون و بازنشستگان... شروع شده است، مطلقا قابل باز گشت نیست. این جنبش با این ترفندهای زبونانه و سناریوهای سوخته به عقب رانده نمی شود. طبقه کارگر و جنبش های اجتماعی همراه، مجبور به پیشروی اند. این آغاز پایان جنگی است که جمهوری اسلامی چهار دهه است به کارگران و زحمتکشان و زنان و جوانان ایران تحمیل کرده است. جنگ نان! تلاش زبونانه رژیم برای وصل کردن این جنبش ها به دولت ها و عوامل خارجی و غیره، نمی تواند ذره ای از حقانیت این جدال طبقاتی و اجتماعی بین حاکمان و محکومان در ایران را کم و کمرنگ کند.
یک وجه دیگر سناریوی سوخته جمهوری اسلامی، وحشت از کابوس کمونیسم بر فراز نظام پوسیده سرمایه است. کمونیسم جنبش اجتماعی طبقه کارگر است. تا زمانی که نظام استثمار و بردگی مزدی وجود دارد و تا زمانی که جامعه به طبقات دارا و ندار، سرمایه دار و کارگر تقسیم شده است، نظام سرمایه داری از کمونیسم و کابوس و شبح آن گریزی ندارد. سناریوی جمهوری اسلامی برای جدا کردن کمونیسم از جنبش طبقه کارگر و نسبت دادن به این و آن فرد و گروه در درون و بیرون طبقه، تلاش سفیهانه ای بیش نیست.
حزب حکمتیست (خط رسمی) نمایش "طراحی سوخته" جمهوری اسلامی و دستگاه های امنیتی اش را پاپوشدوزی و نقشه ای کثیف و آبرو باخته ، سناریویی سوخته و تعرضی زبونانه می داند که نه تنها رهبران و فعالین کارگری و اجتماعی را نمی ترساند، بلکه عزم طبقه کارگر و محرومان جامعه را برای رهایی از استثمار و فقر و گرسنگی و فلاکت جزم تر می کند. این به اصطلاح "اعترافات" زیر شکنجه، سرسوزنی از محبوبیت و اتوریته رهبران و نمایندگان کارگران در میان طبقه کارگر، کم نمی کند. طبقه کارگر رهبرانش را مثل مردمک چشم حمایت و حفاظت می کند. لایه های گوناگون طبقه چند ده میلیونی کارگر یکی پس از دیگری ورق می خورند، رو می آیند و بهم می پیوندند. ناقوس مرگ نظام استبداد و سرکوب و استثمار سرمایه در ایران بصدا در آمده است.
ما طبقه کارگر و رهبران و پیشروانشان را به همبستگی و همراهی و پیوند سراسری جنبش طبقاتی شان فرا می خوانیم. ما جنبش های اجتماعی صفوف زحمتکشان و محرومان و ستمدیدگان را فرا می خوانیم زیر پرچم و افق آزادی و برابری طبقه کارگر آگاه، صف ببندند.
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقه کارگر و متحدانش
زنده باد کمونیسم
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲۹ دیماه ۹۷ـ ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹