منصور حکمت: در رابطه با فدرالیسم میخواستم چند نکته را بگویم.

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

ببینید، ما همه آدمهای که در این اطاق پالتاک هستیم، مگر اینکه کسی بسیار عقب افتاده باشد، ٢٠ و چند سالی است برای این امر مبارزه میکنیم که مذهب از دولت و آموزش و پرورش و از زندگی اجتماعی ما خارج بشود و مذهب تبدیل بشود به یک امر شخصی. بعد از این بیست و چند سال یک عده ای پیدا شده اند که میگویند حالا بیائیم قومیت را به دولت و به آموزش و پرورش، به حکومت و به روش زندگی وصل کنیم!

من میگویم همانطور که مذهب باید به امر شخصی آدمها تبدیل بشود، قومیت هم باید امر شخصی آدمها باید باشد. ممکن است یکی قومیت داشته باشد و دیگری نه، همانطور که یکی مذهب دارد و یکی ندارد. ممکن است آدمها قومیتهای مختلف داشته باشند، یک عده ممکن است از صبح تا شب رهبران قومی شان را تعریف و تمجید کنند و یک عده دیگر هم بخواهند روز تا شب میراث قومی شان را مسخره کنند، که من به این دومی تعلق دارم. این تعلق و یا عدم تعلق به قومیت باید امر شخصی ما باشد. ما اکنون که بعد از ٢٣ سال حاکمیت مذهب و تبدیل شدن مذهب به بنیاد حکومت، به راحتی میگوئیم که مذهب باید به یک امر شخصی تبدیل شود، چرا در مورد قومیت صدق نکند؟
بعد از ٢٣ سال تبدیل شدن مذهب، که البته قبل از این ٢٣ سال هم در دوره شاه مذهب مذهب امر شخصی نبود، به یکی از ارکان حکومت، و بعد از ٢٣ سال حاکمیت اسلام سیاسی، حالا قومیت این نقش را به عهد بگیرد؟ نه عزیزم! قومیت آدمها، ترک و فارس و کرد و عرب و بلوچ و لر بودنشان همانطوریکه شیعه و سنی و یهودی و بهائی بودنشان، امر شخصی خودشان است، برای خودشان محترم است، اما این مقوله اجازه نباید پیدا بکند که به روش زندگی جمعی ما ربط پیدا بکند و نباید اجازه پیدا بکند که در قوانین وارد بشود. ما اجازه نمیدهیم! همچنانکه اجازه نمیدهیم که هویت مذهبی به ما بدهند و بگویند شما شیعه، شما سنی، مسیحی، بهائی هستید، " پس " بنابراین در این یا آن قلمرو معین حقوقی و اجتماعی تفاوت دارید، فردا هم اجازه نمیدهیم با الصاق هویت ملی به ما بگویند : شما کرد هستید، اینجا چکار میکنید؟ چرا این طرف خیابان هستید؟ شماره پلاک ماشین ات مال سمنان است چرا در بلوار شهر سنندج پارک کرده اید؟ نمیخواهیم قومیت ما را تبدیل کنند به بخشی از هویت ما، نمیخواهیم قومیت ما را به جزئی از شکل حاکمیت تبدیل کنند. در نتیجه در مورد فدرالیسم اگر شما معتقد هستید که اسلام سیاسی کثیف است و حکومت اسلامی، حکومت دینی که دین را به شکلی از ایدئولوژی حاکمیت و به رکنی از حاکمیت تبدیل میکند، کثیف است، با یک ذره فکر کردن  میتوانید درک کنید که چرا ما معتقدیم حکومت قومی، فدرالی به همان کثیفی حکومت مذهبی، کثیف است. به همان خونباری است و به ‌همان عقب ماندگی و به همان خشونت، در نتیجه کثیف است. این موضع ماست در مورد فدرالیسم.
اگر امروز کسی بخواهد حکومت اسلامی را در ایران نگه دارد با ما طرف است، با همه ما که در این اطاق هستیم طرف است. فردا هم اگر کسی بخواهد حکومت قومی در ایران سر کار بیاورد با ما طرف خواهد بود. بهتر است این را بدانند!  باید از روی ما رد شود، باید شکنجه گاه درست کند و میدان اعدام برپا کند، باید سیا را بیاورد و پشت به ناتو ببندد، بعد باید بی بی سی و سی ان ان را با خودش همراه کند و باید از روی یک نسل رد بشود تا اجازه پیدا بکند در این کشور بساط حکومت قومی بر پا بکند. که بگوید این خطه مال ترکهاست، این یکی مال لرها و آن دیگری مال بلوچهاست.
جالب این جاست که میخواهند مبنای تقسیم استانی جمهوری اسلامی را به عنوان مبنای نقشه جامعه فدرالی شان انتخاب کنند!  آیا اگر جمهوری اسلامی آذربایجان را به سه استان تبدیل کرد، فردا ما سه جمهوری فدرال آذربایجان خواهیم داشت؟ اگر نه، این مرزها را چه کسی میخواهد بکشد؟ اینجاست که بحث تهران نمونه است و وارد معادله میشود. بر سر تهران چه خواهد آمد؟ تهرانی یعنی چه؟ هر کس که به تهران میاید به خودش میگوید تهرانی راستی هستم و راست هم میگوید. اما وقتی بحث قومیت ساکنین تهران به میان می آید، همین شهر را که ملقمه ای است از آدمهائی که از جاهای مختلف آمده اند، به جان همدیگر می اندازد. فدرالیسم یعنی انداختن این آدمها به جان هم در تهران نه در تپه های لرستان یا کردستان!  انداختن آدمها در تهران به جان هم، چون این آدمها در چنان وضعیتی میخواهند وفاداری خودشان را به جمهوری فدرال مربوطه ثابت کنند. این مشکلی است که به سر سارایوو آمده است، دیده ایم! یوگسلاوی جلو چشم ماست!
... 
منصور حکمت: منتخب آثار. گفتگو در پالتاک ٢٦ دسامبر ٢٠٠١ 
( ص ١٧٢٠.١٧٢١)