صد روز است جهان شاهد یكی از خونبارترین جنایات تاریخ بشرعلیه مردم محروم فلسطین توسط اسرائیل با حمایت همه جانبه آمریكا و متحدین او است. صد روزی كه چند برابر ناكازاكی و هیروشیما، بمب بر سر دو نیم میلیون انسان در نوار غزه ریخته شده است. جنگی كه هدف خود را نابودی هر انسان فلسطینی، ویرانی هر سرپناهی، نابودی همه زیر ساختهای اقتصادی، امكانات بهداشتی، امكانات زیستی و هر جنبنده ای در این جغرافیا اعلام کرده بود.
رهبران و مهندسین این نسل كشی در هئیت حاكمه اسرائیل بی محابا از نسل کشی مردم فلسطین گفتند و با حمایت متحدین خود، از دولت آمریكا و انگلستان تا آلمان و… آنرا عملی کردند. سیاستمداران و رهبران نادانی و سطحی ای که قدرت مردمی كه دیوار سالها فریب و سانسور و شستشوی مغزی میدیای غربی، را شکسته و رسما نه تنها به میلیتاریزم و جنگ و نسل كشی در فلسطین كه به فقر و بیحقوقی و گرانی در غرب نیز نه میگویند، را دستکم گرفتند. مردمی كه امروز پرچم نه گفتن به این فاشیسم و جنایت و عاملین آن و در راس آن آمریكا را بلند كرده و به ماشین آدمكشی آنها ایست دادند، مردمی كه مهر عدم مشروعیت بر "جهان آزاد" زدند و شکست سیاسی- ایدئولوژیک عمیقی را به آنان تحمیل کردند.
هیئت حاكمه اسرائیل میخواست، با راه انداختن جویبارهای خون در مدتی كوتاه، با پاکسازی قومی مردم فلسطین از نوار غزه و سپس کرانه باختری، با نابودی مردم فلسطین معضل فلسطین را "حل" کنند! خاورمیانه بدون فلسطین سناریوی جناح اولترا راست حاکم در اسرائیل بود. می خواستند اسرائیل به عنوان "قلعه پولادین" غرب جایگاه خود را در خاورمیانه بازیابد، مخالفین اسرائیل در منطقه مانند دهه های قبل سر تسلیم فرود آورند و سیاست "خاورمیانه اسرائیل محور" ترامپ را با قتل عام مردم فلسطین متحقق کنند. امیدوار بودند با این كشتار هیئت حاكمه اسرائیل و در راس آن نتانیاهو را از یك بحران حكومتی در اسرائیل نجات دهند و اسرائیل در منطقه به عنوان نماینده تام الختیار امریکا به روال سابق هر زمان لازم باشد به جان دیگران بیفتد، ترور كند، اشغال كند و هر زمان نیاز داشت، موشك باران را در سایر كشورهای منطقه ادامه دهد.
این استراتژی شكست خورد! این آرزوها در دل یك تحول بزرگتر و یك دگرگونی عظیم جهانی، در دل شكست میلیتاریسم غرب و رونمایی توحش و جنایت و حقایق پشت دمكراسی غربی و پارلمان و نمایشهای مشمئز كننده "حقوق بشر" و سازمان ملل و نظم و قوانین بین المللی و... در كشورهای غربی، دود شد و هوا رفت!
اسرائیل در خونریزی و كشتار و جنایت هیچ كوتاهی و قصوری نكرد. بنا به گفته نهادهای معتبر جهانی در این مدت در نوار غزه "شدیدترین بمباران تاریخ مدرن بشر، از میزان بمبی كه بر سر مردم ریخته ا ند، میزان كشتار، و یرانی در مدت زمان و مساحتی كه این جنگ در آن در جریان است، توسط دولت اسرائیل انجام گرفته است". در این مدت و در این نسل كشی، که با حمایت نظامی، مالی، میدیای و .... دول غربی همراه بود، بیش از ۲۳ هزار نفر از مردم فلسطین كشته، بیش از ۱۰ هزار نفر زیر ویرانه ها مانده، بیش از ۶۰ هزار نفر زخمی و ببیش از دو میلیون انسان آواره شده اند. ویرانی کامل زیر ساختهای نوار غزه از بیمارستان و دانشگاه و مدرسه تا شهر و ...، حمله به هر جنبنده ای، كشتن ۳۰۰ پزشك و كادر درمانی، كشتن صدها امدادگر سازمان ملل، ترور بیش از صد خبرنگار و ...، ویرانی بیمارستان و حمله به پزشكان بی مرز و كاروانهای كمك رسانی سازمان ملل، ویرانی اردوگاه آوارگان تحت حمایت سازمان ملل، محاصره کامل نوار غزه و قطع آب و برق و دارو و سوخت و امكانات زیستی، ترور و كشتن مخالفین خود در كشورهای همجوار و ... تنها بخشی از تلاشهای اسرائیل برای دستیابی به اهداف خود است.
اما اسرائیل به اهداف خود نرسید و غرب در بن بست كامل گیر كرد! وتوی قطعنامه های متعدد شورای امنیت توسط آمریكا حتی برای "وقفه بشردوستانه" در جنگ، فرصتی به اسرائیل داد كه تا آخر دسامبر و شروع سال نو، كار كشتار و ویرانی را به انتها برساند. فرصتی بود تا بر اساس نقشه مشترك اسرائیل و آمریكا، زیر فشار این نسل کشی و ویرانی کامل نوار غزه اسرای اسرائیل آزاد شوند، حماس از صحنه سیاست در فلسطین پاک شده، نتایاهو بعنوان "قهرمان ملی" اسرائیل در قدرت بماند و حل معضل فلسطین زیر بار "بازسازی" نوار غزه، نابودی کامل حماس، بعنوان مانع امنیت در منطقه، و .... به آینده ای نامعلوم حواله داده شود. اما نهایتا اسرائیل، مستقل از سطح وسیع جنایت و كشتار در نوار غزه و کرانه باختری، به اهداف سیاسی، نظامی، ایدئولوژیک خود نه در نوار غزه، نه در داخل اسرائیل و نه در جهان نرسید. امروز دولت اسرائیل دیگر قادر به مخفی کردن ابعاد نظامی این شکست، از ضربات نظامی و تلفات بالا در ارتش، اعتراف به "عدم پیشروی" در تنها هدف نظامی خود، نابودی حماس، نیست. برخلاف تصور معماران این جنایت، حامیان غربی اسرائیل زیر فشار جنبش جهانی حمایت از مردم فلسطین، ناچار به عقب نشینی شده اند، "انتقاد" ها از "خشونت غیر لازم" و "عکس العمل نا متناسب" ارتش اسرائیل، از اظهارات نتایاهو و بن گویر و گالانت و .... که رسما اعلام سیاست نسل کشی و پارکسازی قومی و اشغال نوار غزه را محکوم کردند و "هوشیارترین" هایشان فاصله خود را از این فاشیسم عریان اعلام کردند.
در نتیجه این ناكامی ها، جنگ و کشمکش میان كابینه جنگ و دولت و مجلس اسرائیل شدت یافته است، چیزی كه بیان تعمیق بحران حكومتی و موقعیت وخیم اسرائیل است.
بن بست و تغییر استراتژی در جنگ
بدلیل ناكامی اسرائیل در جنگ، بحث تغییر استراتژی در جنگ، خروج نیروهای زمینی اسرائیل از نوار غزه روی آوری به "حملات هدفمند" به جای جنگ زمینی، ابتدا توسط امریكا و استراتژیستهای پنتاگون و ناتو و سرانجام توسط بخشی از روسای ارتش و هیئت حاكم اسرائیل اعلام شد. شكست اسرائیل و غرب در پروژه جنگی سریع و اشغال كامل فلسطین و نابودی حماس و آزادی سریع گروگانها، آنها را وادار كرد از ادعاهای غیر واقعی خود دست بكشند و عقب نشینی كنند. عقب نشینی از اهداف گذشته به جنگ فرسایشی و طولانی و البته در ابعاد كوچكتر و بقول خودشان "هدفمند" نه انتخابی از روی میل، بلكه اجباری بدلیل ناكامی و شكست در استراتژی اعلام شده توسط اسرائیل و حامیان غربی آن بود. روی آوری دولت اسرائیل به ترور و عملیت تروریستی در لبنان، بیان قدرت دولت اسرائیل و دستگاه اطلاعاتی و نظامی آن نیست بلكه بیان بن بستی است كه دولت اسرائیل در آن قرار گرفته است.
تلاش هیئت حاكمه اسرائیل و شخص نتانیاهو برای تبدیل جنگ به جنگی منطقه ای، تلاش برای تحریكات جنگی، تلاش برای كشاندن پای ایران به این جنگ، با هدف كشاندن پای آمریكا و ناتو به جنگی منطقه ای و مستقیم برای نجات خود و دولت فاشیست اسرائیل، بدلیل عواقب مخرب و مخاطره آمیز آن نه فقط در منطقه که در جهان با مخالفت امریکا و سایر دول غربی و با عکس العمل محتاطانه دول منطقه به این تحریکات روبرو شد و ناكام ماند. هیئت حاكمه اسرائیل آرزو داشت همه را به جنگی خانمانسوز بكشاند تا یا در سایه آن حكومت صهیونیستی و نژاد پرست اسرائیل از انزوا و بن بست و شكست نجات پیدا كند، یا همراه سقوط خود منطقه را به سوی جنگ و تباهی و نابودی بکشاند.
لغو سفر بلینكن به اسرائیل بدنبال ترور صالح العاروری از رهبران سیاسی حماس در بیروت، و در مقابل سفر فوری به خاورمیانه و دیدار با رهبران دولتهای مختلف منطقه، اعلام نارضایتی امریکا از این سیاست و تحرکیات جنگی اسرائیل بود. ترس و نگرانی آمریكا از تحریكات دولت اسرائیل، این "دردانه" غرب كه از سر استیصال زنجیر پاره كرده است و خطر تحمیل جنگی منطقه ای، آمریكا را به تكاپو انداخت. بلینكن را به منطقه فرستادند تا با بسیاری از رهبران كشورهای منطقه دیدار كند. تلاش برای رسیدن به توافقاتی با آنها، منجمله بهبود رابطه عربستان و مصر و... با اسرائیل، تلاش برای كاهش دامنه انزوای اسرائیل در خاورمیانه و دنیای عرب و تلاش برای کاهش لطمات شکست اسرائیل و غرب در جنگ علیه مردم فلسطین در ازاء امتیازاتی به آنها، پروژه ای بود كه وزیر امورخارجه آمریكا در دستور داشت.
لفاظی های ریاكارانه دولت بایدن و وزیر خارجه این كشور، "دفاع" شان از دو دولت، خواست "كاهش" كشتار غیر نظامیان در فلسطین، اعلام "مخالفت" با كوچ اجباری مردم فلسطین و اخراج آنها از نوار غزه، بلند كردن پرچم "كمكهای" بشردوستانه به مردم غزه و...، مستقل از ریاكاری و دروغگویی آمریكا، بیان شكست و ناكامی ناتو و اسراییل و حامیان آنها است.
مستقل از شكست اسرائیل و متحدان غربی او در اهدافی كه برای خود گذاشته بودند، امروز از منظر مردم در سرتاسر جهان اسرائیل و كل این جبهه به عنوان مسئولین مستقیم جنایت جنگی در فلسطین شناخته شده اند. بی اعتباری غرب و دولتهای بزرگ غربی، اعتراضات صدها میلیون انسان در سرتاسر دنیا علیه سیاست دفاع از نسل كشی اسرائیل، اعتراضات كارگری و انواع ابتكارات بشریت متمدن در دفاع از مردم فلسطین، نقش مخرب غرب در این جنایات، نه تنها اسرائیل را بیش از تمام تاریخ وجود آن ایزوله كرده است، كه دولتهای غربی را در خود غرب، در آمریكا و انگلستان، در آلمان و فرانسه و... با معضلات بزرگی روبرو كرده است.
ابتكار افریقای جنوبی در بردن پرونده دولت اسرائیل به دادگاه لاهه به جرم نسل کشی، حمایت بسیاری از كشورهای جهان از این پروژه، حمایت طیف وسیعی از شخصیتهای شناخته شده، سیاسی، اجتماعی، هنری و... از این ابتكار، بیان دوره جدیدی از جدال جهانیان علیه میلیتاریسم و قلدری دولتهای غربی و اربابی آمریكا بر جهان است. امروز میلیونها انسان در سراسر جهان آینده این پرونده را دنبال میكنند و به عنوان حامی مردم فلسطین سیر این دادگاه را تماشا میكنند. مستقل از حکم دادگاه لاهه و نتیجه آن، صرف باز شدن پرونده علیه دولت اسرائیل به جرم نسل کشی، موقعیت جدید نه تنها اسرائیل و انزوای او، كه آمریكا و تضعیف جدی موقعیت او و ناتو را، بعنوان شرکای جرم دولت اسرائیل در این نسل کشی، نشان میدهد. صرف باز شدن این پرونده و امکان کشیده شدن پای دولت امریکا و سایر دول غربی که رسما اعلام کردن در این جنایت و نسل کشی "در کنار اسرائیل ایستاده ایم" و با کمکهای نظامی، تسلیحاتی، سیاسی و ..... بعنوان شرکای این جنایت، کابوسی است که باعث "انسانی" شدن برخورد روسای دول غربی در برخورد به مردم فلسطین و "نگرانی" شان از ارقام بالای کشته شدگان در نوار غزه و نقض قوانین بین المللی شده است. کابوسی که علیرغم ادعاهای دولت اسرائیل و امریکا در "بی پایه" بودن پرونده، نتایاهویی که ۹۶ روز است سیاست جنگ صلیبی علیه مردم فلسطین، پاکسازی قومی و نسل کشی مردم فلسطین را به زبان عبری اعلام کرده، را وادار کرد برای اولین بار به زبان انگلیسی اعلام کند ما با مردم فلسطین جنگی نداریم، اخراج آنها از نوار غزه سیاست ما نیست و اشغال و کنترل نوار غزه در دستور ما نیست!!!
میدانند مردم بشردوست جهان حکم خود را علیه شان داده اند و مستقل از حکم دادگاه لاهه نام تک تک شان بعنوان جانیان علیه بشریت در تاریخ بشری ثبت خواهد شد.
شكست اهداف و استراتژی اسرائیل و موقعیت بشدت ضعیف تر او در این دوره، در دل تحولات بزرگ جهانی كه با شكست میلیتاریسم غرب بطور همه جانبه در جریان است، بیان پایان یك دوره طولانی از قدر قدرتی، قلدری و سیاست میلیتاریستی غرب به رهبری آمریكا است. دوره ای كه یك طرف جدی این جدال طبقه كارگر، مردم انسان دوست، آزادیخواه و متمدنی است كه علیه جنگ و ناامنی، علیه میلیتاریسم غرب و جنایت و فقر و گرسنگی، به میدان آمده است.