طی دو هفته گذشته جهان با ناباوری تمام شاهد تحویل دادن دودستی سرنوشت مردم افغانستان به طالبان از جانب آمریکا و دول منطقه در عرض کمتر از دو هفته، سقوط دولت کارتونی و پوشالی افعانستان در مدت کمتر از یکروز، بود. سقوط افغانستان به دست طالبان بدون همکاری و برنامه ریزی دقیق آمریکا و دول ذینفع منطقه و جهان در این مدت کوتاه ممکن و میسر نبود.
نویسنده: آسو فتوحی
بدست گیری قدرت در افغانستان توسط طالبان درعرض تنها دو هفته چیزی فرای تصویر ساختگی سقوط یک کشور بلکه نشان آشکار سناریویی بود که چند سال است اشکال عیان و نهان در کریدورهای اجلاس قدرت های دنیا در حال طراحی است، معامله ای کثیف بر سر منافع بلوکهای مختلف بورژوازی جهانی با هزینه جان و زندگی مردم افغانستان.
امریکا در راس ناتو بیش از دو دهه است که به بهانه "جنگ با تروریسم اسلامی" و القاعده و "دخالت بشردوستانه"، زندگی و آسایش و آزادی مردم افغانستان را گرو گرفته و به ویرانی کشاندند. امروز پس از شکست سیاست های مداخله جویانه نظامی و سیاسی شان در وقیحانه ترین شکل ممکن سرنوشت مردم این جغرافیا را به دست ارتجاع طالبان سپردند و وقیحانه اعلام میکنند "هدف ما مبارزه با تروریسم القاعده بود و ماموریت بیست ساله ما تمام شد". ادعایی که حتی در هیئت حاکمه شان خریداری پیدا نکرده است.
امروز دیگر حتی سران دولت امریکا به لجنزاری که امریکا با ایجاد چنین نیروهای کثیف و تا دندان مسلح در افغانستان و منطقه ایجاد کرده اند اذعان میکنند. سیاست مسلح کردن باندهای اسلامی از "مجاهدین" تا داعش و القاعده و ..... به بالاترین تجهیزات نظامی نتیجه تقابل اقتصادی میان قدرتها و رقبای جهانی منطقه و به قیمت تحمیل سیاه ترین نیروهای ارتجاعی به مردم افغانستان بود. نتیجه این سیاست ارتجاعی هزینه های روزانه ۳۰۰ میلیون دلار، یعنی ۲.۲۶ تریلیون دلار طی بیست سال، چیزی جز نابودی زندگی مردم در افغانستان، سوریه، عراق و ...نبوده است.
آمریکا و متحدانش و سایر دول بورژوایی منطقه و دنیا و میدیای رسمی و دستگاه بی آبروی شستشوی مغزی شان، با وقاحت و بیشرمی و با وارونه نمائی از وضعیت وخیم مردم افغانستان و پزهای دروغین دفاع از حقوق بشر، تلاش دارند تا تصویر طالبان "متمدن شده"، "معتدل" را در مقابل جهان قرار دهند و حاکمیت طالبان را به رسمیت شناخته و این رسمیت را به اسم مردم افغانستان و به آن جامعه و مردم دنیا بقبولانند. تبلیغات و پروپاگاند عظیم رسانه های رسمی تصویر حضور "مسالمت آمیز" وحوش طالبان را به نمایش میگذارند، صحنه های تعرض وحشیانه و دستگیری و خانه گردی ها توسط اوباش این باند جانی را سانسور میکنند تا به جهان بقبولانند که طالبان بی آزار است، تغییر کرده، متمدن شده است. هشدارهای مفتضحانه دول "متمدن" و مقامات فخیمه سازمان ملل که "طالبان باید به حقوق بشر پایبند باشد"، پز "کمک به فراریان از افغانستان" و مسابقه تهوع آور سران شان پس از به خون کشیدن زندگی میلیونها انسان در این مملکت، به رسمیت شناختن دولت طالبان از طرف بلوک چین و متحدینش به نام "عدم دخالت در امرو داخلی این کشور"، تنها و تنها نشان از به سخره گرفتن شعور مردم افغانستان و بشریت متمدن است.
اما این تمام تصویر نیست. مقاومت مردم شریف و آزادیخواه در مقابل این وحوش اسلامی دست ساز غرب، مقاومت شجاعانه زنان در کابل، تصویر واقعی جامعه ای است که در مقابل حاکمیت تحجر و ترور، حاکمیت اسلام و تحمیل بربریت به این جامعه مقاومت میکند.
نه طالبان انتخاب مردم افغانستان است و نه بازگشت به عصر برده داری و بهره کشی جسمی و جنسی از زنان و تحمیل تحقیر و بیحقوقی به مردم آنجا انتخاب مردم مترقی و متمدن و زنان افغانستان است.
باید پرسید مسئول مستقیم آموزش و تشکل این نیروهای عهد حجری چه کسانی هستند؟ باید پرسید مسئول آموزش و تجهیز تا دندان مسلح این نیروهای جنایتکار، که کارخانه ساخت راکت و موشک و بمب و تمامی تسلیحات امروزی را نداشته و ندارند چه کسانی هستند؟ باید پرسید مسئول حقنه کردن چنین اوباش مرتجع و عقب مانده ای به جامعه افغانستان چه کسانی هستند؟
جواب این سوالات را بشریت امروز به روشنی دارد. القاعده و طالبان محصول طبیعی زندگی و اعتراض و سوخت وساز طبیعی جامعه افغانستان نیست. هیچ انسان شرافتمند و آزاده ای در افغانستان خواهان ایجاد گروه یا جریانی نیست که فلسفه اش به راه انداختن جوی خون و قطع سر و دست باشد. خواهان آن نیست که نیروی اولترا ارتجاعی و بختک سیاه روزی خود و خانواده و جامعه اش را ایجاد یا انتخاب کند. هیچ انسان مترقی در افغانستان خواهان حاکمیتی که ضد علم و مدرسه و آزادی عمل و رشد فرهنک و تمدن باشد نیست، خواهان حذف زنان از زندگی خود و تعریف آنها به عنوان انسان درجه دوم یا سوم و بی شان و حرمت کردنشان نیست. خواهان حذف کودکان از مدرسه و آموزش و تحصیلات رشد علمی و فکریشان نیست.
باید گفت بشریت متمدن امروز دنیا، یک بار دیگر در برابر تصویر وارونه و دروغین بورژوازی از جهان و سوخت و ساز آن ایستاده و دست رد به یاوه گوئی هایشان میزنند. بشریت متمدن دنیا در برابر منطق ضد انسانی و متوحش بورژوازی ایستاد و در کنار مردم افغانستان هیچ رسمیتی به حاکمیت طالبان نمی دهند. بشریت متمدنی که بر صحنه های دلخراش فرار و هراس مردم افعانستان اشک میریزد، آمریکا و دیگر قدرتهای بورژوازی و تمامی دول مرتجع منطقه را مسبب هر قطره خون ریخته شده، هر خانواده و زندگی از هم پاشیده شده و آوارگی و بی خانمانی و بی پناهی تمامی مردم این کشور میداند.
این فشار انساندوستی، این تنفر از جنایت سازمان یافته دول غربی است که سران "متمدن" دول غربی را وادار کرده با شعار انتقال و نجات جان فقط چند هزار نفر از جمعیت تقریبا ۴۰ میلیونی افغانستان، آن هم به ناکجا آباد هائی که معلوم نیست چه سرنوشت شوم دیگری را برایشان رقم بزنند، میخواهند با این پُز خود را از زیر تیغ تعرض بشریت برهانند. باید گفت کور خوانده اید و انسانهای آزاده و متمدن دنیا افسارتان را میبندند!
امروز در این نبرد حاکمیت های دنیا باید در کنار مردم افغانستان ایستاد. باید جانیان و بانیان این سیه روزی بر مردم افغانستان را وادار به پاسخگوئی و پذیرش مسئولیت توحش و جنایتی بکنیم که به این کشور و مردمش تحمیل کرده اند.
مردم افغانستان حق دارند زنده بمانند، حق دارند زندگی کنند و حق دارند رفاه و امنیت و آسایش داشته باشند. نباید اجازه بدهیم تا مردم بی دفاع افغانستان تنها بمانند و با تحمل جریان عقب مانده و متوحش طالبان، تصویری به جهان بدهند که گویا این "انتخاب" مردم آن جغرافیا است، نباید اجازه بدهیم که این حاکمیت سیاه را "متعارف" و "معقول" جلوه دهند.
تمام قدرت ها و کشورها که به هر شکلی و با هر کارتل و شرکت های اقتصادی و سیاسی و نظامی شان که مسبب به وجود آمدن این خانه خرابی و سیه روزی هستند باید به جرم جنایت علیه بشریت محاکمه شده و جواب پس بدهند. نباید اجازه داد دولتهائی که بر سر زندگی مردم، ب_۵۲ و بمب افکن میفرستد و موشک و بمب میریزد، دولتهایی که به زندگی انسانها بختک سیاه القاعده و داعش و طالبان را تحمیل کرده اند، با گرفتن پز دروغین و نخ نمای "حقوق بشری" از پرداخت تاوان این جنایت هدفمند و سازمان یافته و تامین بالاترین سطح رفاه برای آن انسانها شانه خالی کنند.
امروز این وظیفه تک تک ما است که در جنگ انسانیت با توحش بورژوازی هار و افسارگسیخته به شکلی جهانی و متحد بایستیم و پوزه شان را به خاک بمالیم. باید جبهه انسانیت در برابر جبهه توحش دول منطقه و جهان را تقویت کنیم. باید کنار فریادها و نه گفتن های مردم افغانستان به این توحش بایستیم .
اگر قدرتهای منطقه در جدالها و کشمکش های خود، محل زندگی و خانه و کاشانه و آسایش و آرامش این انسانها را برهم زده و نابود کرده اند باید موظفشان کنیم خانه و کاشانه و امنیت و آسایش و رفاه را چه در افغانستان و چه در کشور خودشان به آنها پس بدهند.