لوموند: « چرا مارکس حق داشت»

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

مجله آینده کار شماره ویژه ای را به مسئله کار در آثار مارکس اختصاص داده است . در این مجموعه که تحت نام « چرا مارکس حق داشت»، منتشر شده است، تحلیل فیلسوف ها، جامعه شناسان ، اقتصاددانان و مورخان از نوشته های مارکس ارائه می شود.

در زیر مصاحبه با ژان کوئیتیر و سالیها بوسدرا، دو فیلسوف، مسئولین هماهنگی این شماره ویژه را می خوانید.

محور اصلی انتخاب شما چیست؟

ژان کوئیتیر: هدف این شماره بیش از هر چیز کشف جنبه های مختلف تفکر مارکس در مورد موضوع کار است. برای رسیدن به این هدف ،به ویژه طیف گسترده ای از زمینه های کاربرد آن را نشان میدهیم. در واقع از آنجا که این طیف از کار برد ها همیشه در محل تلاقی موضوعات متعدد قرار دارد ، برای فیلسوفان ، همچنین برای جامعه شناسان ، اقتصاددانان و یا مورخان نیز قابل استفاده است.

ما مشتاق بودیم که خواننده بتواند به کمک نوشته های مارکس، واستفاده از توضیحات با این مسائل اشنا شود، به این دلیل از نویسندگان مقالات این شماره خواستیم گزیده هایی را انتخاب کنند که به نظرشان برای درک مفاهیم مفید باشد. ما امیدواریم که از طریق این متون تفسیر شده از جمله تفاوتهای مفهومی مختلفی را که در کارهای مارکس وجود دارد ، بیشتر در دسترس قرار دهیم.

چگونه مسئله کار برای مارکس ، از نظر مفهوم و واقعیت ، از نظر تئوری و عملی، یک پرسش اساسی است؟

ژان کوئیتیر: بدون شک برجسته نمودن محوریت کار در جوامع بشری از مهمترین اصول کارهای مارکس است. هدف این شمار ویژه پا فشاری برروی این مطلب است. مارکس اولین فیلسوف علاقه مند به این موضوع نبوده است، نویسندگان بزرگی قرنها قبل از او به این مسئله پرداخته اند.

اگر او در این زمینه پیشگام است به این دلیل است که در توضیح پدیده های تاریخی بطور کلی برای کار نقشی اساسی قائل است. به بیان دیگر اگر به آنچه در حوزه تولید مواد اتفاق می افتد توجه نکنیم ، از درک دیگر مسائل محروم می شویم.

علاوه بر این ، آنچه که تجزیه و تحلیل مارکس را جالب می کند این است که این مرکزیت کار با قرار دادن آن درمسیر یک هدف سیاسی، یک بعد عملی را نبز در بر دارد. در جوامع طبقاتی ، و به ویژه با شیوه تولید سرمایه داری ، مرکزیت کار یک مرکزیت پنهان است ، که به این ترتیب شناخته نمی شود. در متنی که در سال ١٨٧٥ نوشته شده ، مارکس این مطلب را خیلی خوب جمع بندی می کند: «جامعه فقط وقتی تعادل خود را پیدا میکند که حول کار ، چون زمین بدور خورشید بچرخد»

تا چه اندازه رویکرد مارکسی کار ، که بین سالهای ١٨٤٠ و ١٨٨٠ ، از نسخه های خطی ١٨٤٤ تا کتاب سرمایه و بعد از آن تدوین شده هنوز مطرح است؟

سالیها بوسدرا : تجزیه و تحلیل مارکس در مورد کار کاملا به روز است. برای مثال مفهوم بهره برداری، جهان شمولی شرایط پرولتری در جهان را بروشنی ، چه در چین و چه در برزیل یا افریقا در معادن استخراج مواد معدنی نشان می دهد.

علاوه بر این ، تجزیه و تحلیل مارکس در مورد کار این امکان را فراهم می کند که بین کار زنان درخانه و کارهای دستمزدی تمایز قایل شویم و آنچه که امروز دو برابر شدن کار روزانه زنان نامیده میشود را زیر ذره بین قرار دهیم. مرکزیتی که به نیروی کار داده شده همچنین مسئله بیکاری و کارهای موقتی را روشن می کند. نیروی کار همچنان یک کالاست: کارکنان با ید برای بدست آوردن شغل بجنگند و تضمینی برای حفظ آن وجود ندارد.

اما تجزیه و تحلیل مارکس همچنین اهمیت دستمزد و افزایش آن در حال حاضر را نشان میدهد، زمانی که سطح حقوق و دستمزد باعث تولید کارگران فقیر ، به ویژه در مورد زنان و جوانان می شود و حتی حداقل زندگی را تامین نمیکند.

مسئله کار بخصوص در این شماره ویژه «کار در آینده» تحت زاویه پرسش های کمونیسم و رهایی مطرح شده است. چرا ؟

سالیها بوسدرا :تجزیه و تحلیل مارکس هیچ دستور العمل کلیدی برای رهایی ارائه نمی دهد. بر عکس با ارائه یک تحلیل انتقادی و دیالکتیکی از یک شکل گیری اجتماعی، راه هایی را برای هدف کمونیستی می گشاید. این شماره به موضوع تقسیم کار می پردازد. به چالش کشیدن تقسیم کار اجتماعی راهی برای خروج از روند تولید بی رویه و آنارشیستی است، تولیدی که هدفش تنها فروش اجناس به جای تولید مطابق با نیازهای اجتماعی می باشد. به همین ترتیب ، این شماره ، مسئله مفهوم «کار تولیدی» را بررسی میکند. قرائتهای جدید از مارکس توسط برنارد فریوت به ویژه این امکان را فراهم می آورد که بتوان سهم تاریخی مبارزات کارگران را در تعاریف جدید کار مولد و همچنین دستمزد مجدداً ارزیابی کرد. با درک مرکزیت کار ، ما می توانیم مبارزه سیاسی را در رابطه با همه کسانی که در شرایط بی ثباتی هستند و بنابراین در ایجاد اتحادیه مشکل دارند ، برای ایجاد پیوندهای همبستگی پایدار در محیط های کار جهت دهیم.

مبارزات پیرامون دستمزد ، فمینیسم ، محیط زیست ، در پیوند با عدم ثبات حاکم بر دنیای کار است اما در عین حال به دلیل تکه تکه شدن شدید جهان کار بصورتی جدا از هم انجام می گیرد. هدف مبارزه کمونیستی برجسته سازی این پیوندها و شرکت در مبارزه اتحادیه ای ، سیاسی و انجمنی ، غلبه بر این شکاف ها و ایجاد پیوندهای همبستگی پایدار در چارچوب مبارزات سازمان یافته است.

*Travailler Au Futur