سال 2020 شاهد یک تغییر بزرگ در زمینه انرژی بود و همین هم سال 2020 را تبدیل به یک سال جالب کرد.
به گزارش فارینپالیسی؛ در میان این دو نقطه کاملا متفاوت در زمینه محیط زیست (که صنعت انرژی و سیاستهایش نقش مهمی در آن دارد)، یک سقوط عجیب در زمینه قیمت نفت داشتیم، که تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا در تمام دنیا رخ داد، و باعث شد تمام قطعیتهای دنیای انرژی به بیثباتی و عدم قطعیت بدل شده و به خصوص نفوذ و قدرت کارتلها و سازمانهایی که نه تنها در تاریخ شصت ساله حضورشان، که حتی تا این روزها در دل اقتصاد مدرن نیز نقش تعیینکننده داشتند، به چالش کشیده شود. اتفاقی که اگر در کنار نقش سال به سال فزاینده آمریکا در بازار انرژی دنیا قرار گیرد، معلوم میشود که چرا گفته میشود بازار انرژی تحت تاثیر کرونا دچار تغییراتی شگرف شده و به عبارت بهتر نقش و نفوذ تولیدکنندگان و فروشندگان عمده نفت دچار چالشهای عظیمی خواهد شد. موضوعی که بیتردید بر سیاستهای قدرتهای دنیا در مناطق نفتی نیز تاثیرگذار بود- و در سال جاری این تغییرات بیشتر و بهتر مشخص خواهد شد.
این تغییرات باعث شده جذابیت و البته اهمیت عربستان سعودی برای آمریکا به شدت کاسته شود.
در این مطلب با اشاره به این که «در اواخر سال 1973، پس از تحریم نفتی اروپا و آمریکا توسط عربستان سعودی و اوپک، هنری کیسینجر که آن زمان مشاور امنیت ملی آمریکا بود، در نشستی مخفی در کاخ سفید، علیه سعودیها اقدام کرد» به مسایلی که این روزها میان آمریکا و عربستان سعودی پیش آمده، و البته شباهتهایی که بین مواضع آمریکا در این دو برهه زمانی وجود دارد، پرداخته است.
فارینپالیسی نوشته: در آن نشست که از چشم رسانهها پنهان مانده بود، کیسینجر با عصبانیت گفت: «این که دنیای متمدن را اقدامات 8 میلیون وحشی تهدید میکند، هم خطرناک است و هم مسخره»! اما به رغم این نارضایتی و عصبانیت، وقتی کیسینجر سه ماه بعد از این نشست، در کاخ ملک فیصل مقابل پادشاه سعودی قرار گرفت، نه تنها جز ادای احترام کاری نکرد و حرفی نزد، بلکه حتی به آن کشور وعده کمکهای اقتصادی، فنی و نظامی نیز داد، و این در حالی بود که عربستان سعودی حتی تحریم نفتی اروپا و آمریکا را لغو هم نکرده بود.
کیسینجر در آن دیدار به پادشاه سعودی گفته بود که هدف آمریکا همکاری طولانیمدت با پادشاه عربستان سعودی و تقویت دوستی دو کشور است.
کیت جانسون، نویسنده فارینپالیسی در ادامه به این موضوع پرداخته که رابطه واشنگتن و ریاض بارها در مقاطع مختلف به چالش برخورد کرده، اما از زمان جنگ دوم جهانی و ریاست جمهوری فرانکلین روزولت به این سو، این رابطه که کم کم دارد به مرز 75 سال میرسد، جزو معدود روابط پایدار در عرصه سیاست خارجی بوده است. اما اتفاقات اخیر نشان از این دارد که باید منتظر تغییرات بزرگی در این رابطه پایدار باشیم.
در توضیح این شرایط جدید، نویسنده فارینپالیسی نوشته: در بهار 2020 هم شرایطی مشابه تحریم نفتی دهه 70 رخ داد و سعودیها امسال نیز مانند اوایل دهه 1970 از اهرم نفت برای فشار بر اروپا و آمریکا استفاده کردند. با این تفاوت که این بار به جای تحریم، از حربه کاهش عمدی قیمت نفت برای آسیب زدن به اقتصاد آمریکا بهره بردند، آن هم در شرایطی که شیوع کرونا و فروپاشی اقتصاد جهانی اقتصاد ایالات متحده آمریکا را در آسیب پذیرترین حالت ممکن قرار داده بود. موضوعی که موجب شد قیمت نفت خام آمریکا در پایینترین سطح خود از ابتدای قرن بیست و یکم قرار گرفته و حتی در مقطع زمانی آوریل، با یک سقوط فاحش برای اولین بار در تاریخ حتی منفی هم بشود!
این اقدام عربستان سعودی چنین بود که انگار میخواهند صبر آمریکا و به خصوص جمهوریخواهانی را که مدتها سرسختانه ازشان در کنگره حمایت کرده بودند، آزمایش کنند.
اما ظاهرا عربستان در ارزیابی جایگاه خود در چشم آمریکا دچار یک اشتباه محاسباتی بزرگ شده بود. در واقع سعودیها هنوز متوجه نشده بودند که شرایط عوض شده و دیگر قرار نیست داستان حمایتهای آمریکا از عربستان که در تمام 75 سال اخیر یک اتفاق عادی بود، ادامه داشته باشد. در حقیقت آمریکا مدتها بود که منتظر چنین فرصتی بود.
به ویژه کنگره آمریکا- که به خاطر مسایلی مانند نقض مکرر حقوق بشر در عربستان، جنگ وحشیانه و غیر انسانی یمن و مهمتر از همه قتل وحشیانه و مثله کردن ستوننویس روزنامه واشنگتنپست، جمال خاشقجی، نسبت به سعودیها بیعلاقه شده و اعضایش از این متحد قدیمی گله دارند.
چنین شد که نمایندگان کنگره، عربستان سعودی را به جنگ اقتصادی متهم کرده و با تهیه و تنظیم لایحه خروج بلافاصله نیروهای آمریکایی از این کشور، قصد کردند چتر امنیتی هفتاد و پنج ساله واشنگتن را از سر ریاض بردارند.
سناتور جمهوریخواه داکوتای شمالی، کوین کرامر، به عنوان تهیهکننده اصلی این لایحه، در گفتگو با فارینپالیسی «اشتباه محاسباتی» عربستان را دلیل این رفتار غیردوستانه سعودیها عنوان کرده و خبر از پاسخ آمریکا به این مسئله داده است.
اما تمام پاسخ آمریکا منحصر به لایحه خروج نیروهای آمریکایی از عربستان نمیشود و بسیاری، فراتر از این تصمیم، به دنبال بازنگری در روابط 75 ساله میان دو کشور هستند. حتی دونالد ترامپ هم که یکی از حامیان و مدافعان رابطه با سعودیها و باورمندان به این عقیده بود که امنیت آمریکا به جریان آزاد نفت عربستان بستگی دارد، حالا به فکر این پرسش افتاده که آیا آمریکا اصلاً نیازی به محافظت از نفت عربستان دارد؟ به خصوص که در سالهای اخیر عربستان نفتش را بیشتر از اروپا و آمریکا به چین فروخته. اگر این موضوع را در کنار انقلاب انرژی آمریکا طی ده سال گذشته قرار دهیم، دلیل این پرسش مشخص میشود که چرا باید آمریکا بودجهاش و البته جان مردمانش را برای محافظت از عربستان و حاکمانش هزینه کند؟ این پرسش را علاوه بر کارشناسان سیاست خارجی و رسانهها، مردم آمریکا هم در سالهای اخیر به کرات مطرح کردهاند، به ویژه بعد از این که نقش سعودیها و دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در حوادثی مثل 11 سپتامبر به اثبات رسیده است.
بروس ریدل، عضو سابق سازمان سیا این مساله را به شکلی دیگر مطرح میکند: در سالهای اخیر تنها ترامپ بوده که به خاطر علایق شخصیاش روابط دو کشور را محکم نگه داشته. اما قطعا جو بایدن شرایط را تغییر خواهد داد. او به عنوان معاون سابق رئیسجمهور بارها از عربستان انتقاد کرده و گفته که فروش سلاح به این کشور را قطع خواهد کرد. شاید این کار را هم از همین اوایل دوران ریاست جمهوریاش انجام دهد.