انتظار نداشته باشید یک رئیس‌جمهور دموکرات سیاست‌های ترامپ را تغییر دهد

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

احتمال دارد بایدن به توافق هسته‌ای با ایران برگردد اما در پی توافقی خواهد بود که جای توافق هسته‌ای اوباما را بگیرد.

نویسنده: رابرت فیسك

سیستم بهداشت آمریکا ضعیف است و اقلیت‌های سیاهپوست و اسپانیایی‌تبار آن در کارزارهای انتخاباتی جو بایدن و برنی سندرز در چارچوب اوضاع خاور‌میانه به هیچ گرفته می‌شوند.

اکثریت رای دهندگان آمریکایی به استثنای فعالان طرفدار اسرائیل، گروه‌های لیبرال یهودی و گروه‌ها و سازمان‌های مختلف مسلمان، هیچ اهمیتی برای وحشت مستولی بر اسرائیل و اعراب قائل نیستند. اما هم مسلمانان و هم یهودیان در منطقه با دقت اظهارات سه نامزد دموکرات را در مورد راه حل ایجاد یک کشور مستقل فلسطین در کنار اسرائیل، مستعمره‌های اسرائیل در کرانه غربی رود اردن و انتقال سفارتخانه اسرائیل به بیت المقدس بر اساس تصمیم دونالد ترامپ، دنبال می کنند. وقت آن رسید که ما هم چنین کنیم.

در درجه اول، تصور نکنید دموکرات‌ها (در صورت به قدرت رسیدن) تصمیم فاجعه بار ترامپ برای انتقال سفارتخانه آمریکا از تل آویو به بیت المقدس را تغییر دهند. کسانی که فکر می‌کنند یک رئیس جمهور از حزب دموکرات سیاست‌های فاجعه بار ترامپ را – نه تنها در مورد انتقال سفارت آمریکا، بلکه سایر نقاط خاورمیانه - لغو خواهد کرد، بهتر است این تصورات را از خود دور کنند.

تاریخ به عقب برنمی گردد. هیچ‌یک از نامزدهای دموکرات‌ در پاسخ به این که آیا تصمیم ترامپ در مورد سفارتخانه را لغو خواهد کرد، خود را به انجام چنین کاری متعهد نکرد؛ تنها سندرز آن هم به گونه‌ای مبهم به بازگشت به تل آویو اشاره کرد. سایرین، نه محکم و قاطعانه، بلکه با ترس و احتیاط اشاره کردند که موضوع برقراری سفارت آمریکا در بیت المقدس بخشی از مذاکرات میان اسرائیل و فلسطینیان خواهد بود – نکته‌ای که هرگز در متن موافقتنامه صلح اسلو یا هیچ‌یک از قطعنامه‌های سازمان ملل منعکس نشده است.

ماه گذشته الیزابت وارن در کارزار انتخاباتی‌اش در کارولینای جنوبی اعلام کرد این تصمیم باید به «اسرائیل و فلسطین» ارجاع شود – احتمالا به معنای آن که مسئله "پایتخت" در راه حل دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین باید میان آن دو حل شود – هرچند بنیامین نتانیاهو معتقد است که کار تمام شده و بیت المقدس پایتخت اسرائیل است و بس. خانم وارن باید به این نکته آگاه می‌بود که در واقع کشوری به نام «فلسطین» وجود ندارد.

الیزابت وارن افزود:«به ما ارتباطی ندارد که تصمیم بگیریم شرایط ایجاد دو کشور مستقل چیست....بهترین راه تشویق طرفین به مذاکره میان خودشان است.» بارها از او پرسیده شده آیا سفارتخانه آمریکا را به تل آویو بازخواهد گرداند، و بارها پاسخ داد «باید به طرفین اجازه داد خودشان در این مورد تصمیم بگیرند.» بعد از آن، خانم وارن به گونه ای زودگذر به «پایتخت‌ها» اشاره کرد بدون آن که توضیح دهد آیا منظورش پایتخت فلسطینیان در روستای «ابودیس» است یا نه. این یک راه حل تاسف آور بود که مادلین آلبرایت (وزیر خارجه اسبق آمریکا) دهه‌ها پیش بدون تعهدی چندان از آن حمایت کرد. 

البته سندرز با اشاره به نتانیاهو به عنوان یک «نژادپرست ارتجاعی» نظر مساعد اعراب و خشم اسرائیل (و دوستان اسرائیل در آمریکا) را برانگیخت. احتمالا آقای سندرز موضع خود را تعدیل خواهد کرد. اغلب روسای جمهور آمریکا در مواجهه با صهیونیسم از خشن‌ترین نوعش، مواضع خود را (در قبال اسرائیل) نرم کرده و با کسانی که سخت خشمگینشان می‌‌کنند، دوستی‌های بلند مدت بهم زده‌اند. اما سندرز در مواقع متعدد از رنج و مصیبت فلسطینیان و حفظ کرامت آن‌ها سخن گفته است که نه وارن و نه بایدن هرگز در کارزارهایشان به آن اشاره نکرده‌اند. مشاجره او با «کمیته آمریکایی روابط عمومی اسرائیل» (آیپَک) دائر بر این که این نهاد مروج «تعصب» است، خشم لابی اسرائیل در آمریکا را سخت برانگیخت.

رئیس این نهاد، هوارد کُهر، کاملا متوجه این نکته هست که نه سندرز، نه وارن ونه ظاهرا بایدن – هرچند در مورد او باید صبر کرد و دید – هیچ علاقه‌ای به شرکت در کنفرانس سالیانه «آیپک» ندارند. اظهارات اخیر او درباره مردی که احتمال دارد نخستین رئیس‌جمهور یهودی آمریکا باشد، شایسته تعمق بیشتری است. او گفت: «یک بخش در حال رشد، فعال و پرصدای کارزار انتخابات، اساسا ارزش اتحاد میان آمریکا و اسرائیل را رد می‌کند.... رهبران این جنبش...می‌گویند از حق اسرائیل برای دفاع از خود حمایت می‌کنند، اما هربار اسرائیل از این حق استفاده می‌کند، این کشور را تقبیح می کنند.»

کِهر در این جا به جنبش محرومیت و تحریم علیه اسرائیل که رهبران این کشور را سخت به وحشت می اندازد، اشاره نمی‌کند بلکه خطاب او به زنان و مردان نگران آمریکا – در میانشان جوانان آزادیخواه یهودی است – که از مصائب فلسطینیان در نوار غزه اظهار تنفر می‌کنند. آن‌ها از واژه «سوسیالیسم» که سندرز با بی تدبیری در کارزارهایش استفاده کرده نمی‌هراسند که در گذشته در اسرائیل عبارتی کاملا قابل قبول بود. تصورم این است که آن‌ها در جستجوی اخلاقیات در سیاست‌های بین المللی هستند که آمریکا منظما با رویارویی با طرح استعمارگرایانه اسرائیل در ساحل غربی، آن را از قلم می اندازد.

کهر در ضربه‌ای روشن علیه سندرز که دولت اسرائیل و نخست‌وزیرِ بار دیگر انتخاب شده آن را تقبیح کرده بود، گفت:«اسرائیل نمی‌تواند دوستان دروغین داشته باشد.» او اظهارات سندرز را «بدنام کردن اسرائیل» توصیف کرد. در بهار گذشته، آقای کهر به «نفرت شدید» نسبت به اسرائیل اشاره کرد که به گفته او «از حاشیه‌ها به مرکز سیاست‌های آمریکا » در حال حرکت است. اما اکنون می‌گوید:«...اسرائیل توانسته به روی دوستی‌اش با ایالات متحده حساب کند.»

اما جورج دبلیو بوش و اوباما به گفته کهر«هر دو متوجه بودند که تعهد آمریکا به امنیت اسرائیل باید تداوم داشته باشد، باید روشن ، صریح و قابل اتکاء باشد.» اما واقعیت این است که این کیفیت‌ها اغلب در گفتگوهای واشنگتن در مورد روابط میان آمریکا و اسرائیل گم می‌شود. اوباما از دخالت‌های مداوم نتانیاهو در سیاست‌های آمریکا، از تقاضایش از کنگره آمریکا بدون مشورت با او و از خودداری مطلقش برای به تعویق انداختن، متوقف کردن و منصرف شدن از سرقت زمین‌های فلسطینیان برای مستعمرات یهودیان میان بیت المقدس و رود اردن، سخت خشمگین بود. اشاره کهر به لزوم حمایت «صریح و روشن» آمریکا منظور واقعی او نیست.

کلمه درست برای کهر – اگر جرئت ابراز آن را داشت -  «بی چون و چرا» می‌بود...و سندرز نمی‌تواند انتقاد نکند. در تعامل‌های سختگیرانه و وحشتناک تلویزیونی در ایالات متحده، تقبیح اسرائیل و اشغال زننده سرزمین‌های دیگران، اگر نه به عنوان یهودستیزی، بلکه تجاوز از حد، غیرقابل قبول و حتی غیراخلاقی جلوه می‌کند.

سندرز این سنت احمقانه را شکسته است و به همین دلیل باید به عنوان یک «سوسیالیست» (که البته بخشی تقصیر خودش است)، و نیز یک «تندرو» یا رادیکال - عبارتی که پدرم احتمالا به عنوان یک بلشویک تعبیر می‌کرد، رد شود. سندرز یک بلشویک نیست - هرچند وقتی دستپاچه می‌شود به مثابه آن می‌شود – اما خطر عمده او برای اسرائیل از نظر هوادارانش، صادق بودن و صادق دیده شدن اوست . این که سندرز خود یهودی و نماینده شجاع ترین جامعه لیبرال یهودی آمریکاست، بیشتر برای حامیان راستگرای اسرائیل ترس آور است.

...و برویم به سراغ جو بایدن، مردی که در سمتش به عنوان معاون رئیس‌جمهور زیر تسط نتانیاهو بود. در سال ۲۰۱۰ و اندکی پس از ورود بایدن به اسرائیل به قصد یک دیدار رسمی، دولت نتانیاهو با بی‌تفاوتی و خودسرانه، اعلام کرد تعداد ۱۶۰۰ واحد مسکونی دیگر در سرزمین‌های اشغالی فلسطینیان بنا خواهد کرد. بایدن که با خشم یک ساعت و نیم دیرتر از موعد مقرر در ضیافت شام با نتانیاهو حاضر شد، تصمیم دولت اسرائیل را تقبیح کرد و دیگر هیچ نگفت. چهارسال بعد از آن، بایدن در فوروم «سابان» وابسته به اندیشکده آمریکایی و راستگرای انستیتو بروکینز، به تفصیل ایران را تقبیح  و از ۱۷ میلیارد کمک مالی اوباما به ارتش اسرائیل – روزانه ۵/۸ میلیون دلار - تقدیر کرد و تلویحا به نگرانی‌های عمیق دستگاه رهبری اوباما در مورد «عدم توافق‌های راهبردی»، «شکاف‌های راهبردی»، «عدم توافق‌های معمول» و «چشم اندازهای متفاوت» اشاره نمود.

بایدن تنها یکبار در پایان نطقی در سال ۲۰۱۴ بطور ملایم «گسترش فعالیت‌های ساختمانی ایجاد آبادی‌های (یهودی نشین) و تخریب خانه‌های «عاملین حمله» را تقبیح کرده و آن را «منفی» خواند. او به حملات «تروریستی» فلسطینیان و «حملات پارتیزانی» ساکنان آبادی‌های یهودی نشین اشاره کرد...و این در واقع چیزی است که باید از ریاست جمهوری بایدن انتظار داشته باشیم.  

احتمال دارد او مجددا به توافق هسته‌ای با ایران  که اوباما روی آن زحمت بسیار کشیده بود و ترامپ تخریبش کرد، بازگردد اما این‌بار همانگونه که خود را به لغو تصمیم ترامپ در مورد انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس متعهد نمی‌کند، در پی توافقی خواهد بود که جای  توافق هسته‌ای اوباما را بگیرد. این چیزی است که ترامپ با روش ناپسند و ناامید کننده‌اش در پی آن بوده است.

مسئله این جاست که در حالی که نامزدهای سابق حزب دموکرات و بخش مهمی از رسانه‌های به اصطلاح «لیبرال» آمریکا برای نابود کردن شانس پیروزی سندرز دست به دست هم داده‌اند، ترامپ – از لطمه ای که ویروس کرونا به اقتصاد زده، گذشته – چندان نگران نامزدی بایدن نخواهد بود. 

نخبگان حزب دموکرات و لیبرال‌های قدیمی بیشتر خواهان «فردی قابل اطمینان» برای حفاظت از حزب هستند و از آرمان اخلاقی که سندرز ممکن است آن را دنبال کند از جمله بهداشت عمومی و حقوق بشر و نیز خاورمیانه، وحشت دارند. به همین گونه، بهتر است با اسرائیل سرشاخ نشد. این سیاست هیلاری کلینتون بود، مگر نه؟ و به همین دلیل بود که سندرز در کارزار انتخابات ریاست جمهوری گذشته، از خط خارج شد و نهایتا در میان صدای هوادارانش که می گفتند :«نه، نه، نه!» از آن ها خواست به هیلاری رای بدهند.

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

----

منبع: اندپندنت