هشتاد روز است کارگران نیشکر هفت تپه در اعتصابی متحدانه و یک پارچه به سر می برند. این اعتصابات در تداوم سالها اعتراض این مرکز کارگری به منظور دستیابی به حق و حقوق خود و صلب دست بخش خصوصی و قبول مسئولیت از جانب دولت با وجود رهبرانی هوشیار و پیشرو، طی مدت اخیر شکل تازه تر و اعتبار ویژهای را به جنبش کارگری ایران بخشیده است.
کارگران هفت تپه متحدانه، توانسته اند اعتصابات خود را سازماندهی و دردل مبارزه برای احقاق خواسته هایشان، تجربه و دانش مبارزاتی اندوخته، خودآگاهی صفوف خود را بالا ببرند و قدرت سازمان یابی وسیع تری را کسب کنند. و همین امر اعتبار ویژه ای به مبارزات کارگران این مرکز داده است. کارگران نیشکر هفت تپه با داشتن مجموعهای از کارگران پیشرو رهبرانی جسور، آگاه و سازمانده و همزمان اتکای آنها به تشکیل مجامع عمومی و تصمیم جمعی کارگران، توانسته است حاکمیت و کارفرمای هفت تپه و دولت و ارگانهای آنها را به چالش بکشد.
کارگران هوشیار این بخش علی رغم تمامی تهدیدات، سرکوب ها و پرونده سازی ها از سوی رژیم جمهوری اسلامی، توانستند سمپاتی عمومی طبقه کارگر و حمایت دیگر بخشهای کارگری ایران و بسیاری از اتحادیه های کارگری در جهان را به خود جلب کرده و حتی خود سرلوحه مبارزات و اعتصابات کارگری در دیگر نقاط کشور شوند و بی دلیل نیست که لقب پایتخت اعتصابات را برای خود کسب کرده است. همین حقایق به نمایندگان و سخنگویان کارگران هفت تپه به حق اعتباری ویژه داده است. آنها امروز در جامعه ایران و حتی در خارج کشور بعنوان شخصیتهای مهم سیاسی جامعه ایران و به عنوان سخنگویان یک جنبش عدالتخواهانه کارگری شناخته میشوند.
هفت تپه ای ها با شعار اداره شورایی و با هوشیاری طبقاتی خود ضمن به میدان آوردن جمع کثیری از کارگران و خانواده هایشان و همچنین بر پایی راهپیمایی های پرشور در سطح شهر شوش، ضمن پیوند دادن این اعتراضات با دیگر جنبشهای رادیکال و اجتماعی در سراسر کشور، با انواع دسیسه های رژیم که سعی کرده چوب لای چرخ مبارزات کارگران گذاشته و از سرایت آن به مراکز کارگری دیگر جلوگیری کند مقابله کرده است. جمهوری اسلامی با اخراج و پرونده سازی برای کارگران و رهبرانشان، دشمن تراشی های خارجی، تلاش برای انشقاق به نام کارگر عرب، لر، فارس و... و محلی و غیر محلی و شایعه پراکنی، فرستادن عوامل نفوذی و گرایشات انحرافی به میان کارگران به منظور انشقاق، پراکندگی و متفرق کردن کارگران، تمامی سعی خود را کرده است که این مبارزات را به بیراهه ببرد. همه این تلاشهای به یمن هوشیاری کارگران پیشرو در این مرکز، به یمن اتحاد و یکپارچگی صفوف آنها و به یمن همه حمایتهایی که از کارگران این مرکز به عمل آمد، نقش بر آب شد.
در ادامه روند اعتصاب و اعتراضات کارگران در نیشکر هفت تپه، ما گسترش آنرا به دیگربخشهای تولیدی، صنعتی و خدماتی را شاهد بودیم و دیدم که طی مدت اخیر چه اعتصابات شکوهمندی در بیش از سی مرکز کارگری برپا گردید. تمام این اعتصابات در این دوره با یک محور مشترک که بهبود سطح زندگی و کوتاه کردن دست بورژوازی و دولتش از تعرض به سطح معیشت این طبقه است، چرخیده است. این حقیقت کل این مابرزات را به هم چفت داده است. بر همین مبناست که مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه نه صرفا از دید اقتصادی آن، بلکه از جایگاه و اعتبار مبارزه طبقاتی جنبش کارگری حائزه اهمیت است. به این اعتبار، موقعیت ویژه کارگران هفت تپه و مبارزات آنها در این دوره برجسه است و باید گفت دستاوردهای این بخش کارگری را در سطح ماکرو و مقیاس بزرگتر و تاثیر گذاری آن بر دیگر بخش های کارگری قبل رویت، ارزشمند و بزرگ است.
بی تردید بازتاب این اعتصابات با این چنین وسعتی در جنبش کارگری قابل مشاهده و ملموس است. و در این جدال میان طبقه کارگر و جمهوری اسلامی نقش و تاثیر مبارزات و اعتصابات هفت تپه و جایگاه ویژه آنها در این دوره دور از چشم هیچ فعال راستین و رهبر هوشیار طبقه کارگر در مراکز دیگر نیست. طبقه کارگر ایران و خصوصا کارگران هفت تپه نه یک گام بلکه چندین گام را به جلو برداشته اند و این نشان از این دارد که طبقه کارگر نه تنها احقاق حقوق خود، بلکه چندین گام آنطرفتر یعنی خواستهای سیاسی خود را مد نظر دارد و همین امر اعتماد به نفس چندباره ای را به طبقه کارگر ایران بخشیده است.
آنچه که در این دوره برای کارگران نیشکر هفت تپه حائز اهمیت است، اینست که سوای تاکید و پافشاری بر خواسته هایشان، باید هوشیار بوده و ضمن خنثی کردن توطئهت پروپاگاند حاکمت و عواملش، افشای شایعات رژیم، ضمن نقد گرایشات انحرافی، استوارتر و پیگرتر با حفظ اتحاد و یکپارچگی صفوف خود، با گسترش ارتباط و پیوند با دیگر بخش های طبقه کارگر تلاش کنند، اتحاد صفوف این طبقه را در کل جنبش کارگری ایران بالا ببرند و نیروی بیشتری را برای عقب راندن بورژوازی و حاکمیت و برای تامین مطالبات خود بسیج کرده و به میدان آورند.
تنها راه واقعی، برای کسب پیروزی های بیشتر و برای لگام زدن بورژاوزی وحشی ایران در تعرض به طبقه کارگر و پیشروی جنبش کارگری، اتحاد و همبستگی طبقاتی است. در چنین حالتی است که جنبش اعتراضی طبقه کارگر از جنبش مطالباتی پا را فراتر گذاشته و خود را برای احقاق خواستهای سیاسی و مدیریت کلان آماده تر می کند. طبقه کارگر ایران به حق دارای چنین ظرفیت و پتانسیلی است و به جاست که رهبران جنبش کارگری ایران در این نکته مهم تآًمل و خود را برای آن آماده کنند.
زنده باد همبستگی طبقاتی
زنده باد اعتصاب و اعتراضات کارگر
آسو سهامی
٢٩ آگوست ٢٠٢٠