بیانیه موسوی و کروبی در شرایطی بیرون میاید که پایین جامعه در خیزش آبان ۹۸ تکلیف خود را قبل از هر چیز با اصلاح طلبان و بعد با اصولگرایان مشخص کرد. شدت شوک این خیزش بیشتر به طیف و اقمار اصلاح طلبان وارد گردید و این بیانیه ها اتفاقا بیان سرخوردگی توام با آخرین تقلاها را بازگو میکند. امروز هم موسوي و هم کروبی مانند مار زخم خورده به خود میپیچند و زمین و زمان را کفر می کنند که ای وانفسا از دست ولایت فقیه که این نظام هرچه میکشد از این طایفه بر کرسی نشسته است. به زمین و زمان لعنت می فرستند وقتی می بینند جامعه بر کلیت نظام پا گذاشته و هیچ میر و شیخ و سیدی از گزند آن در امان نیست.
بایست به این آقایان گفت که کیست که نداند شماها ده سال است در ترشی خوابانده شده اید برای چنین روزهایي که جلوی ریزش نظام را بگیرید. کیست که نداند که حفظ نظام برای شما از اهم واجبات است. نصایحتان به گوش مقامات رسید، ولی چه میتوان گفت وقتی این مردم دیگر نه دنبال رای گمشده هستند و نه آویزان به ریش سیدخندان و نه دنبال "کلید" روحاني. چهل سال است که ناقوس مرگ نظام به صدا درآمده است ولی امروز هم شما و هم سران رژیم صدای این ناقوس را درست در بغل گوشتان حس کردید.
باید به موسوي گفت که حقا شما هم خوب فهمیده اید که دیگر مردم ایران از همه شما عبور کرده اند و این کلیت جمهوری اسلامی است که رفتنی ست. درک این مسئله در این دوره هوش زیادی را نمی طلبد وقتی خودی های نظام برای گاز گرفتن از همدیگر گوی سبقت را از هم می ربایند. شعار"دولت امید" شما با شعار"دولت تدبیر و امید" روحانی تکمیل گردید و سرانجامش مذاب داغی بود که مردم در این خیزش ها در کف دستتان گذاشتند. عفونت تضادهای امروز حاکمیت با جامعه بیش از پیش دهان باز کرده و با هیچ آنتی بیوتیکی از جنس چپ اسلامی تا راست میانه هم نمیتوان آن را علاج کرد و تنها با از جا کندن این غده چرکین است که میتوان حیات را به زندگی مردم ایران بازگرداند. بلوغ سیاسی این دوره جامعه ایران دودمان کل بساط این نظام را نشانه گرفته، این آن چیزیست که خواب راحت شما را بهم زده و به هذیان گویی انداخته است. دور نیست آن روزی که هم شما به عنوان یکی از کهنه سربازان "خط امام" و هم تک تک سران این نظام در دادگاههای انقلابی مردمی محاکمه شوید.
باید به کروبی گفت خط قرمزهای لشکر گرسنگان، نه شما و نه هیچ کدام از تتمه این نظام فرسوده و ارتجاعی نیست، شما مهره های سوخته شده ای همین نظامید، هم شما و هم کل اصلاح طلبان حکومتي و بيرون حکومتي مهر ابطال را نه از سران فعلی حاکميت، نه از هیچ کدام از جناح های چپ و راست و خودی و غیر خودی، بلکه از طرف همین مردم بر پیشانی گرفتید. خط قرمزهای مردم و طبقه کارگر ایران، آزادی و برابری در تمام شئون اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ست. اگر لودگی و سفاهت مدال داشت می بایست قطعا به اصلاح طلبان تعلق میگرفت که بر طبل "انتخابات" برای دور بعدی می کوبند، تا بخيال خود شاید چند صباح دیگر عمر برای نظام منحوس شان خریداری کنند.
بایست گفت احسنت به این درایت که فکر کرده اید تنها کشتار مردم در خیابانها باعث سقوط نظام خواهد شد اما کشتار کرور کرور زندانی سیاسی در سیاه چال های نظام در دوره زمامداری عاليجنابان نه؟! کور خواندید آقای موسوي! با هر سرکوب و ترور و اعدامی که در راستای حفظ و تثبیت "نظام والای جمهوری اسلامی" مرتکب شدید، گور خود را گودتر کردید. صدای دادخواهی خانواده ها و بازماندگان همه آن زندانیان چهل سال است پرونده جنایتاتان را همچنان باز نگه داشته است و روز تعیین تکلیف نهایی همچون آواری بر سرتان فرو میریزد. ما که خوب می دانیم همه شما برای حفظ نظام موجود به راحتی از روی هم عبور خواهید کرد. خوب میدانیم که حتی حاضرید بالاترین مهره حکومتی را به شرط بقای نظام جابجا کنید و این تمام آن تلاشی ست که بعد از انتخابات ۸۸ به آن مشغول بودید.
اگر روزی با این خیال که در یک صبح زیبا از خانه بیرون میایيد و بر دستان مردم به عنوان ناجی چرخانده می شوید، اگر خیال میکردید که مردم ایران هنوز درگیر انتخاب میان این جناح و آن جناح حکومتی هستند و شما یکی از این آلترناتیوها خواهید بود، اما ماهيت این دوره از خیزش ها، تمام آن خیالپردازیها را نقش بر آب کرد. به اين اعتبار، این دست بیانیه ها نه از سر همدردی با مردم معترض، نه بر علیه ظلم و اجحاف در این چهل سال که خودتان سه دهه در دستگاه طویل و عریض این نظام بر مردم روا داشتید، بلکه ناشی از هراس و وحشتی است که از هم اکنون خواب سنگین این سالها را برایتان آشفته کرده ، نگرانی از فردای خیزش های دیگر، وقتی مردم ستمدیده و زحمتکش ایران با نیروی اتحاد و همبستگی طبقاتی خود هم شما و هم جناب کروبي را از "حصر خانگی" تان بیرون بکشاندند و مستقیم بر صندلی عدالت قرار دهند، تفسیر واقعی این بیانیه هاست.
امروز این خیزش مردمی برای دفاع از کرامت انسانی خود، برای رهایی از فقر و فلاکت، برای داشتن یک زندگی شایسته انسان مدرن امروزی، برای جارو کردن مذهب از زندگی خود، برای رهایی از استثمار و رهایی از زنجیر بردگی و در یک کلام تسویه حساب با جمهوری اسلامی به ميدان آمده است و نه برای دعواهای این یا آن جناح حکومتی. پیام این خیزش با خون سرخ صدها انسان تشنه به آزادی و برابری رنگین شده است، نه برای هیچ ناجی دیگری. این تعرض شورش گرسنگان بود برای رهایی از فقر و گرسنگی و فلاکت به بارگاه خدايان ثروت و سرمايه؛ این تعرض، دفاع یک طبقه بود از خود و شما هم آن را به خوبی شنیدید.
آبان ۹۸ حکم خود را بر تاریخ چهل ساله نظام سرمایه داری اسلامی کوبید. دستگاه سرکوب و تحمیق این نظام فرسوده شده است و با کوچکترین نسیمی از آزادی و برابری به لرزه می افتد. این تنها جرقه کوچک از عصیان انقلابی مردم زحمتکش ایران است که اینچنین آب در سوراخ مورچگان ریخت؛ وای به روزی که آتش خشم طبقه کارگر همراه با صف متحد مردم ستمدیده در هم تنیده و تمام دودمان این نظام را در خود بسوزاند.وريا نقشبندي