به دنبال انتشار قطعنامه ای از طرف "کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کردستانی" و نام کومله بعنوان یکی از امضا کنندگان این قطعنامه مسئله همکاری و نزدیکی کومله علیزاده با این قطب از نیروهای ناسیونالیست کرد، قطب پ ک ک، را علنی کرد. توضیح کومله در رابطه با این قطعنامه سراپا ناسیونالیستی و عدم حضور درنشستی که به صدور این قطعنامه منتهی شد، توضیح اینکه زدن امضا کومله به این قطعنامه صرفا سوء تفاهمی بوده که در یک "تماس دوستانه" ، بدون اینکه "مناسبات دوستانه شان لطمه ای بخورد" حل شده است، تغییری در واقعیتی مهمتر و بازی جدیدی که کومله وارد آن شده است نمیدهد. این واقعیت که کومله در قطب بندی احزاب ناسیونالیست کرد در منطقه جبهه خود را تغییر داده و از قطب متحد بارزانی و جریانات طرفدار رژیم چنج در ایران با اتکا به دخالت آمریکا و متحدینش، به قطب پژاک و پ ک ک پیوسته است. اتفاقی که کومله طی یکسال گذشته تلاش زیادی در مخفی کردن آن داشته است.
این تغییر جبهه، مستقل از اینکه در ماهیت امر و اتحاد و همکاری کومه له با ناسیوسنالیستهای کرد تغییری نمیدهد، دلایل متعددی دارد. منجمله میتوان به شکست پروژه "کنگره ملی کرد"، شکست تلاشهای کومله برای به رسمیت شناخته شدن بعنوان یکی از احزاب اصلی در قطب بارزانی، شکست رفراندم کردستان عراق و پروژه جدایی، حمله دولت عراق به کردستان عراق با اتکا به دخالت مستقیم ایران و کمک بخشی از اتحادیه میهنی، اشاره کرد. باز شدن دست دولت مرکزی عراق و جمهوری اسلامی در کردستان عراق، ماندگاری اپوزیسیون ایران را در این منطقه با مخاطرات بیشتری روبرو کرد و کوههای قندیل و کردستان سوریه از جانب کومله به عنوان امکانی در آینده برای ادامه کار نیروی مسلح در نظر گرفته شد.
علاوه بر این پناه بردن احزاب دمکرات و باند زحمتکشان مهتدی، هم جبهه ای های دیروز کومه له، به عربستان و اسرائیل و ترامپ و تبدیل شدن به مهرهای جنگ نیابتی در کردستان ایران دیگر ادامه "روابط دوستانه"، "همکاری" و "نشستهای دیپلماتیک و سیاسی" را برای کومله غیر ممکن و از نظر سیاسی پرهزینه کرد.
شکل گیری "مرکز همکاری احزب کردی" متشکل از احزاب پرو امریکایی چون دو حزب دمکرات کردستان ایران و باند مهتدی، بیش از بیش ضرورت شکل دادن به قطبی در مقابل این مرکز، برای "تامین رهبری جنبش کردستان" را در مقابل کومله علیزاده قرار داد. کومله باید در مقابل این جبهه، کمپ و جبهه خود را انتخاب میکرد یا شکل میداد. نزدیکی کومله به نیروهای کمپ پ ک ک، پژاک و کودار، حضور در "کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کردستانی" و همزمان شکل دادن به "شورای همکاری احزاب چپ در کردستان" تلاشی برای پر کردن این خلا و ابراز وجود قدرتمند در مقابل رقبای محلی خود در "مرکزهمکاری احزاب کردی" بود. دو تلاش همزمان که یکی آگاهانه بعنوان "درایت و احساس مسئولیت کومله در قابل چپ و طبقه کارگر" در بوق و کرنا شد و دیگری هم آگاهانه از چشم همین چپ و طبقه کارگر مخفی نگاه داشته شد.
کل این شعبده بازی کومه له و شخص علیزاده، برخلاف تبلیغات و پزهای "احساس مسئولیت" و .... ، حاکی از بی افقی مطلق این جریان است. کومه له به هر دری می زند تا بلکه در تحولات آتی به گوشه ای از لحاف قدرت در "جنبش کردستان" دست پیدا کند. این استیصال سیاسی و به هر دری زدن از عضویت در "کنگره ملی کرد" تا حضور در "کمیته دیپلماسی"، از ائتلاف با حدکا و احزاب ناسیونالیست و اسلامی چون خبات تا ائتلاف با نیروهای چپ در کردستان...، بطور قطع برای کومه له جز ناکامی عاقبتی نخواهد داشت.
نزدیکی و همکاری امروز کومه له با پژاک و کودار هم نمی تواند دوام بیاورد. این اتحاد کم تر از کنگره ملی برای کومه له رسوایی به بار نخواهد آورد نه بدلیل رادیکالیسم کومله، نه بدلیل متعلق نبودن کومله به جنبش ناسیونالیسم کرد، که بدلیل نزدیکی و وابستگی این کمپ به جمهوری اسلامی و پرو جمهوری اسلامی بودن نیروهای متشکل در آن!
شعبده بازی و اپورتونیسم کومله برای پیروزی بر رقیب پایانی ندارد. دیروز با قوی شدن ناسیونالیسم کرد در منطقه نزدیکی با احزاب ناسیونالیستی و شرکت در کنگره ملی کرد را دال بر احساس مسئولیت خود در قبال مردم کردستان، دال بر اجتماعی بودن و غیر حاشیه ای بودن قلمداد میکرد و امروز با چپ شدن فضای جامعه ایران و پس از شکست پروژه نزدیکی به احزاب کردی، ائتلاف و همکاری با نیروهای چپ چه در کردستان و چه در سطح سراسری، شکل دادن به "شورای همکاری نیروهای چپ در کردستان" و "آلترناتیو سوسیالیستی" را دال بر احساس مسئولیت خود در قبال مردم کردستان، طبقه کارگر و چپ قلمداد میکند. در دنیای واقعی اما عضویت در کنگره ملی کرد، عضویت در "کمیته دیپلماسی مشترک احزاب و سازمانهای کردستانی" و تشکیل "شورای همکاری نیروهای چپ در کردستان" و "آلترناتیو سوسیالیستی" همه و همه تلاشی برای پاسخ به بن بست این جریان است.
ما بارها هشدار دادیم که گردش به راست کومله علیزاده و ورود به بازی های "دیپلماتیک"، نزدیکی این سازمان به قطبها و احزاب اصلی ناسیونالیسم کرد به نام چپ و طبقه کارگر خطرناک است. هشدار دادیم که کومله علیزاده با ورود به چنین بازی خطرناکی همه پل های پشت سرخود را خراب خواهد کرد. ما بارها به پوچی شکل دادن به قطب چپ آنهم از طرف نیروهایی که همگی در بی افقی مطلق دست و پا میزنند، اشاره کردیم و اپورتونیسم همه شرکت کنندگان در چنین پروژه هایی را نشان دادیم و بر استقلال صف طبقه کارگر تاکید کردیم.
امروز نیزصف چپ و آزادیخواهی و برابری طلبی در کردستان را در مقابل این انتخاب کومه له برحذر می داریم.
هر دو کمپ ناسیونالیسسم چپ و راست در کردستان، کمپ پرو جمهوری اسلامی به سرکردگی پ ک ک، که کومه له هم به آن پیوسته، و کمپ ناسیونالیسم پرو امریکا و عربستان به سرکردگی حدکا، منشا مخاطراتی جدی در تحولات آتی ایران و کردستان خواهند بود. باید در مقابل این مخاطرات آماده بود و نیروهای آنرا منزوی کرد.
کارگران و کمونیستها و فعالین سیاسی، زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب به صف خود، حزب خود و سیاست مستقل از احزاب و جریانات ناسیونالیست نیاز دارند. حزب ما، جنبش کمونیستی و کارگری و برابری طلبانه ی ما در کردستان باید تضمین کند که از همین حالا تا تعیین تکلیف قدرت در ایران و کردستان مخاطرات و عواقب شوم سیاستهای کل ناسیونالیسم را در کردستان خنثی و حاشیه ای می کند. ما باید تضمین کنیم که طبقه کارگر و مردم محروم در کردستان ایران بعنوان بخشی از جنبش ازآدیخواهانه و برابری طلبانه طبقه کارگر ایران و توده های زحمتکش و محروم برای رهایی تمام نیروهای قومی و مذهبی را منزوی و طرد خواهد کرد.
زنده باد آزادی و برابری
نه قومی، نه مذهبی، زنده باد هویت انسانی
دفتر کردستان حزب حکمتیست(خط رسمی)
۱۱ فروردین ۱۳۹۸( ۳۱مارس ۲۰۱۹)