تصفیه کارگری در کارخانه

مقالات
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

در پی خیلی از اعتصابات و اعتراضات کارگری پروسه تصفیه نرم کارگران پیشرو و اخراجشان از کار کلید می‌خورد. #میثم_آل_مهدی یکی از همین کارگران بود که پس از اعتراضات ۴۰ روزه، توسط کارفرما اخراج شد. کارگران #گروه_ملی_فولاد اهواز در آخرین بیانیه‌شان در توصیف نقش او در مقام یک آژیتاتور نوشتند: «میثم آل مهدی از کارگران بخش نوردتیرآهن است که شجاعانه در کنار سایرین در صف اول اعتراضات از زبان ما مطالبات و خواسته‌های برحق مان را فریاد زد. علاوه بر این تشکیل جلسات مجمع عمومی در روزهای پنجشنبه و جلسات پرشور هم اندیشی کارگران و فراهم کردن مقدمات تصمیم گیری برای تشکیل مجمع نمایندگان مستقل از ایده‌های خلاقانه و بسیار مهم وی و سایر دوستان و همکاران‌مان بود.» میثم آل‌مهدی نه تنها در ایام اعتراضات بازداشت شد بلکه با حربه اخراج، مسدود کردن حساب بانکی‌اش و عدم پرداخت سه ماه حقوق آنهم وقتی

خانواده‌اش بیمار هستند، به سراغش رفتند. اقداماتی که جز از سر ضعف و زبونی فاعلان آن در واکنش به یک اعتراض توده‌ای کارگری نمی‌تواند باشد. این اعتراض توانسته بود کارگران دیگر کارخانه‌ها، معلمان، دانشجویان و مردم اهواز را با خود همراه کند. حقارت سرکوبگران جایی عریان‌تر می‌شود که در نامستند تلوزیونی #طراحی_سوخته نام این کارگر گروه ملی فولاد با انگ خودساخته «تجزیه طلب» برده می‌شود. جایی که پیوند ناگسستنی و اقدامات هم‌پوشان «دولت و کارفرما» در راستای سرکوب کارگر عیان‌تر می‌شود و ماهیت واقعی خویش را به نمایش می‌گذارد. در عین حال یکی دیگر از کارگران گروه ملی فولاد یعنی #احسان_یوسفی نیز تعلیق از کار شده و کارفرما درعین اینکه اخراجش را در دستور کار قرار داده، او را به کمیته انضباطی کارخانه ارجاع داده است تا این کمیته تکلیفش را مشخص کند!
اول: این حذف و تصفیه‌ها نگاه‌ها را متوجه اقدامات استراتژیک فولادی‌ها در راستای شکل‌گیری عمل و اراده مشترک کارگران گروه ملی فولاد اهواز، ابراز وجود قدرتمندانه و متحدانه و از همه مهم‌تر شکل‌گیری مجامع عمومی مبتنی بر ادامه‌کاری هر پنجشنبه‌ بدون مقید کردنی عبث به کسب اجازه از دولت یا کارفرما، امتداد آن بعد از اعتراضات و زمینه‌چینی برای انتخاب مجمع نمایندگان مستقل بوده است. آنچه مسجل است؛ عبور فولادی‌ها از شرایط محدودکننده و نابودکننده تشکل‌یابی کارگران در قالب شوراهای اسلامی کار و پیش کشیدن خواست سازماندهی مستقل‌شان است . شورای اسلامی کار در فولاد اهواز هم امروز و هم پیش از این اقدامات پیشرو، پیکر بی‌مصرف و بی‌جانی برای کارگران بوده که هیچگاه مورد توجشان نبوده است.
دوم:امتیاز دادن پشت هم کارگران به بورژوازی چه در خصوص قراردادهای موقت، میزان حداقل دستمزد، خروج مناطق آزاد و کارگاه‌های زیر ده نفر از شمولیت قانون کار برای به اصطلاح بهانه بورژوازی مبنی بر «رونق تولید و ایجاد اشتغال» نه منتهی به میزهای مذاکره شده که مبتنی بر قواعد لااقل اندکی برابر باشد و نه حتی انواع دم و دستگاه اداره کار مشتمل بر «هیئت‌های حل اختلافات کارگری و کارفرمایی»(در این مورد خاص برای اخراج کارگران پیشرو) را اندکی به سود کارگر کرده است. با وجود قراردادهای موقت که زمان آن حتی به یک ماه رسیده است، آرای بازگشت به کار این دادگاه‌ها نمایشی بیش نیست. بازی‌های زبانی‌ای چون «هیئت‌های حل اختلاف کارگری و کارفرمایی و «کمیته‌های انضباطی» هر دو یک حقیقت اصلی را می‌پوشانند. مسئله بر سر یک اختلاف جزئی بین به اصطلاح بازی زبانی مضحک «شرکای اجتماعی» نیست بلکه موضوع اصلی «تضاد»ی غیر قابل حل است. تضادی که تنها و تنها علت عدم انفجارش راهکارهای بورژوازی برای صورت بندی نوین آن و در واقع سرکوب آن به طرق مختلف بوده است؛ سرکوب کارگران به عنوان سوژه‌هایی-که هر لحظه این ساختار را تا دم انفجار می‌برد. کمیته‌های انضباطی چهار دهه قبل مهم‌ترین پایگاه سرکوب جنبش کارگری بود. این جنبش در دل یک انقلاب برای برابری حیات یافته بود و کمیته‌های انضباطی عملا دادگاه‌های قرون وسطی را در جهت تصفیه کارگران انقلابی تداعی می‌کرد. این کمیته‌ها اکنون در خیلی از کارخانه‌ها منسوخ شده و جایش را به روش‌های نوین داده اما هنوز کارخانه‌هایی مثل فولاد اهواز از این روش برای حذف و تصفیه کارگران بهره می‌گیرند. همه این نام‌های دروغین در پی القائات دروغینش یک چیز را از نظر پنهان می‌کنند: «اقدامات بورژوازی چه در لباس کارفرمای یک کارخانه و چه در لباس دولت صیانت‌کننده‌اش طبقاتی است.»
DEcreation