هیچ راهی جز اتحاد بزرگ زحمتکشان نمانده است
اول ماه می، روز جهانی کارگر در حالی فرا میرسد که نظام جهانی سرمایهداری با شتاب به کام بحران رکود دیگری فرو میرود و شیوع ویروس کرونا، معایب ذاتی و ساختاری این نظام را بار دیگر در برابر چشمان بشریت آشکار کرده است.
سیاست نئولیبرالی ترجیح خصوصی سازی بهداشت و درمان و سود اقلیت یک درصدی، بر سلامت اکثریت ۹۹درصدی است که به جانباختن گروههای بزرگی از انسانهای محروم در سراسر جهان منجر شده است.
در کشور ما در اثر سیاستهای حاکمیت، گرسنگی با کرونا در نابودی معیشت و حق حیات ما، مزد و مستمری بگیران همدست شدهاند.
ترکیب بحران مزمن، رکود ساختاری، تحریم های مرگبار، فساد ساختاری، استبداد فراگیر با ویروس کرونا، نابودی گستردهتر مشاغل، سرکوب دامنهدارتر حقوق و مستمریها، دشوارتر شدن زندگی بازنشستگان را بههمراه داشته است و خطر فلاکت گسترده و سراسری، همهی فرودستان و زحمتکشان را تهدید میکند.
در شرایطی به استقبال روز کارگر میرویم که کارگران بسیاری اخراج شدهاند و بهجای دریافت بیمهی بیکاری، بهدنبال حقوقهای معوقه و عیدی خود از کارفرما هستند.
اکثر کارگران در کارخانهها به نبود یا کمبود ماسک و مواد ضدعفونی کننده معترض هستند چرا که بسیاری از آنها به بیماری کرونا مبتلا شدهاند.
پرستاران که جان خود را برای نجات بیماران کرونا فدا کردند، حق شان را با اخراج و عدم پرداخت معوقات کارانه دریافت کردند. همچنین با کمبود وسایل بهداشتی مواجهاند و جانشان در معرض خطر است.
معلمان برای تدریس با مشکلات عدیدهای مواجهاند و تعداد کثیری از جمعیت دانشآموزی گوشی و اینترنت ندارند.
از همه سو مشکلات مردم را احاطه کرده که در این میان مسئلهی افزایش ناچیز و حداقلی حقوق و دستمزد معضل بزرگی برای مزد و مستمری بگیران است. شاهدیم که بهجای همسانسازی، روش قطره چکانی و وعدههای توخالی را در پیش گرفتهاند! اموال بینالنسلی بازنشستگان در شرکتهای تامین اجتماعی را به تاراج بورس گذاشتهاند. به جای اجرای کامل قانون مدیریت خدمات کشوری که مطالبهی اصلی فرهنگیان است، طرح رتبهبندی را با ابهام در بودجه به اهرمی برای شکاف اندازی بین گروههای مختلف فرهنگیان تبدیل کردهاند! حداقل دستمزد کارگران را در شرایط تورم بالای ۴۰درصد، ۲۱درصد تعیین کردند. به کارگران ساختمانی، بی ثبات کاران، بیکاران، رانندگان، زنان سرپرست خانوار و کسبهی جزء، وعدهی بستههای حمایتی و وام ارزان دادند اما اکثریت بزرگ گروههای آسیب دیده از کرونا هیچ حمایتی دریافت نکردهاند.
پاسخ همهی تلاشهای صنفی و مطالبهگری، زندان، پرونده سازی امنیتی، اخراج از کار و سرکوب به اشکال دیگر بوده است. در اوج بیماری احضار و بازداشتها همچنان ادامه دارد.
عملا همهی آنانی که برای حقوق زنان، کارگران، بازنشستگان، فرهنگیان، پرستاران، معدنچیان، رانندگان، بیثباتکاران، کشاورزان، معلولان، کودکان کار و خیابان و اصناف مختلف تلاش میکنند، سرنوشت مشابهی دارند. برای گشایش چشم انداز زندگی در برابر فلاکت کنونی و دورنمای سیاهی و فروپاشی، هیچ راهی جز اتحاد بزرگ این اقشار نمانده است.
ضروریست که همهی گروهها و محافل حامیِ حقوقِ "بازنشستگان"، همسوئی کنشگرانه در مطالبهگری را تقویت کنند.
بر بخش سازمان یافتهی نیروهای این طیف است که به دور از خود محوریها، وظیفهی ایجاد همگرایی بزرگ نیروها را در مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی در کانون توجه خویش بگذارند.
۹۹/۲/۱۰
اتحاد بازنشستگان