این را همه میدانیم که کارگران هفتتپه در کنار حمایت های کمپینی، نیروهای اصلی مبارزه برای آزادی موقت حامیانشان و متحدین کارگران بودند. این یک پیشروی مهم بوده است. اما وقتی کارگران "لغو احکام صادره و تعقیب قضایی علیه همکاران و حامیانشان" را میخواهند، یعنی کار هنوز تمام نشده است و کارگرانی که به قول خودشان دکترای اعتصاب دارند را نمیتوان با پاسخ های قطره چکانی وادار به عقب نشینی، فرسایشی شدن اعتصاب و بردهگی کرد. کارگران هفتتپه ثابت کرده اند که محاکمه کارگر به دلیل اعتراض به وضعیت فوق افتضاح حاکم که حتی مسببان این وضعیت هم بهش اعتراف کرده اند، فقط و فقط نشان دهنده ی تعرض مضاعف دولت به عنوان حافظ منافع اقلیت سرمایه دار، به نیروی کار است. آنها میدانند که کارگران معترض را به دلیل اعتراض و پیگیری و افشای فرادستان اخراج می کنند و به همین دلیل است که "بازگشت به کار همکاران اخراجی" جزو یکی از مطالباتشان است.
آنها میدانند که اگر همکارانی که اخراج شدند را به کار بازنگردانند، فردا همین بلا سر خودشان خواهد آمد. یعنی به دلیل اعتراض و اعتصاب، اخراج و بدبخت خواهند شد. کارگران به خوبی دریافته اند که کارفرمایشان، دست نشانده ی مقامات "بالا" است. به همین دلیل است که از آنها در پیامهایشان به عنوان "خاندان فاسد #اسدبیگی" یاد می کنند! کارفرما در هرجای جهان تمام تلاش خود را می کند که سود سرمایه اش را حفظ کند. به همین دلیل وقتی کارگران دست از کار می کشند، کارفرما از هر قدرتی که دارد استفاده می کند که اعتصاب را بشکند و کمترین هزینه را هم بدهد. مثل این روزها که میبینیم وعده پرداخت حقوق برای یک قسمت از شرکت #هفت_تپه را میدهند تا مثلا بتواند بخشی از کارگران را از جریان #اعتصاب جدا کند.
درباره ضرورت مطالبه "لغو خصوصی سازی و واگذاری شرکت به دولت با نظارت نمایندگان مستقل کارگران هفت تپه" هم کارگران بارها چه در سخنرانی هایشان و چه در پیام هایشان برای "کانال مستقل هفت تپه" توضیح دادهاند. آنها بارها توضیح دادهاند که چگونه با واگذاری شرکت به افراد سود جو مثل اسدبیگی، نه تنها زیر ظرفیت تولید کار میشود، شرکت در حال تجزیه شدن است، بلکه همواره از پرداخت دستمزد کارگران هم ناتوان هستند. بعد هم که کارگر به وضعیتش اعتراض می کند، با کمک پلیس و تمام دم و دستگاه سرکوب دولتی، سعی در خفه کردن صدای کارگران دارند! این سیکل معیوب استثمار وحشیانه است و کارگران برای این وضعیت پاسخ متمایز خود را دارند. اینکه کارگران نمایندگان خود را دارند و با واگذاری شرکت به دولت، این نمایندگان نظارت مستقیم و مداوم باید داشته باشند. عروج رهبران کارگری از اعتصابات فولاد و هفت تپه در سال گذشته تا به امروز، با وجود پروندهسازی های رنگارنگ برای آنها، همچنان به یکی از مهمترین ابزار های اعمال قدرت کارگران بدل شده است. کارگران حامیان حقیقی خود را شناسایی میکنند. فقط کافی است سری به کانال مستقل هفت تپه بزنید، این را به خوبی میفهمید که چطور اعتصاب شکنان و جاسوسان را شناسایی و منزوی میکنند. آنها حتی رسانه های داخلی و خارجی را هم رصد میکنند و بارها خبرگزاری حکومتی - امنیتی "ایلنا" و "بی بی سی" را افشا کردند. از خانه کارگر گرفته تا امام جمعه، فرماندار، پلیس امنیت، حراست شرکت تا هر نهاد و نماینده دولتی در این پروسه اعتصاب توسط کارگران آگاه افشا و نقد شدند. دیگر نمیتوان سر هفت تپه کلاه گذاشت. کارگران هفت تپه حمایت بخش وسیعی از جامعه را دارند، اما اسدبیگی ها و حامیان او چه؟
اما مسئله "پرداخت فوری حقوق و مزایای معوقه" هم تنها یکی از مطالبات است و کارگران تاکید کردهاند که حتی اگر حقوق هم بگیرند از اعتراض برای دستیابی به دیگر مطالباتشان عقب نمیکشند. این یعنی کارگران پیشرو، خریدنی نیستند. آنها به ریشه های مسائلشان آگاه شده اند.
در "پایتخت اعتصاب" هر روز صبح، شروع کابوس استثمارگران است. امر سرکوب شده، بازخواهد گشت!
زنده باد اتحاد کارگران علیه استثمار!
- کمپین دفاع از بازداشتشدگان هفتتپه و زندانیان ترقیخواه