روز ۲۳ ژانویه، رئيس پارلمان منحل شده ونزوئلا، "گوایدو"، در هیئت "رهبر اپوزیسیون" خود را رئیس جمهور دولت موقت این کشور اعلام و دولت حاکم مادورو را نامشروع خواند. دولت آمریکا بی درنگ دولت گوایدو را به "رسمیت" شناخت و دولت مادورو را "نامشروع"، و بدنبال آن چهار دولت اروپایی، آلمان، بریتانیا، فرانسه و اسپانیا، به مادورو مهلتی هشت روزه برای برگزاری"انتخابات" مجدد ریاست جمهوری دادند و تهدید کردند که اگر او از این خواست سرباز زند، آنها هم چون آمریکا "گوایدو" را به
عنوان رئیس جمهوری این کشور به رسمیت خواهند شناخت. پس از این رویداد، بلافاصله سرنوشت دولت حاکم بر ونزوئلا، نقش ارتش در آینده این کشور، آینده و امنیت جامعه در هاله ای از ابهام فرورفت.
اگر قرار بود جهان، و امروز ونزوئلاو، را از نگاه و دریچه پروپاگاند مهندسی شده دستگاههای تبلیغاتی قدرت های اقتصادی و نظامی جهان، منافع این قطب ها، و صف بندی های محلی و منطقه ای پشت سر هریک از این قدرت ها توصیف کرد، تصویر عوامفریبانه و سادلوحانه ای از رویداهای مهم در ونزوئلا می توان گرفت.
تصویر سادلوحانه "انتخاب" تاریخی مردم و جامعه ونزوئلا بین دو آینده از پیش ترسیم شده، یا حرکت به سوی "لبه پرتگاه" سقوط اقتصادی و فروپاشی اجتماعی، یا روی آوری به سوی قبله "آزادی و دمکراسی"، به رهبری یکی از متعفن ترین پرسوناژهای تاریخ معاصر بورژوازی جهانی، دونالد ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا، قرار میگیرد! تصویری که چیز زیادی در مورد واقعیات بحران در ونزوئلا نمی گوید.
به نقل از این منابع بخوانید که گفته میشود که:
جنگ قدرت در ونزوئلا، "آغاز فروپاشی حکومت مادورو"
جنگ قدرت در ونزوئلا، میان رئیس جمهوی این کشور و رئیس پارلمان، شدت گرفته است.
مشاور امنیت ملی ترامپ تاکید کرده است که آمریکا بر آن است تا آیندهای درخشان برای کشور ونزوئلا به ارمغان آورد.
روسیه در مورد دخالت نظامی در ونزوئلا هشدار داده است!
در حالیکه اعلام حمایتها از خوان گوایدو به عنوان رئیسجمهور ونزوئلا ادامه دارد، دولت روسیه مادورو را رئیس جمهور قانونی این کشور میداند.
دبیرکل سازمان ملل نسبت به اوجگیری بحران در این کشور هشدار داده است.
شکاف میان سران ارتش ونزوئلا که امروز حامی ریس جمهور اند و تصمیم قطعی آنها در سیر رویدادها، در سرنوشت ونزوئلا تعیین کننده است!
دو راهی یا رضایت به وضع موجود و تن دادن به "فروپاشی اقتصادی و اجتماعی" یا حرکت به سوی "آرمان" مستاصلانه هرگونه "تغییر" و تغییری که ترامپ با نمایش قدرت تحریم اقتصادی و ایجاد فضای میلیتاریستی بر آن نورافکن انداخته است، فریبکارانه ترین دو راهی است که وعده میدهند.
فشار "تسلیم" شدن به "انتخاب" در این "دوراهی" و شرکت در یکی از این سناریوها، چنان بر اذهان جامعه سنگینی میکند، که فی الحال بخش مهمی از آن را با خود همراه کرده است. فضایی مهندسی شده تا حلقه گمشده در بحران امروز ونزوئلا، و راه برون رفت از آن، از انظار پنهان بماند. تا محکومین به بی ارادگی، بی اختیاری، بی قدرتی و استیصال، و حرکت با موجی که نه خودبخودی است و نه بیانگر آمال و ارزوهای محرومین جامعه، رضایت دهند!
اعتراض مردم ونزوئلا به فقر و تورم و گرانی و فلاکت، و بار کمر شکن بحران اقتصادی، یک واقعیت است. اما این واقعیت جایی در این تقابل، مکانی بر سر این دوراهی و جنگ قدرت در بالا، که فی الحال قطب بندی های جهانی، از روسیه و اروپا و آمریکا تا ایران و ترکیه حول آن شکل گرفته است، ندارد.
بی تردید بحران اقتصادی، تورم عنان گسیخته، فقر و فلاکت و تعرض به حداقل هایی از تامین اجتماعی که سنتا در ونزوئلا جاری بود، فقدان افق گشایش اقتصادی و .. موجب تسریع باز شدن سر جدال قدرت در بالا، است و تاثیرات خود را داشته است. اما این فاکتورها نیست که امروز به سرعت ونزوئلا را به چنین بحران سرنوشت سازی کشانده است. تقابل پایین با بالا، فشار اعتراض پائین و محکومین به حاکمین، هرچند کاتالیزور این رویدادها بوده است، اما عامل آن نیست. عامل آن، احساس بی قدرتی است که مانع شکل دادن به مبارزه متشکل و تعرضی پایین برای مطالبات اش است. نه دولت حاکم سوسیالیستی است و نه دولت موقت نماینده دمکراتیسم و منافع مردم است.
جنبش اعتراض به فقر و فلاکت، خواهان تغییر برای رفاه و آزادی و امنیت، است! نه جایگزینی این مهره با آن مهره! نه انتخاب بین این شکل از تباهی یا آن آن شکل! حال یکی کمتر و یکی بیشتر!
این انتخاب هیچ جامعه و هیچ مردمی نیست و نمی تواند باشد! جنگ مردم نیست! جنگ مردم برای رفاه و زندگی انسانی جایی در جدال رئیس پارلمان با رئیس جمهور سرکار ندارد. به این تقابل باید پشت کرد! نباید در این جدال شرکت کرد. عدم شرکت در این جدال همانقدر هم سویی با قدرت حاکم است که عدم شرکت در پروژه های رژیم چینجی تاریخی ناتو و انقلابات نارنجی مخرب تاریخی قدرت های حاکم!
قبول نکردن رئیس جمهور خودگماره٬ یک قدم در مقابله با سناریوهای مهندسی شده و از بالا است. بعلاوه یک رکن مقابله با به میدان آوردن دخالت ارتش و ایجاد فضای میلیتاریستی است.
نباید فریب پروپاگاندهای دبناله روانه را خورد و مرعوب قدرت های جهانی و نسخه های "نجات بخش" شان شد که از خاورمیانه تا یوگسلاوی را باطلاق تمرین این نسخه ها کرده اند. رفاه و آزادی و امنیت مردم و شهروندان در ونزوئلا از مسیر این منجلاب نمی گذرد. تجربه دخالت های “بشردوستانه” و “صدور دمکراسی “ و صندوق و … از سوریه تا عراق تا لیبی در مقابل چشم همگان است.
در قدم اول عدم مشروعیت رهبری اپوزیسیون، خود خوانده، باید اعلام شود! خواست های شهروندان، مطالبه رفاه و آزادی های سیاسی و فعالیت متشکل و مسئولیت دولت در تامین زندگی مردم، پرچمی است که در این لجنزار تحرکات ترسناک میلیتاریستی و تحریم اقتصادی و .. باید برافراشته شود.
حلقه گمشده آن چیزی است که مردم را به اعتراض کشانده است. آن حلقه٬ نه جایگزینی این مقام با آن مقام، که حمله به تامین اجتماعی و فقر و گرانی است! این حلقه مردم را به اعتراض و موجب شکاف در بالا و بهربرداری قطب های جهانی شده است.
در جامعه ای که بر آن سایه حمله نظامی، جنگ داخلی وهراس از کشتار و .... سنگینی میکند و با خطر از هم پاشیدن شیرازه اش روبرو است٬ صحبت از جدال برای تامین رفاه و آزادی٬ ممکن نیست.
مقابله با عواقب بحران اقتصادی و تامین معیشت محرومین و طبقه کارگر، تامین رفاه و آزادی و عدالت اجتماعی٬ کار جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر است، که اولین قدم آن عقب زدن اپوزیسیون دست ساز، است.
ثریا شهابی
۲۸ ژانویه ۲۰۱۹