"پیشوند - این تحلیلگر هم عجب کشفی کرده اند. نوزده سال پیش - بخش پایانی مطلب جنگ اسم رمزها از منصور حکمت: آيا تاکنون يک کلمه راجع به اين ابتدايى ترين حقوق مدنى مردم از زبان اين مصلحين بدلى شنيده ايد؟ خير، اصلاحات اسم رمز يک تجديد تقسيم قدرت ميان جناحهاى جمهورى اسلامى است. "اصلاحات" نفى "انحصار طلبى" است. پرچم سهيم شدن مجدد شاخه هاى ديگرى از نهضت اسلامى و ملى در حکومت اسلامى است. و اين را البته انصافا از سر فرقه گرايى و رقابت جناحى نميخواهند. فراخوان فرقه دوم خرداد براى گشايش دروازه حکومت بروى خودى هاى قديمى و حلقه وسيعتر مدافعان ديرين خمينى، فراخوانى براى نجات اسلام و نظام از چنگ مردم است. دوم خردادى ها معتقدند که حکومت با اين پايه تشکيلاتى و جنبشى باريک در برابر مردم بسرعت واژگون ميشود. بايد اين پايه را وسيع کرد تا بتوان جلوى موج اعتراض مردم
براى تغييرات واقعى مقاومت کرد. اين "اصلاحات" بر سر حقوق کودک و کارگر و زن و انسان و دگر انديش و سوسياليست و بى دين و بر سر معاش و بهداشت و رفاه نيست. بر سر مقاومت در برابر اينهاست.
اين فاز نيز ميگذرد. عبث بودن و تشريفاتى بودن اين جدل اخير بر سر عبارت "اصلاحات"، درست مانند جدل چندى قبل بر سر "توسعه سياسى يا اقتصاد" گواه گنديدگى عملى نيروهايى متشکله حکومت اسلامى و سترونى سياسى آنهاست. دوم خرداد فاقد يک پلاتفرم اعلام شده و يا ضمنى و عملى حتى براى نيمبند ترين تعديل ها در حکومت اسلامى است. بازى "خاتمى=اصلاحات=خاتمى" ديگر هيچکس، حتى سياستمداران و مفسران پراگماتيست غربى را هم که کسب شان ايجاب ميکند خاتمى چى باشند سرگرم نميکند. اينها شاتره و ١٨ تير تهران و جنبش در آبادان را ميبينند. از طرف ديگر حتى اخذ عبارت "اصلاحات" توسط راست تمام باد اين جناح را خالى ميکند. تنها خاصيت فصل مشترک ساختن با دوم خرداد از هم پاشاندن انسجام فرقه اى و خرد کردن روحيه کادرهاى سازمانى و اوباش خيابانى راست است. با هر مجادله اينچنينى جناحها، در متن يک استيصال سياسى - اقتصادى علاج ناپذير، جمهورى اسلامى يک قدم به پايان کارش نزديک تر ميشود."
- نیکلا باورز، حقوقدان، نویسنده و از تحلیلگران معروف فرانسوی، در مطلبی که به مناسبت چهل سالگی حکومت اسلامی ایران در روزنامۀ فیگارو (هجدهم فوریه) منتشر کرده، نوشته است که جمهوری اسلامی ایران نه قابل دوام است نه قابل اصلاح. او معتقد است که حکومت اسلامی ایران بیش از هر چیز بن بست های اسلام سیاسی را برملا کرده است.
در تفسیر خود نیکلا باورز تصریح می کند که اشغال عراق توسط ارتش آمریکا و سپس برآمدن گروه داعش برای مدتی به توسعۀ نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه کمک کرد. اما، این توسعۀ نفوذ به بهای سنگینی برای ایران و به ویژه مردم این کشور صورت گرفت.
نویسندۀ فرانسوی نوشته است که تمام ظرفیت های بزرگ ایران برای توسعۀ اقتصادی در داخل نابوده شده و علت این امر غصب درآمدهای نفتی توسط روحانیان، سلطۀ سپاه پاسداران بر تمام فعالیت های اقتصادی، فساد سایهگستر و فاجعۀ زیست محیطی است که تمام توانایی های ایران را برای خروج از بن بست تحلیل برده اند.
نیکلا باورز تصریح کرده است که تحریم های آمریکا آخرین تیر خلاص را به این ظرفیت ها زده است. به گفتۀ مفّسر فرانسوی از زمان تأسیس حکومت اسلامی در ایران تولید ناخالص این کشور به کمتر از پنجاه درصد تولید ناخالص ترکیه کاسته شده، در حالی که در آستانۀ انقلاب اسلامی، تولید ناخالص ایران ۲۶ درصد بیش از تولید ناخالص ترکیه بود. به گفتۀ نیکلا باورز امروز اقتصاد کره جنوبی چهارده برابر بزرگتز از اقتصاد ایران است، در حالی که در سال ١٣۵٧ اقتصاد ایران ٣۹ درصد قوّی تر از اقتصاد کره جنوبی بود.
نویسندۀ فرانسوی با اشاره به فقر سایه گستر در ایران می افزاید : ۴۰ درصد مردم ایران با کمتر از ده دلار در روز زندگی می کنند. یک پنجم جمعیت فعّال این کشور بیکار هستند و بیکاری شامل ۵٠ درصد جوانان ایران می شود که در نتیجۀ آن سالانه ١۲۵ هزار جوان دیپلمۀ ایرانی کشور خود را ترک می کنند.
رکود اقتصادی و فقر، به گمان نیکلا باورز، علت اصلی بی ثباتی اجتماعی و شیوع اعتراض ها و اعتصاب های بی وقفه در کشور است. به گفتۀ نویسندۀ فرانسوی بخش های گسترده ای از مردم ایران از گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی به صف ناراضیان پیوسته اند به طوری که حتا محافظه کارترین بخش های جامعه به نشانۀ اعتراض تغییر دین داده و بعضاً به آئین زرتشتی می گروند.
نیکلا باورز می افزاید که ایدئولوژی انقلاب اسلامی مُرده است و تنها به یاری سرکوب و تنفر از آمریکا به بقای خود ادامه می دهد. نیکلا باورز می گوید : در نهایت انقلاب ایران بن بست اسلام سیاسی را تأئید می کند. او معتقد است که رژیم مذهبی برآمده از این انقلاب روحانیان را ثروتمند کرده و مردم ایران را به افلاس کشانده است. "باورز" تأکید می کند که افزایش بودجۀ نظامی ایران که به ١۶ میلیارد دلار بالغ می شود و همچنین توسعه طلبی های منطقه ای حکومت اسلامی اکنون مهمترین موانع توسعۀ اقتصادی و منشاء تداوم و تعمیق فقر در این کشور به شمار می روند. نیکلا باورز در ادامه نتیجه گرفته است که "همانند اتحاد شوروی، رژیم ملاها در ایران نهایتاً نه قابل دوام است نه قابل اصلاح."
fa.rfi