16 آذر امسال دانشجویان دانشگاه تهران با فراخوان فعالین صنفی در شرایطی که دستگاه سرکوب در روزهای نخست خیرش مردمی آبان با یورش به خانه و خوابگاه دانشجویی فعالین، چندتن از دانشجویان و فعال صنفی را دستگیر کرده بودند، همراهی خود را با اعتراضات مردمی آبان ماه و ایستادگی در برابر خفقان و اختناق پس از سرکوب خونین مردم معترض اعلام داشتند.
دانشجویان و فعالین صنفی دانشگاه های کشور دوشادوش مبارزه مردم و طبقه کارگر ایستادند و متحد فریاد زدند که اجازه خفه شدن صدای مردم فرودست، فراموشی کشتار خونین آنها و گم شدن این صدا را در هیاهوی رسانه های راست داخلی و جهانی و در نهایت بازتولید نظم پادگانی مبتنی بر کشتار را نخواهند داد.
تجمع شجاعانه فعالین صنفی همچنین نشان داد گرچه اکنون مبارزه آنها در کنار مردم با سرمایه داری نئولیبرالی و تئوکراتیک داخلی است اما همزمان نجات کلی از هرشکلی از سرمایه داری در هر کشور خاصی گره خورده است با همبستگی سیاسی و عملی خلق های به پاخاسته در سراسر جهان؛ از شیلی تا لبنان،عراق و هرجای دیگر این کره خاک. بنابراین مهمترین چیز در لحظه فعلی برای دستیابی به این هدف، مبارزه متحد در کنار مردم به پاخاسته در داخل است و همزمان حفظ همبستگی و پیوند عملی با مبارزات مردم علیه سرمایه و استثمار در همه جای جهان. این موضوعات سرفصل شعارها و نیز بیانیه 16 آذر فعالین صنفی بود.
در این بین همزمان با انتشار بیانیه فعالین صنفی دانشگاه تهران و علامه ، نوشیروانی، سوره و سپس بیانیه شوراهای صنفی بیش از 20 دانشگاه کل کشور که تمام قد در کنار خیزش آبان ماه ایستاده بودند ، ناگهان بیانیه ای عجیب از سوی شورای صنفی مرکزی دانشگاه تهران منتشر شد و رودرروی اعتراض متحد فعالین صنفی در سراسر کشور ایستاد. اما ببینیم شورای صنفی مرکزی دانشگاه تهران درباره خیزش توده ای آبانماه، کشتار و به خون کشیدن معترصین و درنهایت بازداشت و سرکوب دانشجویان چه می گوید.
در این بیانیه خواننده گویا با ادبیات یکی از جناح های نظام موجود روبرست. بیانیه شورای صنفی مرکزی دانشگاه تهران در حال نصیحت و خیرخواهی برای نظام موجود است؛ نظامی که در آبانماه با اعتراض مردم به زبان سرب و گلوله سخن گفت. مضحک تر آنکه این بیانیه از حاکمیت میخواهد از «ظرفیت فکری دانشجویان» برای اعمال سیاست های خود استفاده کند. شاهکار دیگر این بیانیه درخواست از حاکم برای «اقناع افکار عمومی» در جهت سیاست های ضدمردمی و دست راستی خویش از قبیل افزایش قیمت بنزین است. انگار مشکل ما با این سیاست ها، فقط روابط عمومی ضعیف حاکمیت است، نه خود اصل این سیاست های ویرانگر. بیانیه به جای حاکمان از «تصمیم سازان» حرف می زند و سخنی از کشتار مردم در آبان ماه به میان نمی آورد. این بیانیه با ساده دلی، مشکل اصلی را «بی تدبیری، ندانم کاری، غرض ورزی، خودبرتربینی و سر در برف فروکردن تصمیم سازان» می داند. بدین ترتیب این بیانیه، از به خاک و خون کشیده شدن مردم سخنی نمی گوید و با ادبیات رتوریکیِ اصلاح طلبانه، قصد به حاشیه راندن تجمع اعتراضی فعالین صنفی را دارد. اما ماجرای این بیانیه بدین جا ختم نمی شود. بیانیه شورای صنفی مرکزی دانشگاه تهران، مبارزات مردمی برای حق تعیین سرنوشت را، با به کارگیری کلماتی همچون «تجزیه طلبی و تخریب گری»، همانند دستگاه سرکوب و استثمار خطاب می کند. این بیانیه به طرزی ریاکارانه، سعی می کند صدای مردم معترض در آبانماه و نیز دانشجویان در 16 آذر را در این بین همزمان با هم خفه کند؛ به همین دلیل موج کشتار و سرکوب بی سابقه مردم را به یک ندانم کاری یا بی تدبیری تقلیل می دهد و به زبان خودش بیش از هرچیز نگران «فروریزی آوار» نظام حاکم است. دانشجویان و فعالان دانشجویی و صنفی لازم است نسبت به این تمایز موضع گیری های فعالان صنفی و شورای مرکزی دانشگاه (که جز چند واحد مستقل آن تا کنون در مسیر پیگیری منافع دانشجویان نیز منفعل و سردرگم بوده است) آگاه باشند. مادامی که شورای صنفی مرکزی تهران بر مواضع کنونی خود پافشاری کند، راه کنشگران مستقل دانشجویی از آن جدا خواهد بود. آنان چنانکه در تجمع 16 آذر فریاد زدند، متحد در کنار مبارزه توده مردم خواهند ایستاد.
در شرایطی که همبستگی و همرزمی در کنار مبارزه مردم و طبقه کارگر ایران مهمترین ضرورت اجتماعی و سیاسی پس از خیزش توده ای آبان ماه است، بیانیه شورای مرکزی صنفی دانشگاه تهران نوعی از پسرفت، عقبگرد و جهالت نسبت به مبارزات مردم ایران به خصوص در آبان ماه است. تمامی این موارد است که نقد و افشای این محتوا و مقابله با آن را بیش از پیش بر هر دانشجوی مستقل و فعال صنفی دغدغه مند ضروری میسازد.