امروز سرمایهداری حاکم دچار بحران عمیقی گشته است. حاکمیت سرمایهداری نه میتواند و نه میخواهد که به کوچکترین خواست تودههای کارگر و زحمتکش وقعی نهد، و با کوچکترین اعتراض از طرف کارگران و زحمتکشان، تنها پاسخ از طرف دولت سرمایهداری گلوله، زندان و اعدام است.
ما بارها به ضرورت ایجاد تشکلهای تودهای مانند سندیکا و کمیتههای کارخانه در محیط کارخانه و کمیته محلات و همچنین کمیته زنان که از درون کمیته محلات ظاهر گشته و نقش زنان را به عنوان محور مبارزهی پویا اجتماعی قرار میدهد، در محیط زیست کارگران و زحمتکشان گوشزد نمودیم.
بارها اعلام نمودیم که فعالین مییاید سه شکل مبارزه، يعنی علنی، نیمهعلنی و مخفی را در دستور کار خود قرار دهند. کمیتههای محلات و کمیته زنان به عنوان تشکلهای نیمهعلنی از توان و ظرفیتهای بالا و پایدار برخوردار بوده و از آن توانمندی برخوردار است که تشکیلات داخل کارخانه با خارج از کارخانه را پیوند دهد. کمیتههای کارخانه از آن توانمندی برخوردارند که کارگران را در درون کارخانه سازماندهی نموده و همچنین این سازماندهی را به کارخانجات در دیگر نقاط کشور گسترش داده و میان بخشهای مختلف کارگری در تمامی نقاط، یک پیوند ارگانیک ایجاد نماید.
امروز رسالت فعالین و نیروهای پیشرو محدود به دادن بیانیه و ابراز همدردی نیست. امروز هر بیانیه میباید دارای محتوای بسیج و حرکت تودهای بوده تا هرگونه انفعالی که ناشی از سرکوب عریان است را تبدیل به تحرک نماید.
از طرفی حاکمیت سرمایهداری در رقابتهای امپریالیستی سعی دارد منافع طبقهی کارگر و تودههای زحمتکش را فدای رقابت و حتی لشکرکشیهای منطقهای نماید. از دگر سو شاهد تحریمهای اقتصادی که از جانب دول امپریالیستی اعمال میشود میباشیم.
تحریم اعمالی از سوی دول امپریالیستی تنها باعث تضعیف کارگران خواهد گشت. بطوری که به نظم سرمایهداری کوچکترین خللی وارد نمیشود. در اثر تضعیف کارگران و فقدان یک نیروی متمرکز طبقاتی و تودهای، تمرکز سرکوب از توانمندی بیشتری برخوردار خواهد گشت.
در این میان هر چقدر یورش عنان گسیخته از وسعت بیشتری برخوردار گردد، نه تنها یورش به سطح معیشت کارگران و زحمتکشان افزایش چشمگیری خواهد داشت بلکه یورش به زنان از طریق وضع قوانین زنستیز جهت مقابله با هرگونه مقاومت از طرف زنان قهرمان تشدید خواهد شد.
کودکان کار، باز مانده از تحصیل و زنان خیابانی، فقر و فساد فزاینده در اثر تحریمهای بیشتر در پرتو نزاعهای منطقهای، حاصل مناسبات حاکم سرمایهداری است.
جنبش اعتراضی تودهای در قبال گرانی بنزین به خون کشیده شد و حاکمیت سرمایهداری در رسانههای ملی خویش این اعتراض را آشوبطلبی قلمداد نمود.
در همان رسانههای ملی خود با تزویر و ریاکاری اعلام نمود که گوش شنوا برای شنیدن اعتراضات مردم را دارد و همچنین مخالف آشوبطلبی است. این یاوهگویان ظاهراً فراموش کردند که تجمع بازنشستگان را در نوزده آبانماه دقیقاً چند روز قبل از جنبش اعتراضی مورد یورش قرار دادند.
گویی دچار آلزایمر مفرط گشتند و یادشان رفته است که تجمع آرام اول ماه مه را با احکام سنگین مورد لطف ملوکانه!! خویش قرار دادند.
کارگران گروه ملی اهواز و کارگران هفتتپه را سرکوب کردند و...
امروز واژهی آشوبطلب کلید واژهایست جهت عریانتر کردن سرکوب....
لذا ما در اعتراض به شرایط وضع موجود از کلیه فعالین و تشکلهای موجود خواستار این هستیم که:
۱- برگزاری تجمعات اعتراضی از سوی تشکلها جهت مطالبات اقتصادی و سیاسی مشترک.
۲- حمایت مادی و معنوی از خانوادههای جانباختگان و حضور فعال بر مزار به خونخفتگان. حمایت از کارگران، معلمان و دانشجویان زندانی در جریان جنبش اعتراضی و سایر فعالان دربند. مبارزه برای آزادی بی قید و شرط بدون وثیقه گذاری.زمان پنجشنبه و جمعه ۲۱ و ۲۲ آذرماه و تداوم این حمایتها.
۳- مبارزه در جهت برخورداری از تشکلهای تودهای و تشکلهای مستقل محل کار و زیست زحمتکشان شاغل و بازنشسته نیازی ضروری و مبرم جهت گسترش مبارزات آگاهانه و منسجم ما محسوب میگردد.
امضاء از طرف:
۱- جمعی از معلمان و فعالين کارگری مریوان.
۲- جمعی از فعالان کارگری شوش و اندیمشک.
۳- جمعی از فعالان کمیتههای تودهای در خوزستان.
۴- گروه تلگرامی اتحاد کارگر و معلم.
۵- اتحادیه کارگران بازنشسته(مستقر در اهواز).
۶- جمعی از بازنشستگان مریوان.
به نقل از صدای کارگر